واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اهل قلم، محرم و خاطرات هیات/2
مخدومی:حسیناخوانیهای «حاج منصور» هیچ وقت از دلم پاک نمیشود
رحیم مخدومی گفت: حسینا خوانیهای «حاج منصور ارضی»، هیچ وقت از دلم پاک نمیشود. به ویژه نوای زیارت عاشوراهای او. من جمله آن زیارت عاشورای مخصوص که به نظرم سال 65 خواند و به همین نان زیارت عاشورای مخصوص و معروف، شهرت پیدا کرد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، با آغاز ماه محرم الحرام این خبرگزاری با نویسندگان و شاعران پیشکسوت کشورمان، درباره مشارکت آنها در مراسم مذهبی =محرم و خاطرات ماندگارشان از ایام حسینی به گفتوگو پرداخته که در ذیل خاطرات «رحیم مخدومی»، نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را میخوانید: * یک هیأت طایفهای داشتیم آقای مخدومی اولین باری که به هیأت رفتید، چه زمانی بود؟ یک هیأت طایفهای داشتیم. در واقع با توجه به این که طایفه ما آذری زبان است، هیأت هم یک هیأت آذری زبان بود. یک روحانی همزبان هم داشت که از شهر ری به ورامین میآمد و سخنرانی و روضه را به زبان آذری میخواند. احکام میگفت، آموزش قرآن میداد. در واقع به گونهای مربیگری این طایفه را بر عهده داشت. اسمش «میرزا عباسقلی»، بود. در آن زمان محرومیت زیاد بود و این قصه برای سالهای 50 به بعد است که من 5 ، 6 سالم بود. سفر از ورامین به شهر ری و بالعکس کار آسانی نبود. وقتی پاسی از شب میگذشت، این روحانی به سادگی نمیتوانست به شهرری برگردد. به ویژه در فصل زمستان. به همین خاطر گاهاً بیتوته میکرد. هیأت هم مکان ثابتی نداشت؛ چرخشی بود بین منازل اعضای هیأت. پذیرایی فقط یک استکان چای بود. یعنی مردم به گونهای محروم بودند که بیش از این نمیشد، پذیرایی کرد. اولین آشنایی بنده با روحانیت، احکام، قرآن کریم و عزاداری اهل بیت (ع) و حضرت سیدالشهدا (ع)، در واقع به واسطه همین هیأت بود. ایام محرم که میشد، همین هیأت در یکی از منازلی که بزرگتر بود، اقامه عزا میکرد و برنامه هفتگی تبدیل میشد به برنامه روزانه. * در ایام محرم به محسنیه شهید علیخانی که میزبان مرحوم آیتالله خوشوقت بود، میروم هماکنون بیشتر به کدام هیأت میروید؟ ما در شهرستان ورامین به دو شکل عمل میکنیم، یک برنامه به عنوان پایه ثابتمان است که از محسنیه شهید علیخانی و هیأت مهدیه شهرستان ورامین استفاده میکنیم. محسنیه سخنرانهای خوبی دارد. با مطالعه میآیند و غالباً حرفهای نویی برای گفتن دارند. همین محسنیه، سالهای سال میزبان مرحوم حضرت آیت الله خوشوقت بود و بهرههای فراوانی به ورامینیها رساند. در بخش روضه و مداحی هم در محسنیه اعتدال حاکم است و افراطهای اذیت کننده که در برخی از هیأتها مشاهده میشود، در اینجا نیست. برنامه دوم ما استفاده از برخی از هیأتهای خاص ولو برای یک جلسه است. هر چند در راههای دور واقع شده باشد. یک شب از هیأت «حاج مهدی سلحشور» در استان قم استفاده میکنیم، یک شب از مهدیه تهران. برای این که انقطاعی بین ما و هیأت طایفهایمان صورت نگیرد، از هیأت شَربیانیهای مقیم شهرری که به زبان آذری اقامه عزا میکنند، استفاده میکنیم. * علاقه به مداحی و روضهخوانیهای حاج منصور ارضی و مهدی سلحشور آیا برای هیأت پاتوق خاصی هم در نظر دارید؟ محسنیه پاتوق مناسبتهای سالانه ما است و مهدیه ورامین پاتوق ایام محرم. با کدام مداح، واعظ و سخنران ارتباط برقرار میکنید؟ در شهرستان ورامین با «عبدالرضا امینی» و در سطح کشور با «منصور ارضی» و «مهدی سلحشور» .این ارتباط دلایل متفاوتی دارد که یک علتش تداعی سبک و سیاق جبهه است؛ حال و هوای مجلس، سبک خواندن و مفاهیم انتخابی این مداحان، تداعیگر این موضوع است. * «شیخ حسین انصاریان»، مربی غیرمستقیم من در دوران جبهه تاکنون بوده است درباره سخنران مورد توجه سخن بگوئید؟ از جمله سخنرانهایی که از دوران جبهه تا به حال مربی غیرمستقیم بنده محسوب میشود، «شیخ حسین انصاریان»، است. در دوران دفاع مقدس نوارهای سخنرانی ایشان دست به دست بین رزمندهها و سنگرها میگشت و رزمندهها بهرههای فراوانی میبردند. این منش و شخصیت طلبگی این بزرگوار تأثیر زیادی در ارتباط تأثیرپذیر مخاطب داشته است. * حسینا خوانیهای «حاج منصور ارضی»، هیچ وقت از دلم پاک نمیشود چه نوای ماندگاری در ذهن شما ماندگار شده است؟ حسینا من به سودای غمت دیوانه خواهم شد حسینا خوانیهای «حاج منصور ارضی»، هیچ وقت از دلم پاک نمیشود. به ویژه نوای زیارت عاشوراهای او. من جمله آن زیارت عاشورای مخصوص که به نظرم سال 65 خواند و به همین نان زیارت عاشورای مخصوص و معروف، شهرت پیدا کرد. علاوه بر او حسین غریبخوانی کویتیپور و همه نوحههای حاج صادق آهنگران. * روایت رحیم مخدومی از بهترین خاطرهاش از محرم خاطره خوبی که از هیأت رفتن در ذهنتان به یادگار مانده است؟ یکی از خاطراتی که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشود، این است که در یک زمستان سخت در سالهای دفاع مقدس، تصمیم گرفتیم به اتفاق دوستان بسیجی ورامین در مراسم زیارت عاشورای صبحگاهی «حاج منصور ارضی» که در خیابان سعدی تهران بود شرکت کنیم، وسیله نقلیهمان وانت تویوتای بسیج بود. وسیله دیگری نداشتیم. باید نصفه شب حرکت میکردیم. به اتفاق همه پشت وانت سوار شدیم و با یک پتو برای خودمان سقفی درست کردیم. اگر دیرتر میرفتیم جا برای نشستن پیدا نمیکردیم. تا تهران مثل بید میلرزیدیم. وقتی به محل هیأت -که به هیأت «لباس فروشان»، معروف است- رسیدیم، همه منجمد شده بودیم. دلخوشیمان این بود که اولین نفرات بودیم. این حضور به علاوه آن زیارت عاشورایی که «حاج منصور ارضی» خواند، با این که تا آخر هیأت هنوز از سرما میلرزیدیم، خیلی به دلمان نشست و در خاطرمان ماندگار شد. انتهای پیام/و
93/08/06 - 11:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]