واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارشی از حال و هوای باغ وحش تهران
از گیاهخواری پلنگها تا اسباببازی شدن خرگوشها!
وقتی از باغ وحش بیرون میآیی بهتزدهای و نگران؛ تا به حال نگرانی و دغدغهات فقط برای انسانها، محیط زیست و درختها بود، حالا حیات وحش را هم به آن باید اضافه کنی.
سایت رویکرد در گزارشی نوشت: بعدازظهر یک روز جمعه بدون هیچ دلیلی تصمیم میگیری از امکانات شهر استفاده کنی، با مترو بروی و سری به پارکها، موزهها و یا یک حتی مکان دیدنی که تا بحال ندیدهای بزنی! این جمعه همان روز است! 1-از مترو اکباتان پایین میآیی، حاشیهی یک بوستان کوچک را طی میکنی که دری آهنی در وسط راهت سبز میشود. باید از لای نردههای فلزی بگذری تا به یک باجه برسی. نه؛ قرار نیست بلیط باغوحش را اینجا بفروشند اینجا برای ورود به پارکینگ سوارهها، از پیادهها پول میگیرند. مثلا یک خانواده 5 نفری که بدون وسیله نقلیه آمده، باید 5 هزار تومان بپردازد تا بتواند مسیر کوتاهی را در پارکینگ طی کند و به باجهی بلیطفروشی باغوحش و پارک ارم برسانی. بعد از راهی میگذری که برای آن هزینه پرداختهای؛ راهی که هیچ نشانی از پیادهرو و یا پیادهراه ندارد و محل عبور ماشینهایی است که برای ورود به مجموعه، دنبال پارکینگ میگردند و یا به دنبال راه خروجاند. بعد باید از لابلای ماشینهای پارکشده خودت را بکشی تا به دیوارهای باغوحش برسی، در صف بلیط بایستی برای هر نفر 5 هزار تومان بپردازی و بالاخره مجوزی برای ورود بگیری و در میان هیاهو و شادی بازدیدکنندگان علاقمند به حیاتوحش وارد شوی. 2- وقتی از باغ وحش بیرون میآیی بهتزدهای و نگران! تا به حال نگرانیات فقط برای انسانها بود و درختها و محیط زیست. حالا حیات وحش را هم به آن اضافه کن! چون تا همیشه نگران مار زرد رنگ دو متری هستی که در قفسهی شیشهای نیم متر در یک متر، زندگی میکند. آن و مارهای دیگری که همین وضعیت را داشتند نمیخواهند بدن فلسهدارشان را کش بدهند؟ نمیخواهند کمی بخزند؟ چند ساعت باید بدنشان در همین وضعیت خامهای باقی بماند؟ اینجا چه خبر است؟ این آفتابپرست بزرگ چرا دقیقا به اندازهی قفس شیشهای اش است و جای حرکت ندارد؟ چیزهای دیگری هم دیدهای، مثلا پلنگی که علفخوار شده و با اشتها چمنهای کف قفسش را گاز میزند، و تو نگران گرسنگیاش هستی این حیوان گوشتخوار چقدر مگر گرسنه بود؟ با این که بارها مسئولان باغ وحش اعلام کردهاند که هر هفته برای تغذیه شیر، عقاب، شغال، گربه وحشی، سیاهگوش ودیگر گوشتخواران باغوحش... 12 رأس الاغ در کشتارگاه ذبح و جیرهبندی میشود و مسئولان هر قسمت، سهم غذای حیوانات آن قسمت را مطابق برنامه تحویل میگیرند، به عنوان مثال شیرها یک روز در میان غذا میخورند و در طبیعت هم همین طور است یا برای علفخوران هم برنامه غذایی وجود دارد اما آن روز همهی حیوانات به شکل رقتباری گرسنه بودند. و تو هنوز نگران آن سه تا خرگوش کوچکی هستی که کنار طاووسها و چند نوع پرنده و حیوان دیگر قرار داشتند و زیر سایه درخت به چسبیده بودند و میلرزیدند! اصلا خرگوشها چقدر بدبختاند. قفس آزادی هم بود که در آن خرگوش و مرغ و خروس و کبوترها رها شده بودند و بچهها با پرداخت ورودی اجازه داشتند داخل بروند و با حیوانات بازی کنند آنها دنبال خرگوشها میدویدند و سرخرگوشها دعوا میکردند. زور دست بعضیهایشان هم زیاد بود و خرگوشهای کوچک را فشار میدادند. محل احداث جایگاه شیرایرانی را هم دیدی. تل خاکی هنوز آماده نبود اما قفس یک نوع از شیرها آنقدر خاکی و بدون هیچ نشانهای از طبیعت بود که ابتدا فکر کردی اینجا شیرهای بیمار را نگه میدارند بس که خرابه بود و شیرهایش خوابآلود گرچه میگویند بهطور طبیعی، شیرها درشبانهروز 17 تا 18 ساعت میخوابند یا لم میدهند و فقط در خنکای صبح یا بعدازظهر به شکار و چرا و بازی میپردازند.
حالا شیر ایرانی بیچارهای قرار است به این مجموعه اضافه شود. ایرج جهانگیر مدیرعامل شرکت ارم سبز از ورود شیر ایرانی بعد از گذشت 120 سال به کشور خبر داده و گفته هماکنون تعدادی از این شیرها در باغ وحش هندوستان وجود دارد و مقرر شده با مدیرعامل شرکت حمل و نقل حیوانات خارجی، شیرهای ایرانی وارد کشور شوند و در این مجموعه قرار گیرند. تو حالا نگران عقابها، شاهینها جغدها و دیگران پرندگانی هستی که در قفسها فرورفتهاند! رها کن تو آدم باغوحش رفتن نیستی. اینجا جای تو نیست! جای آن مرد جوانی هم نیست که دستش را از جوی آب کوچکی که از قفس حیوانات بیرون میآمد پرمیکرد و به صورت جغد زیبای شاخدار در حال خواب میپاشید و آنقدر این کار را تکرار کرد که جغد مثل یک آدم متمدن پرهایش را تکان داد و بعد جایش را عوض کرد. جغد جای خود را عوض کرد اما مرد باز دستهایش را از آب پر میکرد! نه اینجا جای توست و نه جای آن مردی که سیگار روشن دست میمونها میداد و نه جای خیلیهای دیگر که هرغذایی را به هر حیوانی میدادند. باغوحش جای حیوانات هم نیست؛ اصلا باغ وحش خوب، باغ وحش تعطیل است. 3- آوردهاند که در زمان ناصرالدین شاه در تهران دو باغ وحش وجود داشته است یکی در خیابان لالهزار فعلی که ناصرالدین شاه آنرا 90 هزار تومان فروخت و دوم در دوشان تپه که درآن باغوحش از انواع حیوانات مثل میمون، شیر، خرس، گوزن، بزکوهی و آهو که در کنار هم بودند مراقبت میشد. مظفرالدین شاه هم به بعد از بازگشتش از فرنگ به سبک آنجا باغ وحشی تاسیس کرد که حیواناتش از گرسنگی مردند! پس از انقراض قاجاریه، در سال 1332 یک باغوحش در خیابان ولیعصر روبروی پارک ملت و در یک منطقه مسکونی دایر شد که به دلیل آلودگی و ایجاد مزاحمت برای همسایگان در سال 1366 تعطیل شد. در سال 1369 ساخت باغوحش ارم در زمینی به مساحت 5 هکتار در ضلع جنوبی پارک ارم و به دلیل هزینههای زیاد نگهداری حیوانات، زیر نظر بنیاد مستضعفان و جانبازان شروع و در خرداد 1371 با نام باغوحش ارم افتتاح شد و حیوانات باقیمانده از باغ وحش قبلی که معلوم نیست کجا نگهداری میشدند به اینجا منتقل شدند؛ به باغوحش ارم در کیلومتر چهار اتوبان تهران کرج! مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد وخبر گزاری فارس صرفا آن را باز نشر کرده است بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/07/01 - 14:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]