محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842336949
زندگی ساده طلبگی در پادگان عشرت آباد
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
زندگی ساده طلبگی در پادگان عشرت آباد
منزلی که در تهران داشتیم همان منزل پدری بود که در خیابان «زریننعل» بالای میدان «شهدا» نزدیک دروازه شمیران بود که الان اسم دیگری به نام یکی از شهدای جنگ تحمیلی دارد.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، آیت الله مهدوی کنی درباره وضعیت معیشتی خود و دیگر طلاب چنین می گفت: معیشت
ما از لحاظ معیشت، زندگی متوسطی داشتیم، زندگیمان سخت نبود، در یک حد متوسط بود. البته پدر ما در زندگی قانع بود و اهل اسراف و تجمیل بود و به طور کلی با تجمل مخالف بود و تا زمانی که زنده بود به من و اخوی،آقا مهدی، که در قم درس میخواندیم کمک میکرد. منزلی که در تهران داشتیم همان منزل پدری بود که در خیابان «زریننعل» بالای میدان «شهدا» نزدیک دروازه شمیران بود که الان اسم دیگری به نام یکی از شهدای جنگ تحمیلی دارد بعد از فوت پدر، طبق وصیتشان آن منزل را به عنوان ثلث به من بخشیدند و من تا یک سال قبل از آن که به زندان بیفتم؛ حدود سال 1352 در آن منزل ساکن بودم. در آن موقع چون خیلی قدیمی و خرابه بود آن را تعمیر کردیم و سپس آن را فروختیم و منزل دیگری در خیابان سرباز روبهروی پادگان ولیعصر (عج) که در قدیم به آن «عشرت آباد» میگفتند خریدیم که تا چهار پنج سال پس از انقلاب در آن ساکن بودیم. بعد آن منزل را هم فروختیم و به دانشگاه امام صادق(ع) آمدیم.
در مجموع زندگی من از راه کمک پدر بود. من هم معمولا منبر که میرفتم وجهی نمیگرفتم البته اگر به عنوان هدیه میدادند قبول میکردم نه به عنوان اجرت منبر و در خیلی از هیئتها که قبل از انقلاب سخنرانی داشتم، اصلا وجهی نمیگرفتم. از زمانی که امام مرجعیت تام پیدا کردند؛ از آنجا که بنده با ایتشان ارتباط داشتم مجاز بودم از طرف ایشان از وجوهات استفاده کنم یا به دیگران بدهم.
معیشت طلاب درباره معیشت طلاب باید بگویم که طلاب اوضاع خوبی نداشتند. یادم میآید در آن زمان معمولا طلاب از طبقات مستضعف و یا حداقل متوسط جامعه بودند و در میان آنها خانوادههای متمول و پولدار خیلی کم بود. بسیاری از طلاب از راه همان کمکهای اندکی که از طریق شهریهها به آنها داده میشد، امرار معاش میکردند و عدهای هم مقداری از هزینه زندگی را از راه کمکهای خانوادگی تأمین میکردند و در واقع زندگی سادهای داشتند.
روحیه طلبگی در آن زمان روحیه بسیار جالبی بود. بعد از شهریور 1320 که حوزهها رونق یافت معمولا افرادی به حوزهها میآمدند که واقعاً علاقه داشتند و با روحانیت و ادامه راه روحانیت و آموزش و تعلیم و تعلم در مسیر معارف دینی تناسب داشتند. اگر چه در سابق گزینشی برای انتخاب طلاب نبود که مثلا طلبهها را از نظر علمی و اخلاقی یا از نظر خانوادگی گزینش کنند و هر کس که علاقه داشت به حوزه میآمد، ولی یک گزینش طبیعی، یک صافی طبیعی و به عبارتی یک گزینش درونی وجود داشت؛ بدین صورت که اولا کسانی که واقعاً ناسالم بودند کمتر در حوزهها وارد میشدند و اگر هم میآمدند از آن جا که وضع مادی طلاب خوب نبود و در آینده نیز از نظر مادی آینده خوبی برای آنها متصور نبود قهرا آن افراد در وسط راه خودشان میرفتند و دوام نمیآوردند.
ما آن موقع زندگی ساده طلبگی و حجرههای سادهای داشتیم. مدارسی که در قم یا تهران بود، مدرسها یا مراکزی که ما میرفتیم درس میخواندیم و مباحثه میکردیم هیچ وسیله و امکاناتی نداشت. یادم میآید در قم فقط بعضی از حجرههای ما حصیر یا زیلو داشت. مدرسه فیضیه حتی زیلو هم نداشت و بعضی از حجرههایش حداکثر یک زیلوی کهنه داشت. در بسیاری از مساجد قم که در آنها درس میخواندیم چه در زمستان و چه در تابستان فقط حصیر داشت.
برای مثال مسجد «عشقعلی» که مرحوم آیتالله «بروجردی» درس میدادند و درسهای ما هم در مقطع سطوح آنجا بود اغلب قسمتهایش حصر بود، نور هم نداشت.
ساختمان مساجد هم ساختمانهایی بود که نور خورشید در آن کمتر منعکس میشد. شب هم یک چراغ کوچک در آن بود. در تابستان نه پنکهای داشت نه کولری و در زمستان هم بخاری نداشت. یادم میآید بعضی از اساتید ما حتی همین عباهای تابستانی در زمستان روی دوششان بود یعنی عبای زمستانی نداشتند و همین طور میلرزیدند و درس میدادند، ولی نشاط درس خیلی زیاد بود و آن هم به خاطر علاقه و انگیزه معنوی که در طلاب آن وقت وجود داشت بود و هیچ کس هم از این اوضاع ناراحت نبود، چون با اختیار این امر را پذیرفته بودند؛ یعنی زی طلبگی و زندگانی طلبگی را همین میدانستند و بیش از این توقع نداشتند. در حجرهها هم همینطور زندگانی ساده بود تا آنگاه که به تدریج مدرسههایی با وسایل و امکانات بهتر ساخته شد.
مدرسه فیضیه یک حوض داشت. در تابستان ماهی یک دفعه آب در آن میآمد که این حوض همه چیز در آن بود. ظرفها را همان جا میشستیم و وضو هم در آن میگرفتیم. به تدریج آب آن کم میشد و دیگر برای ما امکان استفاده از آن نبود.
در قم یک رشته قنات شور وجود داشت که آب آن را به خانهها و باغها تقسیم میکردند و در تابستان ماهی یک بار به مدرسیه فیضیه میرسید.
چنین حالتی در تمام مدارس حکمفرما بود در آن زمان ما معمولا میوه نمیخوردیم، کمتر طلبهای قدرت خریدن میوه داشت. صبحها نان و قنداق میخوردیم و بیشتر طلاب امکان خرید پنیر و کره و مانند آن را نداشتند و غذای پختنی و گرم هم خیلی کم بود. در مدرسهها آشپزخانهای نبود تا غذا به قیمت ارزان یا مجانی به طلبهها بدهند. غذا خوردن در بیرون از مدرسه و در رستورانها میان طلاب مرسوم نبود بلکه زشت بود. آن زمان اگر کسی در مهمان خانهای غذا میخورد انگشتنما بود که آنجا نشسته و از باب مثال از دیزی علی نقلی در هتلی بلوار خورده است. زیرا فکر میکردند که وضع این طلبه خوب شده است که رفته و در رستوران غذا خورده است. آن هم رستورانی که بعد از سالها درست شده بود.
ما هفتهای یکی دو بار غذای گرم میخوردیم ظهر که میشد دوستان طلبه پس از پایان درس میآمدند میگفتند چی بخوریم؟ دو سه نفری که با هم بودند قرار میگذاشتند نان و پنیری بخوردند، نان و ماستی بخوردند و یادم میآید در تابستان که فصل انگور و هندوانه بود نان و هندوانه یا نان و پنیر و هندوانه میخوردیم و این غذای خوب تابستان بود. در هوای گرم شهریور ماه که در قم بودیم نه یخی در مدرسه پیدا میشد و نه پنکهای وجود داشت. مثل حالا نبود که تعطیل کنند، یعنی اگر هم تعطیل میکردند چند ماه تعطیل نمیکردند. غالب طلبههای درسخوان در قم میماندند و ما گاهی در همان گرمای تابستان روزه میگرفتیم. وسیله رفاهی بسیار ناچیز بود. البته مردم هم زندگیشان پایینتر از حالا بود، اما طلبهها در مقایسه با مردم وضعشان خیلی سادهتر بود. ولی با همه این سادگی، روحیهها برای تحمل این کمبودها آمادگی داشت. من از طلبهها کمتر شنیدم که درباره وضع زندگی گلهمند باشند. واقعا به همین زندگی خویش بودیم. من بهترین دوران زندگیام را همان دوران طلبگی میدانم. طلاب شهریههای ناچیزی هم میگرفتند. در این اواخر که مرحوم آیتالله حجت میدادند که مجموع اینها در ماه به شصت تومان نمیرسید. در آن زمان البته گرانی نبود. ولی با این حال اجازه یک اتاق در قم کمتر از پنجاه تومان نبود. یادم میآید مرحوم شهید «مطهری» رضوانالله تعالی علیه که شهریه ایشان بعد از تاهل حدود 50 تومان بود، زندگی برایشان مشکل بود. خود ایشان میفرمودند که اگر من ماهی 100 تومان داشتم 50 تومانش را اجاره میدادم و با پنجاه تومان بقیه زندگی خود را اداره میکردم و در قم میماندم. اما این 50 تومانی که آقا مرحوم آیتالله بروجردی میدهند فقط پول کرایه خانه ماست و واقعا این طور زندگی برای طلبهها سخت بود و این مقدار هم شهریهای بود که طلاب میگرفتند.
بنده به تشویق پدرم به طلبگی علاقه پیدا کردم در ابتدا چند روز در مدرسه سپهسالار جدید (شهید مطهری فعلی) نزد استادی به نام آقای شیخ «حسین کرمانی» که تا پس از انقلاب زنده بود صرف میر را شروع کردم. در آن زمان مدرسه سپهسالار مرکز رفت و آمد دانشجویان دانشکده معقول و منقول (دانشکده الهیات فعلی) بود و طلاب سنتی کمتر وجود داشت. برای من حضور در فضای آن مدرسه جالب نبود از این رو به مدرسه «لرزاده» واقع در خیابان خراسان انتقال یافته و به محضر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین آقای شیخ «علیاکبر برهان» رسیدم و دوران طلبگی را از آنجا آغاز کردم. فکر میکنم طلبگی را در سال 1324 از چهارده سالگی شروع کردیم. در آن زمان مقطع ابتدایی را در شش کلا به مدت شش سال طی میکردند. مرحوم برهان به پدرم گفتند اگر پسرت را برای خدا وقف کردهای او را اینجا بگذار و برو و اگر برای دنیا آوردهای بردار و برو. پدرم از آن جا که به روحانیت علاقه وافر داشت اشک در چشمانش جمع شد و گفت: نه، من او را وقف کردم و تا زنده هستم در حد امکان او را کمک میکنم تا زندگیاش در حد طلبگی اداره بشود و زندگی ما با وجوهی که ایشان کمک میکرد اداره میشد.
یادم میآید که در یک دورهای ایشان ماهی بیست و پنج تومان برای ما که در قم بودیم میفرستادند. البته ما که میگوییم چون اخوی هم بودند. بیست و پنج تومان هم مال ایشان بود و با این بیست و پنج تومان زندگی ما اداره میشد؛ هم خرج خوراک و غذا و هم لباس و کتاب همه اینها را با همان اندک پول فراهم میکردیم و زندگی را اداره میکردیم. مدتی ما شهریه نمیگرفتیم چون پدرمان به ما کمک میکرد، حتی زمانی که متأهل دم از پدرم کمک هزینه نمیگرفتم.
اخوی تا آخر شهریه نمیگرفتند، زیرا ایشان احتیاط میکرد. احتیاطش بیش از بنده بود، لذا از سهم امام نمیگرفت و پولی را هم که از پدر میگرفت در قبال آن تابستانها برای پدر، در کن کار میکرد؛ یعنی تابستانها سه چهار ماهی در ملک پدری کشاورزی میکرد و هم اکنون نیز ایشان این حالت را دارند که از وجوه استفاده نمیکنند. البته بنده این جور نبودم و شهریه را بیشتر صرف خرید کتاب میکردم. تصورم این بود که اگر کتاب بخرم بهتر است. آنطور که به یاد دارم در اوایل طلبگی در یک مقطع، شهریه مرحوم آقای بروجردی حدود، ده، دوازده تومان بود که به تدریج هم که به مقطع بالاتر رفتم قدری شهریه بیشتر شد و آنگاه که متأهل شدم ماهی 50 تومان شهریه میگرفتیم. 29
۱۱/۰۸/۱۳۹۳ - ۰۹:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
صفحات پیشنهادی
زندگی ساده طلبگی/ از پادگان عشرتآباد تا دانشگاه امام صادق(ع)
چند سطر با ابوذر انقلاب 5 زندگی ساده طلبگی از پادگان عشرتآباد تا دانشگاه امام صادق ع ما از لحاظ معیشت زندگی متوسطی داشتیم زندگیمان سخت نبود در یک حد متوسط بود البته پدر ما در زندگی قانع بود و اهل اسراف و تجمیل بود و به طور کلی با تجمل مخالف بود و تا زمانی که زنده بود به مامام جمعه نجفآباد: وظیفه امروز ما شناخت سبک زندگی شهدا است
امام جمعه نجفآباد وظیفه امروز ما شناخت سبک زندگی شهدا استامام جمعه شهر نجفآباد گفت وظیفه امروز ما شناخت سبک زندگی شهدا است به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان حجتالاسلام مصطفی حسناتی در اختتامیه اجلاسیه ملی شهدا که در شهر نجفآباد برگزار شد با اشاره به اینکه پیام شهدا برای جاترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر - شماره 10
ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر - شماره 10با این ترفندهای روزانه هر روز زندگی راحت تر و بهتری را تجربه کنید ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یک15 پیشنهاد ساده برای یک زندگی زناشویی موفق
15 پیشنهاد ساده برای یک زندگی زناشویی موفق پای حرفتان بمانید اگر قول دادید که کاری را انجام دهید حتما انجام دهید با ترس از شکست انجام آن را به تعویق نیندازید ازدواج یک تکامل است برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق به نکات ساده ی زیر عمل کنید 1 جو را گرم کنید هر روز حداقل دو نظرالفبای کوچ در یک زندگی ساده
الفبای کوچ در یک زندگی ساده ابوالفضل جلیلی فیلم ساز برجسته سینما و تلویزیون با الفبای کوچ به شبکه یک می آید به گزارشحوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی شبکه یک مجموعه مستند یک زندگی ساده به تهیه کنندگی ابوالفضل جلیلی از این هفته یکشنبه ها ساعت 19مدیر کمیته امداد خرمآباد خبر داد آموزش مهارتهای زندگی از اولویتهای کمیته امداد خرمآباد
مدیر کمیته امداد خرمآباد خبر دادآموزش مهارتهای زندگی از اولویتهای کمیته امداد خرمآبادمدیر کمیته امداد شهرستان خرمآباد گفت آموزش مهارتهای زندگی از اولویتهای کمیته امداد خرمآباد است به گزارش خبرگزاری فارس از خرمآباد علی فلاحی ظهر امروز در نشست با خبرنگاران در خرمآبترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر - شماره 11
ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر - شماره 11با این ترفندهای روزانه هر روز زندگی راحت تر و بهتری را تجربه کنید ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یکترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر - شماره 12
ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر - شماره 12با این ترفندهای روزانه هر روز زندگی راحت تر و بهتری را تجربه کنید ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یک زندگی بهتر و ساده تر ترفندهای روز برای یکمسئول بسیج سازندگی اسدآباد خبر داد اجرای برنامههای اقتصاد مقاومتی در قالب 14 طرح در اسدآباد
مسئول بسیج سازندگی اسدآباد خبر داداجرای برنامههای اقتصاد مقاومتی در قالب 14 طرح در اسدآبادمسئول بسیج سازندگی اسدآباد با اشاره به فعالیتهای بسیج سازندگی اسدآباد گفت در راستای اقتصاد مقاومتی برنامههای مختلفی در قالب 14 طرح اجرا شده است حمید رضایی امروز در گفتوگو با خبرنگار فدلمشغولی شاه در کاخ عشرت آباد
در سال 1291 ه ق ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر اول فرنگ خود دستور داد کاخی بین قصر قاجار زندان قصر کنونی و باغ نگارستان وزارت ارشاد کنونی احداث کنند و عمارتی چهار طبقه را در آن پایه ریزی نمایند این کاخ ساخته شد و به دلیل آنکه شاه زنانش را به این مکان انتقال داد به تاریجدر کنگره و اجلاس ملی سرداران شهید نجف آباد صورت گرفت رونمایی از 43 عنوان کتاب از زندگینامه سرداران شهید نجفآ
در کنگره و اجلاس ملی سرداران شهید نجف آباد صورت گرفترونمایی از 43 عنوان کتاب از زندگینامه سرداران شهید نجفآباددر کنگره و اجلاس ملی سرداران شهید نجفآباد از 43 عنوان کتاب زندگینامه سرداران شهید رونمایی شد به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان پیش از ظهر امروز در کنگره و اجلاس ملی 25اولین گام برای بازسازی زندگی پس از طلاق
2 سال بود که برای رسیدن به چنین روزی لحظه شماری می کرد درست از آن روز که دیگر طاقتش طاق شد آن روز که احساس کرد زندگی دیگر زیر این سقف ممکن نیست قید همه چیز را زد و از تمام حق و حقوقت خود گذشت تا بتواند جدا شود و حالا جدا شده بود ۲سال تمام به این روز فکر می کرد به روشک و بد دلی سم کشنده زندگی مشترک
شک و بد دلی سم کشنده زندگی مشترک یک کارشناس مذهبی گفت شک و بد دلی در زندگی باعث بروز مشکلات فراوان میشود که مهمترین آنها طلاق عاطفی و از بین رفتن احترام زوجین در زندگی مشترک است حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا رحمانی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران گفترهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی شهدای نجفآباد: نجفآباد از پیشروترین شهرستانها در نهضت امام(ره)
رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی شهدای نجفآباد نجفآباد از پیشروترین شهرستانها در نهضت امام ره و از قلههای برجسته جهاد استحضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند شهر نجفآباد هم به لحاظ مذهبی و هم به لحاظ انقلابی برجستگی دارد و بدون تردید این شهر یکی از قلههای برجستهراهنمای عاشقانه زندگی کردن کنار یکدیگر
ما انسان ها نیازهای متفاوتی داریم که نشان دهنده تفاوت در شدت نیازهای انسان هاست بنابراین نمی توان هیچ انسانی را به خاطر داشتن شدت نیازش یا میل کمتر به نیازی سرزنش کرد همانطور که نمی توان کسی را به خاطر ترجیح غذایی بر غذای دیگر سرزنش کرد به دلیل اینکه نیازها در ژن ما تعبیه شدهنجفآباد از پیشروترین شهرستانها در نهضت امام خمینی(ره) و یکی از قلههای برجسته جهاد است
سهشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۱ صبح امروز سه شنبه ۲۹ مهر ماه متن بیانات حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران کنگره ملی سرداران و ۲۵۰۰ شهید شهرستان نجف آباد که در تاریخ 1392 4 10 برگزار شده بود در این کنگره منتشر شد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایرانخستين هفته فيلم مکزيک در کاخ سعدآباد
۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۰ ۱۷ق ظ نخستين هفته فيلم مکزيک در کاخ سعدآباد به مناسبت پنجاهمين سالگرد برقراري روابط ديپلماسي ايران و مکزيک و با مشارکت مجموعه سعدآباد مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي و سفارت مکزيک در تهران هفته فيلم مکزيک طي روز دوشنبه 28 مهرماه در مجموعه فرهنگي تاريخي سعدآباد آ-
سیاسی
پربازدیدترینها