واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۳
یک کارشناس ارشد جامعه شناسی سیاسی تحقق و افزایش مشارکت سیاسی مردم را منوط به وجود اعتماد اجتماعی در جامعه عنوان کرد. الهام اکبری فراهانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه مرکزی، با اشاره به اینکه اغلب مردم نسبت به مسائل سیاسی روز واکنش و باور اصلی خود را بروز نمیدهند، اظهار کرد: متأسفانه مشارکت سیاسی مردم حتی در ارزشیابیها و پاسخگویی به پرسشنامهها به درستی صورت نمیگیرد و نمیتوان صرفاً به نتایج آنها اکتفا کرد. وی با تأکید بر اینکه نمیتوان به راحتی باور، اعتقاد و اطلاعات سیاسی مردم را بدست آورد، گفت: حتی از برخی سؤالات که به سؤالات دام معروف هستند و از طریق آن میتوان بخشی از دیدگاههای سیاسی مردم را دریافت کرد نمیشود به اطلاعات موثقی در خصوص دیدگاهها و نگاه سیاسی آنها دست یافت. اکبری با اشاره به اینکه مشارکتهای سیاسی مردم تحت تأثیر برخی شاخصهها و عوامل است، تصریح کرد: در جامعه مدنی یک سری سرمایه اجتماعی وجود دارد که به نوعی ملاکهای تعیین مشارکتهای سیاسی مردم به حساب میآیند. وی افزود: مشارکتهای سیاسی عموماً در کشورهای دموکراتیک محقق میشود. این شاخصه به این معناست که افراد برای تعیین سرنوشت کشور خود و همچنین مهار قدرت برخی سیاسیون وارد عرصه میشوند و این چنین مشارکت سیاسی رقم میخورد. این کارشناس ارشد جامعهشناسی سیاسی بالا بودن سرمایه اجتماعی در جامعه را عاملی برای افزایش عملکرد سیاسی مردم عنوان کرد: اعتماد اجتماعی یکی از این زیرشاخههای سرمایههای اجتماعی است که اگر سطح این اعتماد بالا باشد حضور و مشارکت مردم در امور کشور و جامعه به ویژه عرصههای سیاسی بیشتر خواهد بود. وی وجود اعتماد اجتماعی در جامعه را وابسته به تعداد سازمانهای مردمنهاد و داوطلب در کشورها دانست و گفت: در هر زمینهای با افزایش تعداد NGOها، اعتماد اجتماعی بیشتر خواهد شد. اکبری با بیان اینکه بیثباتی سیاسی، نارضایتی عمومی، رواج دروغ و نادرستی، عدم رعایت اخلاق در جامعه از موارد بیاعتمادی محسوب میشود گفت: اگر در یک جامعه چنین رفتارها و چندگانگی شخصیت را شاهد باشیم و به نوعی حالت محافظهکاری در افراد دیده شود میتوان به این نتیجه رسید که اعتماد اجتماعی در آن جامعه پایین است و جسارت بیان دیدگاههای اصلی در افراد وجود ندارد. وی اظهار کرد: افراد در گروههای مختلف رفتارهای گوناگونی دارند. در گروههای نخستین مثل خانواده همواره نظر و باورهای اصلی خود را بروز میدهند اما، در گروههای دومین مانند فضای کاری و همکاریها و گروههای سومین همچون احزاب و تشکلها واقعیت اصلی خود را بروز نمیدهند بلکه شخصیت محافظهکار خود را نشان میدهند. این نوع رفتار باعث میشود که بسیاری از فرضیهها رد شود و به نتیجه و جواب درستی نرسیم. در این شرایط در احزاب نیز افراد به دنبال منافع شخصی خود بوده و آن نگاه حمایتی که در خانواده وجود دارد دیده نمیشود. این کارشناس با اشاره به اینکه اعتماد اجتماعی در عرصه اقتصادی و حتی فضای سیاسی باعث میشود که افراد از اهرم فشار یا زور استفاده نکنند گفت: در فضای اقتصادی وجود اعتماد باعث میشود که حس تعامل و حمایت در افراد شکل بگیرد، افراد مطمئن عمل میکنند و نیازی به استفاده از قدرت نیست اما، متأسفانه چیزی که امروز در جامعه شاهد هستیم این است که فضای اقتصادی فضای همراه با اعتماد نیست و این عدم اعتماد باعث میشود که حضور و مشارکتی ایجاد نشده و این امر کم کم رونق را از بازار خواهد گرفت و این نبود اعتماد در فضای اجتماعی و اقتصادی در نهایت باعث میشود که اعتماد و مشارکت سیاسی نیز در جامعه شکل نگیرد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]