تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردنى و نوشيدنى پرهيز مى‏كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805320997




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هفته دفاع مقدس در گلستان / 21 عطر چفیه تو احساس پرواز را جاودانه ساخت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: هفته دفاع مقدس در گلستان / 21
عطر چفیه تو احساس پرواز را جاودانه ساخت
در بن‎بست آخرین کوچه شهریور، در بحبوجه لهیب آتش و خون، تنها عطر چفیه تو بود که در هرم این خاک تفتیده، چهره آبی عشق را نمایاند و به تعبیری شاعرانه، احساس پرواز را جاودانه ساخت.

خبرگزاری فارس: عطر چفیه تو احساس پرواز را جاودانه ساخت



به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، خون تو عشق را معنی کرد و فرزندان دل سپرده به این آب و خاک، به غیرت تو هزاران قیصر شدند بر سر این حرامیان پوشالی، تا در خاطر این خاک پاک، فردایی روشن را حک کنند. این روزها، یادآور توست همان که مادر هنوز در باورش با او سخن می‎گوید و پدر درخلوتش، تنهایی‎اش را با او تقسیم می‎کند و خواهر، عکس کوچک رنگ و رو‎ رفته‎اش را همچنان در کیف کوچک چرمی‎ کهنه‎اش به عطر خوش بوسه، معطر ساخته است. صحبت از توست که در مسلخ مغازله با دوست، فاصله زمین تا آسمان را پرنده‎تر از مرغان هوایی وسبک‎بارتر از خواب‎های طلایی پیمودی. 31 شهریور، آغازی بود بر تجاوز اهریمن به ملک دیرپای ایران زمین، دیاری که هیچ زمان، مردان وزنانش زیر بار ستم نیاسودند، از ضحاک مار بردوش گرفته تا دشمنان آب و خاکش، اینجا سرزمین آریایی است، ملکی اهورایی، جایی که مردانش جان عزیزشان را در کمان باورشان می‎نهند، تا طلوع صبح فردای فرزندانشان، تهی از افتخار نباشد. اینجا ایران است، جایی که جوان نورسته‎اش در لهیب آتش و خون، مفهوم زیبای گذشت را با قربانی کردن خود در پای آهن باورهای ارغوانی‎اش متبلور می‎سازد و رهبر ملتی بزرگ می‎شود. دفاع مقدس، واژه‎ای برازنده مردان و زنان سرزمین پارس، آنان که به زمزمه پیری روشن ضمیر و یاوری همیشه مومن، خواب را از چشم شب‎زدگان ربودند و توهم فتح این ملک پاک را در خیال شیطانی‎ اهریمن به خاک سپردند. این‎جا ایران است سرزمینی که روزی رسول مهربانی از مردانش به عنوان یاران آینده خود یاد کرد، کشوری که سلمان‎هایش هنوز به عشق آن پیامبر خوبی‎ها، فرزتدانشان را محمد، علی، حسین و... می‎نامند تا همواره شمع عشق به این خاندان در سینه آنان شعله‎ور باشد. راستی یادت هست، آن روزهای سخت، روزهایی که گل‎های پرپر وجود فرزندان این خاک در دستهای ارغوانی مردان این سرزمین به بهشت تشییع می‎شد. یادت هست شناسنامه‎های خط خطی خواستن را وقتی قامت خرد و  کوچک و صورت معصومانه  برای فرشته شدن کافی نبود، اما تو خواستی و فرشته‎ها خواستند چون تو باشند!       چه لهجه شیرنی داشت صدای «برادر» چه روزهایی بود، روزهایی که «خرمشهر»، «خونین‎شهر» شد و فریاد آزادیش با برافراشته شدن پرچم سه رنگ این سرزمین بر مسجد نیمه ‎ویرانش در اقلیم جنوب، گوش جهانیان را کر کرد و دشمنانش را درمانده از درک مفهوم بال سرخ حسینی! ادبیات آن روزها، زیبا و بی‎تکلف، چه لهجه‎ شیرنی داشت، صدای دلنشین و بی‎ریای «برادر»، لهجه‎ای که فرق نمی‎کرد از کدام خطه‎ای، مشهدی باشی، اصفهانی باشی، تهرانی باشی یا گرگانی، همه تو را به پیشانی آسمانی‎ات می‎شناختند نه افتخار زمینی‎ات. چه شبهای عجیبی بود، خاطره نظاره مرگ زوزه گر‎گ‎های شبیخون، و چه خوب می‎راندیم بلم‎های اعتقاد را در عرصه مواج کارون، تا قطره‎های صبح بر سینه، گر گرفته شب، نور منور بپاشاند و لحظه عروج را ستاره‎ باران کند. وقتی بی‎سیم آن بالا‎ها وصل بود و موج کوتاه زمینی، ابعادی آسمانی می‎یافت، موجی به پهنای عرش حضرت دوست، تا مادری در لحظات وداع فرزندش، رویای صادقانه ببیند و قبل از خبر عروج بداند نور دیدگانش راهی سفر ابدی شده است. کجاست آن روزهای بهشتی، کجایند آن آدمهای بهشتی، چه شد که اینقدر به زمین چسبیدیم و فراموش کردیم پرواز را، کاش می‎شد دوباره پرواز می‎کردیم کاش می‎شد.  ----------------------------- گزارش: سید علیرضا حسینی --------------------------- انتهای پیام/83002 

93/07/02 - 08:56





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن