تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804473862
فارس از بازدید مدرسه بیاضیان قزوین گزارش می‌دهد موهبت خداوندی به مسئولان در خدمت به دانش‌آموزان روشن‌دل
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس از بازدید مدرسه بیاضیان قزوین گزارش می‌دهد
موهبت خداوندی به مسئولان در خدمت به دانش‌آموزان روشن‌دل
موهبت خداوند برای آنانکه به واسطه مسئولیتشان، فرصت خدمت به معلولان برایشان فراهم شده، دوچندان است؛ به ویژه اگر در مقام خدمت به دانش‌آموزانی از این طیف باشند تا برق دانش را در چشمان و دل‌های روشن آنان بیفروزند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، سلامت؛ چشم‌روشنی و منتی است از سوی خداوند به افراد برای خدمت به معلولانی که وجودشان ارمغان و موهبتی است تا آنانکه از نعمت بدن سالم برخوردارند، شکر نعمت به جای آورند. منت و موهبت خداوند برای آنانکه به واسطه پذیرفتن مسئولیت و مدیریت، فرصت خدمت به این افراد برایشان فراهم شده، دوچندان است؛ به ویژه اگر در مقام خدمت به دانش‌آموزانی از این طیف باشند و بخواهند برق دانش را در چشمان و دل روشن آنان بیفروزند که بی‌شک کارشان دشوارتر می‌شود. آنانکه دستشان می‌رسد در هر جایگاهی که باشند، در مسیر خدمت گام می‌نهند؛ یکی در ساخت مدرسه برای دانش‌آموزان استثنایی، دیگری در بسترسازی برای تعلیم و تربیت آنان و آن یکی معلم می‌شود و خدمت را آغاز می‌کند. مرحوم اصغر بیاضیان، خیری بود که در طول حیاتش بیش از 35 مدرسه احداث کرد و سه مورد از این مدارس در استان قزوین، ویژه دانش‌آموزان استثنایی است. مدرسه استثنایی بیاضیان هم که سال 82 به بهره‌برداری رسیده است یکی از این مدارس به شمار می‌رود که این خیر والامقام در شهرک مینودر قزوین آن را تأسیس کرده است و هم‌اکنون نیز مورد حمایت فرزند و خانواده بیاضیان قرار می‌گیرد. این مدرسه حالا پذیرای 39 دانش‌آموز نابینا، کم‌بینا و چندمعلولیتی یا ویژه است و گروه چندمعلولیتی، دانش‌آموزانی را شامل می‌شود که علاوه بر نابینایی، کم‌توان ذهنی هم هستند. وظیفه تعلیم و تربیت دانش‌آموزان کم‌بینا و نابینا را در این مدرسه در مجموع 15 تن شامل آموزگار، کاردرمان، مشاور، گفتاردرمان، مربی بهداشت، مسئول سایت رایانه، مسئول بریل‌آموزی و چند تن دیگر بر عهده دارند. علاوه بر دانش‌آموزانی که در این مدرسه مشغول تحصیل هستند، 55 تن نیز زیر نظر این مدرسه اما در مدارس عادی سطح استان درس می‌خوانند. از روز گذشته به مناسبت روز جهانی عصای سفید برنامه‌هایی برای این دانش‌آموزان و مدارس میزبان آن‌ها تدارک دیده شده بود و طی آن علاوه بر اینکه بچه‌ها به سینما و پارک و رستوران رفتند، امروز هم برنامه‌ای برای تقدیر از مسئولان و معلمان مدارسی که در کنار دانش‌آموزان عادی به دانش‌آموزان کم‌بینا نیز آموزش می‌دهند، در نظر گرفته شده بود. دانش‌آموزان و کادر آموزشی مدرسه بیاضیان به همین مناسبت امروز میزبان سالار قاسمی مدیرکل آموزش و پرورش قزوین شدند تا طی بازدیدی از این مدرسه ضمن گرامیداشت روز عصای سفید، از معلمان و کارکنان آن تقدیر شود. کتابخانه رازی نخستین اتاق این مدرسه است که پذیرای میهمانان می‌شود؛ کتابخانه‌ای با 700 جلد کتاب که هر یک از آن‌ها علاوه بر نسخه بینایی، یک نسخه بریل هم دارند. کتاب‌های این کتابخانه که دو سال از افتتاح آن می‌گذرد، از مرکز رودکی تهران خریداری شده و شامل موضوعات مذهبی و دینی، آموزشی و درسی، داستانی و قرآنی است. علیجان زمانی معلم حاضر در کتابخانه است که خود نیز نابیناست و این روز را روز تعامل جهان و نابینایان می‌نامد. او که کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی است، از لوازم آموزشی‌اش می‌گوید؛ از قلم لوگو و ماشین پرکینز و اینکه در مدرسه نابینایان همان درس‌های دانش‌آموزان عادی با خط بریل برگرفته از نام «لویی بریل» مبدع خط ویژه نابینایان مناسب‌سازی شده است. و محمدرضا شش‌پرلو پسربچه نابینای پایه ششم ابتدایی که در کتابخانه مشغول مطالعه است، آرزو دارد در بزرگسالی مجری شود. معلم اهل ادب که شعری از مولانا را با ماشین به خط بریل می‌نویسد، محمدرضا نخستین مرحله از آزمون مجری‌گری‌اش را با خواندن آن شعر پس می‌دهد و نمره قبولی می‌گیرد. «به نام خدا روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم» مدرسه بیاضیان در کنار برخورداری از این کتابخانه، اتاق بهداشت و مشاوره و سالن ورزشی با وسایل ویژه دانش‌آموزان روشن‌دل، یک اتاق تکنولوژی هم دارد که همچون دیگر بخش‌های مدرسه تمیز و مرتب است و علاوه بر وسایل کمک‌آموزشی، تخته سیاه بریل مدرسه باغچه‌بان مربوط به 30 سال پیش هم به یادگار بر دیوار آن نصب شده است. این مدرسه همچنین دو کلاس آمادگی دارد و هر یک دو نوآموز؛ آمادگی لاله و آمادگی آلاله ویژه کودکان اُتیسم. به گفته معلم کلاس، کودکان طیف اتیسم در زمینه آموزش جزو سخت‌ترین گروه‌های ابتدایی هستند که به سختی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و باید با کاردرمانی وضعیت آنان را بهبود بخشید. مهدی هم که امروز دوست هم‌کلاسی‌اش به دلیل بیماری، به مدرسه نیامده، همین طور است. کودک کم‌بینای این کلاس که روی توپ بزرگ کلاس نشسته، بالا و پایین می‌رود و به شیرینی زیر لب آواز می‌خواند. کلاس آمادگی لاله هم که در طبقه دوم مدرسه واقع است، دو نوآموز دختر دارد. مهسا و لیلا که در حال نخ کردن قطعات پلاستیک رنگی هستند، با ورود میهمانان در حین گفت‌وگو با آنان همچنان به کار خود ادامه می‌دهند. مهسا با اینکه خجالتی است می‌خواهد در آینده همه شغل‌ها را داشته باشد؛ اما لیلا با شیرین‌زبانی‌هایش کم‌حرفی مهسا را نیز جبران کرده است و با خوشحالی از گردش دیروز با سینما، پارک و رستورانش تعریف می‌کند و از کبابی که همراه دوستانش در رستوران خورده بود. لیلا چشمانی سیاه، درشت و به معنای واقعی زیبا دارد که گرچه به ظاهر کم‌بیناست، اما گویی خداوند چشمانش را آنقدر درشت آفریده و نوری به دلش بخشیده است که چشمانش چشمان مهسا هم باشند؛ حتی در زنگ تفریح هم که مهسا و لیلا دست در دست هم از پله‌ها پایین می‌آیند تا در حیاط مدرسه گشتی بزنند و باز به کلاس بروند برای ادامه کارشان. اما کلاس اول شلوغ‌ترین کلاس مدرسه بیاضیان است با هفت نفر دانش‌آموز. ابوالفضل، زینب، مهدی، نسترن، کیانا، سبحان و مبینا جمعیت این کلاس شلوغ را تشکیل می‌دهند؛ با یک معلم که همچون دیگر معلمان و کادر آموزشی و خدمتگزاران مدرسه مهربان است و خنده‌رو. کلاس دوم و پنجم این مدرسه با یکدیگر تلفیق شده و معلم، ساعتی را به یک گروه درس می‌دهد تا بخش دیگری از زمان را در هنگام تمرین کردن دانش‌آموزان آن، به دانش‌آموزان گروه دوم اختصاص دهد. سِودا یکی از دانش‌آموزان این کلاس است که می‌گوید نامش معنای دوست‌داشتنی دارد و خودش هم دوست‌داشتنی است و در نیمکت پشت سرش زهرا نشسته که گرچه گل اهدایی مدیرکل را با چشمانش نمی‌بیند؛ اما آن را با صورتش لمس می‌کند و لذتی که می‌برد در خنده‌ای که بر لبانش نقش می‌بندد، هویدا می‌شود. نرگس دانش‌آموز دیگر این کلاس متنی را که با خط بریل نگاشته شده است، می‌خواند: «قسم به نور که گفته‌اند خدا در کتابش از آن یاد کرده؛ در قلبم نوری است که هیچکس نمی‌تواند درک کند؛ مگر آنکه همچون خودم روشن‌دل باشد. اگر چشمی برای دیدن ندارم؛ دلی دارم به وسعت دریا که می‌توانم تک تک موجودات زمین را ببینم.» علیرضا هم از دانش‌آموزان این کلاس است که با ادبیاتی مخصوص بزرگترها و آمیخته با شوخی به سئوالات مدیرکل آموزش و پرورش جواب می‌دهد. در ابتدای ورود به کلاس سوم در همان نیمکت نخست جلوی درب ورود پسری با جثه بسیار کوچک و ظریف نشسته که نامش محسن است. محسن با آن موهای لخت و قهوه‌ای روشنش و با چشمانی پر از نور و دلی روشن در حالی که لبانش به خنده گشوده شده است، از آرزویش می‌گوید که می‌خواهد در آینده استاد قرآن بشود و برای رسیدن به این آرزو از یک سال و نیم پیش قرآن را با کمک مادر و خواهرش یا با استفاده از نرم‌افزار تمرین می‌کند. محسن حالا 120 آیه از سوره بقره را حفظ کرده و به زیبایی قرائت می‌کند و هم‌کلاسی‌هایش علیرضا، امیرمحمد ، فهیمه، فاطمه و مرضیه گوش به نوای او سپرده‌اند. کلاس چهارم اما پنج دانش‌آموز دارد و دانش‌آموزان شوخ کلاس که در ردیف آخر نشسته‌اند، ماهان و محمدجواد هستند. محمدجواد؛ که معلمی را به عنوان شغل آینده‌اش انتخاب کرده و ماهان؛ که می‌گوید می‌خواهد سبزی‌فروش شود و علاوه بر سبزی خوردن و خورشی، ریحان هم بفروشد تا مردم با کباب بخورند. محمد که بر صندلی چرخدار نشسته، پسری است که می‌خواهد پلیس شود و قرار شده در عروسی‌اش هم مدیرکل را دعوت کند. محسن دیگر دانش‌آموز کلاس تصمیمی برای شغل آینده‌اش نگرفته؛ اما حدیثه تنها هم‌کلاسی دختر آن‌ها همچون محمدجواد قصد دارد معلم شود. دانش‌آموزان کلاس چهارم مدرسه نابینایان و کم‌بینایان ساعت را هم با خط بریل و از روی ساعت آموزشی چوبی می‌آموزند که اعداد و عقربه‌های آن با میخ بر صفحه چوب برجسته شده‌اند. کلاس ششم هم از پنج دانش‌آموز به نام‌های اصغر، محمدرضا، محمد، علی و علیرضا تشکیل شده که در بین همین تعداد اندک نیز چند حافظ قرآن وجود دارد. محمد بابایی 199 آیه از سوره بقره را حفظ کرده و وقتی می‌خواند صدای رسا و مردانه‌اش در کلاس طنین می‌افکند. در همان حین هم‌کلاسی‌اش اصغر زیر لب با او هم‌نوایی می‌کند و معلوم می‌شود که او هم در دل پاک و روشنش حافظ کلام خداست. البته محمد در سایت رایانه مدرسه هم با مدیرکل سخن گفته و علاوه بر بیان مشکلات مدرسه و دانش‌آموزان، تقاضایی را برای تهیه یک رایانه شخصی با وی مطرح کرده بود. مشکل ماشین‌های پرکینز مدرسه برای خط بریل و خرابی آن‌ها، مشکل کمبود تعداد سرویس‌های رفت و آمد دانش‌آموزان به مدرسه و هزینه بالای آن برای خانواده‌ها که وضع مالی مناسبی ندارند و نیز آسفالت نبودن حیاط مدرسه که باعث زمین خوردن دانش‌آموزان، زخمی شدن آنان و پاره شدن لباس‌هایشان می‌شود. محمد که از مدیرکل آموزش و پرورش قزوین برای رفع مشکلات مدرسه‌اش درخواست حمایت دارد، می‌گوید که می‌خواهد وقتی بزرگ شد، وکیل بشود تا از حقوق مردم و ضعفا دفاع کند. در این برنامه بر کتاب و دفتر بریل تمام این دانش‌آموزان روشن‌دل گل سرخی قرار گرفت تا روز عصای سفید گرامی داشته شود. ============ گزارش از میترا بهرامی ============ انتهای پیام/77011/ذ40
93/07/23 - 18:49
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]
-
گوناگون
پربازدیدترینها