واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱ مهر ۱۳۹۳ (۱۱:۳۹ق.ظ)
ايران و انگليس؛ بازگشت سفرا به سفارتخانه گروه اقتصاد سياسي
به گزارش خبرگزاري موج، روابط ديپلماتيک بين ايران و بريتانيا دست کم طي سه سده اخير با فراز و فرودهاي بسياري توام بوده است. از هر دو سو که بنگريم و بر اساس منافع ملي هر دو کشور، جنبههاي منفي و مثبت بسياري در اين روابط وجود داشته و تاريخ وضعيت پرتنش و متلاطمي را در اين مناسبات شاهد بوده است. آخرين تحول سياسي مهم بين دو کشور مربوط به قطع روابط سياسي و بسته شدن سفارت خانه ها بود.
دخالتهاي دولت بريتانيا در امور داخلي ايران، پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ تشنجآفرين شد. ۱۸ آذر ۱۳۸۹ سايت رسمي سفارت بريتانيا در ايران، اقدام به انتشار يادداشت انتقادآميزي درباره وضع حقوق بشر در ايران به قلم سايمون گس سفير بريتانيا در تهران کرد که با واکنش وزارت خارجه ايران و احضار او مواجه شد. تظاهرات بسيج دانشجويي در برابر سفارت بريتانيا در تهران، درخواست شماري از مقامات دولت و گروهي از نمايندگان مجلس براي اخراج سفير انگلستان و کاهش سطح روابط سياسي، واکنشهاي ديگري به انتشار اين يادداشت بود.
وزارت دارايي بريتانيا در ۳۰ آبان ۱۳۹۰ اعلام کرد بانک مرکزي ايران را به دليل تسهيل عمليات بانکي براي گسترش فعاليتهاي هستهاي تحريم کرده و کليه مبادلات بانکي با ايران را تعطيل خواهد کرد. پس از آن بود که مجلس شوراي اسلامي در ۶ آذر ۱۳۹۰ راي بالايي به کاهش سطح روابط سياسي و بازرگاني ايران و بريتانيا دادند. مخالفان اين طرح خواستار قطع کامل روابط با بريتانيا بودند.
دو روز بعد، سفارت بريتانيا در تهران مورد حمله گروهي از دانشجويان قرار گرفت.اين اقدام اگرچه با نيتي انقلابي صورت گرفت. اما با شيوهاي غيراخلاقي و غيرقانوني همراه بود. اين افراد وارد ساختمان سفارت بريتانيا شدند، پرچم آن کشور را پايين کشيدند و پرچم ايران را بر فراز آن برافراشتند. دانشجويان معترض همچنين سنگ و کوکتل مولوتوف به سوي ساختمان سفارت پرتاب کردند.
در پي اين رويداد، دولت بريتانيا دستور تعطيلي سفارت ايران در آن کشور را صادر کرد. باراک اوباما، ديويد کامرون، اتحاديه اروپا، شوراي امنيت سازمان ملل متحد، بانکي مون و دولتهاي چين و روسيه و کانادا و سوئد و دانمارک در بيانيههايي جداگانه واکنش نشان دادند. آلمان، فرانسه، ايتاليا و هلند نيز به نشانه ابراز همبستگي با انگلستان، سفراي خود را فراخواندند.
وزارت امور خارجه در واکنش به اقدام دانشجويان،«از برخي رفتارهاي غيرقابل قبول معدودي از معترضين که عليرغم تلاش نيروي انتظامي و تقويت نيروهاي حفاظت کننده از سفارت صورت پذيرفت، ابراز تاسف نموده» و با اين حال در واکنش به تعطيلي سفارتخانه ايران در لندن از سوي دولت بريتانيا اعلام کرد:«ايران هم متقابلا اقدامهاي لازم را انجام خواهد داد.»
با اين حال پس از روي کار آمدن حسن روحاني در سال گذشته، وزارت خارجه بريتانيا ضمن تبريک به رئيس جمهور جديد ايران، براي بهبود روابط با ايران ابراز اميدواري کرد. در همين حال بنيامين نتانياهو با برقراري تماسهايي با دولت بريتانيا تلاش کرد آن کشور را از رابطه مجدد ديپلماتيک با ايران بر حذر دارد. گرچه در ۲۸ آبان ۱۳۹۲، ديويد کامرون و حسن روحاني در تماسي تلفني با يکديگر صحبت کردند. اين اولين تماس بين دو مقام ايران و بريتانيا در اين سطح پس از ۱۰ سال بود.
اکنون روابط ايران و انگلستان باز به مرز بازگشايي سفارت رسيده است. به عبارتي با فراهم شدن شرايط مناسب بين المللي براي ايران و تاکيد دولت يازدهم به کاهش تنش با کشورهاي مهم منطقه و جهان و از سويي ديگر روند مذاکرات هسته اي و گفت و گو با مقامات عالي رتبه سياسي در اروپا، ايران و انگلستان درصدد بازنگري در روابط سياسي خود برآمده اند. روز گذشته ( دوشنبه 31 شهريور) محمد جواد ظريف و فيليپ هاموند، وزراي خارجه ايران وانگليس موضوع بازگشايي سفارت دو كشور، اقدامات و مراحل اجرايي و روند پيشرفت كارها را يکي از محورهاي گفتگوهاي خود قرار دادند.
در مورد اين بازنگري در روابط بايد گفت، بريتانيا به جهات مختلف داراي ويژگيهاي خاصي است که روابط با اين کشور براي ايران اهميت بالايي دارد. انگلستان با ۵۶ کشور متشرکالمنافع که مستعمرههاي سابق اين کشور بودهاند، ارتباط دارد و بر آنها صاحب نفوذ است. انگلستان بزرگترين سرمايهگذار خارجي در آمريکاست و بزرگترين بازار داد و ستد مالي جهان است.
همچنين برتانيا هنوز هم در خليج فارس، نفوذ دارد. با وجود هياهو و حضور مشهود آمريکا، برتانياييها در خليج فارس حضور دارند و از آن منتفع ميشوند. بريتانيا با قدرتهاي حاشيهاي نيز روابط نزديک دارد، و قدرت قابل توجهي در خليج فارس است. بنابراين روابط مناسب با بريتانيا عامل مؤثر بر کيفيت مناسبات ما با برخي کشورهاي منطقه تلقي خواهد شد.
از سويي ديگر ايران بازار بزرگي براي بريتانياست و با توجه به مشکلاتي که در اقتصاد بريتانيا وجود دارد، روابط اقتصادي براي هر دو کشور مهم است.
بريتانيا از قدرتهاي سنتي تأثيرگذار در معادلات خاورميانه است. ايران نيز همواره قدرتي تأثيرگذار بر خاورميانه بوده است. دو کشور در چنين شرايطي احساس ميکنند که تأمين منافع در خاورميانه بدون مشارکت يکديگر دشوار يا شايد ناممکن است.
همچنين حل مسائل خاورميانه بدون مشارکت ايران امکانناپذير است. با توجه به مشکلات جدي در سوريه، عراق و...دولت بريتانيا و اتحاديه اروپا از ايران متنفر باشند يا خوششان بيايد، حل مسائل خاورميانه بدون ايران ممکن نيست.
در آخر نيز بايد گفت که بهسازي روابط ايران و بريتانيا نه فقط دشمناني در ايران، بلکه مخالفاني در بريتانيا دارد. هر يک از اين گروهها به دلايلي با عاديسازي روابط و توسعه آن مخالف هستند. بنابراين دولت بايد مسأله را از هر دو سو نگريسته و بر مبناي شناختي عميق از منافع و اقدامات احتمالي اين گروهها اقدام کند. هرگونه اقدام در قبال بريتانيا، نيازمند شناخت دقيق منافع، اهداف، سياستها، توانمنديها و روابط اين کشور با ساير کشورهاست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]