واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۲۵ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۹
متاسفانه در حال حاضر یا زنگ کتابخوانی در مدرسهها وجود ندارد یا مثل درس هنر ماهیت خود را از دست داده است. جمالالدین اکرمی - نویسنده و تصویر گر کتابهای کودکان و نوجوانان - در گفتوگو با ایسنا با بیان این مطلب تصریح کرد: به نظر میرسد بخش کتاب و ارسال آن به مدرسهها به صورت انحصاری درآمده است و به غیر از موسسه انتشاراتی خاصی، منبع دیگری حق ورود به مدرسهها را ندارد. او افزود: کار به جایی رسیده است که انتخاب کتاب گزینشی شده است و شکل آزاد خود را از دست داده است. بنابراین شاهدیم که به جای کتابهایی که مشوق کودکان به خواندن بیشتر باشد، کتابهایی در قفسههای کتابخانه کلاسی آنها جا میگیرد که هیچ ترغیبی را برای مطالعه بیشتر ایجاد نمیکند. این شاعر با اشاره به دورانی که مسئولیت طراحی برنامههای فوق برنامهای مدرسهای را برعهده داشته است، گفت: در آن زمان زنگ کتابخوانی مفهوم خاصی داشت. بچهها دو ساعت در هفته به کتابخانه میآمدند و من برای آنها کتاب میخواندم و با کمک آنها نمایشی را اجرا میکردم. از دیگر وظایف من آن بود که فرم کتابهای مناسب را برای هر واحد درسی مشخص میکردم. این فرم در اختیار معلمان قرار میگرفت و معلمان آنها را به بچهها میدادند؛ تا بچهها برای تحقیقات کلاسی خود منابع موثقی را در اختیار داشته باشند. گذشته از اینها هر معلم مسئول بود تا بخشی از این کتابها را در کلاس بخواند. این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان تاکید کرد: بدین ترتیب بچهها برای درس خواندن تشویق میشدند و به نظر میآمد فعالیتهای این کلاس برای آنها جذابتر از فعالیتهای کلاسیشان بود؛ تا حدی که بچهها به صورت گروهی حاضر بودند کتابهای مناسب را در میان انبوهی از کتابهای کتابخانه جست وجو کنند. ولی الان جای چنین فعالیت پرنشاطی در مدرسهها خالی است. وی گفت: وقتی راجع به کتابخانه مدرسهها صحبت میکنیم، ذهنمان بیجهت به سراغ مدرسههای شهری میرود؛ در حالی که مدرسههای روستایی هم هستند؛ مدرسههای که بعضی از آنها یگانه منبع اطلاعاتی و کتابخوانیشان کتابخانههای سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. ولی بپذیریم که ظرفیت کانون برای این کار بسیار محدود است و تنها با همکاری آموزش و پرورش میتواند امر کتابخوانی را در روستاها توسعه دهد. اکرمی تاکید کرد: در دهه 60 و 70 بحث کتابخانههای کلاسی سر زبانها بود و غیر از این که هر مدرسهای میباید کتابخانهای را در دل خود میداشت، هر کلاسی دارای کتابخانه کوچکی بود که عمدتا منابع آن به صورت خودجوش از طریق بچهها و معلمان تامین میشد. اما این موضوع امروز فراموش شده است و کاری برای گسترش این کتابخانهها صورت نمیگیرد. این نویسنده تصریح کرد: خیلی از معلمان و مدرسههای کتابهای کمک درسی را جانشین کتابهای ادبیات کودک و نوجوان کردهاند و عمدتا وقتی بحث کتاب میشود، ذهنشان به سمت کتابهای کمک آموزشی میرود و اگر کتابخانهای در کلاسی باشد، پر است از کتابهای کمک درسی. این گرایشی است که آسیبپذیری در ترویج کتابخوانی را رقم میزند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]