تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):درباره آيه «ياد خدا بزرگتر است» ـ : به ياد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن با حلال و ح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829981555




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آرمان‌های پوشالی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
اشرافیت,سرمایه داری
اشرافیت آرمان‌های پوشالی می‌گویند در اصالت دروغگویی آدم‌ها و استثنا بودن راستگویی همین بس که برای دروغ گفتن هزار و یک دلیل وجود دارد و برای راست گفتن، تنها یک دلیل؛ که آن یک دلیل را هم جز افرادی معدود ندارند: ایمان به راستگویی.




حال وقتی مصداق دروغگویی، تظاهر به مساله ای نه چندان موجه و ارزشمند همچون اشرافیت باشد، استثنای این قاعده یعنی ایمان به راستگویی در قالب این ویژگی اخلاقی بخصوص آشکار خواهد شد: پرهیز از هرگونه تظاهر اعم از اظهار به فقر یا اظهار به اشرافیت. یعنی همانی باشیم که هستیم. نه زهد بفروشیم و نه تجمل بخریم. نه نسبت به آنچه داریم مفتخر باشیم و نه نسبت به آنچه نداریم شرمسار. شاکر باشیم و اگر سودایی می خواهیم در سر داشته باشیم معطوف به امور مهم تری باشد که به انسانیت مربوط است، نه به رفاه و دنیاطلبی. در زبان عامیانه عبارتی هست که آن را برای تظاهر به قدرت در هنگامه ضعف به کار می برند. می گویند: بد خوردیم، ولی بگویید خوب زده! این تظاهر به قدرت چون ناشی از ضعفی راستین است، فقط از باب دروغ بودنش قابل نکوهش است، اما وقتی ما چیزی را که به واقع ضعف نیست، به اشتباه ضعف بینگاریم و از آن به چیزی دیگر که قدرت نیست ولی قدرت می انگاریمش پناه ببریم، آن وقت به وضعی رقت انگیز دچار خواهیم شد که ما را وامی دارد سخنی شبیه آن عبارت مذکور ولی به مراتب نکوهیده تر از آن به زبان آوریم و بگوییم: مفت گرفتیم، ولی بگویید گران خریده! و اسفبارتر زمانی است که استفاده از این عبارت به عادت روزمره و لقلقه لسانی تبدیل شود که از فرط تکرار، دیگر در صحت و سقمش تأمل نیز نتوان کرد. در چنین وضعی ما گرفتار نوعی خودباختگی عمیق و ناآگاهانه خواهیم شد که همه جوانب زندگی مان را تحت الشعاع خود قرار می دهد و روز به روز بر ضعف های وجودی و نارضایتی مان از زندگی می افزاید تا این که زمانی چشم باز می کنیم و می بینیم نه فقط همیشه حسرت نداشته هایمان را خورده ایم که حتی از داشته هایمان نیز سودی نبرده ایم و از زندگی جز رنج و محنتی بی ثمر چیزی عایدمان نشده است. از این تلخ تر زمانی است که دیگر تنها مرگ، پایان دست و پا زدن های نومیدانه مان برای نیل به شرایط بهتر و بالاتر باشد و مصداق بیان تند و گزنده این بیت سعدی قرار بگیریم که: گفت چشم تنگ دنیادوست را/ یا قناعت پر کند یا خاک گور. موفقیت در زندگی را سازوکارهای مرسوم خلاصه شده در «ثروت» مشخص نمی کند، چنان که اگر روزی از خواب برخاستیم و دیدیم چیزی به نام ثروت دیگر وجود خارجی ندارد و بناست ندار بمانیم و ندار بمیریم، قرار نیست در آن موقعیت افلیج شویم و دیگر نه توانی برای حرکت داشته باشیم و نه انگیزه ای برای ادامه دادن. جهان و ارزش های ابطال پذیرش تغییر می کند، ولی ما و انسان بودنمان نه لزوما. اگر هدف از زندگی، کسب مال و ثروت هرچه بیشتر و تفاخر به آن باشد، راه و مسیر زندگی نیز در صورت برخوردار نبودن از آن قبله آمال و آرزوها، تظاهر به دارایی و اشرافیت و حسرت مدام از محرومیت خواهد بود و عدالت خداوندی در تقسیم عادلانه و مساوی مواهب مادی میان مخلوقات معنا خواهد شد که روشن است با چنین نگرشی، کمترین شناخت ممکن از زندگی انسان در اجتماع کافی است برای حکم دادن به ظالمانه بودن مبدأ و منشأ هستی و گرویدن به الحاد و به خیال خود مختومه دانستن پرونده شناخت و معرفت. حال آن که در این میان حلقه گمشده ای وجود دارد به نام انسانیت که گویا از فرط حضور از یاد رفته است، آن چنان که ماهی، وجود آب و اهمیت آن را در زندگی اش درنمی یابد. نکته ای که در پایان شایان ذکر است تفاوت میان برخورداری از مواهب مادی و تفاخر و تظاهر به اشرافیت است. صرف دارا بودن و بهره مندی از ثروت و سرمایه تنها در مکاتب فلسفی منحطی همچون مارکسیسم و سوسیالیسم مذموم انگاشته می شود وگرنه چه از منظر اخلاق فردی و اجتماعی و چه از منظر دین، فی نفسه قبحی متوجه این مساله نیست. آنچه نکوهش می شود تفاخر به ثروت و ارزش دانستن آن یا از آن بدتر تظاهر به اشرافیت به دلیل خودباختگی و احساس ضعف در برابر ثروتمندان است، به طور کلی هرگونه تظاهر و ریا هم غیراخلاقی است هم غیرشرعی؛ مگر در شرایط خاص و به دلایل موجه که تعبیر «سرخ نگهداشتن صورت با سیلی» که ناظر به حفظ مناعت طبع و کرامت نفس است از آن جمله به شمار می رود. اما همواره باید توجه داشت فراتر رفتن از مرز اضطرار، سقوط به ورطه نفسانیات را موجب می شود که از یک طرف به خودنمایی و جلوه فروشی و از طرف دیگر به خودشکنی و زهدفروشی می انجامد و دومی به مراتب از اولی مذموم تر است؛ چراکه از یک طرف متضمن باور به قبح ثروت در مقام نظر است و از طرف دیگر متضمن باور به پسندیده بودن آن در مقام عمل. یعنی خود از ثروت بهره می بریم ولی وانمود می کنیم که محرومیم. این دوگانگی میان نظر و عمل در مورد نخست یعنی تظاهر به اشرافیت وجود ندارد؛ زیرا در آنجا محرومیت، جبر شرایط است نه انتخابی خودخواسته و عامدانه چراکه مفروض، هدف بودن ثروت و تلاش برای دستیابی به آن در ادامه تظاهر است. از این گذشته تظاهر به ثروت متضمن تظاهر به ارزشی دینی نیست، حال آن که زهد و پارسایی نه فی نفسه بلکه با شرایط و ضوابط بخصوص از نگاه دین تحسین شده و ارزش انگاشته شده است. در این خصوص می توان به مباحثه امام صادق(ع) با صوفیان زمان خودشان اشاره کرد که امام را متهم به دنیادوستی و تجمل گرایی می کردند. در این حکایت خواندنی موضع امام معصوم بوضوح بیان شده که زهدفروشی به خودی خود نه فقط ارجحیتی ندارد، که حتی از نگاه دین مردود دانسته شده است. محمد کامیار / جام جم


سه شنبه 08 مهر 1393 4:20    بازدید:2





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن