واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: شهیدی که تولد و شهادتش در محرم رقم خورد شیراز- ایرنا- محرم امسال نیز برای پدر و مادر "علی اکبر" رنگ و بوی دیگری داشت؛ با آمدن محرم او به دنیا آمده بود و در همین ماه که با نوشیدن شربت شهادت به لقای حضرت حق رفته بود.
به گزارش ایرنا، پدر و مادرش محرم سال 1348 شمسی هنگامه تولد فرزند در شهر وراوی در جنوب استان فارس، نامی زیباتر از "علی اکبر" نام فرزند امام حسین (ع) را برای نخستین فرزند خود نیافتند.
این گونه بود که عشق وعلاقه پدر ومادر و ارادت خالصانه آنها به سید وسالار شهیدان فرزند خود را به یاد جوان رعنای ابا عبدالله الحسین (ع) علی اکبر نام نهادند.
علی اکبر از اوان کودکی همراه با مادر در مجالس عزاداری سرور وسالار شهیدان شرکت می کرد و شیر پاک مادر وزحمات وتلاش های پدر و تربیت در خانواده اصیل ومذهبی باعث شد تا علی اکبر راستی مسیر حرکت شهید دشت کربلا حضرت علی اکبر امام حسین را مدنظر قرار دهد.
او در کودکی تیز هوش و زرنگ و مورد توجه همگان بود، شیرین زبان بود و عزیز خانواده وفامیل و دوران دبستان نیز شاگردی فعال، زرنگ، ممتاز و هنرمند.
هنگام تحصیل در کلاس پنجم دبستان همزمان با شروع جنگ تحمیلی برای نخستین بار نمایشنامه در وراوی اجرا میشد و او هم که هنر در ذوق و قریحه اش به ودیعه نهاده شده بود، نقش پزشک را در نمایشنامه معروف پذیرفت و به خوبی به اجرای نقش خود پرداخت.
او در حال تحصیل در دوران راهنمایی بود که دایی اش پاسدار سپاه اسلام حاج عباس شیرازی به خیل شهیدان پیوست و یک سال بعد حاج حسین راستی جهادگر خستگی ناپذیر را در خیل شهیدان دید.
علی اکبر پس از شهادت دایی وعمو، عزم خود را بیش از پیش جزم کرد تا ادامه دهنده راه آن مجاهدان فی سبیل الله، آنان که امرار معاش خود وخانواده را از طریق کشورهای حوزه خلیج فارس انجام می دادند و هر وقت از مسافرت برمی گشتند در صفوف رزمندگان حضور داشتند را در پیش گرفت.
قاسم حاجی پور همرزم شهید علی اکبر راستی از نخستین حضور این شهید دانش آموز در میدان نبرد روایت می کند: سال 1365 به اتفاق علی اکبر راستی و چند نفر از همشهریان عازم جبهه های جنوب شدیم. او فرزند بزرگ خانواده بود وبزرگ شده بود مادر برای علی اکبر تدارک عقد دیده بود، لباس، طلا و چمدان عقد علی اکبر آماده کرده بود؛ آخر علی اکبر پا به سن 18سالگی گذاشته بود وضع خوب مالی خانواده زمینه ازدواج علی اکبر فراهمتر کرده بود وپدر ومادر یکی از دختران فامیل بعنوان نامزد نشان کرده بودند، پدر از قطر برایش بهترین موتورسیکلت (DT)آورده بود. اما علی اکبر هوای کربلا در سرداشت وبا پشت پازدن به لذات دنیایی به دنبال رسیدن به معشوق بود.
همرزم شهید ادامه داد: این فرزند محرم همچون علی اکبر امام حسین در ماه محرم در حالی که در منطقه جزیره مجنون در سنگر مشغول قرائت قرآن بود براثر اصابت ترکش خمپاره به سرش با چهره خون آلود به سوی معبود شتافت وباعث افتخار پدر، مادر، فامیل وشهر ودیار خود شد.
و اینک با گذشت سال ها، همرزم این شهید والامقام با او به سخن نشسته است: آخر ای علی اکبر جان، ای رفیق، دوست، همکلاسی، فامیل، همشهری، همسنگر چه خوب راهی را انتخاب کردی و لیاقت آن را داشتی که در سن 18 سالگی در ماه محرم همچون علی اکبر امام حسین (ع) در دشت کربلای ایران خونین بال به دیار معبود بشتابی .
همرزم شهید در ادامه می گوید: شهید بزرگوار علی اکبر راستی، 28 سال از شهادتت میگذرد هرسال مراسم سالروز عروجت باشکوه خاص برگزار میشود. گرچه پدر ومادر آرزوی دامادی تورا داشتند وسایل جشن تو به عزا تبدیل شد ولی راهی که انتخاب کردی آزادانه وبا آگاهی کامل بوده است. آخر ای دوست راهت همیشه مستدام وپر رهرو باد.
در آخر این نوای درونی است که همرزم شهید در سالروز عروج دوست و همشهری خود زمزمه می کند:
خدایا گشته پرپر لاله من زکف شد یار 18ساله من
خوشا آنان که با عزت ز گیتی بساط خویش برچیدند و رفتند
ز کالاهای این آشفته بازار شهادت را پسندیدند و رفتند ...
یا رب، شهیدان از شهادتها چه دیدند از ما بریده سوی تو هجرت گزیدند
در جبهـه ها پیـکار مرگ و زندگانی مزد شهـادتـها، حیات جـاودانـی
آنانـکه سـوی یارشـان پرواز کردند از پای جان، بند اسـارت، باز کردنـد
در جام خون خود جمال یار دیدند از شوق، آهنگ سفر را ساز کردند .
بخش وراوی از توابع شهرستان مهر در 450کیلومتری جنوب شیراز قرار گرفته است .ک/3
7366/ 2026/ 667
14/08/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]