واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۹ شهريور ۱۳۹۳ (۹:۲۲ق.ظ)
ايران: پيش شرط هاي يک ديدار تاريخي
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه ايران چنين نوشت:
با قطعي شدن سفر دکتر روحاني به نيويورک براي شرکت در نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل متحد، ارزيابيهاي رسانهاي درباره اين سفر و وقايع احتمالي نيويورک سرعت گرفته است. در اين ميان دو موضوع نظر اغلب ناظران را به خود جلب کرده است. تأثير سفر دکتر روحاني به نيويورک بر مذاکرات هستهاي و دوم ميزان احتمال ديدار رئيسان جمهوري ايران و امريکا. اگر چنين ديداري ولو بهصورت حاشيهاي و غير رسمي هم برگزار شود، نخستين ديدار رئيسان جمهوري ايران و امريکا در بيش از سه دهه اخير محسوب ميشود. برخلاف عطشي که در برخي رسانههاي بينالمللي براي ثبت چنين واقعه تاريخي ديده ميشود، آنچه از خبرهاي رسمي چه از تهران و چه از واشنگتن شنيده ميشود اين است که برنامهاي براي ديدار دو رئيسجمهوري وجود ندارد. گرچه در عرصه ديپلماسي ضرورتهاي فوري و وقايع پيشبيني نشده نيز رخ ميدهد. کما اينکه سال گذشته در جريان سفر رئيسجمهوري ايران به نيويورک احتمال ديدار روحاني و اوباما در رسانهها مطرح اما به تماس تلفني بين دو رئيسجمهوري ختم شد. در حال حاضر رسانههاي گروهي داخلي و خارجي در انتظارند ببينند آيا تحولي ديگر در روابط دو کشور رخ خواهد داد يا خير؟ به طور طبيعي چنين تحولي مربوط به احتمال ديدار رؤساي جمهوري دو کشور است. به دلايل ذيل به نظر ميرسد که امکان ديدار رسمي رؤساي جمهوري دو کشور و حتي امکان ديداري دوجانبه ولو غير رسمي هم چندان محتمل نيست هر چند که مقامات امريکايي از تمايل اوباما براي چنين ديداري سخن گفتهاند و رسانههاي امريکايي هم آن را بازتاب دادهاند. با اين حال طرف ايراني براي چنين ديداري اشتياقي ندارد چرا که برقراري تماس در سطح بالاتر منوط به پيش شرطهايي است که تا آنها محقق نشود، ضرورت ديدار هم ماهيتاً بلاموضوع ميشود.
در حال حاضر ايران و امريکا در چند سطح با يکديگر اختلافات عميقي دارند که همين اختلافات هم در درجه اول به قطع روابط و حتي در پارهاي از سالها به تخاصم هم انجاميده است. اما آنگونه که دکتر روحاني در گفتوگوي روز پنجشنبه هفته گذشتهاش با شبکه تلويزيوني ان. بي. سي تأکيد کرده است قرار نيست قطع رابطه تا قيامت ادامه پيدا کند.
به هر حال، نخستين و مهم ترين مشکل در روابط ايران و امريکا به دخالتهاي تاريخي بر ميگردد که واشنگتن به ناحق در حق کشور و ملت ايران انجام داده است. از طراحي و اجراي کودتاي 28 مرداد 1332 تا رفتار خصمانه با به ثمر نشستن انقلاب اسلامي مردم ايران تا کمک به صدام حسين و حزب بعث عراق براي حمله به ايران و اعمال تحريمهاي گسترده اقتصادي 35 ساله عليه مردم ايران. همگي اين رفتارها به گونهاي بوده است که ايرانيان را به اين نتيجه رساند تداوم روابط با امريکا به نفع ايران نيست. به همين دليل هم بعد از اقدام يکطرفه کاخ سفيد در قطع رابطه با ايران در سال 58، ايران هم تمايل يا تحرک خاصي براي از سرگيري روابط نشان نداده است هر چند که هيچ وقت هم نگفته که قطع روابط تا ابد خواهد بود. بلکه ايران خواستار حسن رفتار از طرف امريکاييها شده است تا در پرتو چنين رفتاري امکان از سرگيري رابطه فراهم شود.
در موضوع دوم ايران و امريکا در سطح منطقه هم اختلافات زيادي دارند. ايران سياستهاي اين کشور در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را تأييد نکرده و معتقد است امريکاييها به عمد در جهت منحرف ساختن جريانهاي سياسي کشورهاي منطقه خاورميانه و بالاخص جهان اسلام حرکت ميکنند. از ديد ايران، ظهور پديدههاي افراطي مانند القاعده، طالبان، داعش و... محصول سياستهاي ويژه امريکا و همپيمانان غربياش در خاورميانه است.
علاوه بر اين، در 11 سال گذشته يک اختلاف مهم سياسي ديگر بين ايران و امريکا بروز کرده است که اين اختلاف به يکي از مهم ترين مناقشات جهاني هم تبديل شده است. فعاليتهاي هستهاي ايران و حق ايران براي دسترسي به چرخه کامل انرژي صلحآميز هستهاي آن هم طبق معاهدات جهاني موضوعي است که امريکاييها به نيابت از اسرائيليها بر نميتابند. طبق نظر کارشناسان بينالمللي موضوع پرونده هستهاي ايران نه يک مسأله يا مناقشه حقوقي که يک مسأله سياسي است. ناگفته پيداست که مسائل سياسي هم راه حل سياسي و نه حقوقي دارند. دقيقاً از همين منظر است که احتمال ديدار روحاني و اوباما در نيويورک مهم ارزيابي ميشود.
همانطور که مقام معظم رهبري در روز پنجشنبه، 19 دي ماه سال 1392 در ديدار با قشرهاي مختلف مردم قم تأکيد کردند: «نظام جمهوري اسلامي ايران، در موضوعات خاصي که مصلحت بداند براي حل مشکل، با امريکا مذاکره خواهد کرد». چنين مذاکراتي تاکنون به سطح وزراي خارجه رسيده است و اگر پيش زمينه هايش فراهم شود و براي ايران دستاورد ملموسي به همراه داشته باشد، ميتواند يک درجه ارتقا پيدا کند. با اين حال سه هفته پيش که امريکاييها تحريمهايي را عليه اشخاص حقيقي و حقوقي ايراني يا شرکاي خارجي ايران اعمال کردند، با ناخرسندي صريح رئيسجمهوري ايران همراه و چنين رفتاري مغاير روح توافقنامه ژنو تشخيص داده شد.
به اين ترتيب صرف فضاسازي رسانهاي براي انجام ديدار رؤساي جمهوري دو کشور کافي نيست و امريکاييها بايد گامهاي عملي بردارند؛ گامهايي که نشان دهنده حسن نيت و رفتار امريکاييها باشد. حال آنکه نه تنها نشانههاي قوي در اين زمينه ديده نميشود بلکه آنها صداقت کمتري از خود نشان دادهاند و حتي تحريمهاي جديدي هم طي يک سال اخير عليه ايران افزودهاند.
نويسنده: جمشيد رضايي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]