واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۵ مهر ۱۳۹۳ (۰:۴۰ق.ظ)
روزنامه اطلاعات: سخنراني رئيس جمهور در سازمان ملل
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه اطلاعات چنين نوشت:
سكوي سخنراني مجمع عمومي سالانه سازمان ملل فرصت مناسبي است تا سران كشورها هر سال نظرها و خواستههاي خود را بيان كنند. ديدار سران كشورها با يكديگر و گفتگو درباره مشكلات منطقهاي و بينالمللي و تجديد روابط سياسي، تشكيل سالانه مجمع عمومي سازمان ملل را علاوه بر تشريفات ديپلماتيك، محل مناسب فعاليتهاي سياسي كرده است. امسال اين مراسم بطور عمده سه محور داشت. اول موضوع مبارزه با تروريسم در خاورميانه و ائتلاف براي سركوبي داعش در عراق و سوريه، دوم، محيط زيست و سوم، خطر اشاعه ويروس «ابولا» و مرگ ناشي از آن. در اين ميان ادامه جلسات گفتگوي ايران با گروه 1+5 درباره پرونده هستهاي در نيويورك، سايه خود را بر نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل داشت. آقاي روحاني رئيس جمهور براي دومين بار در مجمع عمومي سالانه سازمان ملل از سخنرانان كليدي بود. در نقد و بررسي آن سخنراني نكاتي را ميتوان ارزيابي كرد.
1ـ ادبيات به كار گرفته شده در اين سخنراني دو ويژگي داشت، اول فاقد پرخاشگري بود و دوم، در نقد از قدرت تحليلي و تفسيري برخوردار بود و به جاي بيان آرزوهاي دست نيافتني، واقعگرايي را محور اصلي قرار داد. جملات سخنان مطول نبود و از قاطعيت بيان واقعيتها و نتيجهگيري مستحكم برخوردار بود. روحاني در ساحت رئيس جمهوري اسلامي ايران، مهمترين، قويترين و امنترين كشور منطقه خاورميانه ظاهر شد و داعيه رهبري همه عالم را نداشت. ادبيات سخنراني او از اين جايگاه بسيار مورد پسند قرار گرفت. مخالفان خود را به نمايندگي از ايران با زبان ديپلماتيك نقد كرد و به چالش كشيد. بدون آن كه كشوري را استخفاف كند و يا اين كه زبان «ناسزاگويي» به كار گيرد. پاسخ ديپلماتيك او به اوباما رئيس جمهور آمريكا را رسانههاي غربي شكار كردند. رئيس جمهور آمريكا در سخنراني خود گفت، اكنون در مبارزه با تروريسم و در مذاكره درباره پرونده انرژي هستهاي فرصتي براي جمهوري اسلامي ايران پديد آمده كه ايران نبايد اين فرصت را از دست بدهد و آن را بسوزاند. اين سخنان اوباما كه تنها جملات او در سخنراني درباره ايران بود در رسانههاي غربي بازتاب داشت. دكتر روحاني رئيس جمهور در پاسخ به آن گفت: «دستيابي به توافق جامع هستهاي با ايران، فرصتي تاريخي براي غرب است كه نشان دهد با پيشرفت و توسعه ديگران مخالف نيست و تبعيض در مقررات بينالمللي را دنبال نميكند؛ اين توافق ميتواند پيامي جهاني را براي صلح و امنيت نيز داشته باشد كه راه حل اختلافات، مذاكره و تكريم است؛ نه منازعه و تحريم.»
2 ـ رئيسجمهور در سخنان خود تحقق خاورميانهاي امن، باثبات را در يك كلام در تغيير راهبرد غرب نسبت به اين منطقه معرفي كرد. روحاني راهبرد كنوني غرب نسبت به خاورميانه را غلط و بحرانآفرين خواند. زيرا نگاه غرب به اين منطقه نگاه «امنيتي» است و نه «توسعه محور». چنين نگاهي بجاي دمكراسي، خشونت و جنگ را به ارمغان ميآورد.
او گفت: «اشتباهات راهبردي غرب در مسايل منطقه خاورميانه و آسيايمركزي و قفقاز، اين نقطه از جهان را به بهشت تروريستها و افراطيون بدل كرده است. تجاوز نظامي به افغانستان و عراق و مداخلات نادرست در تحولات سوريه نمونههاي روشني از اين راهبرد غلط در منطقه خاورميانه است ... وقتي پاي ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشيد ديپلماتها به استقبال آنان بروند، وقتي جنگ شروع شد، ديپلماسي به پايان ميرسد. وقتي تحريم آغاز شد، نفرت عميق از تحريمكنندگان هم، شروع ميشود، وقتي فضاي خاورميانه امنيتي شد، پاسخ آن هم امنيتي ميشود.»
3 ـ مبارزه با خشونت و افراطيگري از محورهاي اصلي سخنان رئيسجمهور ايران بود. اين محور را رئيسجمهور آمريكا، رئيسجمهور فرانسه و نخستوزير انگليس نيز در سخنان خود داشتند، اما تفاوت در چگونگي نگاه به آن و جايگاه ارزيابي آن در مقايسه سخنراني آقاي روحاني با ديگر سران كشورهاي غربي كاملاً ديده ميشد. روحاني معتقد است كه منشاء خشونت و افراطيگري برآمده از راهبردهاي غلط غرب به رهبري آمريكا در خاورميانه است. راهبردي كه نظاميگري را مقدم بر ديپلماسي ميشمارد از طريق نظاميگري ادعاي استقرار و دمكراسي ميكند و هنوز سياست «تغيير رژيم» از طريق اشغال نظامي يا كودتا و يا تحريم و محاصره اقتصادي را دنبال ميكند.
روحاني در نقد مبارزه با خشونت و افراطيگري گفت: «... اتخاذ رويكردهاي غيرمسالمتآميز و تجاوز و اشغال نظامي، از آنجا كه معيشت و حيات مردم عادي را هدف قرار ميدهد، پيامدهاي رواني و رفتاري متعددي را درپي دارد كه امروز، بروز آن را بصورت خشونت و آدمكشي در منطقه خاورميانه و آفريقا، مشاهده ميكنيم؛ كه حتي برخي شهروندان ساير نقاط جهان را هم، با خود همراه كرده است. خشونت همچون يك بيماري مسري، در حال سرايت به ساير نقاط جهان است...»
4ـ خشونت و افراطيگري در مزرعه ناامني و بستر فقرزدگي ظاهر ميگردد و رشد ميكند. حل اين مشكل در خاورميانه نيازمند تغيير راهبرد غرب نسبت به آن است. استراتژي غرب در خاورميانه «نفت و بحران» است. نزديك به يك قرن است از خاورميانه نفت ميبرد و بحران تحويل ميدهد تا دلارهاي نفتي مصروف خريد تجهيزات فوق مدرن نظامي و تسليحاتي گردد.
اين استراتژي بايد تغيير كند و معادله «نفت و توسعه» راهبرد جديد در خاورميانه باشد. اين تغيير بايد دموكراسي محور باشد. رئيس جمهور در سخنان خود گفت: «دموكراسي با كوله پشتي نميآيد؛ دموكراسي، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموكراسي يك كالاي صادراتي نيست كه از غرب به شرق تجارت شود. در يك جامعه توسعه نيافته، دموكراسي وارداتي، به دولت ضعيف منتهي ميشود و دولت ضعيف هم، به شدت آسيب پذير است.»
5ـ رئيس جمهور در سازمان ملل خط مستمر نظام جمهوري اسلامي ايران را از ديروز تا امروز نشان داد و گفت: «... به ياد داشته باشيم كه ايران، روزي همه را به «گفتگو» دعوت كرد كه هنوز جنايت 11 سپتامبر، رخ نداده بود و روزي همه را به «جهان عاري از خشونت و افراطيگري» خواند، كه هنوز خشونتهاي اخير ظهور نكرده بود، شايد سال گذشته، تعداد اندكي، آتش شعلهور شده كنوني را پيشبيني ميكردند. اما امروز خشونت و افراطيگري بدون مهار، خود را بصورت يك تهديد قطعي جهاني، نمايان ساخته است....
سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطيگري» كه با استقبال گستردهاي روبرو شد، كوشش كردم تا نقش كشور خود را در تحقق صلح و امنيت منطقهاي و بينالمللي ايفا نمايد. در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورميانه، ايران يكي از با ثباتترين و امنترين كشورهاي اين منطقه است. همه كشورهاي منطقه بايد درنظر داشته باشند كه، همه ما در يك كشتي نشستهايم، در مسايل سياسي و اجتماعي تا امنيتي و نظامي ما نيازمند همكاريهاي گسترده براي دستيابي به تفاهم مشترك و دائمي هستيم.»
نويسنده:
ابوالقاسم قاسم زاده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]