واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قتل در تهران به دست « بهبود» از شيراز
پسري كه متهم است در جريان رابطه پنهاني با زني ميانسال، شوهر وي را به قتل رسانده در دادگاه كيفري استان تهران محاكمه ميشود.

به گزارش خبرنگار ما، صبح روز 24 ديماه سال 91 مأموران كلانتري 124 قلهك از قتل مرد ميانسالي در خانهاش باخبر و در محل حاضر شدند. بررسيها نشان داد كه منوچهر در پاركينگ ساختمان با ضربات چاقو كشته شده است. همزمان با حضور بازپرس، يكي از همسايهها گفت: صداي فرياد منوچهر را از داخل پاركينگ شنيدم و خودم را به محل رساندم. وقتي رسيدم، دو پسر ناشناس را ديدم كه به شتاب از ساختمان گريختند. همسر منوچهر هم به بازپرس گفت: لحظاتي قبل شوهرم براي رفتن به سر كار، خانه را ترك كرد. ثانيههايي از رفتن او نگذشته بود كه صداي فريادش را از داخل پاركينگ شنيدم و خودم را به او رساندم اما متوجه شدم كه كشته شده است. شهره ادامه داد: شوهرم با كسي دشمني نداشت و درخواست كمك دارم.
پيامك مرموز
پس از انتقال جسد به پزشكي قانوني، مأموران تماسهاي شهره را بررسي كردند و متوجه شدند او لحظاتي قبل از حادثه به شماره پسري به نام بهبود پيامكي مرموز داده است. بررسيهاي بيشتر نشان داد كه آنها بارها با هم تماس داشتهاند. شهره وقتي براي دومين بار مورد تحقيق قرار گرفت، راز قتل شوهرش را برملا كرد. او توضيح داد: مدتي قبل با شماره تلفن همراه يكي از دوستانم كه اهل شيراز است تماس گرفتم. وقتي پسر جواني به تماسم جواب داد متوجه شدم شماره را اشتباه گرفتهام به خاطر همين عذرخواهي و تماس را قطع كردم. پسر جوان اما چند بار تماس گرفت و با اصرار حرف زد. او گفت كسي را ندارد و ميخواهد با من درددل كند. قبول كردم و به حرفهايش گوش دادم. مدتي كه گذشت من هم ماجراي دشواريهاي زندگيام را برايش شرح دادم. گفتم كه شوهرم مرد بداخلاقي است و مدام مرا تحقير ميكند و كتكم ميزند. مدتي كه گذشت بهبود به تهران آمد و يكديگر را در پارك ملاقات كرديم. او هم سن پسر من بود و خواستم سراغ زندگي خودش برود اما قبول نكرد و ارتباط تلفني ما ادامه داشت.
روز حادثه
متهم ادامه داد: وقتي درددلهايم براي او بيشتر شد پيشنهاد داد تا شوهرم را تنبيه كند. من هم قبول كردم.
روز حادثه مطابق نقشه همراه دوستش از شيراز راهي تهران شد. با كليدي كه در اختيارش گذاشته بودم، وارد پاركينگ شد و گوشهاي كمين كرد. وقتي شوهرم از آپارتمان خارج شد، پيامكي به او خبر دادم تا اينكه لحظاتي بعد صداي فرياد شوهرم را شنيدم و از حادثه باخبر شدم. متهم ادامه داد: قرار بود بهبود شوهرم را تنبيه كند اما هنگام درگيري وي را به قتل رسانده است.
شوهرم مرا تنبيه ميكرد
متهم در شرح زندگياش گفت: 21 سال قبل با منوچهر ازدواج كردم و صاحب دختر و پسري هستيم. او به مصرف مواد اعتياد داشت و مرا مدام كتك ميزد. چند بار عليه او شكايت كردم و گزارش پزشكي قانوني هم ادعاي مرا ثابت ميكند. هرچه تلاش كردم حاضر نشد مواد را ترك كند تا اينكه تصميم به تنبيه او گرفتم اما قصد كشتن او را نداشتم.
قصد تنبيه داشتم
بعد از اقرارهاي شهره بود كه مأموران بهبود را بازداشت كردند. او در اولين بازجوييها حرفهاي شهره را تأييد كرد. متهم گفت: وقتي متوجه شدم كه منوچهر همسرش را آزار ميدهد، تصميم به تنبيه او گرفتم.
يك روز قبل از حادثه به يكي از دوستانم كه بابك نام دارد گفتم ميخواهم پسري را در تهران تنبيه كنم. او را فريب دادم و از شيراز راهي تهران شديم.
صبح روز حادثه وقتي مقابل خانه منوچهر رسيديم، با كليدي كه شهره به من داده بود وارد ساختمان شديم، به صورتهايمان نقاب زديم و گوشهاي كمين كرديم. وقتي منوچهر از خانهاش خارج شد با چاقويي كه همراهم بود به او حمله كردم و چند ضربه زدم.
منوچهر اما تسليم نشد و مقابل من مقاومت كرد به خاطر همين مجبور شدم ضربات بيشتري بزنم. بعد هم همراه بابك فرار كردم تا اينكه متوجه شدم منوچهر فوت شده است.
بهبود فريبم داد
بابك زماني كه بازداشت شد و مورد تحقيق قرار گرفت، حرفهاي بهبود را تأييد كرد. او گفت: من از ماجراي قتل خبر نداشتم. وقتي كليد را به در ساختمان انداخت و وارد شد، تعجب كردم و به ماجرا مشكوك شدم اما نميدانستم كه قصد كشتن منوچهر را دارد.
پس از انجام بازجوييها متهمان صحنه جرم را بازسازي كردند و بازپرس بهبود را به اتهام مباشرت در قتل و بابك و شهره را به اتهام معاونت در قتل مجرم شناخت و كيفرخواست عليه آنها صادر شد و پرونده روي ميز هيئت قضايي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. متهمان به زودي مقابل هيئت قضايي محاكمه ميشوند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]