تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833064461
فروش پسر بچه 5 ساله براي تهيه خانه! + عکس
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
فروش پسر بچه 5 ساله براي تهيه خانه! + عکس پسرشان را ميفروشند چون پدر و مادرش، نميتوانند از پس هزينههاي خود و سه فرزندشان بر بيايند، در پرداخت کرايه ماهيانه منزلشان ماندهاند و نميخواهند هر شب شاهد شب بيداريها و گرسنگيهاي فرزندان دلخستهشان باشند
نوشته بود «يک پسر پنجساله به فروش ميرسد» يک آگهي چند خطي روي ديوارهاي شهر با يک شماره موبايل. شوخي نبود. پشت خط صدايي شکسته انگار که صداي پيرزني سالخورده باشد اما سالخورده نبود. ماجرا، قصه فروش کليه نيست، روايت فروش يک بچه است، يک پسربچه پنج ساله که مادر و پدرش او را به فروش گذاشتهاند، آگهي کردهاند و گوش به زنگ تلفن که چه کسي پسرشان، پسر پنج سالهشان را ميخرد؟
پدر و مادرش، يک زوج که پسرشان را براي فروش گذاشتهاند. به اين اميد که از اجارهنشيني خلاص شوند و در مقابل، پسرشان به دست فرد نيکوکاري بيفتد و آينده روشني داشته باشد. آگهي چند خطي، تکاندهنده است اما از آن تکاندهندهتر، واگذاري يک کودک 5ساله در ازاي يک خانه است، خانهاي در زابل.پسرشان را ميفروشند چون پدر و مادرش، نميتوانند از پس هزينههاي خود و سه فرزندشان بر بيايند، در پرداخت کرايه ماهيانه منزلشان ماندهاند و نميخواهند هر شب شاهد شب بيداريها و گرسنگيهاي فرزندان دلخستهشان باشند.پسرتان را براي فروش گذاشتهايد؟براي فروش نه، در ازايش يک خانه ميخواهيم.يعني پسرتان را در ازاي يک خانه ميدهيد؟بلهچرا؟چون پول نداريم حاج آقا، چون هيچ چيزي نداريم، صاحبخانه جوابمان کرده است. ما پول نداريم، رعيت هستيم.خب هر کسي که پول نداشته باشد بايد فرزندش را بفروشد؟اين کار را براي آينده بچههايم انجام ميدهم.کجا زندگي ميکنيد؟زابل.خود زابل يا روستاهاي اطراف؟نه خود زابل.به سازمانهاي مرتبط براي اينکه به شما کمک کنند مراجعه کردهايد؟بله حاج آقا، همه جا رفتيم.چي را قبول نميکنند؟اينکه کمکمان کنند.يعني خانه به شما بدهند؟بله، ولي هيچ کمکي هم نميکنند، ما هيچ چيزي نداريم. دقيقا به شما چه گفتند؟گفتند که شوهرم بايد 60ساله بشود. شوهرم مريض است، بدحال است، عکس از سينه و ريهاش گرفتيم و برديم، شوهرم حتي ناراحتي قلبي دارد، دست و پاهايش شکسته است، اما باز هم ميگويند وقتي 60سالش شد کمک ميکنيم. من سهسال است که پيگير کمک هستم.نامهنگاري مکتوب داشتيد؟بله، ولي گفتند شوهرم بايد 60سالش شود.پيش چه کسي رفتيد؟يادم نيست.چرا شوهرتان کار نميکند؟مريض است حاج آقا، کاري نميتواند بکند.اصلا شغل شوهر شما چيست؟راننده بوده، ولي ماشين نداره.يعني قبلا ماشين داشته؟نه قبلا هم نداشته.خب چطوري رانندگي ميکرده؟ براي کجا کار ميکرده؟قبلا که مرزها باز بودند، با ماشين گازوييل ميبرد مرز، ولي الان که مرزها بسته شده ديگه نميشه گازوييل برد.همسرتان از کجا ماشين ميآورد؟ماشين از آشناها ميگرفت، يک ماشين از داماد خواهرزاده مادرم ميگرفت و با رفيقهايش گازوييل ميبرد. با خود صاحب ماشين ميرفتند مرز و گازوييل ميفروختند.الان پول از کجا مياريد؟از يارانه.چقدر ميگيريد؟200هزار تومان.چرا شوهر شما کار نميکند، به جز رانندگي کار ديگري بلد است؟زماني که در تهران بوديم کار ميکرد، ولي کار برايش سخت بود و نميتوانست کار کند.تهران به چه کاري مشغول بود؟2سال در کوره ميکرد، ولي کارخانه بيمهاش نميکرد، کارش هم سخت بود، ديگر نتوانست کار کند.شوهرتان چند سالش است، شما چند سال داريد؟شوهرم 55 ساله است و من 35سال دارم.اسمتان را ميگوييد؟ من آرزو . س و شوهرم عباسعلي. خ.خب شوهرتان نميتواند مثلا سرايدار شود، نگهباني بدهد، کارهايي از اين دست؟دستها و پاهاي شوهرم شکسته، نميتواند کارهاي سنگين انجام بدهد، هيچ جاي ديگري هم نتوانست کار نگهباني و سرايداري پيدا کند. اگر از اين کارها پيدا شود حتما کار ميکند.دست و پاي شوهرتان به چه دليل شکسته است؟تصادف کرده، موقعي که رانندگي ميکرد، تصادف کرد و دستها و پاهايش آسيب ديد.شما چند تا بچه داريد؟سه تا.چند سالشان است؟ اسمهايشان را ميگوييد؟پسرم ابوالفضل کلاس ششم است. دخترم زهرا کلاس پنجم است و پسرم آريا.که 5 سالشه و براي فروش گذاشتيد.بله. حاج آقا براي من هم خيلي سخته، از وقتي که کوچک بود، بزرگش کردم، من خودم شبانهروز گريه ميکنم، ولي چه کاري ميتوانم انجام بدهم، گفتم شايد از طرف کميته امداد کاري بکنند، ولي هيچ خبري نشد.آريا خودش چيزي نميگويد؟ خبردار شده که ميخواهيد بفروشيدش؟ زهرا و ابوالفضل چطور با اين مسأله برخورد کردهاند؟گريه ميکنه، همهشان گريه ميکنند، زهرا، ابوالفضل و آريا گريه ميکنند، ميگويند چرا اينجوري شد، من هم ناراحت هستم، ولي جايي از خودمان نداريم، اين کار را براي آينده خود بچهها ميخواهم انجام بدهم، براي اينکه معتاد نشوند، من جوانهاي ديگر را ميبينم که پلاستيک جمع ميکنند تا بفروشند براي عملشان (اعتيادشان)، نميخواهم بچههاي من اينطوري بشوند.خب شما ميخواهيد يکي از بچههايتان را فدا کنيد تا بقيه بچهها سرنوشت بهتري داشته باشند؟من بايد چه کار کنم؟ چه کاري از دست من بر ميآيد؟خيليها هستند که خانه اجارهاي دارند، بايد بچههايشان را بفروشند؟ما که پول نميخواهيم، فقط يک خانه ميخواهيم.فکر ميکنيد آخر و عاقبت آريا چي ميشه اگر بفروشيدش؟نميدانم حاج آقا.به اين فکر نکرديد که آريا دست يک آدم ناجوري بيفتد؟خب همين جوري که بچهام را نميدهم، به کسي ميدهم که امکاناتش خوب باشد، نه اينکه شرايطي مانند ما داشته باشد و فردا دوباره بچهام را بفروشد.چطور ميفهميد کسي که براي بردن آريا آمده آدم خوبي است؟خب بايد بروم و خانهشان را ببينم، کجا زندگي ميکنند، از چهارتا همسايهشان سوال کنم، بايد مطمئن شوم بعد بچهام را بدهم وگرنه اگر خوب نباشه من را هم بکشند بچهام را نميدهم.به نظرتان فروختن پسرتان چه تأثيري هم روي آريا و هم بچههاي ديگرتان دارد؟من اين کار را براي بچههايم ميکنم، ميخواهم يک آدم خيرخواهي پيدا شود و به داد ما برسد. اگر ميخواستم بچهام را بفروشم در بيمارستان و موقع زايمان اين کار را ميکردم. من سر آريا سزارين شدم، مريض شدم. شوهرم هم که سکته کرده، من هم مريض هستم.چه بيماري داريد؟من بيماري کليه دارم، يکي از کليههاي من کار نميکند، فردا هم من ميميرم هم شوهرم، ميخواهم از آينده بچههايم مطمئن شوم، من به آينده اميد ندارم، مسئولان هم به داد ما نميرسند، من خيلي وقته که رنگ دکتر را هم نديدهام. چه کاري بايد بکنم؟شوهرتان معتاد که نيست؟نه نيست.هيچوقت اعتياد نداشت؟قبلا بوده ولي الان رها کرده، معتاد اونطوري نبوده، معتاد شيره بوده، ولي چون قند داشته، دکتر گفته که خطرناکه، براي همين رها کرده، الان اصلا معتاد نيست.شما که وضعتان اينطوري بود، بيپول بوديد و بيکار، شوهرتان هم که زماني اعتياد داشت، چرا سه بچه آورديد؟خب قبلا اينطوري نبوديم، اولش خوب بود. در خانه پدرم زندگي ميکرديم، ولي بعد مشکلات ما زياد شد.شما خودتان نميتوانيد کار کنيد؟کار نيست اصلا، زابل کار ندارد.مثلا نميتوانيد در خانه مردم کار کنيد؟شدني است. من خيلي وقتها در خانه مردم کار ميکنم، ولي بيشتر مواقع به جاي پول و مزد به من لباس ميدهند، لباس که به کار من نمياد. هيچوقت حاضر نيستم لباسهاي کهنه ديگران را ببرم و بفروشم. در خانهها کارگري ميکردم، بادنجان و گوجهفرنگي پاک ميکردم.از وقتي اين آگهي را پخش کرديد چند نفر به شما زنگ زدند؟خيليها زنگ زدند. ميگفتند که بچهات را نفروش، به تو کمک ميکنيم خانه بگيري، گفتند به تو پول ميدهيم، ولي ديگر خبري نشد. حتي يک نفر ميگفت شخص خيري را معرفي ميکند که کمکمان کند. ولي معرفي نکرد. ميگفت برايتان با بلوک و آجر خانه درست ميکنيم، ولي هنوز خبري نشده، من اگر ميخواستم بچهام را بفروشم، موقع زايمان اين کار را ميکردم، ولي الان راهي ندارم. الان آب و نان من گلي است.چند وقت است آگهي فروش پسرتان را گذاشتهايد؟دو ماه.از اقوام و فاميل و دوست و آشنا کسي به کمکتان نيامد؟فاميلي که بتواند کمکمان کند و خانه بگيريم نداريم.همسايهها چي؟ همسايهها کاري نکردند؟نه، هيچ چيزي نگفتند.چه وسايلي در خانهتان داريد؟ما فقط يک يخچال داريم و يک تلويزيون، چيز ديگهاي نداريم. يخچال را هم يک نفر به شکل امانت به ما داده که تابستان را بگذرانيم.غذا روي چي درست ميکنيد؟يک گاز پيکنيکي دارم.کرايه خانه شما چقدر است؟ماهيانه صدهزار تومان.چقدر پول پيش؟پول پيش ندارد.خانهتان چند متر ميشود؟حدودا 125 متر با يک سالن بزرگ.خرج مدرسه بچههايتان را چگونه تأمين ميکنيد؟از طريق يارانه و کمک همسايهها.همسايههايي که به مدرسه رفتن بچههايتان کمک ميکنند، نميتوانند کاري کنند که پسر 5سالهتان را نفروشيد؟خب کمک ميکنند ولي ما خانه ميخواهيم، نميتوانند اين کار را بکنند.غذا را چه کار ميکنيد، با اين توضيحاتي که داديد چه غذايي به بچههايتان ميدهيد؟خب بچههاي من رنگ ميوه را نميبينند، گوشت و مرغ نميتوانم بخرم، همسايهها کمکمان ميکنند، دو همسايه قديمي داريم که خيلي به فکر ما هستند، ولي براي آينده بچههايم حاضرم هميشه گرسنه باشم، ولي در مقابل يک خانه داشته باشم تا بچههايم بدون سقف نباشند.شوهرتان با فروش پسرتان مخالف نيست؟نه، مخالفتي ندارد. او کاري به اين مسائل ندارد، او وضع خوبي ندارد. من هم چندان وضع خوبي ندارم.منزل شما کجاي زابل است؟روبهروي مصلي، کوچه (...) ، پلاک (...) است. يک آزمايشگاه مرکزي نزديک خانه ما است.روزنامه شهروندمطالب مرتبط:آگهی فروش زن، بچه، خانه و اموال برای حفظ دروازهبان!عکس : مکانی برای خرید و فروش نوزادخبر تکان دهنده از فروش کودکان: راحله 13 ساله ،دو میلیون تومان!خبر تکان دهنده از کودکان دروازه غار + تصاویر
چهارشنبه 16 مهر 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
آگهی فروش پسر ۵ ساله برای تهیه خانه+عکس
آگهی فروش پسر ۵ ساله برای تهیه خانه عکسماجرا قصه فروش کلیه نیست روایت فروش یک بچه است یک پسربچه پنج ساله که مادر و پدرش او را به فروش گذاشتهاند آگهی کردهاند و گوش به زنگ تلفن که چه کسی پسرشان پسر پنج سالهشان را میخرد سایت مشرق در مطلبی آورده است نوشته بود یک پسر پنجسپسربچه ای 8 ساله با بهترین شغل دنیا +عکس
پسربچه ای 8 ساله با بهترین شغل دنیا عکس ایوان پسر 8 ساله ای است که بازی کردن را تبدیل به یک شغل کرده است و درآمد بالایی نیز از آن بدست می آورد این کودک به همراه پدرش یک شبکه ویدیویی آنلاین را اداره می کنند که در آن تنها بازی وجود دارد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویسحادثه ای دردناک برای پسر بچه 2 ساله! +عکس (13+)
حادثه ای دردناک برای پسر بچه 2 ساله عکس 13 به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس کشکول جام نیوز چند روز پیش پسر بچه 2 ساله ای به سرعت به اورژانس بیمارستان مراجعه کرد و دچار اتفاق عجیب شده بود مشکل این کودک بسیار خطرناک و عجیب بود چرا که یک چوب غذا بر اثر بی احتیاطیفروش پسر 5 ساله برای تهیه خانه
فروش پسر 5 ساله برای تهیه خانه نوشته بود یک پسر پنجساله به فروش میرسد یک آگهی چند خطی روي ديوارهاي شهر با یک شماره موبایل شوخی نبود پشت خط صدایی شکسته انگار که صدای پیرزنی سالخورده باشد اما سالخورده نبود ماجرا قصه فروش کلیه نیست روایت فروش یک بچه است یک پسربچه پنج سالهپسر بچه 12 ساله دنیای هکرها را متحول کرد! +عکس
پسر بچه 12 ساله دنیای هکرها را متحول کرد عکس به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس کشکول جام نیوز «وانگ ژنگیانگ» یک پسر بچه 12 ساله چینی است که به عنوان جوانترین هکر در چین شناخته شده است همچنین وی را به عنوان نابغه کامپیوتر معرفی کردند در آخرین کنفپسربچه 5ساله با قد 170 سانتی متر!! + عکس
پسربچه 5ساله با قد 170 سانتی متر عکسکودکان در سنین 3 تا 7 سالگی رشد خوبی دارند و به قول معروف زود بزرگ می شوند اما نهایت قد و قواره ای که می توان برای آن ها متصور شد بین 80 سانتی متر تا نهایتا یک متر است و خارج از این محدوده کودکان در سنین 3 تا 7 سالگی رشد خوبی دارند و به قآگهی فروش یک پسر بچه، یک پسر پنجساله به فروش میرسد!!!
آگهی فروش یک پسر بچه یک پسر پنجساله به فروش میرسد پدر و مادرش یک زوج که پسرشان را برای فروش گذاشتهاند به این امید که از اجارهنشینی خلاص شوند و در مقابل پسرشان به دست فرد نیکوکاری بیفتد و آینده روشنی داشته باشدنوشته بود یک پسر پنجساله به فروش میرسد یک آگهیسوء استفاده پدر و مادری از پسر 5 ساله شان + عکس
سوء استفاده پدر و مادری از پسر 5 ساله شان عکس پلیس کالیفرنیا پس از یافتن پسر پنج سالهای که در اتومبیل رها شده بود مادر و پدر این پسر را به جرم سوءاستفاده از فرزندشان دستگیر کرد پسر پنج ساله کمی خواب آلود بود و پلیس پس از انجام تست اعتیاد اعلام کرده این پسربچه توسط پدر و مادندان های عجیب پسر هشت ساله! +عکس
دندان های عجیب پسر هشت ساله عکس به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس کشکول جام نیوز راک براون نام پسر 8 ساله ایست که دارای دو ردیف دندان است به گفته دندانپزشک او دلیل وجود دو ردیف دندان در دهان این پسر بچه این است که دندان های دائمی او در هنگام رشد نتوانسته اند دندانپسربچه بدون چهره +عکس(+18)
پسربچه بدون چهره عکس 18 یحیی الجبلی پسر بچه 3 ساله مراکشی درحالي متولد شد که روي صورت خود چشم نداشت و به جاي بيني نيز يک حفره بزرگ در وسط صورتش پديد آمده بود فاطيما باراکا در ملبورن که خودش نيز از سرطان سينه نجات يافته با شنيدن ماجراي غم انگيز يحيي مقدمات حضور او در استرالياپسربچه بدون چهره در آرزوی زندگی عادی+عکس
سهشنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵ ۰۷ زنی که داستان تولد یک پسربچه بدون چهره را شنیده بود به کمک او شتافت تا به این کودک نعمت زندگی عادی را هدیه کند به گزارش سرویس حوادث خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا یحیی الجبلی پسربچه سه ساله مراکشی است که در یک روستای کوچک در نزدیکی کازابلانکا مپسربچه بدون چهره+ عکس
پسربچه بدون چهره عکس زنی که داستان تولد یک پسربچه بدون چهره را شنیده بود به کمک او شتافت تا به این کودک نعمت زندگی عادی را هدیه کند به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس علمی جام نیوز به نقل از ایسنا «یحیی الجبلی» پسربچه سه ساله مراکشی است که در یک روستایپسربچه ای با بهترین شغل دنیا +عکس
پسربچه ای با بهترین شغل دنیا عکس ایوان پسر 8 ساله ای است که بازی کردن را تبدیل به یک شغل کرده است و درآمد بالایی نیز از آن بدست می آورد این کودک به همراه پدرش یک شبکه ویدیویی آنلاین را اداره می کنند که در آن تنها بازی وجود دارد باشگاه خبرنگاران همه انسان ها بازی کردن را دگفتوگو با مادری که فرزند ٥سالهاش را برای فروش گذاشته است: پسرم را میفروشم تا صاحبخانه شوم
گفتوگو با مادری که فرزند ٥سالهاش را برای فروش گذاشته است پسرم را میفروشم تا صاحبخانه شوم جامعه > آسیبها - روزنامه شهروند نوشت نوشته بود «یک پسر پنجساله به فروش میرسد» یک آگهی چند خطی روي ديوارهاي شهر با یک شماره موبایل شوخی نبود پشت خطپسربچه12ساله با الگوبرداری از مراسم اعدامی که به تماشایش رفته بود، خود را دار زد
پسربچه12ساله با الگوبرداری از مراسم اعدامی که به تماشایش رفته بود خود را دار زد جامعه > حوادث - شهروند نوشت پسر بچه همدانی قربانی بازیِ خیالی شد که تنها در صحنه اعدام دیده بود این بازی خشن پسر ١٢ ساله را به کام مرگ کشاند اینبار علیاکبر یونسی پسر بچه هپسر 12 ساله کوچکترین هکر جهان/ عکس
وانگ ژنگیانگ یک پسر بچه ۱۲ ساله چینی است که به عنوان جوانترین هکر در چین شناخته شده است همچنین وی را به عنوان نابغه کامپیوتر معرفی کردند در ۲۵ سپتامبر در آخرین کنفرانس امنیت اینترنت در چین وی به عنوان با استعدادترین فرد در چین شناخته شده است وانگ وقتی برای اولین بار به مپسربچه بدون چهره در آرزوی زندگی عادی+عکس |اخبار ایران و جهان
پسربچه بدون چهره در آرزوی زندگی عادی عکس کد خبر ۴۳۸۶۳۳ تاریخ انتشار ۰۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۴ - 30 September 2014 زنی که داستان تولد یک پسربچه بدون چهره را شنیده بود به کمک او شتافت تا به این کودک نعمت زندگی عادی را هدیه کند به گزارش ایسنا یحیی الجبلی پسربچه سه ساله مراکشی است که-
گوناگون
پربازدیدترینها