واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: داستان خداحافظی یک سینما تهران - ایرنا - سینما قدس ایلام؛ طلوع 1348 - غروب 1392/ شاید تصورش هم در هزاره سوم دشوار باشد، استانی با یک سینما! و باورش سخت تر که همان تک سینما سرانجامش به تعطیلی بکشد و تخریب ساختمان!! و امروز به عنوان پارکینگ مورد استفاده قرار گیرد.
آیا هنر هفتم در حال مرگ است یا ذائقه مردم برای رفتن به سینما عوض شده است؟
متولیان فرهنگ، سینماگران و فیلمسازان یا مردم بی رغبت؟ مقصر کیست؟
آیا مقصری وجود دارد یا این پدیده روندی عادی و قابل پیش بینی بود؟
هر چه بود، خاطرات ما ماند از تک سینمای شهرمان...
اواخر دهه 1340 بود، شهر کوچک ایلام قبل از آنکه دارای خیابانی عریض یا ساختمانی مرتفع یا هر نمود دیگری از توسعه باشد که بتوان آن را یک شهر نامید، صاحب سینما شده، سینما «دیاموند» ایلام.
این سینما در دهه60 دورانی پرفروغ را به خود می بیند و در کمال حیرت و شگفتی با وجود آوارگی مردم جنگ زده این شهر، سینما فراموش نمی شود!
فیلم های پرمخاطب، صف های شلوغ، نوبت های طولانی تهیه بلیت. تا جایی که بلیت عصر، صبح به فروش می رفت و عصر هم چند برابر قیمت خریدار داشت!
هر کس که موفق به دیدن فیلمی می شد تا مدتها می بایست آن را نقل و بارها برای دیگران بازگو می کرد.
شخصیت ها، صحنه ها، داستان ها و... عجب که مردم از تکرار شنیدن داستان فیلم ها خسته نمی شدند با اینکه پایان داستان را فهمیده بودند باز تکرارش را، حتی بدون دیدن فیلم شنیدنش را هم دوست داشتند.
و در نهایت عجب تأثیر گذاری شگرفی!!
کلام قهرمان داستان ورد زبان مردم می شد و نقش او الگوی زندگی نوجوانان!
هنوز هم نمی دانیم آیا سینما، میدان سعدی (میدان مرکزی شهر) را شلوغ می ساخت یا ازدحام مرکز شهر سینما را؟ در هر حال سینما مردم را به مرکز شهر می کشاند و بازار را هم در کنار خود رونق می داد.
تقویم سال های پایانی دهه 70 را پشت سر می گذارد و به دهه 80 که می رسد، اوضاع دگرگون می شود، انگار که دیگر از رونق گذشته خبری نیست، سینما «دیاموند» سابق - که پس از انقلاب ابتدا به «آزادی» و سپس به «قدس» تغییر نام داد - دیگر رونق قبل را ندارد، ساختمان آن نیز همچنان دست نخورده و رو به فرسودگی نهاده است و همان طور تا پایان عمرش همانند سال ساختش باقی می ماند!
به موازات ظهور ویدئوهای خانگی و رونق ویدئوکلوپ ها، سینمای فرسوده شهر خلوت تر از همیشه می شود، که با ظهور تکنولوژی های جدیدتر و دی وی دی و پلیرها، همزمان با رشد اینترنت و فناوری های جدید، همان اندک علاقه مندان را هم از سینمای بی روح شهر دور ساخت.
صندلی های خشک و چوبی با دیوارهای رنگ و رو رفته، سبک قدیمی و بدون تغییر ساختمان سینما معضلی بود که خود را بیش از پیش نمایان ساخته بود. اما مرکز شهر همچنان شلوغ مانده بود، این بار نه برای دیدن فیلم که برای خرید و یافتن جای پارک خودروها!
بسیاری معتقدند کم رونقی این سال های سینما، معضلی ملی بوده است اما در ایلام دیگر سینمایی وجود ندارد که دیگر نگران کم رونقی باشد یا منتظر روزهای پرفروغ...
روزهایی که دیگر نه سینمایی هست نه شوق ذوقی برای صف بلیت های کوپنی شکلش و نه نوری از چراغ مرد همیشه چراغ قوه به دست سینمای شهری که حالا غریب و تنها باید به دنبال چرایی این اتفاق باشد اما...
ارگان های متولی فرهنگ، سینماگران و فیلمسازان، یا مردم؟... مقصر کیست؟
آیا مقصری وجود دارد یا روندی عادی و قابل پیش بینی بود؟
هر چه بود، خاطرات ما ماند از تک سینمای شهرمان...
*شمس الدین رستمی کارشناس ارشد مدیریت رسانه
*روزنامه ایران
اول**
27/06/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]