واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
سی سال از فوت فرانسوا تروفو گذشت
۲۱ اکتبر سی سال از مرگ فرانسوا تروفو، کارگردان، نویسنده و نظریه پرداز سینمایی فرانسه میگذرد.
برترین ها: ۲۱ اکتبر سی سال از مرگ فرانسوا تروفو، کارگردان، نویسنده و نظریه پرداز سینمایی فرانسه میگذرد.
فرانسوا تروفو بیتردید یکی از محبوبترین کارگردان سینمای فرانسه است. در تمام سی سالی که از مرگ او میگذرد، فیلمهای او همیشه روی پرده سینما و اکران تلویزیون حاضر بودهاند.
بی بی سی نوشت: هر سال دهها مقاله و کتاب و رپرتاژ درباره او و کارهایش منتشر میشود. به مناسبت سالمرگ او سینماتک فرانسه از حالا تا ماه ژانویه مروری بر تمام فیلمهای او را در برنامه دارد.
فرانسوا تروفو زود درگذشت اما، شاید با آگاهی از فرصت اندکی که در اختیار داشت، هم زود به شکوفایی رسید و هم با شتاب فراوان فیلم ساخت. "چهارصد ضربه” اولین فیلم سینمایی او، با این که به قراردادهای سینمایی پشت میکند، گواهی است بر تسلط و پختگی کارگردانی که تنها ۲۴ سال دارد.
فیلم "چهارصد ضربه” گرتهبرداری از زندگی خودش بود. سرگذشت پسربچهای ناآرام و طردشده که از مهر خانواده و حمایت جامعه محروم مانده، در ادبیات و سینما پناهی میجوید برای گریز از تنهایی و بی سروسامانی. در خلوت و تنهایی یک نفس رمان میخواند و در هر فرصتی به سینما میرود. تروفو گفته است که ۲۰۰ فیلم اول زندگی را "دزدکی” دیده است، با فرار از خانه و مدرسه و پرورشگاه.
تماشای "رؤیاهای تحققنایافته” در سینما، در دلش اندوهی جانگداز به جا گذاشت و "درد عشقی” چشید که بعدها در فیلمهایش با صمیمیت با دیگران در میان نهاد. "زنده کردن رؤیاها لطفی است که در حق خود و دیگران به جا میآورم”.
اولین فیلم او یکی از سرآغازهای اصلی "موج نو” شناخته شد که سینمای فرانسه را دگرگون کرد و به زودی بر سینمای جهان نیز تأثیر گذاشت و خیزابهای آن تا هالیوود رسید. تروفو به حق تا امروز برجستهترین نماینده آن جریان شناخته میشود.
ستایشگر بالزاک و هیچکاک
سینمای تروفو پیش از هرچیز روایت داستانی جذاب و زیباست که به سادگی باور و اعتماد تماشاگر را جلب میکند و به دلش مینشیند. پیچیدگی و ابهام و ملال در فیلمهای او جایی ندارد.
او در بافت روشن و روان فیلمنامههای خود بیگمان از بالزاک بسیار آموخته است. همان قدیسی که پسربچه فیلم "چهارصد ضربه” مخفیانه برایش محراب ساخته بود و نامش را عابدانه زیر لب تکرار میکرد: بالزاک، بالزاک، بالزاک… انگار که خداوندی را تسبیح میگوید.
پیوندهای عاطفی، از رابطههای زودگذر سبکسرانه تا عشقهای سودایی و جنونآمیز، خمیرمایه اصلی سینمای تروفو است. سینمای او از مضامین نیرومند اجتماعی و سیاسی دور است.
تروفو در زندگی شخصی تنها در جریان ناآرامیهای سال ۱۹۶۸ است که سیمایی سیاسی نشان داد و در کنار مخالفان نظم موجود قرار گرفت. اما در میان فیلمهای او، "فارنهایت ۴۵۱” که نظامی توتالیتر را تصویر میکند یا "آخرین مترو” که داستان آن در پاریس اشغالشده میگذرد، قلمرو سیاست را تا جای ممکن "دور” میزنند.
از این نظر سینمای او رو در روی سینمای فکورانه بزرگترین رقیباش ژان لوک گدار قرار میگیرد، که هر فیلم او سرشار از نگرهها و پیامهاست.
دو فیلمساز جوان پس از دورهای از دوستی و همکاری در کادر تحریری نشریه "کایه دو سینما” و اولین مرحله شکلگیری "موج نو”، در کنار هم بودند؛ اما در اوایل دهه ۱۹۷۰ نقار و خصومتی تلخ میان آنها پیش آمد که تا پایان دوام یافت.
تروفو شیفته سینمای آلفرد هیچکاک (۱۸۹۹ – ۱۹۸۰) بود، بافت دقیق و سنجیده فیلمنامههای او، مهارت او را در ایجاد تعلیق و هیجان، ذوق بینظیر در پیشبرد داستان با ریتم و ضربآهنگ مناسب، قوت تصویری، لحن طنزآمیز و سبکبار فیلمهای او را میستود.
تروفو در سال ۱۹۶۲ به آمریکا سفر کرد و گفتوگویی پنجاه ساعته با هیچکاک انجام داد و به کارگردان بزرگ فرصت داد که طرز کار خود را با تمام جزئیات بازگو کند. این کتاب به اثری کلاسیک در شناخت سینما تبدیل شد و به زبانهای بسیاری برگشت، از جمله به زبان فارسی با ترجمه پرویز دوایی.
در ایران، دستکم تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، بیشتر فیلمهای تروفو به نمایش در آمد. منتقدان و تماشاگران به یکسان فیلمهای او را تحسین میکردند.
فرانسوا تروفو از پایهگذاران نگره مؤلف بود و خود سینماگری مؤلف به شمار میرفت. فیلمنامه، تهیهکننده، کارگردانی و گاه بازیگری فیلمهایش را خود به عهده داشت. در ایران کتابی در شناخت زندگی و کار تروفو، نوشته اروه دالمه، به ترجمه فریبا ابوالخانی منتشر شده است.
برخی از فیلمنامههای تروفو نیز به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است، از جمله: اتاق سبز، به ترجمه نوشین قاضی اعظمی و "سرگذشت آدل ه”، با ترجمه سعید عقیقی.
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]