تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که خوش نیت باشد روزیش زیاد می شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820217428




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راز هولناک مرگ دو مرد، توسط یک زن افشا شد


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



راز هولناک مرگ دو مرد، توسط یک زن افشا شد
زن جوان در حالی که گریه امانش نمی داد، گفت: چند شب بعد از حادثه با همسرم دعوایم شد و او مرا تهدید به مرگ کرد و گفت همان طور که پدر و برادرم را کشتم، تو را هم به قتل می رسانم.



به این مطلب امتیاز دهید

    به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، یکی از خاطرات جنایی قاضی قریشی‌زاده، بازپرس سابق ویژه قتل تهران برای شما بازگو می شود.
یکی از خاطرات جنایی که از دوران بازپرسی ویژه قتل به یاد دارم، مربوط به متهمی است که پدر و برادرش را به قتل رسانده بود، اما همسرش او را لو داد و گرفتار قانون شد. درست به یاد دارم ماموران پلیس زنی جوان را به شعبه‌ام آوردند و گفتند وی قصد دارد راز دو جنایت هولناک را برملا کند. نگرانی در صورت زن جوان نمایان بود. پس از این که اطمینان دادم هیچ خطری تهدیدش نمی‌کند، از او خواستم ماجرا را عنوان کند.

آن زن گفت: مدتی پیش، شوهرم اسماعیل ناراحت به خانه آمد. او به من گفت دچار عذاب وجدان شده و می خواهد رازی را برملا کند. اسماعیل گفت بعد از این که مادرش خودکشی کرد، پدرش را مقصر می دانست و به همین دلیل او را با خوراندن شیرینی که داخل آن مقداری قرص ریخته بود، مسموم کرد و کشت، اما بعد ها ادعا کرد پدرش به خاطر عذاب وجدان خودکشی کرده است. مدتی گذشت تا این که روزی دوباره اسماعیل به من گفت برادرش ناصر از راز مرگ مشکوک پدرش باخبر شده و تصمیم دارد ماجرا را به پلیس خبر دهد و باید او را بکشد تا این راز همچنان بین آنها باقی بماند.   زن جوان ادامه داد: همسرم مقداری قرص خواب آور تهیه کرد و از من خواست آن را داخل شیرینی بریزم تا برادرش مسموم و بیهوش شود و او راحت تر ناصر را بکشد. همان روز با شیرینی های مسموم به خانه پدرش رفتیم و اسماعیل شیرینی را به ناصر تعارف کرد و او هم خورد. وقتی ناصر بیهوش شد، اسماعیل او را با چاقو به قتل رساند. شوهرم مرا تهدید کرد و گفت اگر درباره ماجرا با کسی حرف بزنم، مرا می کشد. پس از این او از من خواست تا برای خارج کردن جسد از خانه به او کمک کنم. صبح روز بعد جسد را داخل چمدانی گذاشتیم و قرار شد به یکی از شهرهای شمالی کشور برویم و آنجا ویلایی کرایه و جسد را آنجا دفن کنیم. ما خودروی وانتی کرایه کردیم و چمدان را با مقداری وسایل دیگر پشت وانت گذاشتیم و به طرف محمود آباد راه افتادیم. در شهر محمودآباد طبق نقشه ویلایی نزدیک دریا کرایه کردیم، اما به دلیل رفت و آمد های زیاد فرصت دفن جسد فراهم نشد و به همین دلیل در تاریکی هوا چمدان را کنار دریا بردیم و جسد را همان جا گذاشتیم و روی آن را با مقداری سنگ پوشاندیم و بعد به طرف تهران حرکت کردیم.   زن جوان در حالی که گریه امانش نمی داد، گفت: چند شب بعد از حادثه با همسرم دعوایم شد و او مرا تهدید به مرگ کرد و گفت همان طور که پدر و برادرم را کشتم، تو را هم به قتل می رسانم. پس از این تهدید خیلی ترسیدم. کسی که پدر و برادرش را به این راحتی بکشد، همسرش را هم می کشد.   با اقرار های زن جوان بلافاصله دستور بازداشت اسماعیل را دادم و ماموران پلیس هم خیلی زود او را قبل از این که از ماجرا خبردار شود، بازداشت کردند. متهم ابتدا در بازجویی با تناقض گویی قصد انحراف پرونده را داشت و گفت: مدتی قبل همسرم به من گفت ناصر به او پیشنهاد شرم آوری داده و من هم نقشه قتل برادرم را طراحی کردم. روز حادثه 40 قرص خواب آور را پودر کردم و داخل شیرینی ریختم و به برادرم تعارف کردم و وقتی ازهوش رفت، او را با چاقو کشتم و جسدش را با کمک همسرم به شهرستان محمودآباد بردیم و رها کردیم.   وی درباره قتل پدرش گفت: من پدرم را نکشتم، بلکه او خودکشی کرد. دو سال قبل زمانی که پدرم زنده بود، مادرم به خاطر اختلاف با او خودش را از طبقه پنجم ساختمان به پایین انداخت و خودکشی کرد. بعد از این حادثه پدرم دچار عذاب وجدان شد و چهار ماه بعد از مرگ مادرم او هم به زندگی اش پایان داد. همسرم دروغ می گوید که من پدرم را کشته ام. همزمان با ادامه تحقیقات در بررسی های بعدی متوجه شدم اسماعیل و همسرش بعد از مرگ پدرش با جعل هویت و امضای مقتول مبلغ 28 میلیون و 500 هزار تومان از حساب او برداشت کرده اند.   در بازجویی های بعدی برای گرفتن اعتراف، زن و شوهر را با هم روبه رو کردم و مدارک به دست آمده را هم به آنها نشان دادم تا این که سرانجام اسماعیل واقعیت را گفت و با تائید حرف های همسرش به قتل پدر و برادرش اعتراف کرد و گفت: وقتی مادرم خودکشی کرد، احساس کردم پدرم مقصر است و او را به قتل رساندم. مدتی بعد هم دوباره احساس کردم برادرم به مرگ پدرم مشکوک شده و احتمال دادم او موضوع را به پلیس خبر دهد و به دلیل همین او را هم به قتل رساندم. من طبق نقشه پیش رفتم و فکر نمی کردم هیچ گاه دستم رو شود، اما خون دو بی گناه سرانجام مرا به دام انداخت. همچنین پس از هماهنگی های لازم با پلیس آگاهی شهرستان محمودآباد مشخص شد ماموران پلیس جسد مقتول را یک ماه قبل به صورت ناشناس در سواحل دریا کشف کرده اند.   2007  




۱۱/۰۸/۱۳۹۳ - ۰۷:۱۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن