تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر باطل با حق درنياميزد، بر حقيقت جويان پوشيده نمى مانَد و اگر حق با باطل آميخته ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820889404




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

افشاگری وزیر راه خاتمی از پشت پرده استیضاح


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: افشاگری وزیر راه خاتمی از پشت پرده استیضاح
حسن روحاني در طول يك سال رياست بر قوه مجريه بنا را بر تعامل با قوه مقننه گذاشته بود، با اين حال در پايان سال نخست، يكي از وزيرانش را با استيضاح نمايندگان مجلس از دست داد. برخي معتقدند اگر دولت به گونه‌يي ديگر از وزير دفاع مي‌كرد، شايد حالا فرجي‌دانا همچنان در ساختمان وزارت علوم حضور داشت. عده‌يي هم مي‌گويند پشت پرده استيضاح، مسائلي رقم خورد كه در نهايت بركناري وزير قطعي بود. احمد خرم وزير راه دولت خاتمي از آن دست افرادي است كه معتقد است در نهايت اين استيضاح، منجر به بركناري وزير مي‌شد و از اين جهت فرجي‌دانا بايد در جلسه علني مجلس، تمام تخلفاتي را كه در گذشته رخ داده بود، مطرح مي‌كرد تا مردم بدانند چه روي داده است. احمد خرم، خودش يك بار طعم استيضاح را چشيده است. او در مجلس اصولگراي هفتم استيضاح شد و حالا تكرار روايتي مشابه در دولت يازدهم بهانه‌يي شد كه با او در مورد آينده دولت به گفت‌وگو بنشينيم، اما در خلال اين گفت‌وگوها، وقتي بحث استيضاح خودش مطرح شد، مسائلي را بازگو كرد كه تا امروز از آنها حرفي نزده بود.
به گزارش نامه نیوز احمد خرم وزیر راه و ترابری سید محمد خاتمی در مصاحبه با روح الله سپندارند از پشت پرده استیضاح خود سخن گفته است آنچه که می خوانید مشروح این مصاحبه است

دولت يازدهم با همه تلاشي كه براي تعامل با مجلس داشت، اما در همين يك سالي كه از عمرش گذشت، شش كارت زرد از مجلس گرفت و در نهايت هم وزير علوم استيضاح شد، نظرتان در مورد رويكرد مجلس نسبت به دولت چيست؟

من تمام استيضاح‌هاي از مجلس هفتم تاكنون را كاملا سياسي مي‌دانم؛ نمايندگان سياسي برخورد كردند. در واقع مجلس به دنبال آن بود كه ضرب شست نشان بدهد و دولت را به تمكين از مجلس وادار كند.

يعني حتي استيضاح‌هاي دولت نهم و دهم را هم سياسي مي‌دانيد؟

البته برخورد سياسي در آن زمان، داخل يك جناح بود ولي حالا بين دو جناح است. آن زمان هم طيف اصولگراي معتدل مي‌خواست برخورد كند كه اين مساله در دولت دهم بيشتر ديده شد. برخي موارد قانوني مثل آيين‌نامه مجلس براي برخورد با دولت گذشته تغيير كرد. چون برداشت شان اين بود كه دولت از مدار اصولگرايي معتدل خارج شده است. دولت دارد به همه شاخ مي‌زند و اين شاخ زدن، همه كشور را متاثر كرده است. اگر يادتان‌ باشد آقاي احمدي‌نژاد ?? روز خانه‌نشين شد؛ آن زمان مقابل نظام و حاكميت ايستاد. البته ايستادن او مقابل مجلس بسيار عادي بود. روزي كه آقاي احمدي‌نژاد را همه جناح اصولگرا پشتيباني كردند تا رييس‌جمهور شود، اين روز را نمي‌ديدند. 11 روز خانه‌نشيني با علم به اين بود كه رهبري مخالف هستند. البته او چون خودي بود تحملش كردند. اما اگر يكي از مديران اصلاحات اين كار را كرده بود دمار از روزگارش درمي‌آوردند.

تغيير آيين‌نامه مجلس مبني بر اينكه سه كارت زرد براي هر وزير، منتهي به استيضاح شود به نظر من كج سليقگي پارلماني است. مجلس به خاطر برخورد با كسي كه خلاف نظرات يك جناح حركت مي‌كند، نبايد قانون را عوض كند. قانون سر جاي خودش است، آن فرد بايد تنبيه مي‌شد كه چرا از قانون تخطي كرده است. استيضاح براي خودش ساز و كاري داشت. كميته استيضاح تشكيل مي‌شد و بعد از روشن شدن موارد آن، استيضاح به هيات رييسه داده مي‌شد اگر هيات رييسه از نظر سياسي و جناحي، تشخيص مي‌داد كه اشكالي به وزير وارد است، آن استيضاح را مي‌پذيرفتند. در واقع استيضاح‌كنندگان به هيات رييسه مي‌رفتند تا هيات رييسه براي استيضاح قانع شود. همه اين موارد را در تغيير آيين‌نامه‌يي تقليل دادند به اينكه از نماينده سوال كنند و بعد هم به ازاي هر سوال نماينده قانع نشد كارت زرد بدهند و بعد از سه كارت زرد وزير استيضاح شود.

البته در مورد وزير علوم شرايط به گونه‌يي ديگر بود، مساله بورسيه‌ها مطرح بود و حتي بر اساس اسنادي كه منتشر شد، رد پاي برخي از نمايندگان هم در آن وجود داشت، فكر مي‌كنيد مي‌شد به گونه‌يي ديگر عمل كرد؟

اما استيضاح آقاي فرجي‌دانا. ايشان اعلام كرد كه اسامي آن سه هزار بورسيه را من به كسي ندادم از جاي ديگري درز كرده است. من به اين اظهار آقاي فرجي‌دانا ايراد دارم، حتي اگر كس ديگري هم آن اسامي را منتشر كرده است، ايشان بايد مي‌گفت من دادم. كسي يا تشكيلاتي اگر خلاف كرد بايد بازخواست شود و خطايش به اطلاع مردم برسد.

حتي آقاي نصيري قيداري، معاون پارلماني ايشان چند روز قبل از استيضاح گفتند كه ما از كساني كه اسامي بورسيه‌ها را منتشر كرده‌اند شكايت هم مي‌كنيم.

ببينيد اگر بورسيه‌ها خلاف بوده است، اين تدبير نيست كه انسان كنار بكشد. اگر هم اشتباهي صورت گرفته و بورسيه‌ها طبق قانون و مقررات انجام شده يا حتي بخشي از آن اشكال داشته است، بايد همان بخش را عنوان مي‌كردند و بقيه از اين اتهام تبرئه مي‌شدند؛ اگر يك مورد از اين خلاف‌ها را يك اصلاح‌طلب انجام داده بود جناح اصولگرا با تمام قوا برخورد نمي‌كردند؟ از انگ زدن و پرونده‌سازي تاكنون هيچ‌گونه دريغ نكرده‌اند.

البته فرجي‌دانا نگفت كه من اين مساله را پيگيري نمي‌كنم بلكه صحبت اين بود كه از نظر اخلاقي درست نمي‌دانم كه اسامي را مطرح كنم ولي بورسيه‌هاي غيرقانوني پيگيري خواهد شد.

در مسائل سياسي و اجتماعي وقتي كه يك مسوول تخلف مي‌كند، من مسوول كار خودم در جامعه هستم، بعد از تخلف بايد اين مساله آشكار شود. من فكر مي‌كنم اكثر مراجع نظرشان همين باشد. من شنيدم كه نظر امام اين بود كه غيبت در مورد مسوولان و مديران جامعه كه پاسخگو به جامعه هستند، مانعي ندارد. در اينجا اخلاق به خرج دادن، معنا ندارد. اخلاق به خرج بدهيم كه مردم از يك فساد مطلع نشوند؟ وقتي كه مردم و رسانه‌ها و تشكل‌هاي مردم نهاد ندانند، فساد گسترش پيدا مي‌كند و هرگونه فسادي مباح مي‌شود.

تا قبل از جلسه استيضاح رايزني‌هايي انجام شد، گويا حتي اسنادي هم همراه وزير بود كه آنها را مطرح نكرد.

به نظر من بايد تخلفات عنوان مي‌شد. مگر نمايندگان در مورد آقاي وزير، اخلاق به خرج دادند، ديگر چيزي نبود كه مطرح نكرده باشند. اينكه تخلفات به خاطر مسائل سياسي و مسائل خودي و ناخودي بودن ناگفته بماند، قطعا فساد گسترش مي‌يابد.

البته در تاريخ جمهوري اسلامي برخي استيضاح‌ها همراه بود با بيان صريح برخي مسائل و حتي افشا كردن سندهايي كه تا آن لحظه مطرح نمي‌شد و وزير هم راي اعتماد مي‌گرفت، فكر مي‌كنيد اگر فرجي‌دانا با آن رويه جلو مي‌رفت، امكان داشت كه استيضاح نشود؟

مفهوم استيضاح داخل آن نهفته است. مواردي ابهام دارد و مواردي هم تخلف شده كه از وزير مي‌خواهند بيايد و توضيح بدهد، بنابراين نبايد مساله‌يي پنهان بماند. اگر قرار است اخلاق رعايت شود، بايد اين مساله اول از سوي استيضاح‌كنندگان مورد توجه قرار گيرد.

شما خودتان هم از آن دست كساني هستيد كه سابقه وزارت و البته استيضاح را داريد، براي شما چه اتفاقي افتاد وقتي10 سال پيش در مجلس حاضر شديد و در جلسه استيضاح‌تان مسائلي مطرح شد كه...

من هم در واقع توسط همين مجلس استيضاح شدم. تركيب آن مجلس هم اصولگرا بود. در مجلس هفتم، 50 مورد تخلف را مطرح كردند، فرداي استيضاح پرونده به قوه قضاييه رفت. مرحوم آقاي فاكر پرونده را به رييس قوه قضاييه داد و گفت اين 50 مورد تخلف است كه دو مورد آن كافي است تا به محكوميت قضايي برسد يعني آنها منتظر محكوميت قضايي من بودند. آيت الله شاهرودي در مورد آن پرونده قاضي تعيين كرد. بعد از چهار ماه زير و رو كردن پرونده‌ها در كل وزارتخانه، قاضي گزارش داد كه هيچ تخلفي وجود نداشت. بگذاريد مطلبي را بگويم من تا همين امروز 99 پرونده را پاسخ دادم. 99 پرونده‌يي را كه ساخته بودند و ثابت شد تمامي پرونده‌ها در واقع تهمت بوده و پرونده سازي. آقاي دكتر فرجي‌دانا و بنده به خاطر توجه‌مان به قانون استيضاح شديم.

همه اين پرونده‌ها مربوط به همان استيضاح بود يا بعد از آن هم پرونده‌سازي صورت گرفت؟

بعد از استيضاح هم پرونده‌هايي ساختند. مثلا من ساختماني براي شركت «ساخت و توسعه» خريده بودم كه الان متعلق به «پتروپارس» است.

همان ساختماني كه آن زمان 13 ميليارد تومان براي خريدش مطرح شده بود؟

11ميليارد تومان بود.

سال 83 در جلسه استيضاح شما، الياس نادران‌، نماينده موافق استيضاح گفته بود كه ساختماني را در سعادت‌آباد به قيمت 13 ميليارد تومان از محل اعتبارات عمراني خريداري كردند.

نه اشتباه كرده بودند، 11 ميليارد تومان و خرده‌يي بود. ?? ماه بعد از آنكه من ديگر در وزارت نبودم، گفتند كه پولش از اعتبارات عمراني داده شده است؛ بعد از 11 ماه، آن ساختمان را به قيمت 18 ميليارد فروختند. آن پول را برگرداندند و هفت ميليارد هم به حساب خزانه دولت واريز شد و اين مساله براي ما پرونده شد. من به آنها ثابت كردم كه از پول عمراني ندادم و از تنخواه پرداخت كردم كه بخشي از آن برگشته بود و بخش ديگر هم در سال بعد برمي‌گشت. اينها مي‌دانستند كه من از پول عمراني ندادم اما پرونده ساختند خوشبختانه من تا امروز 99 مورد پرونده را پاسخ داده‌ام و در تمام آن پرونده‌ها تبرئه شدم. مجموعه‌يي كه در آن 10 پرونده براي كسي ساخته شود و در آن 10 پرونده تبرئه شده باشد و عده‌يي به دنبال يازدهمين پرونده‌سازي باشند، اين مجموعه در خط درستي حركت نمي‌كند. چنين مجموعه‌يي نيروهاي خودش را قرباني مي‌كند.

يكي ديگر از مواردي كه در استيضاح شما مطرح شده بود، بحث عزل و نصب‌هاي وزارتخانه بود، از اين نظر استيضاح شما با فرجي‌دانا دو وجه اشتراك داشت؛ يكي همين اصرار مجلس به مساله عزل و نصب‌ها بود و ديگري نطق الياس نادران در هر دو جلسه؛ زمان شما هم گفتند كه نيروهاي ارزشي را كنار گذاشتيد و نيروهاي جديدي را به كار گرفتيد، ماجراي عزل و نصب‌ها و ايرادات مجلس در آن زمان بر چه مبنايي بود؟

در زمان وزارت راه و ترابري 70 درصد مديران من در استان‌ها اصولگرا بودند. از 13 معاون چهار نفرشان اصولگرا بودند، پنج نفر اصلاح‌طلب و بقيه هم مستقل بودند. شما در نظر بگيريد در زمان آقاي احمدي‌نژاد هم در دولت نهم و هم دولت دهم حتي يك مدير اصلاح‌طلب وجود نداشت. جناح اصولگرا، جناح تماميت‌خواه است. همه‌چيز را مي‌خواهند. در حال حاضر بخش ناچيزي از حاكميت در اختيار اصلاح‌طلبان است آن هم دولتي كه با تمام قوا به آن حمله مي‌كنند و با مشكلات برجاي‌مانده از هشت سال گذشته دست‌وپنجه نرم مي‌كند كه جمع كردن آن 20 سال وقت مي‌خواهد، الان مجلس نسبت به دوره احمدي‌نژاد طلب كارتر است. سه ماه از عمر دولت يازدهم نگذشته بود كه آنها شروع كردند. از ناكارآمدي و شكست دولت گفتند و هنوز هم ادامه دارد. تا جايي كه رييس‌جمهوري را كه عصباني نمي‌شد، عصباني كردند. در حال حاضر بيش از 50 درصد سفرا و فرمانداران اصولگرا هستند. بقيه قوا و صدا و سيما و ساير اركان نظام در دست يك جناح است.

و در اين ميان فكر مي‌كنيد دولت در مقابل استيضاح چگونه بايد ورود پيدا مي‌كرد؟

به نظر من آقاي فرجي‌دانا در پاسخ به سوالاتش كوتاه آمد. آن صحبتي كه ابتدا انجام داد، صحبت خوبي بود. اگر همان مسير را ادامه مي‌داد، احتمال داشت كه استيضاح راي نياورد. البته من معتقدم كه در نهايت استيضاح راي مي‌آورد و وزير بركنار مي‌شد اما فرصتي بود كه حرف‌ها را بزند. بالاخره اين تخلفات چه زماني بايد مطرح بشود؟ من طبق مقررات عمل كردم، اگر اين‌گونه نبود كه در 99 پرونده محكوم مي‌شدم. تخلف انجام نداده براي من و آقاي فرجي‌دانا و ديگران پرونده مي‌شود، حالا چرا تخلف انجام‌شده را نگوييم؟ جناح مقابل، تخلف انجام‌نشده را تخلف نشان مي‌دهد، بعد ما تخلفات انجام‌شده توسط آنها را مطرح نكنيم؟

پس شما معتقديد كه استيضاح در هر صورت انجام مي‌شد؛ چون 10 سال گذشته هم شما در جلسه استيضاح‌تان بسياري از موارد را مطرح كرديد و حتي برخي تخلفات را گفتيد كه اصلا ربطي به دوران مسووليت شما نداشته است اما در نهايت بركنار شديد، در مورد فرجي‌دانا حالا عده‌يي مي‌گويند كه اگر خوب دفاع مي‌كرد امكان داشت كه راي اعتماد بگيرد.

نه معتقدم كه در هر صورت استيضاح ايشان راي مي‌آورد.

شما همان ابتدا گفتيد از مجلس هفتم به بعد، استيضاح‌ها سياسي بود؛ اما در همين مجلس‌هاي اصولگرا هم برخي استيضاح‌ها رقم خورد كه با وجود حساسيت بالاي جامعه منجر به بركناري وزير نشد. براي مثال استيضاح شمس‌الدين حسيني وزير اقتصاد دولت احمدي‌نژاد آن هم‌زماني كه جامعه تحت تاثير شوك اختلاس سه هزار ميلياردي قرار داشت، در نهايت منجر به راي اعتماد مجدد به وزير شد.

آقاي حسيني خودي بود؛ آنها رفتند لابي كردند. البته براي آقاي فرجي‌دانا هم لابي كردند اما مقبول نيفتاد.

يعني اين لابي‌ها براي فرجي‌دانا هم وجود داشت؟

من هم‌زمان وزارتم لابي كردم؛ اما بعد از لابي كردن، به معاون خودم گفتم امروز كه هنوز استيضاح اعلام وصول نشده است، اين موارد را بنويس كه با فضايي كه من در مجلس ديدم به اين جمع‌بندي رسيده‌ام، اول اينكه استيضاح اعلام وصول مي‌شود. دوم اينكه استيضاح راي مي‌آورد و با توجه به ارزيابي‌هايم بعد از لابي‌ها گفتم بنويس استيضاح بين 180 تا 200 راي مي‌آورد. ببينيد من حركت‌هاي اجرايي داشتم كه جناح اصولگرا به‌شدت مساله پيدا كرده بود. به دليل اينكه پروژه‌ها را به جاي واگذاري، به مناقصه الكترونيك منتقل كردم. من در آن زمان به شركت‌هاي حاكميتي بدون شركت در مناقصه پروژه واگذار نمي‌كردم.

يكي از آن موارد هم فرودگاه امام بود كه حاشيه‌هاي زيادي را به همراه داشت و در جلسه استيضاح شما هم روي اين مساله زياد بحث شد.

بله. بنياد مستضعفان و قرارگاه خاتم براي فازهاي دو و سه و چهار آمده بودند و من به يك شركت خارجي واگذار كردم. آنها اين مساله را به مجلس كشاندند و با وضع قانون، قرارداد امضا شده را باطل كردند. اگر هر كسي ساخت فرودگاه امام را به پيمانكار داخلي مي‌داد من آن كار را خيانت به اموال عمومي مي‌دانستم.

چرا؟

ما سدساز، سيلوساز، جاده ساز، راه‌آهن‌ساز و تا حدودي بندرساز هستيم اما فرودگاه‌ساز نيستيم. همين حالا فاز يك فرودگاه امام حاكي از اين است كه ما فرودگاه‌ساز نيستيم. اگر قرار است كه فرودگاه بسازيم بايد از ساخت فرودگاه‌هاي كوچك شروع كنيم تا به فرودگاه‌هاي بزرگ برسيم.

در آن زمان اقدامات شما چگونه بود كه با برخوردهايي از سوي برخي نهادها مواجه شديد؟

ما جذب سرمايه‌گذار خارجي كرده بوديم، يك ريال يا يك دلار از جيب كشور خرج نمي‌شد. ما 200 ميليون دلار قرارداد بسته بوديم. دو سال ساخت بود و 9 سال بهره‌برداري. قرار بود بعد از بهره‌برداري هم با 98 درصد استاندارد روز اول تحويل بدهند. استاندارد فاز 2، برابر با استاندارد فرودگاه فرانكفورت بود. نه مثل فاز يك كه استاندارد پاييني دارد. ما در 10 درصد آخر آمديم كه خيلي از كارها انجام شده بود. حتي سنگ كف فرودگاه هم بي‌دقتي‌ها و كارهاي غيراستاندارد داشت.

ما ساخت فرودگاه امام را به شركتي واگذار كرديم كه كارهاي استاندارد انجام مي‌دهد، قيمتش هم نصف قيمت شركت داخلي است و پولي هم قرار نيست پرداخت شود.

هزينه‌هاي واگذاري به شركت‌هاي داخلي چه تفاوتي داشت؟

جهت اطلاع بايد بگويم ما براي ترمينال يك، 180 ميليون دلار داديم در حالي كه ترمينال دو به همراه يك هتل 4 ستاره، يك انبار كارگو، به همراه كترينگ فرودگاه با شركت تاو تركيه قرارداد 200 ميليون دلاري بستيم كه در واقع رقم هزينه ساخت ترمينال، 96 ميليارد دلار بود آن هم 11 سال بعد؛ يعني ترمينال دو را اگر با داخلي قرارداد مي‌بستيم بايد 300 ميليون دلار قرارداد بسته مي‌شد كه با شركت تاو آن را با 96 ميليون دلار قرارداد بستيم كه بقيه آن تا 200 ميليون دلار خدمات ديگر بود. ما اين كارها را انجام داديم، برخي ديدند كه چيزي به دست نمي‌آورند و مال بادآورده به كسي نمي‌رسد، بعد به دنبال استيضاح رفتند. برخي از نمايندگان در مجلس هفتم احساس تكليف كرده بودند.

در واقع آن زمان پشت پرده استيضاح منافعي از اين دست بود؟

من يك نكته را بگويم كه تا به حال مطرح نكرده‌ام. فاز دو را كه با شركت «تاو» قرارداد بسته بوديم، مدير «تاو» در فرودگاه امام يك روز همراه با رييس هواپيمايي كشوري آمد به وزارتخانه. معاون من آمد و گفت كه مدير «تاو» گفته است روز قبل يك نفر آمده است با او (مدير شركت تاو) صحبت كرده و گفته كه شما به پشتيباني اداري-سياسي نياز داريد و گرنه نمي‌توانيد در كشور كار كنيد، ما در خدمت‌تان هستيم. آمده است از ما پورسانت مي‌خواهد، چه كنيم؟ من به معاونم گفتم كه از قول من به مدير «تاو» بگو اگر به كسي پورسانت دادي، قرارداد را لغو مي‌كنم و دليل آن را هم در مصاحبه با رسانه‌ها خواهم گفت. مدير تاو هم قول داد كه چنين كاري نكند. يك هفته بعد نامه‌يي به آقاي خاتمي نوشتند كه «تاو» شركت صهيونيستي است؛ و همان مساله باعث شد كه فاز دو كلا منتفي شود. الان فاز دو را كسي با يك ميليارد دلار هم حاضر نيست كار كند. در مورد ترمينال 2 هم الان 10 سال است كه اتفاقي نيفتاده و هيچ پيشرفتي نداشته است. در حالي كه ما ارديبهشت 83 قرارداد نوشته بوديم كه ارديبهشت سال 85 تحويل مي‌دادند. قرارمان اين بود كه سال 84 فاز سه و چهار را قرارداد ببنديم كه جمعا مي‌شد 45 تا 50 ميليون مسافر در سال. قرار بود آن را سه ‌ساله قرارداد ببنديم كه در پايان 87 تحويل بگيريم. تمام آن هم سرمايه‌گذاري خارجي بود. در فاز سه و چهار، تاسيسات پروازي هم بود. ما پيش‌بيني كرده بوديم كه فاز سه و چهار بين هشتصد ميليون تا يك ميليارد دلار هزينه داشته باشد كه الان كسي با دو ميليارد دلار هم نمي‌سازد. البته آن هم با سرمايه‌گذاري خارجي با 12 تا 13 سال بهره‌برداري بود. بد نيست اين مطلب را هم بگويم، نامه‌يي كه به آقاي خاتمي رييس‌جمهور وقت مبني بر «صهيونيست» بودن شركت تاو نوشته شده بود، آقاي خاتمي به وزارت اطلاعات ارجاع دادند، وزير اطلاعات بررسي كرد و در مصاحبه خود گفت ما بررسي كرديم اين شركت هيچ‌گونه وابستگي به صهيونيسم ندارد. به افتتاح كه نزديك شديم مجدد با وجود اعلام وزير اطلاعات نامه نوشتند كه تاو يك شركت صهيونيستي است.

البته شايد بخشي از ايرادات همان زمان به بهره‌برداري شركت‌هاي خارجي بود؛ همان زمان صحبت‌هايي مطرح مي‌شد كه مي‌خواهند فرودگاه را به خارجي‌ها واگذار كنند.

بهره‌بــرداري كه مي‌گوييم به اين معناست كه كار هندلينگ را آنها انجام بدهند، در واقع كارهاي خدمات فرودگاهي را چند سال به شركت خارجي واگذار مي‌كرديـم. مجلــس اين‌گونه تبليغ مي‌كرد كه ما داريم فرودگاه را به اجنبي مي‌دهيم در حالي كه اين‌گونه نبود. در واقع فقط مديريت خدمات فرودگاه به آن شركت واگذار مي‌شد كه الان هم فعاليت‌هاي خدمات فرودگاهي در اختيار بخش خصوصي است. آن زمان گفتند كه فرودگاه را به اجانب واگذار مي‌كنند در حالي كه مديريت فرودگاه با خودمان بود. در واقع سيستم اداري فرودگاه در اختيار دستگاه‌هاي دولتي بود. مثل همان سيستمي كه در فرودگاه مهرآباد اداره فرودگاه را در اختيار دارد.

چه سالي بود؟

اواخر سال 82 بود.

در واقع اين مساله چند ماه قبل از استيضاح شما مطرح شده بود. بنابراين همان‌گونه كه خودتان گفتيد، لابي‌ها اثر نكرد و مي‌دانستيد كه استيضاح انجام مي‌شود. در مقابل در ماجراي استيضاح فرجي‌دانا هم لابي‌هايي انجام شده بود. به نظر مي‌رسيد كه طيف ميانه‌روي مجلس قرار است از وزير حمايت كند، گويا وزير علوم اسنادي هم آن روز به همراه داشت اما قرار شد كه آنها را مطرح نكند و در آخر جلسه هم علي لاريجاني تلويحا مخالفت خودش را با استيضاح اعلام كرد. با اين حال وزير بركنار شد. فكر مي‌كنيد بايد آن اسناد را مطرح مي‌كرد؟

ببينيد 145 نفر راي به بركناري آقاي فرجي دادند. آن هم در شرايطي بود كه آقاي جهانگيري اعلام كرد كه خواست شما (رفتن برخي معاونين) انجام خواهد شد؛ اما با اين حال ديديد كه وزير بركنار شد. اين نشان مي‌دهد كه تصميم به استيضاح گرفته شده بود. در واقع لابي‌ها با آقاي لاريجاني هم اثر نكرد. در مجلس اصولگرا وقتي كه تصميم بگيرند كه استيضاح كنند، استيضاح مي‌كنند. مگر آنكه مثل آقاي شمس‌الدين حسيني خودي باشد و خودي‌ها بروند لابي كنند.

از منظر ديگر اگر نگاه كنيم، آيا مي‌توان استيضاح فرجي‌دانا را نوعي انشقاق در اصولگرايي بدانيم؟ چون به اعتقاد عده‌اي، بركناري فرجي‌دانا، نشان‌دهنده تضعيف جايگاه طيف لاريجاني در مقابل طيف تندتر مجلس بود. آيا مي‌توان چنين نظري را پذيرفت يا اينكه تمام اين ماجراي حمايت رييس مجلس از وزير، فقط بخشي از بازي اصولگرايان براي استيضاح بود؟

من معتقدم اگر در ميان اصلاح‌طلبان افرادي و نه طيفي در گذشته -يعني سال 76 به بعد- تند بودند، كاملا تعديل شدند؛ يعني تندترين افراد در سال‌هاي پس از دوم خرداد، حالا مي‌گويند فقط از طريق انتخابات و مبارزات پارلماني و فعاليت‌هاي اجتماعي مي‌توان به نتيجه رسيد. به نظر من در جبهه اصلاح‌طلبان فرد تندرو نداريم، اصلا اصلاح‌طلبي با رويكرد تند و راديكال منافات دارد؛ اما در طيف اصولگرا اين تقسيم‌بندي واقعي است؛ يعني تندرو و معتدل دارند. در اين استيضاح مشخص شد كه زور تندروها نسبت به معتدلان مي‌چربد. من قبلا گفته بودم اگر تندروها زياده‌روي كنند احتمال ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرايان ميانه‌رو زياد خواهد شد. كشور تاب و توان برخوردهاي راديكال را ندارد.

البته اين مساله هزينه-فايده‌يي كه شما مطرح مي‌كنيد در سطح ملي است، اقدامات برخي گروه‌ها و جناح‌هايي كه شما به آنها نقد داريد گويا خالي از اين مساله هزينه-فايده نيست، البته تفاوت آن در نگاه درون‌گروهي و جناحي است، يعني آنها منافعي براي جناح خودشان در برخي تصميم‌ها و اقدامات به دست مي‌آوردند.

هزينه-فايده معيار نيست. براي دولت و مجلس بايد هزينه-فايده ملي مورد نظر باشد. در كشور ما منافع شخصي، قومي و قبيله‌اي، منافع صنفي، منافع حاكميت، منافع ايدئولوژيك و منافع ملي و ديگر منافع وجود دارد؛ اما دنيا به اين نتيجه رسيده است كه خط قرمزش منافع ملي است. اگر مي‌خواهند كشورشان به توسعه برسد بايد به منافع ملي فكر كنند. منافع ملي كاملا روشن است.

دولت يازدهم كه روي كار آمد به نظر مي‌رسيد منافع ملي را در اولويت قرار داده است. در اين راستا براي تشكيل كابينه هم با همين نگاه، برخي گروه‌هاي ديگر را هم در هيات دولت پذيرفت تا بالاترين سطح تعامل را با مجلس و ديگر نهادها داشته باشد. حتي براي تعيين استانداران و فرمانداران هم با نمايندگان مجلس مشورت شده بود. با اين حال شاهد استيضاح و بحران آفريني براي دولت هستيم؛ همان روز استيضاح، آقاي رييس‌جمهور در اردبيل گفت كه مي‌خواهد قانون اساسي را اجرا كند. فكر مي‌كنيد اين واكنش چه معنايي داشت؟

من معتقدم كه آقاي روحاني و قبل از آن آقاي خاتمي اين وظيفه را مي‌دانستند. در راستاي اين وظيفه يعني اجراي قانون اساسي، هر دوي آنها حركت مي‌كنند. ولي اين حركت به جايي نرسيد.

چرا؟ يعني ساز و كاري براي آن وجود ندارد؟

چون قدرت قابل ذكري در اختيار دولت نيست. ابزار قدرت دست دولت نيست. پولي كه در اختيار دولت است ديوان محاسبات بر آن نظارت مي‌كند. مخصوصا اگر دولت از جناح اصلاح‌طلب باشد، همه دستگاه‌هاي نظارتي كشور معطوف به نظارت بر آن هستند.

مگر قرار است ساز و كارهاي مالي دولت خارج از نظارت دستگاه‌هاي بازرسي باشد؟

منظور من اين هست كه مناسبات مالي دولت كاملا رصد مي‌شود اما در اين استيضاح مشخص شد كه زور تندروها نسبت به معتدلان مي‌چربد. من قبلا گفته بودم كه اگر تندروها زياده‌روي كنند احتمال ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرايان ميانه‌رو زياد خواهد شد.

با اين اوضاع چه مي‌توان كرد؟ آيا بايد قانوني براي افزايش اختيارات رييس‌جمهور تصويب شود؟ اساسا امكان اين مساله هم وجود ندارد؟

آقاي خاتمي اين پيشنهاد را مطرح كرد. افزايش اختيارات رييس‌جمهور مساله جدي است و بايد در زمان خودش اين اصلاحات انجام شود. با شرايط امروز دنيا، اين‌گونه نمي‌توان ادامه داد. در حال حاضر همه‌چيز به عملكرد فرد بستگي دارد. مثلا اگر آقاي روحاني بخواهد با مجلس تعامل كند، اين كار را انجام مي‌دهد؛ آقاي احمدي‌نژاد اگر نخواهد تعامل كند، با مجلس درگير مي‌شود. در دولت قبل مصوبه هيات وزيران كه بايد اداره قوانين مجلس براي تاييد برود، اصلا ارسال نمي‌شد. اسم آن را عوض مي‌كردند تا قانون را دور بزند. اين وضعيت زمينه اختلاف و درگيري‌ها را فراهم مي‌كند.

چه مي‌توان كرد؟ با اين اوصاف آيا امكان افزايش اختيارات رييس‌جمهور وجود دارد؟

به نظر من چنين شرايطي وجود ندارد. اگر آقاي روحاني هم اين مساله را مطرح كند همان ابتداي كار مانع آن مي‌شوند.

اما اين صحبت‌هاي رييس‌جمهور مورد اقبال اصلاح‌طلبان قرار گرفت. بعضي‌هاي مي‌گويند روحاني طوري حرف مي‌زند كه مورد پسند اصلاح‌طلبان است اما به گونه‌يي عمل مي‌كند كه رضايت اصولگرايان را به دست مي‌آورد. نظر شما چيست؟ آيا حسن روحاني در عمل هم اقداماتي را انجام مي‌دهد كه رضايت حاميانش را به دنبال داشته باشد؟

به نظر من براي آقاي روحاني جا نيفتاده است بدنه اجتماعي‌اي كه به او راي دادند، چه كساني هستند و اگر اينها سرد بشوند مشكل ايجاد مي‌شود و اين خيلي مهم است. در حال حاضر بيش از 50 درصد فرمانداران، همان كساني هستند كه در دولت قبل در اين پست بودند. مگر احمدي‌نژاد، فرماندار اصلاح‌طلبي را حفظ كرد؟ كه در حال حاضر وقتي 30 تا 40 درصد فرمانداران اصلاح‌طلب مي‌شوند صداي عده‌يي در مي‌آيد. من معتقدم كه آقاي روحاني بايد باور كند كه اصولگرايان هيچ‌يك به ايشان راي ندادند. رييس‌جمهور بايد به بدنه اجتماعي‌اش، به كساني كه براي راي آوردن او كار كردند، به جريان‌هايي كه با او هماهنگ شدند، بها بدهد. در حال حاضر بيش از 50 درصد سفرا و فرمانداران همان افراد سابق هستند. بالاخره همين فرمانداران مي‌خواهند انتخابات برگزار كنند. من فكر مي‌كنم با وجود حركت خوب دولت در مسائل اجرايي و مواضع معتدلي كه اتخاذ كرده است، به خاطر بي‌توجهي به بدنه اجتماعي‌اش، آنهايي كه براي راي آوردن آقاي روحاني تلاش كردند، هر روز مساله‌دارتر مي‌شوند و اين يك زنگ خطر براي دولت است. آقاي روحاني بايد به نامه هوشمندانه آقاي خاتمي به دكتر عارف در روز دوشنبه قبل از انتخابات و انصراف دادن قهرمانانه آقاي دكتر عارف بينديشند و يكي از ذكرهاي روزانه ايشان باشد.

شايد بخشي از آن هم به مجلس برگردد. به هر حال بخش مهمي از عمر دولت يازدهم با مجلس اصولگرا همزمان است از اين جهت شايد عده‌يي بگويند دولت ناگزير از چنين رويه‌يي است تا بتواند سياست‌ها و برنامه‌هايش را پيش ببرد.

كج‌دار و مريز نمي‌شود روزگار گذراند. در كشور ما رويكرد تك‌حزبي وجود ندارد. ملت نه تك‌قطبي و نه سه‌قطبي را نمي‌پذيرند. كشور ما دو قطبي است. 8 سال كشور يك‌طرفه بود، قوه قضاييه، قوه مجريه و قوه مقننه، صداوسيما و ديگر نهادها همه با هم هماهنگ و از يك جناح بودند، در نهايت آنقدر‌ آش شور شد كه فرياد آشپز هم در آمد. دو جناحي بودن و توزيع قدرت و استقرار دموكراسي در حاكميت، توسعه و سعادت كشور را به دنبال دارد. در حال حاضر هم در بهترين حالت امكان رسيدن اصلاح‌طلبان فقط به دو قوه مجريه و مقننه وجود دارد، قوه قضاييه و نيروهاي مسلح و صداوسيما و بنيادها و ديگر نهادها نمي‌تواند در اختيار جناح اصلاح‌طلب باشد. ديگر حداقل اين است كه دولت يا مجلس يا هر دو يك طرف باشد و بقيه در سمت ديگر باشند. در دو دوره گذشته اين حداقل هم رعايت نشد و عاقبتش را ديديم.

بنابراين فكر مي‌كنيد كه روحاني بايد موضع خودش را مشخص كند؟

بله، بايد اين‌گونه باشد. در حال حاضر نزديك 60 درصد بدنه دولت، همان بدنه دولت قبل است. كساني كه براي راي آوردن آقاي روحاني تلاش كردند اكثرشان در استان‌ها دلخور هستند.



منبع: روزنامه اعتماد


۰۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن