واضح آرشیو وب فارسی:الف: یکی از اختلافات زندگی زناشویی صادق زیباکلام
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۵۹
«یکی از اختلافات زندگی زناشویی من در خانه یک میز نهارخوری ۱۲ نفره بزرگ است که من توانستم با وجود مخالفت و اصرار همسرم، همین میز را به عنوان میز کارهای مطالعاتی خودم در مرکز خانه تصرف کنم و آن را محل کتابخوانی، کتابهای دمدستی و دست نوشتههای خودم قرار دهم.»صادق زیباکلام، نویسنده و پژوهشگر که چهار هزار کتاب در کتابخانه شخصیاش دارد میگوید: من کتاب را خیلی دوست دارم ولی بزرگترین مشکلی که با آنها دارم این است که در خانه فضای کافی برای نگهداریشان ندارم، به همین دلیل هرازگاهی آتش به مالم میزنم و تعدادی از کتابهایم را هدیه میدهم.گزیده ای از گفتگوی خبرگزاری ایبنا با صادق زیباکلام را درباره کتابخانه شخصی و عادات مطالعاتی اش در ادامه می خوانید:- کتابخانه شخصی من را سه دسته کلی از کتابهای «تاریخ تحولات ایران»، «دینی و مذهبی» و «ادبیات» تشکیل میدهد که بدون تردید «تاریخ تحولات ایران» با بیش از ۶۰ درصد بیشترین کتاب را به خود اختصاص داده و کتابهای دینی و مذهبی و ادبیات در ردههای دوم و سوم هستند.- کتابهای دینی و مذهبیام را بیشتر به دختر بزرگم که خیلی اهل مطالعه کتابهای دینی و مذهبی هستند هدیه میدهم. کتابهای مربوط به تاریخ تحولات ایران را هم به یک سری از دانشجوهایم در مقطع دکتری.- آخرین کتابهایی که به کتابخانه شخصیام اضافه کردم، مجموعه کتاب دو جلدی «شرح لمعه» بود که یکی کتاب مرجع آموزشی درباره علوم فقهی است و من به انگیزه یافتن پاسخ سوالاتم درباره حکومت اسلامی در فقه شیعه این کتاب را تهیه کردم اما در آن همه چیز یافتم به غیر از همین موضوع.- همچنین کتاب دو جلدی «خاطرات سفیر انگلستان» در ابتدای دوره فتحعلی شاه را بعد خریدم، که درحال حاضر دنبال کسی هستم که این کتاب را به او هدیه کنم؛ چون هیچ کدام از مطالب آن به کار من نیامد و به دردم نخورد.- برعکس دانشگاه من در خانه میهمان و ملاقات کننده خیلی کمی دارم و این افراد منحصر به بچههایم، خواهر و برادرهایم میشود ولی فعالترین اعضای کتابخانه شخصی من دخترم «سارا» و همسرش «زهیر توکلی» هستند که به واسطه علاقه وافری که به مطالعه دارند به کتابخانه شخصی من مراجعه و از آن امانت میبرند و حتی فکر میکنم گاهی اوقات بهتر از من جای کتابهای مختلف را میدانند.- یکی از اختلافات زندگی زناشویی من در خانه یک میز نهارخوری ۱۲ نفره بزرگ است که من توانستم با وجود مخالفت و اصرار همسرم، همین میز را به عنوان میز کارهای مطالعاتی خودم در مرکز خانه تصرف کنم و آن را محل کتابخوانی، کتابهای دمدستی و دست نوشتههای خودم قرار دهم.- کتاب خواندن کار پسندیدهای است اما پسندیده تر آن است که کتابهایی که میخوانیم و از آنها لذت میبریم، به دیگران هم معرفی کنیم. بنابر این کتابهای پیشنهادی خود برای مطالعه را به این شرح معرفی میکنم: «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته مرحوم ناظمالاسلام کرمانی، «تاریخ مشروطه» نوشته احمد کسروی، «ایران بین دو انقلاب» نوشته یرواند آبراهامیان، «همسایهها» نوشته احمد محمود، «چشمهایش» بزرگ علوی، «اختناق ایران» نوشته مورگان شوستر، «خاطرات حاج سیاح» که خاطرات و مشاهدات حاج محمدعلی سیاح است.- همچنین آثار خودم را پیشنهاد میکنم اگر افرادی سوالاتی در ذهن دارند مبنی بر این که چگونه یک کشوری ژاپن شد، چگونه یک کشور حبشه و چگونه ایران شد، قطعاً باید کتاب «ما چگونه ما شدیم» را بخوانند و «سنت و مدرنیته» راهگشای فکر افرادی است که مشتاقند بدانند چرا تلاشهای اصلاحطلبانه در طول تاریخ ایران به جایی نرسید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]