واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: توطئهها و توهمات خليفه رجب در قرن ۲۱
اردوغان در طول 3-4 سال اخير گرچه به ظاهر با اسراييل روابطش به تيرگي گراييده بود اما با توجه به نفوذ بسيار بالا و غير قابل انکار موساد بر سازمان امنيت ترکيه در عمل ما نوعي ارتباط و همسويي بين ترکيه و اسراييل را شاهد بوديم
کد خبر: ۴۴۳۷۲۲
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۷ - 22 October 2014
يزدان اميدي در سرمقاله مردم سالاری نوشت:
بخش مهمي از افکار عمومي در جهان و ايران اينک مبهوت و متحير سياستها و استراتژيهاي سئوال برانگيز اردوغان و ترکيه در قبال جنايتهاي خونين داعش در کوباني به طور خاص و سوريه و عراق به طور عام قرار گرفته اند.
در ذهن بسياري از تحليلگران و کارشناسان اين علامت تعجب شکل گرفته: ترکيه پشت پرده چه معاملهاي انجام داده که حاضر شده امنيت و آرامش را در شهرهاي ترکيه با ناآرامي و اعتراضهاي که بيش از سه دهه اخير بي سابقه بوده معاوضه کند؟
اردغان در 11 سال اخير نشان داده آدم فرصت طلبي در عرصه سياست داخلي وخارجي به شمار ميآيد و حاضراست براي رسيدن به اهداف خود از معيارهاي انساني، بينالمللي بگذرد. او به همراه احمد داوود اوغلو نخست وزير فعلي و وزير خارجه سابق کابينهاش و هاکان فيدان رييس سازمان اطلاعات ترکيه (ميت) و.... از سال2010همزمان با آغاز اعتراضها در کشورهاي عربي درست برخلاف استراتژي به صفر رساندن اختلافات با همسايگان که تز داوود اغلو به شمار ميآمد راه عکس آن را در پيش گرفت و ثابت کرد به راحتي حاضر است با ارائه شعارهاي مردم فريب در جهت گمراه کردن افکار عمومي و روابط ديپلماسي با هم پيمانان و کشورهاي همسايه عمل کند.
يکي از اين موارد درگيري لفظي ظاهري با «شيمون پرز» در اجلاس مجمع جهاني اقتصاد داووس در سال 2009 با اشراف برنقشه رسانهها وتاثيري که در ميان کشورهاي مسلمان جهان به همراه خواهد داشت توانست با صرف کمترين هزينه به عنوان چهره اول مبارزه با اسراييل در جهان اسلام درآيد. در حالي که او پشت پرده به لابيهاي اسراييل به خصوص در زمينه نظامي و اطلاعاتي مبادرت ميورزيد. اجراي استراتژيهاي گام به گام رجب طيب اردوغان همزمان با آخرين انتخابات ترکيه در آگوست 2014 برگزارشد توانست حدود 52درصد آرا را حائز شود و از کرسي نخست وزيري به مقام رياست جمهوري ارتقا يابد سناريو پيچيدهاي با زير مجوعههاي ريز و درهم تنيده اي از جنس «بينالمللي، سياسي، و سياسي- اقتصادي و....» را به اجرا گذارد.
اردوغان در طول 3-4 سال اخير گرچه به ظاهر با اسراييل روابطش به تيرگي گراييده بود اما با توجه به نفوذ بسيار بالا و غير قابل انکار موساد بر سازمان امنيت ترکيه در عمل ما نوعي ارتباط و همسويي بين ترکيه و اسراييل را شاهد بوديم به واقع اسراييل براي رسيدن به مقاصد خود که همانا نابودي مخالفان خود حال چه مبارزان فلسطيني يا لبناني بودضرورت داشت از طريقي وارد عمل ميشد و چه گزينهاي بهتر از اردوغان. با وزيدن نسيم بهار عربي و ناآراميها در تونس ،يمن، مصر، ليبي و... اين سناريو(استراتژي بينالمللي) بايد به اجرا در ميآمد اردوغان بايد با چرخشي 180 درجه اي با سوريه اي که بااو مانور نظامي مشترک برگزار ميکرد (درسال 2009) به مخالفت ميپرداخت و به عنوان اهرم اصلي سقوط رژيم سوريه عمل ميکرد.
خيلي زود ترکيه ماواي اصلي مخالفان اسد و سوريه در آمد و لابيهاي سياسي در اين کشور آغاز شد. براي تکميل اين پازل کشورهاي قطر و عربستان بايد نقش تامين کننده منابع مالي و نظامي مخالفان را بر عهده ميگرفتند ترکيه هم کماکان به نقش لجستيکي و انتقال مخالفان از هر نوعي البته به خصوص از نوع اهل «سنت حنفي» که با اردوغان هم قرابت داشت و با القاعده يا همان تکفيريها در يک خط حرکت ميکردند پذيرفت. سپس ترکيه براي پرکردن خلا سوريه گسترش روابط ديپلماسي با اقليم کردستان را به عنوان تاکتيک برگزيد تا در ادامه از طريق اين بخش از عراق به اهداف اسراييل که نابودي مخالفان (تضعيف محورمقاومت) بود جامه عمل بپوشاند اين اقدام موجب ميشد تاعلاوه بر اين موارد هم عمق استراتژيک ايران در عين حال هلال شيعي در منطقه به شدت آسيب ببيند.
رسيدن به اين مقصود دستاورد بزرگي براي اردوغان در پي داشت و آن هم مساوي با به حقيقت پيوستن روياي اردوغان و زنده کردن دوباره سلطان سليمان عثماني در قالب اردوغان جديد بود تا رسيدن به عثماني نو آن هم در قامت مردي به ظاهر متجدد اما داراي افکار عثماني گري قرن17 و 18 ميلادي.
اين موضوع باتوجه به حوادثي که داعش به واسطه آموزهها و ديکتههاي ترکيه در شنگال (با کشتار کودکان وبه اسارت در آوردن زنان و دختران ايزدي و سپس حراج آنان درقرن 21 در بازارهاي رقه و موصل رقم زد) يا فتح شهرقره قوش بزرگترين شهر مسيحي نشين عراق به دست داعش که باز هم ره خموشي توام با رضايت را برگزيد يا آن هنگام که شيعيان ترکمن آمرلي به محاصره و خطر قتل عام درآمدند سکوت کرد به راحتي قابل اثبات است. اردوغان نشان داد تنها به هدفش يعني از بين بردن ديگر مذاهب و اقليتها غير خود ميانديشد.
در «استراتژي سياسي» اردوغان هدفش فتح کرسيهاي پارلمان و سپس تغيير قانون اساسي در نهايت رسيدن به کرسي رياست جمهوري بود. براي اين منظور او بحث صلح با بزرگترين گروه مخالفان خود يعني حزب کارگران کردستان ترکيهPKKرا مطرح کرد او توانست با ترتيب دادن ديدارهاي رييس سازمان امنيت ترکيه با عبدالهک اوجالان در ايمرالي و متقاعد کردن رهبران قنديل از نوروز1392 سلاحهاي آنان را خاموش کند تا به واسطه آن رايهاي زيادي را در صندوق حزب عدالت و توسعه جذب کند.
اردوغان هنگامي که به ظاهر به تبليغات در خصوص صلح و ارائه نقش راه آشتي و برادري بود اما در باطن در حال توطئه سياه و خطرناکي بر ضدعراق، اقليم کردستان، سوريه، شيعيان و ديگر اقليتهاي مذهبي و قومي در عراق و سوريه بود. به واقع استراتژي که اردوغان اتخاذ کرد «به دوستت نزديک باش به دشمنت نزديکتر» بود.
اردوغان با نزديک شدن به اقليم کردستان به خوبي توانست هم استراتژي بينالمللي را که مد نظر داشت کامل به اجرا در آورد تا در گام بعدي «استراژي سياسي- اقتصادي» خود را عملي کند.در اين استراتژي (سياسي- اقتصادي) او توانست با تسلط بر بازار بکراقتصادي اقليم کردستان علاوه براينکه بزرگترين رقيب خود ايران را از ميدان به در کند در عين حال توانست به رشد و جهش اقتصادي به واسطه خريد نفت آن هم با يک سوم قيمت جهاني مبادرت ورزد در نهايت به ايجاد اختلاف افکني بين کردهاي سوريه که باناآراميها سوريه در سه کانتون (کوباني- عفرين – جزيره) به فعاليت ميپرداختند با اقليم کردستان هم پيمان فعلي مبادرت ورزد.
اردوغان تلاش ميکرد هر چه بيشتراقليم کردستان را از دولت مرکزي عراق و ايران دورکند. او به خوبي توانست با عقد قراردادهاي نفتي بزرگ و روابط اقتصادي مبهم و خارج از نظارت پارلمان اقليم در قالب «اربيل – انکارا» راه را بر افزايش اختلافات بين ساير احزاب اقليم کردستان با شخص مسعود بارزاني مهيا کند.
او سپس درراستاي «استراژي نظامي- سياسي» خود برآمد او با برنامه ريزي و کش دادن مذاکره با رهبران حزب کارگران کردستان ترکيه توانست با خريد زمان تا رسيدن به بلوغ مولودي اهريمني موسوم به داعش در آزمايشگاه CIAرافراهم کند تا براين اساس هم رژيم اسد و سوريه را نابود کند هم کاتنونهاي کردي درسوريه که هم پيمان بزرگترين مخالف او يعني حزب کارگران کردستان ترکيه هستند را ريشه کن نمايد و هم زيرساختهاي اقليم کردستان عراق را به واسطه حمله داعش نابود سازد تا آنها همچنان محتاج به ترکيه باشند. اردوغان و مسوولان سازمانهاي موساد و سيا برنامههاي ديگري هم به داعش ديکته کردهاند و آن قرار دادن داعش در برابر PKKبزرگترين مخالف ترکيه ، رودررو قرار دادن داعش در برابر حزب الله لبنان ، سپس تضعيف حضور ايران در عراق است. با اتخاذ اين سناريو پيچيده تهيه شده در کنسرسيوم «اسراييل، ترکيه، عربستان و قطر» با کارگرداني اردوغان و بازيگري داعش راه براي تغيير نقشه جغرافياي خاورميانه، خواست اسراييل و محقق شدن توهمات رجب طيب اردوغان نه از نوع پرزيدنتي آن بلکه از نوع خليفه رجب يا سلطان رجب فراهم شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]