واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
تاریکی شبهای روشن یلدا
حلیمه «یلدا» 14 ساله بود که پزشکان گفتند دیگر نمیتواند ببیند و روزهای او تاریک میشود اما وی قرار نبود در همین دنیایی که برایش رقم خورده متوقف شود و با تلاش خود نابینایی را به زانو درآورد.
به گزارش خبرگزاری فارس از شفت، تصور نابینایی برای همه بسیار سخت و حتی غیرممکن است و اینکه در یک لحظه به انسان بگویند دیگر نمیتوانی دنیا را با تمام زیباییها و زشتیهایش ببینی و باید تمام عمرت را در تاریکی مطلق بسر ببری اما گاهی از بین همین افراد کسانی هستند که با بصیرت دل خود تاریکی را به زانو درآوردهاند. حلیمه «یلدا» یکی از همین انسانهاست که در یک شب تاریک و بلند یلدا در «لپوندان» شفت به دنیا آمد و گویا سرنوشت او با این شب پیوندی جاودانه یافت. حلیمه 14 ساله بود که پزشکان به او گفتند که دیگر نمیتواند ببیند و روزهایش به بلندای شب یلدا تاریک میشود اما او قرار نبود در همین دنیایی که برایش رقم خورده متوقف شود. حلیمه پشت سر گذاشتن روزهای تاریک و به دست آوردن روشنی دل را در گفتوگو با خبرنگار فارس عنوان کرد و گفت: پس از اینکه متوجه شدم دیگر نمیتوانم دنیای روشن را ببینم روزهای سختی را پشت سر گذاشتم اما تصمیم گرفتم حال که چنین سرنوشتی برایم رقم خورده است متوقف نشوم. وی اظهار کرد: در آغاز دوره نوجوانی و فصل شکفتگی سرشار از شور، شوق و بازیگوشی زندگی بودم که به من گفتند باید وارد دنیایی شوم که با دنیای قبلی متفاوت است. حلیمه در حالی که لبخندی بر لب داشت ادامه داد: پذیرش اینکه دیگر نمیتوانم روشنی زندگی را ببینم و همه چیز در تاریکی خواهد گذشت برای من بسیار دشوار و حقیقتی تلخ بود که باید به نحوی آن را میپذیرفتم و چارهای جز این نداشتم. وی گفت: ابتدا تمام وجودم را ترس فرا گرفت و مدتی بعد تصمیم گرفتم و با خود گفتم هیچ چیز نمیتواند مرا از آیندهام متوقف کند و باید اثبات میکردم که «میتوانم»، اما این حس که دیگر نمیتوانم مانند دیگر همسن و سالهای خود به راحتی کتاب بخوانم، مدرسه بروم، با دوستانم بازی کنم بسیار آزاردهنده بود. حلیمه ادامه داد: از اینکه نمیتوانستم چهره پدر و مادر خود را ببینم احساس بدی به من دست میداد و روزها و شبها با چنین احساسهای ناخوشایندی جنگیدم و با خود فکر کردم مسیری است که باید بروم و چارهای جز پذیرش وضعیت فعلی و گام گذاشتن به راه جدید برای رسیدن به اهداف ندارم و از این رو عزم خود را جزم کردم. این دختر لپواندانی که با ارادهای قابل تحسین و خستگیناپذیر مشکلات و محدودیتها را یکی پس از دیگری به زانو درآورد، گفت: عشق به دانش، اندیشه و فرهنگ موجب شد تا با وجود تمام مشکلات به اهداف خود برسم. به گزارش فارس، «حلیمه جعفرپور» پس از گذراندن دوره کارشناسی در دانشگاه الزهرای تهران با رتبه 7 وارد این دانشگاه شد و پایاننامه کارشناسی ارشد را با نمره 19 دفاع کرد و با ارائه چندین مقاله علمی و پژوهشی در مصاحبه دکترا نیز موفقتر از همدورهایهای عادی خود عمل کرد و اکنون دوره دکتری را در دانشگاه تهران میگذراند. این دختر خوش ذوق «لپوندانی» استعداد خوبی در سرودن شعر دارد و کتاب شعرش با نام «قطرههای غزل» در دست چاپ است. انتهای پیام/2300
93/07/30 - 08:28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]