تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804652552




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارشی از حراج سرمایه ملی نبش خیابان منوچهری وال استریت در پیاده‌رو


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارشی از حراج سرمایه ملی نبش خیابان منوچهری
وال استریت در پیاده‌رو
تنها چیزی که نبش خیابان منوچهری می‌توان دید چرخ اقتصادی است لنگان، که 150 نفر آن را می‌چرخانند.

خبرگزاری فارس: وال استریت در پیاده‌رو



روزنامه کسب‌وکار در گزارشی نوشت: صدای همهمه یک لحظه هم قطع نمی‌شود. مردان شانه به شانه هم زیر سایه درختان جمع شده‌اند. دست هر کدام چند گوشی موبایل است. حواس‌شان فقط به چند نفری است که در بلندی ایستاده‌اند و با صدای بلند نرخ‌ها را اعلام می‌کنند: - پنجاه تای فردارو 5/3 میدم - مال من خریدم ازت - 100 تای فردارو 5/4 میدم - مال من اگر گذرتان در ساعات اولیه ظهر یعنی بعد ساعت 12 به سر خیابان منوچهری، اول فردوسی بیفتد با جمع حدود 150 نفره‌ای مواجه می‌شوید که در یک نقطه جمع شده و سرو صدایشان تا چند متر دورتر می‌رسد. نزدیک‌تر که می‌شوید این عبارت را می‌شنوید: - نوشتم به حسابت صورت مرد جای زخمی عمیق و بخیه را به‌رخ می‌کشد. با صدای دورگه از لابه‌لای هیاهو راه خود را پیدا می‌کند. مخاطبش یکی از ده‌ها نفری است که خریدارند و فروشنده. نمایندگان بازارگردانان ارز ایران اینجا جمع شده‌اند. برای خودشان وال‌استریتی درست کرده‌اند کنار پیاده‌رو. چند متر پایین‌تر از صرافی‌هایی با درهای ضد سرقت و مردانی که از گاوصندوق‌های خود هر نوع ارزی بخواهید به‌شما می‌دهند. اما اینجا حراج‌گردانان وال‌استریت پیاده‌رو فقط دلار و یورو عرضه می‌کنند. در واقع اینجا همان جایی است که دلارفروش‌ها با حراج ارز قیمت آن را در بازار تعیین می‌کنند. نگاهی به اطراف بیندازید، افرادی را می‌بینید که هر کدام برگه کاغذی در دست دارند با اسامی مختلفی روی آن. با تلفن‌های همراه خود پس از خرید و فروش، به فردی که پشت خط است رقم را اطلاع می‌دهند سپس روی کاغذ میزان معامله را در برابر نام افراد می‌نویسند. در اواخر دولت دهم و بعد از افزایش لجام‌گسیخته قیمت دلار هنگامی که دلیل این موضوع از معاون اول دولت سوال شد وی مسبب این موضوع را فردی به نام جمشید بسم‌ا... معرفی کرد. اینجا بود که این سوال برای مردم پیش آمد که جمشید بسم‌ا... کیست. بعدها معلوم شد که در اصل وی یکی از این افرادی بوده که در خیابان فردوسی، سر منوچهری به حراج دلار اشتغال داشت و دولت قبلی وی و سایر همقطارانش را عامل اصلی افزایش قیمت ارز و دلار می‌دانست. جمشید بسم ا... بازداشت شد و همه کاسه و کوزه‌های گرانی ارز بر سرش شکست اما قیمت دلار همچنان بالا می‌رفت. مانند صدای فروشنده‌هایی که هر لحظه صدایشان گرفته‌تر می‌شود از بس بسته‌های صدتایی دلار و یورو را به متقاضیان فروخته‌اند. هیچکس نمی‌داند این افراد نماینده چه کسانی هستند یا پشت خط موبایل چه کسی است که به او اطلاع می‌دهد که مثلا پنجاه هزار تای فردارو 5/3 (هر دلار 3500 تومان) بخرد. برخی معتقدند که این حراج‌گردانان از سوی افراد یا گروه‌های مختلفی هدایت می‌شوند، از صرافی‌های معتبر گرفته تا حتی خود دولتی‌ها. در ماجرای بابک زنجانی او ادعا کرد که کارش را ابتدا به عنوان نماینده بانک مرکزی در خرید و فروش دلار یا همان حراجی آغاز کرده است. به اصطلاح با شرکت در حراج ارز زمانی که بانک مرکزی قصد بالا یا پایین کردن قیمت​ها را داشته وارد معرکه شده و به عنوان نماینده بانک دلار‌های مورد نیاز را خریداری و در زمان دیگر می‌فروخت و به این ترتیب بانک مرکزی تعادل در قیمت ارز را برقرار می​کرده است. اگرچه مقامات رسمی این ادعاها را تکذیب کردند ولی در میان زمزمه مردان وال‌استریت پیاده‌رو هنوز هم این حرف خریدار دارد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که دولت‌های مختلف ایران با استفاده از حربه نوسان‌گیری در بازار ارز، کسری بودجه گاه و بیگاه خود را جبران می‌کردند. مرد حدودا 45 ساله و نسبتا درشت اندام است. نگاهی به من می‌اندازد و در برابر سوالم که چطور می‌شود به جمع آنان پیوست فقط با بالا انداختن ابروها می‌فهماند که راهی برای وارد شدن به حلقه اصلی سر خیابان منوچهری نیست. وقتی با اصرار من مواجه می‌شود، می‌پرسد: برای چی می‌خوای بیای تو کار دلار؟ پاسخ دادم خرج زندگی نمی‌چرخد و می‌خواهم کار پردرآمدی داشته باشم. بی‌تفاوت می‌گوید: اینجا غریبه راه نمی‌دیم. نگاهی دوباره به جمع می‌اندازم. مرد جوانی با صدای بلند می‌گوید: صد تای فردارو میدم 33/3 - مرد دیگری از میان جمع می‌گوید من می‌خوام. - مرد فروشنده می‌گوید: مال تو آرمین فروختم. و بعد از آن هر دو آهسته شروع به صحبت با تلفن همراه می‌کنند. این مکالمات بارها تکرار می‌شود. در تمام مکالمات فرد خریدار و فروشنده همدیگر را با نام کوچک می‌شناسند.نشانه​ای بارز از این که تمام افراد حاضر در حراج یکدیگر را می‌شناسند و واقعا غریبه را به جمع خود راه نمی‌دهند. در گوشه دیگر این معرکه مردی حدودا 50 ساله با جوانی در حال گفت‌وگوست. نزدیک می‌شوم، مرد مسن‌تر می‌گوید 800 تا مال دارم، می‌خوام بفروشم. - چرا؟ مرد دوباره می‌گوید: فردا پس فردا اگه توافقی در نشست پیش رو صورت بگیره مال من نصف میشه پس می‌خوام آبش کنم. حراج دلارهای ایران هر روز حدود ساعت 12 ظهر و بعد از آغاز به کار بازار‌های بین‌المللی شروع می‌شود. 150 نفری که غریبه هم به جمع خود راه نمی‌دهند، بازار ارز را می‌چرخانند. 150 نفری که معلوم نیست پول خرید این دلارها را از کجا می‌آورند و چطور می‌توانند برای فردای نیامده قمار کنند. 150 نفری که معلوم نیست با خطوط تلفن خود با چه کسانی حرف می‌زنند و چطور می‌توانند بفروشند بی‌آنکه ضامنی باشد برای خریدار و سند و سفته‌ای رد و بدل کنند. شاید همه ماجرا همان باشد که مرد صورت زخمی وال استریت می‌گفت: «اینجا غریبه راه نمی‌دهیم چون زیرو روکشی نداریم. کسی خلاف کنه خودمون بلدیم چیکارش کنیم.» کنار پیاده‌رو همچنان مردم می‌آیند و می‌روند. کسانی که رویای راهیابی به وال‌استریت ایرانی را دارند. همان‌هایی که روزها زیر آفتاب و باران می‌نشینند و در دستان‌شان برگه‌های سبز و صورتی دلار و یورو تاب می‌خورد، بی‌آنکه کسی بپرسد که هستند و از کجا آورده‌اند. تنها چیزی که اینجا می‌توان دید چرخ اقتصادی است لنگان که 150 نفر آن را می‌چرخانند.   مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد وخبر گزاری فارس صرفا آن را باز نشر کرده است بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/

93/06/26 - 10:55





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن