پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851024143
مرگ پسر 8 ساله در بازی با حوله
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
مرگ پسر 8 ساله در بازی با حوله
بازی پسربچه هشت ساله با کمربند حوله وی را به کام مرگ تلخ فرو برد.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، بالش «آتیلا» کوچولو را در آغوش فشار می‌دهد، مادر باور ندارد دیگر صدای پسرش را نمی‌شنود. لباس‌های سرخ و آبی رنگش را بو می‌کشد و اشک می‌ریزد. دیگر هرگز خنده‌های نمکین پسرک وقتی از مدرسه به خانه می‌آمد را نمی‌شنود. مادر به یاد روزهایی می‌افتد که آتیلا سرش را روی بالش می‌گذاشت تا قصه مسافر کوچولو را برایش بگوید.
آن لحظه شوم در چشم بر هم زدنی رخ داد. آتیلا کوچولو در پشت بام خانه در حال بازی بود، ناله‌اش به گوش کسی نرسید. مادر فریاد می‌کشید و خواهر 13 ساله‌اش وحشت‌زده به تلخ‌ترین صحنه زندگی برادر کوچولو چشم دوخته بود.
هیچ‌کس توان تماشای این صحنه غمناک را نداشت، آتیلا دیگر نفس نمی‌کشید و مادر التماس می‌کرد تا جگر گوشه‌اش چشمانش را باز کند اما دیر شده بود؛ مسافر کوچک به ایستگاه مرگ رسیده بود.
مادر فریاد می‌زد و شیون می‌کرد و از سویی هم کمک می‌خواست.
پیکر بی‌جان آتیلا کوچولو از سوی مأموران اورژانس به بیمارستان انتقال یافت اما خیلی دیر شده بود.
بنابر این گزارش، ماجرای مرگ پسرک بازیگوش به بازپرس «بستان‌زاده» از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران گزارش شد.
تیمی از کارآگاهان جنایی به محل حادثه اعزام شدند. مادر گریان به آنان گفت: ساعت 11 صبح بود که پسرم از خواب بیدار شد و آرام و قرار نداشت، مرتب بهانه می‌گرفت. این در حالی بود که دختر 13 ساله‌ام نیز در خانه سرگرم انجام تکلیف مدرسه‌اش بود. از آتیلا خواستم آرام باشد و با سر و صدا برای خواهرش که سرگرم درس خواندن بود، ایجاد مزاحمت نکند.
در این میان آتیلا از من اجازه گرفت که برای بازی به پشت‌بام خانه برود.
آتیلا رفت و سرگرم بازی شد، هنوز پنج دقیقه از رفتنش نگذشته بود که دیدم دیگر صدای پایش نمی‌آید. نگران شدم و به پشت‌بام رفتم، ناگهان در کمال ناباوری دیدم که روی زانوهایش نشسته و کمربند حوله که روی طناب بود، دور گردنش پیچ خورده است.
سریع دویدم و کمربند حوله را باز کردم اما پیچ عجیبی دور گردنش خورده بود و به سختی باز کردم. دیدم نفس نمی‌کشد، سراسیمه وی را بغل کردم و از همسایه‌ها کمک خواستم اما دیر شده بود و پسرم دیگر نفس نمی‌کشید. 2007
۱۲/۰۸/۱۳۹۳ - ۰۷:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-