تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود،چنین ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828674839




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قصه شنیدنی زندگی جعفر از زبان خودش


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



قصه شنیدنی زندگی جعفر از زبان خودش
جعفر از کودکی زندگی آشفته ای داشت و شرایط از همان دوران برای گرایش او به سمت جرم فراهم شد.



به این مطلب امتیاز دهید

 
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، جعفر می گوید: «پدرم اعتیاد داشت، برای همین مادرم طلاق گرفت و من و خواهرم با پدرمان در خانه ماندیم. پدرم به هیچ چیز جز مصرف مواد فکر نمی کرد، کار درست و حسابی هم نداشت، همین باعث شد که من نتوانم درس بخوانم. پدرم مجبورم می کرد کار کنم. در خیابان دستفروشی می کردم و هر چه پول درمی آوردم به پدرم می دادم تا این که کم کم به سرم زد هر روز کمی از پول را برای خودم بردارم. آن را برمی داشتم و در لباسم مخفی می کردم. پدرم هم متوجه نمی شد.»   نام و تاهل: «جعفر ـ ح»، مجرد- سن: 28سال- تحصیلات: ابتدایی - اتهام و محل دستگیری: سرقت ـ استان تهران- یگان دستگیرکننده: پلیس پیشگیری   متهم سرقت هایش را از دوران نوجوانی شروع کرد. او می گوید: «بعد از مدتی در یک رستوران کار پیدا کردم. کارم نظافت بود. یک بار کیف یکی از مشتریان را که روی صندلی جا مانده بود، برداشتم. داخلش 30 هزار تومان پول بود که برای من خیلی زیاد بود. یواشکی آن را برداشتم و به کسی چیزی نگفتم. بعد از آن هر وقت کسی چیزی جا می گذاشت، برمی داشتم. این طوری پول بی دردسر گیر می آوردم. آن دوران راحت تر زندگی می کردم، چون خیلی از شب ها در رستوران می ماندم و اصلا به خانه نمی رفتم. بعد از حدود یک سال مرا اخراج کردند، دلیلش هم این بود که صاحب آنجا فهمید کیف یکی از مشتریان را برداشته ام. وقتی از رستوران بیرون آمدم، دیگر دنبال کار نرفتم.»   جعفر سرقت های خرد را با دزدیدن یک دوچرخه آغاز کرد: «دوچرخه ای را کنار خیابان دیدم. از صاحبش خبری نبود. سوارش شدم و بعد از دو سه روز هم آن را فروختم. معمولا با پولی که گیر می آوردم، خوراکی های مختلف می خریدم. بعد از مدتی با یکی دیگر از دوستانم تصمیم گرفتیم حرفه ای تر سرقت کنیم.»   دو دوست دزدی از انباری خانه ها را شروع کردند و بعد از مدتی به همین اتهام دستگیر و روانه کانون اصلاح و تربیت شدند. او می گوید: «بعد از سه ماه آزادم کردند، چون همه شاکیان رضایت دادند. چیز زیادی از آنها نبرده بودم و از طرفی پولی نداشتم که پس بدهم.»   جعفر پس از آزادی بتدریج به سمت مصرف مواد رفت. او می گوید: «من از بچگی با مواد مخدر آشنا بودم و چیزی که باعث شد به طرفش بروم کنجکاوی بود. می خواستم ببینم چه حالی به آدم دست می دهد. فکر نمی کردم معتاد شوم. اصلا نفهمیدم چطور معتاد شدم.» سابقه بعدی جعفر اتهام حمل مواد مخدر است و سومین سابقه او باز هم به دزدی مربوط می شود: «دیگر به مجرم حرفه ای تبدیل شده بودم. برای این که مواد به دست بیاورم چاره ای جز دزدی نداشتم. از طرفی ترسم از زندان ریخته بود. این وسط پدرم هم اصلا عین خیالش نبود که من کجا هستم و چه می کنم. او خواهرم را مجبور کرده بود در سن کم ازدواج کند. بعد از این که سومین مرتبه از زندان آزاد شدم از شهر خودمان به تهران آمدم. فکر می کردم زندگی در تهران بهتر و سرقت هم راحت تر است و احتمال این که دستگیر شوم هم کمتر است، اما همان روزهای اول ماموران گشت مرا گرفتند، ولی چون مدرکی نداشتند آزادم کردند.»   جعفر این بار هم به اتهام سرقت دستگیر شده است: «مدتی بود لوازم خودرو سرقت می کردم. با چند مالخر هم آشنا شده بودم و جنس ها را خیلی راحت آب می کردم، اما بالاخره هنگام دزدی دستگیر شدم. حالا بلاتکلیف هستم. احتمالا یکی دو سال باید در زندان بمانم و ببینم بعد از آن چه پیش می آید.»   2007  




۱۲/۰۷/۱۳۹۳ - ۰۷:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن