واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشتی از رایزن فرهنگی ایران در کویت
روایتی از حضور جورج جرداق در ایران/ دغدغه جرداق تا پایان عمر چه بود؟
جرداق با طى کردن راه طولانى لبنان تا ایران و عبور از شهرهاى بیروت، حلب و چندین شهر ترکیه وارد ایران شد تا در جمع محبانش در شهر قم حضور یابد. آن سفر به شدت او را به وجد آورد و از اینکه اینقدر مرید!! داشت شگفت زده شده بود.
به گزارش خبرگزاری فارس، سه روز پیش جورج جرداق، نویسنده و شاعر مسیحی و سرشناس لبنان که به خاطر آثارش درباره امام علی(ع) شهرت دارد، در سن 83 سالگی درگذشت. عباس خامهیار، رایزن فرهنگی ایران در کویت یادداشتی در این باره نوشته و توسط پایگاه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر شده است: *** جورج جرداق به تنهایى زندگی مىکرد؛ کتاب، یگانه انیس و مونسش بود و کتاب سراسر گوشه و کنار خانه و محل کار و زندگیش را اشغال کرده بود و به سختى میشد جایى براى نشستن در منزلش پیدا کرد. جرج جرداق ادیب، نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویسِ توانا و سرشناس مسیحى لبنانى غروب عاشورا در سن 83 در بیروت جان به جان آفرین تسلیم کرد. ایرانیان و قاطبه شیعیان جهان و دیگر مسلمانان و مسیحیان عالم، او را از دیرباز مىشناسند. به حق که شایسته لقب «عاشق امام على (ع)» بود. کتاب 5 جلدى «امام على(ع) صداى عدالت انسانى» اثر ماندگار و جاودانه علمى و ادبى او بود که نیم قرن پیش به زیور طبع آراسته شد و تاکنون بیش از 2 میلیون نسخه آن در سراسر جهان به فروش رفته است. «على و حقوق بشر» ، «میان على و انقلاب فرانسه» ، «على و سقراط» ، «علی و زمانه او» ، «على و قومیت عرب» و بالاخره ضمیمه بزرگ این مجموعه با نام «شگفتىهاى نهج البلاغه» عناوین 5 جلد کتاب بىنظیر و بىبدیل او پیرامون شخصیت فراانسانى و والاى مولا الموحدین وسید المتقین حضرت على بن ابیطالب(ع) بود. در نیمه دهه نود قرن گذشته در راستاى مسئولیت فرهنگى بنده در لبنان با او مراوده و رفت و آمد داشتم. همواره دغدغه کتاب و کتابخانه شخصىاش را داشت. او که به تنهایى زندگی مىکرد؛ کتاب، یگانه انیس و مونسش بود و کتاب سراسر گوشه و کنار خانه و محل کار و زندگیش را اشغال کرده بود و به سختى میشد جایى براى نشستن در منزلش پیدا کرد. ابتدا مىبایست کتابها را جابجا کرد تا اندک جایى دست و پا کرد و با این اندیشمند بزرگ به گفتگو نشست. در سالهاى میانى دهه 90 قرن گذشته او را متقاعد کردیم تا سفرى به ایران داشته باشد و با ایرانیان که سالهاى سال او را مىشناختند به گفتگو بنشیند. این پیشنهاد را به سختى پذیرفت چرا که تا آن زمان هرگز سوار هواپیما نشده بود و از مسافرت با هواپیما واهمه داشت. به همین دلیل سفر زمینى پیشنهادى ما را برگزید و با طى کردن راه طولانى لبنان تا ایران و عبور از شهرهاى بیروت، حلب و چندین شهر ترکیه وارد ایران شد تا در جمع محبانش در شهر قم حضور یابد.. آن سفر به شدت او را به وجد آورد و از اینکه اینقدر مرید!! داشت شگفت زده شده بود.. با خاطراتى بسیار زیبا و وصفناپذیر و پس از روزها دیدار و گفتگو با علما و اندیشمندان قم، همان مسیر طولانى و پرمخاطره را طى نمود و به بیروت بازگشت.. در این سفر با مشکل دیگرى هم دست به گریبان بود، او هیچگاه به غذاى دلخواه ما ایرانیان یعنى چلوکباب لب نزد!!. او گیاهخوار بود و همواره این پرسش را مطرح مىکرد که حیوانات چه گناهى مرتکب شدهاند که بایستى برای ما انسانها ذبح و قربانى شوند...!!. این نگاه ناشى از احساس لطیف وعاطفه انسانى او بود. وى به هیچ وجه حاضر به خوردن گوشت حیوان نبود. یک بار دیگر در سال 1378 به دعوت آقاى البابطین ادیب کویتى و رئیس مؤسسه آفرینشهاى ادبى البابطین به منظور شرکت در همایش بزرگ و بینالمللى شعر سعدى به ایران آمد و ستاره این همایش بود..بنده هم توفیق همراهى و مصاحبت او را در تهران و شیراز داشتم . نخستین بار بود که بر آرامگاه سعدى وحافظ حاضر مىشد وسخت شیفته آنان بود. بازهم در طول سفر، دغدغه کتابخانه شخصىاش را داشت ..!! شنیدم تا واپسین لحظات زندگیاش هم، همین دغدغه به همراهش بود. مؤسسه آفرینشهاى ادبى البابطین یک ماه قبل وى را برنده جایزه 50 هزار دلارى نوآفرینى و ابداع در شعر و ادبیات معرفى کرد ولى پزشکان او را از سفر بازداشتند. آنان که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه اى و درخواب شدند خدایش رحمتش کناد! انتهای پیام/س
93/08/17 - 15:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]