واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت / علیرضا کریمی
پلورالیسم دینی و داعش؛ وقتی حرفی برای گفتن نمیماند
داعش برای پلورالها حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد. آنقدر اقدامات این گروهک تروریستی وقیح و خلاف اصول انسانی است که هیچکس جرات تایید آنها را ندارد اما منطق پلورالیستی هیچ مبنایی برای این استنتاج که برداشت داعش از اسلام غلط است، ندارد.
خبرگزاری فارس – علیرضا کریمی: آنهایی که چون نگارنده این سطور، دوران جوانیشان در سالهای پس از دوم خرداد سپری شده است، حتما با «بلوای آن روزهای پلورالیسم دینی» آشنا هستند، بلوایی که اصلیترین نظریهپردازان آن اکنون در خارج از کشور بهسر میبرند و پس از دادن شعار «نه غزه، نه لبنان»، این روزها برای مردم غزه مینویسند: «از ازل تا به ابد فرصت مظلومان است»! پلورالیسم دینی حتما مبانی معرفتی پیچیدهای دارد، آنقدر پیچیده که شاید پیچهایش همتعداد اعوجاجهای ذهنی نظریهپردازانش باشد اما تا آنجا که به خاطر میآوریم، جان کلام آن چنین بود: «هیچ برداشتی از دین نمیتواند مطلقا درست باشد. حقیقت نزد هیچ معرفتی از دین نیست بلکه هر قرائتی از دین، بهرهای از حق دارد. ادیان اصولا در سایه تفاسیر فهمیده میشوند و کتاب و سنت صامت بوده و این تفسیرهای مبتنی بر پیشفهمهاست که آنها را به سخن میآورد. تفاوت در پیشفهمها به تفاوت در قرائتها میانجامد و قرائات مختلف، هیچکدام بهتنهایی نمیتوانند ادعا کنند که صاحب مطلق حقیقتاند. بر این اساس، هر برداشتی از دین میتواند ادعا کند که صاحب بخشی از حقیقت است.» پلورالیسم دینی حتی این واقعیت قرآنی را که همه پیامبران الهی در یک مسیر بودهاند را قبول نداشته و معتقد است که اختلاف در ادیان ناشی از اختلاف در منظرهاست. البته پس از این همه مقدمهچینی که اصولا معنای «درست یا غلط بودن یک برداشت از دین» را در هالهای از ابهام فرو میبرد، این ادعا را هم مطرح میکنند که همه اینها بدان معنا نیست که هر برداشتی از دین میتواند درست باشد! حتی مرجع تقلید محبوب پلورالها فتوا داد که برداشتهای مختلف از دین همچون حب و بغض است، مقدماتش که فراهم شد، خودبخود حاصل شده و قطعا صاحبان قرائتهای مختلف معذورند در آنچه خود از دین میفهمند. البته بدیهی است که برداشتهای مختلف از دین امری است که وجود دارد اما بنابر برداشت قطعی علمای تشیع، تنها آن برداشتی از دین صحت دارد که در چارچوب کلان معارف اهل بیت (ع) باشد. در این چارچوب، برداشتهای مختلف «در طول هم» قابل پذیرشاند، اما نمیتوان و نباید تصور کرد که دو قرائت در عرض هم صاحب صحتاند. قطعا کسانی که تصورشان از قرآن مجید شبیه به «دیوان حافظ» است که هر کس از غزلیات آن به فراخور مقتضیات فکری خود برداشتی میکند، نمیتوانند حکم دهند که تنها برداشتهایی از آیات قرآن که مدنظر آنهاست شایان صحتاند. برخی نیز ممکن است با پیشفهمهایی از جنس پیشفهمهای ابنتیمیه و ابنعبدالوهاب، به برداشتهایی از کلامالله برسند که با برداشتهای غربگرایانهای که آقایان با هدف تبلیغ آنها بحث پلورالیسم دینی را مطرح کردند، زمین تا آسمان تفاوت دارد. کسی آیا میتواند انکار کند که کسانی که امروز خود را «دولت اسلامی عراق و شام» میخوانند هم آیات قرآن را مستند خود قرار میدهند؟ کسی آیا نشنیده است که هنگام بهعمل آوردن شنیعترین جنایات، نام خدا را بر زبان میآورند؟ آیا خلیفه خودخوانده داعش در خطبههای جمعه خود مستمرا از آیات قرآن استفاده نمیکرد؟ آیا معنای کارهای خود را حسب آیه «جهاد در راه خدا و مستضعفین رجال و نساء و ولدان» تفسیر نمیکنند؟ برای ما ابراز اینکه این برداشت از دین مبین اسلام قطعا غلط است، هیچ مشکلی ندارد چون قائل نیستیم که هر برداشتی از دین میتواند بهرهای از حقیقت داشته باشد. اگر قرار بود چنین برداشتی صحیح باشد، قطعا مولای متقیان علیهالسلام در یک روز چهار هزار خوارج را تار و مار نمیکرد. حتما همه میدانند که سپاه خوارج پر از قاریان چیرهدست قرآن کریم بود. اما پلورالهای گرامی، اکنون چرا در برابر نفرت جهانی از داعش سکوت پیشه کردهاند؟ چرا چون سیاق همیشگی خود نمیگویند که خوب این هم برداشتی از اسلام است؟ چرا نمیگویند خوب اینها هم بر اساس پیشفهمهای خود و محیطی که در آن بار آمدهاند به قرائتی از اسلام رسیدهاند که بر اساس آن هر که مثل آنها فکر نکرد را باید سر برید و این قرائت هم چون تمام قرائات محترم است؟ چرا به برخورد آنچه ائتلاف بینالمللی علیه داعش خوانده میشود اعتراض نمیکنند؟ داعش برای پلورالها حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد. آنقدر اقدامات این گروهک تروریستی وقیح و خلاف اصول انسانی است که هیچکس جرات تایید آنها را ندارد اما منطق پلورالیستی هیچ مبنایی برای این استنتاج که برداشت داعش از اسلام غلط است، ندارد. درست به همین سادگی! شاید آنها که روزی بر طبل پلورالیسم دینی میکوفتند، تصورشان این بود که تمام برداشتهایی که مطرح میشود برداشت غربگرایانه از اسلام است و بهنفع آنهاست که با طرح این مبنای نظری، برای آنها مشروعیتتراشی کنند. شاید در مخیله آنها نمیگنجید که برداشت تکفیری از اسلام در سایه حمایت ابزاری رژیمهای غربی تا اینجا پیش بیاید. چنین است که حرفی برای گفتن نخواهند یافت، ولو اینکه تمام مثنوی معنوی را در سخنرانیهای خود بخوانند، با ادبیات پیچیده صدها یادداشت بنویسند و «قبض و بسط» افکار خود را به رخ مخاطبان بکشانند. حرفهایی زدهاند که با هزار انبر توجیه، میخ آنها را از افکار عمومی نخواهند توانست کشید. درست است که «از ازل تا به ابد فرصت مظلومان است» اما بهنظر میرسد که فرصت «پلورالیسم دینی» دیری است که پایان یافته است. انتهای پیام/
93/07/20 - 00:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]