واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بيشتر پروندههاي همسركشي ريشه در مسائل ناموسي دارد
تأكيد بر تحكيم بنيان خانواده از آموزههاي ديني است كه همواره افراد جامعه به آن دعوت شدهاند...
نویسنده : محمود مصدق
تأكيد بر تحكيم بنيان خانواده از آموزههاي ديني است كه همواره افراد جامعه به آن دعوت شدهاند. تجربه نشان ميدهد آنان كه اين توصيهها را در زندگي خويش پذيرفتهاند از گرفتار شدن در آسيبها در امان بودهاند. بروز جلوههاي تازه در زندگيهاي امروزي آسيبهايي به دنبال داشته كه طلاق يكي از ارمغانهاي ناميمون آن است. اما خيلي وقتها زوجهايي كه براي ساختن زندگي رؤيايي خويش پيمان زناشويي بسته بودند، يكي از آنها ديگري را براي هميشه از دايره زندگي حذف ميكند. نظر به اهميت موضوع در اين باره گفتوگوي ما با محمدسلطان همتيار، قاضي ديوان عالي كشور پيش روي شماست. آقاي همتيار در ابتدا وضعيت پديده همسركشي در ايران را به نسبت ساير كشورهاي دنيا ارزيابي كنيد و سپس بفرماييد اين پديده ريشه در چه عواملي دارد؟ آمار دقيقي از همسركشي در كشورهاي ديگر ندارم اما خوشبختانه در ايران به دليل قوي بودن انگيزههاي مذهبي مردم و از آنجايي كه در دين اسلام قتل نفس از گناهان كبيره محسوب شده است، افراد معمولاً سعي ميكنند دستشان به خون كسي آلوده نشود، از اين رو آمار قتل و همچنين همسركشي در كشور بالا نيست. اما در پاسخ به بخش ديگر سؤالتان عرض كنم كه خشونتهاي خانوادگي و در رأس آنها همسركشي ريشه در عوامل مختلف فردي و اجتماعي دارد. در واقع از انگيزههاي همسركشي ميتوان مسائل مالي، فقر، اعتياد به مواد مخدر، خيانت زوجين به ويژه زن، فشارهاي روحي، عصبانيتهاي آني و حتي طولاني شدن مرحله طلاق را نام برد. با اين وجود لازم است تأكيد كنم كه اين پديده در جامعه ما بيشتر ريشه در مسائل ناموسي دارد. يعني نقش مسائل ناموسي و خيانت در همسركشي از اعتياد هم بيشتر است؟ بله، همين طور است. يعني از آنجايي كه اعتقادات مذهبي در جامعه ايران جايگاه قوياي دارد، لذا در اغلب موارد وقتي مردها پي به خيانت همسرشان ميبرند نميتوانند اين موضوع را تحمل كنند و به جاي استمداد از قانون، مرتكب جنايت ميشوند. با اين وجود اعتياد نيز در همسركشي نقش مؤثري دارد. معمولاً افراد معتاد با توجه به مشكلات عديدهاي كه در خصوص تأمين هزينه مواد خود دارند، آستانه تحملشان بسيار پايين است و با كوچكترين رفتار عصبانيكنندهاي از سوي همسرشان، كنترل خود را از دست ميدهند و اقدام به ضرب و جرح وي و خود ميكنند كه در بعضي مواقع به قتل و نابودي خانواده منجر ميشود. آقاي همتيار همانطور كه اشاره كرديد، بررسي بعضي از پروندههاي جنايي نشان ميدهد كه متهم به شدت با همسرش مشكل داشته و با مراجعه به دادگاه خانواده قصد گرفتن طلاق را داشته اما قبل از صدور حكم جدايي، مرتكب قتل همسرش شده است. جنابعالي علت چنين اقدامي را در چه ميبينيد؟ به نظرم علت اصلي اين موضوع به لجبازي يكي از زوجين برميگردد. اگر مردي ديد ديگر به همسرش علاقهاي ندارد و تصميم به طلاقش گرفت بايد تمام حق و حقوق همسرش از جمله مهريه، نفقه و عده را بپردازد و رضايت او را جلب كند در اين صورت معمولاً مشكل خاصي پيش نميآيد يا بر عكس زني ديد ديگر نميتواند با شوهرش زير يك سقف زندگي كند اگر بيايد منصفانه رفتار كند و كمي از حقوق قانوني و شرعياش به نفع همسرش بگذرد مثلاً به جاي گرفتن همه مهريهاش دو سوم آن را اخذ كند و اين گونه رضايت طرفش را جلب كند، احتمال اينكه قبل از طلاق مورد جرح قرار بگيرد، كمتر ميشود. به هر حال پافشاري در گرفتن تمام حق و حقوق از سوي زن يا تلاش مردها براي فرار از پرداخت حقوق زن در اين مرحله زمينهساز ارتكاب قتل ميشود. ضمن اينكه قانون كشور براي تمامي موارد اختلاف بين زن و شوهر راهكارهاي مناسب و منطقي پيشبيني كرده است و به هيچ كدام از آنها اجازه خشونت، تنبيه و مجازات خودسرانه را نميدهد. بعضي از متهمان در جلسات دادگاه مدعي فساد اخلاقي همسرشان ميشوند در حالي كه قادر به اثبات ادعايش نيستند و تحقيقات قضايي و پليسي هم سلامت اخلاقي مقتوله را تأييد ميكند كه اين امر نشان از اختلالات روحي، جاني و سوءظن شديد وي به همسرش دارد، اين موضوع را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ اثبات اتهام فساد اخلاقي يك شخص در دادگاه راحت نيست. يعني اين گونه نيست كه قاتل به دروغ و با متهم كردن مقتوله به روابط غير اخلاقي، بتواند از زير بار جرمي كه مرتكب شده فرار كند. به هر حال گاهي زن يا مرد در معاشرتهاي خود رعايت بعضي از موضوعات و ارزشهاي اسلامي و اخلاقي را نميكنند و حركاتي ميكنند كه موجبات سوءظن همسر را فراهم مينمايند كه متأسفانه تداوم اين حركات موجبات طلاق، جرح و حتي قتل را فراهم ميكند. در جلسه دادگاه شاهديم كه متهمان همسركشي معمولاً به جرمشان اعتراف نميكنند يا با دروغ گفتن و صحنهسازي سعي در بيگناه جلوه دادن خود دارند. اين موضوع بيشتر برميگردد به وجدان افرادي كه دست به جنايت ميزنند . يعني ميزان عذاب وجدان در اين خصوص نقش قابل توجهي دارد. به هر حال كمتر كسي پيدا ميشود كه در چنين وضعيتي خود را معرفي يا به جرمش اعتراف كند. البته اين به معني فرار او از محاكمه و اجراي عدالت نيست؛ چراكه تجربه ثابت كرده هر جاني يك ردپايي از خود در صحنه جنايت بر جاي ميگذارد و رازش برملا و پس از محاكمه قضايي مجازات ميشود. اما اينكه بعضي از متهمان سعي در توجيه عملي كه مرتكب شدهاند دارند، ميتوان گفت هر كسي بنا به اعتقاداتش و اخلاق خاص خود رفتار ميكند. آقاي همتيار چرا همسركشي بازتاب گستردهاي در جامعه و نزد افكار عمومي دارد؟ چون اين مسئله فردي، خانوادگي و اجتماعي است و تأثير مخرب و نابودكنندهاي بر امنيت و سلامت عمومي جامعه دارد. قتلهاي خانوادگي به خصوص همسركشي، بر خلاف قتلهاي ديگر، فشارها و پيامدهاي زيانبار فردي و اجتماعي را در خود پنهان دارد. اين همه در حالي است كه مردم توقع دارند وقتي دو نفر عقد نكاح بستند با يكديگر حسن سلوك داشته باشند و به ارزشهاي حاكم بر جامعه پايبند باشند اما وقتي يكي از آنان از اين خط قرمزها عبور ميكند و مرتكب فعلي ميشود كه خواست جامعه نيست، قطعاً افكار عمومي آن را نميپذيرد در نتيجه واكنش بيشتري نشان ميدهند، در واقع يك تنفر اجتماعي را بروز ميدهند. پليس و دادسراي جنايي با كشف به موقع جرم قتل، اين تلقي را در افراد جامعه از جمله زوجين ايجاد ميكنند كه در صورت اقدام به قتل حتماً شناسايي و مجازات ميشوند كه اين امر در بازدارندگي و پيشگيري از اين پديده نقش زيادي دارد. با اين وجود بفرماييد عملكرد اين دو مرجع را چگونه ميبينيد؟ در ارتباط با كشف پروندههاي قتل از جمله همسركشي عملكرد پليس و دادسراهاي جنايي با توجه به امكاناتي كه دارند خوب است و آمارهايي هم كه در اين خصوص ارائه ميشود، گوياي اين واقعيت ميباشد. معمولاً چند درصد از پروندههاي همسركشي به رضايت ختم ميشود؟ با تلاشي كه از سوي هيئت صلح و سازش در دادسراها يا از سوي قضات دادگاههاي كيفري صورت ميگيرد، خيلي از پروندههاي همسركشي به رضايت ختم ميشود كه بهتر است مطرح نشوند، چراكه احتمال دارد مورد سوءاستفاده بعضي از افراد قرار گيرد. در خاتمه چه راهكارهايي براي پيشگيري و كاهش جرم همسركشي ارائه ميكنيد؟ به نظرم با آموزش رفتارهاي صحيح اجتماعي به مردم و ملزم كردن آنها به رعايت قانون و همچنين از بين بردن معضلات اجتماعي- اقتصادي ميتوان اين پديده را تا حد زيادي پيشگيري كرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]