محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829942862
چگونه می توان ایرانی بود؟ -عبدالحسین زرین کوب
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چگونه می توان ایرانی بود؟ -عبدالحسین زرین کوب دویست سال پیش در اروپای عهد روشنگری، منتسکیو ـ نویسنده و فیلسوف فرانسوی ـ با لحنی طنزآمیز و پرکنایه که در سراسر «نامه های ایرانی» او جلوه دارد، سؤالی تفکرانگیز در دهان از حیرت باز مانده پاریسی های کنجکاوی گذاشت که درباره شکل غریب و قصه های حرمسرای دو مسافر ایرانی ـ ریکا و ازبک ـ از روی تعجب و فضولی پچ پچ می کردند و با هیجان تمام می پرسیدند: «چگونه می توان ایرانی بود؟!»
البته پاریسی های بی خیال وقتی کتاب منتسکیو را کنار نهادند، کنجکاوی خود را هم که در این مورد شاید خیالی بود، از خاطر بردند و منتسکیو هم در میان هزار و یک سؤال بی جواب که درباره نابسامانی های زمانه خویش داشت، این سؤال را دیگر فراموش کرد؛ اما من از وقتی همچون یک دانش آموز در درس ادبیات فرانسه با این سؤال آشنا شدم، غالباً آن را مثل یک نشانه استفهام پیش نظر داشته ام و بارها درباره آن اندیشه کرده ام.
چگونه می توان ایرانی بود؟ بدون شک خون و نژاد در این مورد عامل اساسی نیست؛ چرا که از دوران هخامنشی تا امروز آنقدر اقوام مختلف ـ از پارسی و سکایی و تورانی و یونانی و عرب و تاتار ـ در این سرزمین به هم آمیخته اند که تصور خون و نژاد خالص کودکانه است و با این همه، نسلهایی که از برخورد این اقوام در این سرزمین به وجود آمده اند، همواره در ایران و برای ایران زیسته اند و اگر از یک نژاد خالص هم می بودند، بیشتر از این ایرانی به شمار نمی آمدند.
زبان هم اگرچه بی تردید در تکوین شخصیت ایرانی نقش اصلی دارد، اما تصور آنکه تنها با یک زبان خالص و مخصوصاً خالی از لغات غیر ایرانی است که ایرانی می تواند ایرانی باشد، چیزی جز یک رؤیای شیرین نیست. وسوسه ای که هم امروز بعضی دوستان ما را وامی دارد که نسبت به عناصر غیرایرانی زبان فارسی روی ترش کنند، هرچند ناشی از غیرت ملی است، اما اصرار و ابرام در آن، زبان ما را محدود می کند و فرهنگ ما را از آنچه طی قرنها تاریخ خویش به غنیمت یافته است، محروم می دارد.
حقیقت آن است که فرهنگ اسلامی در درخشانترین ادوار خویش که دوره قبل از مغول است، بیش از هر چیز ایرانی است و نمی توان تأثیری را که این فرهنگ ایرانی در زبان اخلاف سعدی و حافظ گذاشته است، تنها به این بهانه که از نفوذ یک زبان غیرایرانی هم نشانهایی دارد، درخور تأسف یافت.
در سراسر این دوره طولانی آنچه در فرهنگ اسلامی به عنوان یک عنصر فایق درخشیده است، فرهنگ ایرانی است و وجود پاره ای لغات مربوط به زبان قرآن، در واقع برگه هایی است که از نفوذ معنوی فرهنگ ایرانی در دنیای اسلام حاکی است و ممکن نبود این نفوذ ایرانی تمام دنیای اسلام را از قلمرو عثمانی تا سرزمین بنگاله تحت سیطره خویش درآورد و از قبول پاره ای لغات عربی که در واقع لغات قرآن بود، برکنار بماند.
به علاوه در دنیا کدام زبان هست که مثل زبان ما با فرهنگ و نژادهای گوناگون از مهاجم و مهاجر برخورد کند و یکدست و خالص مانده باشد؟
در تمام آنچه «میراث ایرانی» خوانده می شود، فرهنگ ایرانی البته چیزهایی هم از تأثیر اقوام دیگر هست؛ اما این نکته به وحدت و تمامیت آن به عنوان یک میراث ایرانی لطمه ای نمی زند.
*وام تمدن جهانی به ایران
در حقیقت آنچه تمدن دنیا به ایران مدیون است، آن اندازه هست که اصالت فرهنگ ایرانی را خواه در دوره پیش از اسلام و خواه در دوره اسلامی که ادامه دوره پیش از اسلام وی نیز محسوب است، ورای هرگونه تردید قرار دهد، مخصوصاً که تاریخ و انسانیت از لحاظ ادب و هنر، همچنین از لحاظ دین و اخلاق به فرهنگ ایرانی بسیار مدیون است.
ازجمله در ادب نه فقط «فابل» و «قصه» به ادب ایرانی مرهون است، بلکه از گوته تا آندره ژید، از رمانتیسم تا پارناسیسم، کمتر نویسنده نام آور در مکتب های گوناگون اروپایی هست که در شعر، قصه، یا درام چیزی مدیون ایران نباشد.
ایران در هنر موسیقی از راه موسیقی عربی به طور غیرمستقیم در موسیقی قرون وسطای اروپا تأثیر گذاشت و در هنر معماری، تأثیر آن در به هم آمیختن رؤیاهای شرق و غرب حتی از دوره قبل از اسلام محسوس بود؛ چنان که محققان تردید دارند که معماری بیزانس بدون تأثیر و نفوذ معماری ایرانی ممکن بود به توسعه و کمالی که بدان دست یافت، برسد.(1) حتی در دوره اسلامی این رؤیای مرمرین که «تاج محل» نام دارد و در اگره هند عالیترین تجسم ذوق معماری را عرضه می کند، از قریحه معمارانی که تربیت ایرانی داشتند، الهام گرفت.
در دین و اخلاق هم آنچه ایرانی به دنیا داده است، قابل اهمیت است. تصور نزاع دائم بین نیکی و بدی که گرایش انسان به نیکی را در حکم همکاری در بنای دنیای اهورایی می کند، در جهانی که ایده آل اخلاقی آشور و بابل درنده خویی را بر آن حاکم کرده بود، یک انقلاب اخلاقی برای تمام انسانیت بود.
قرنها پیش از مسیحیت، «مهرپرستی» ایرانی فکر برادری بین افراد انسانی را حلقه پیوند بین پیروان خویش ساخت؛ چنان که فکر تلفیق بین ادیان بزرگ را که حتی در زمانهای نزدیک به عصر ما امثال نادرشاه و اکبرشاه آرزویی دسترس ناپذیر یافته بودند، تعلیم مانی تا حد زیادی به تحقق نزدیک کرد.
در توسعه و نشر اسلام نیز ایرانیها کمتر از سایر مسلمین نکوشیده اند و عرفان اسلامی هم در ادب هیچ قوم اسلامی بهتر از آنچه در آثار عطار و جلال الدین مولوی و حافظ آمده است، تجلی نیافت. بدین گونه سرمایه گذاری ایرانی در بازار فرهنگ جهان آن اندازه بود که در داد وستد معنوی بین المللی برای وی اعتبار کم نظیر تأمین کند. در هرحال درست است که آنچه ایرانی در مجموع میراث خویش به دنیا مدیون است چشمگیر است، اما آنچه نیز وی به دنیا داده است، اندک نیست و اگر آن را از دنیا بازستاند، در بسیاری چیزها هست که کار دنیا لنگ خواهد شد.
*از خیال تا واقعیت
شک نیست که در جامعه جهانی هم مثل جامعه شهری و کشوری، هیچ قومی نمی تواند نقش خیالی یک ربنسون کروسوئه واقعی را بازی کند: هم کشاورز، هم صنعتگر و هم اهل جنگل باشد و در همه چیز خود را از اقوام دیگر بی نیاز یابد! ایرانی هم در دنیایی که تمام ملتها را با رشته هایی مرئی و نامرئی به هم پیوسته است، نمی تواند خود را محدود به زندگی گذشته خویش بدارد و تا هست، خواب تجدید حیات عهد هخامنشی و ساسانی را ببیند.
در گذشته، فرهنگ ایرانی عناصر مثبت و زنده فرهنگ های دیگر را گرفته است و چیزهای ارزنده ای هم به این فرهنگها داده است و این داد وستد که در عین حال معرّف شوق حیاتی و روح انعطاف پذیر اوست، به فرهنگ وی جنبه تلفیقی می دهد و آن را با فرهنگهای شرق و غرب مرتبط می دارد.
اما فرهنگ ایرانی در عین حال یک عنصر اصیل انسانی دارد که معرف روح خود اوست و فقط با این روح است که وی در فرهنگ اقوام دیگر نفوذ می کند و حتی در برخورد با اقوام مهاجم، آنها را نرم و در خود حل می کند. این عنصر انسانی در جزو جزو تمام آداب و اطوار ایرانی چنان نفوذی دارد که آن را به آسانی نه تعریف می تواند کرد و نه تعیین.
البته ایرانی بدون آنکه مثل «ازبکِ» منتسکیو حرمسرایی آکنده از رشک و دسیسه داشته باشد، بدون آنکه مثل «حاجی بابا»ی جیمز موریه وجودش معجونی از زبونی و زیرکی باشد، و بدون آنکه مثل «جعفرخان از فرنگ آمدة» ی خودمان در همه چیز به جاذبه غرب زدگی تسلیم باشد، ایرانی است و حتی ایرانی تر است؛ اما دیگر بدون ادب و ظرافت طبع و بدون انعطاف پذیری و تسامح فکری خویش و بدون عدالت جویی تاریخی خویش ایرانی نخواهد بود.
درست است که ادب و ظرافت وی ممکن است گاه تا حد ریا و تملق تنزل کند و از نوع چیزی باشد که مصداق اخلاق بردگی است، اما بی شرمی و دریدگی و بی بند و باری هم که همراه غرب زدگی به دیار ما می آید، شاید از جهت مورفولوژیک چیزی نباشد جز بازمانده ای از طعمه ربایی ها و ستیزه جویی های انسان عهد غار! تسامح جویی هم گویا با روح توتالیتر که امروز در بسیاری از جوامع مدرن غلبه دارد، سازگار نباشد؛ اما در گذشته امپراتوری عظیمی برای کوروش به وجود آورده است که انهدام و تجزیه آن در غلبه اسکندر، بی شک حاصل عدول از آن بود.
*دادگری و تسامح
تسامح و عدالت دو بال قوی بود که فرهنگ ایرانی را در گذشته به اوج انسانیت رسانید. عدالت نه فقط امری بود که به روایت هرودوت، فرمانروایی دیااکو ـ مؤسس اولین سلطنت ایرانی ـ به خاطر تأمین آن به وجود آمد، بلکه حتی در عقاید دینی نیز عدالت اهمیت داشت و اهوره مزدا، هم خودش داور و دادگر بود و هم روز رستاخیزش را به خاطر تأمین عدالت مقرر کرده بود. دو مظهر بیدادی هم که از عدالت اهورایی منحرف بوده اند، در اساطیر و حماسه های ما به دنیای انیران منسوب شده اند: ضحاک و افراسیاب که در واقع به سبب همین بیدادی شان در اذهان سازندگان حماسه ها نمی توانسته اند ایرانی تلقی شوند. عدالت و تسامح که فرمانروایی ضحاک و افراسیاب تجاوز به آن محسوب می شد، جوهر واقعی فرهنگ ایرانی بود.
اولین امپراتوری ایرانی که به وسیله کوروش تأسیس شد، یک قانون اساسی داشت که عبارت بود از تسامح نسبت به عقاید دیگران و من آن را مکرر «تسامح کوروشی» خوانده ام. همین تسامح کوروشی بود که اتباع یونانی را در قلمرو هخامنشی ها فرصت اندیشه و عمل می داد. حتی در ولایت ایونیا که زادگاه اولین آثار فلسفه یونان و جزو قلمرو هخامنشی بود، چنان که یک مورخ معروف فلسفه یونانی می گوید(2) آنچه را تنگ نظری آتنی اجازه نمی داد، تسامح معروف ایرانی در ظهور و توسعه فلسفه تحقق بخشید.
این روح عدالت و تسامح، با آنکه مکرر به سبب حوادث اجتناب ناپذیر از تجلی باز ماند، حتی در دوره اسلامی نیز جوهر واقعی فرهنگ ایرانی باقی بود. عدالت نزد معتزله و شیعه مایة اختلاف «اهل عدل» با عامه اهل سنت شد. به علاوه کتابهای ادب و اخلاق و حتی سیاست آن را همچون عالیترین آرمان انسانی ستودند. در مورد تسامح نیز تأثیر میراث قومی تا جایی رسید که عرفا اختلاف ادیان را لفظی شمردند و حافظ «جنگ هفتاد و دو ملت را» عذر نهاد که «چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند». چنان که قرنها قبل از سارتر و راسل هم عرفای ما به جنایات جنگ اعتراض کردند و در دنیایی که صلیب مسیح با اژدهای مغول بر قتل مسلمانان شرق هم پیمان بود، سعدی بانگ در داد که: «بنی آدم اعضای یکدیگرند»!
اگر ایرانی در طی تاریخ دراز خویش بارها فرصت یافته است که چیزهای سودمند به دنیا هدیه کند، غالباً در مواقعی بوده که تسامح و عدالت در محیط حیاتش غلبه کافی داشته است؛ چنان که از ادبیات عظیم گذشته ما آنچه در محیط بی تسامح و عاری از عدالت تاتار قرون وسطایی عرضه شد، تملق های رنگ آمیز ابله فریبی است که در قصاید امثال فرخی و انوری و ظهیر انعکاس دارد. معانی عرفانی و عمیقی که شعر گذشته ما را از هوای تازه افقهای پاک انسانیت سرشار می کند، در دنیای خانقاهها و مجامع اهل علم به وجود آمده است که عدالت و تسامح در دورانهای سختی فقط در چهار دیوار آنها پناهگاه می یافته است.
درست است که در بعضی مواقع مثل آنچه در عهدخسرو انوشیروان در مبارزه با پیروان مزدک انجام شد، این تسامح و عدالت قدری فراموش شد، اما نه فقط آن تندروی ها با روح ایرانی توافق نداشت و خردمندان گذشته هم آن گونه خامیها و بیدادها را هرگز از روی میل و رضا نستودند، بلکه این هیجانها در قیاس با تعادل بالنسبه پایدار و مستمر روح ایرانی، اصلاً لحظه ای کوتاه بیش نیست و آنها که در درامهای بزرگ با ورطه های روح انسان آشنایی دارند، قطعاً برخورده اند به اینکه متعادلترین روحها هم لحظه های بحرانی دارند و البته همان گونه که هیجانهای ناگهانی و بی لگام یک روح متعادل، وصف تعادل را از او سلب نمی کند، چند هیجان زودگذر و بی دوام هم در تاریخ دراز یک قوم نمی تواند نشانی باشد بر بی تعادلی روحی آن قوم و بی تسامحی او.
وقتی صحبت از فرهنگ ایرانی است، زبان این فرهنگ را که آمیزش پاره ای لغات غیرایرانی با لغات دری به آن قدرت حیاتی معتنابهی بخشیده است، نمی توان از خاطر برد. درست است که این زبان خالص نیست، اما وجود خون تازی یا تاتار در امثال ابومسلم، شاه عباس و نادرشاه هم آیا ما را در ایرانی بودن آنها باید به شک بیندازد؟
زبان حافظ و سعدی و خیام و مولوی زبان واقعی فرهنگ ایرانی است و وجود پاره ای لغتهای غیرایرانی در این زبان نمی تواند علاقه ما را نسبت به آن کم کند. می گویند ادوارد براون انگلیسی وقتی با دانشمندانی برخورد می کرد که می توانستند به فارسی تکلم کنند، هر زبان دیگر را کنار می گذاشت و می گفت: «باید فارسی حرف زد؛ چرا که وقتی انسان فارسی حرف می زند، احساس می کند زبانش انسانی تر است.» نمی دانم آیا ایرانیهایی که در خانه خود با فرزندان ایرانی خویش به زبان فرنگی حرف می زنند یا در ادارات، کارگاهها و بیمارستانها مطالب خود را به زبان انگلیسی تقریر می نمایند، از این کلام براون احساس شرمساری می کنند؟
*تأمل در گذشته ایران
من وقتی در باب گذشته ایران تأمل می کنم، از اینکه ایرانیها دنیا را به نام دین یا به نام آزادی به آتش و خون نکشیده اند، از اینکه مردم سرزمینهای فتح شده را قتل عام نکرده اند و دشمنان خود را گروه گروه به اسارت نبرده اند، از اینکه در روزگار قدیم یونانیهای مطرود را پناه داده اند؛ ارامنه را در داخل خانه خویش پذیرفته اند؛ جهودان و پیغمبرانشان را از اسارت بابل نجات داده اند؛ از اینکه در قرنهای گذشته جنگ صلیبی بر ضد دنیا راه نینداخته اند و محکمه تفتیش عقاید درست نکرده اند؛ از اینکه ماجرای سن بارتلمی نداشته اند و با گیوتین سر مخالفان را درو نکرده اند؛ از اینکه جنگ گلادیاتورها و بازیهای خونین با گاو خشم آگین را وسیله تفریح نشمرده اند؛ از اینکه سرخپوست ها را ریشه کن نکرده اند و بوئرها را به نابودی نکشانیده اند؛ از اینکه برای آزار مخالفان، ماشینهای شیطانی شکنجه اختراع نکرده اند و اگر هم بعضی عقوبتهای هولناک در بین مجازاتهای عهد ساسانیان بوده، آن را همواره به چشم یک پدیده اهریمنی نگریسته اند، و از اینکه روی هم رفته ایرانیها به اندازه سایر اقوام کهنسال دنیا نقطه ضعف اخلاقی نشان نداده اند، احساس آرامش و غرور می کنم.
*چگونه می توان ایرانی نبود؟
و در این احوال اگر سؤال سمج و تأمل انگیز منتسکیو و پاریسی های کنجکاوش یقه ام را بگیرد و باز از من بپرسد: «چگونه می توان ایرانی بود؟» جواب روشنی برای آن آماده دارم؛ جوابی که خود سؤالی دیگر است: «چگونه می توان ایرانی نبود؟» گمان دارم نسل تازه ای که حالا دارد به عرصه می آید و حتی نسلهایی که می بایست شاهد استمرار تاریخ و فرهنگ ایران باشند نیز می خواهند همین جواب غرورانگیز را در برابر سؤال منتسکیو داشته باشند. در این صورت می بایست نه فقط خودشان این عنصر اخلاقی و انسانی را که در فرهنگ ایران هست حفظ کنند، بلکه از طرف ما نیز باید این اندازه سعی شود که با ایجاد تزلزل در این آرمانهای انسانی، امید آنکه در آینده هم ایرانی مثل ایرانی گذشته ملامت ناپذیر بماند، از بین نرود.
با این همه هرگاه روزی بیاید که زبان ما از دخالتهای هوسناکانه امروزینگان لطمه ببیند و محدود شود، هرگاه ظرافت و ادب سنتی ما به خشونت و وقاحت عاری از گذشت بگراید، هرگاه روح عدالت جویی در نزد ما به درنده خویی انتقامجویانه منتهی شود، هرگاه به جای تسامح فرخندة کوروشی، سانسور عقاید در فرهنگ ما رواج پیدا کند و علاقه به خیر در بین ما جای خود را به خودپرستی ها بدهد، درآینده بسا که دنیای انسانیت با کنجکاوی پاریسی های عهد منتسکیو اما با ناخرسندی و نفرتی که در خور روح تهذیب یافتة انسان کامل خواهد بود، از روی تلخی و انکار خواهد پرسید: «ایرانی؟... چگونه می توان ایرانی بود؟»
امید من آن است که در آینده نیز لحن این سؤال هرگز از شور و شوق ستایشگرانه دوستداران ایران خالی نباشد.
پی نوشتها:
1. Talbot Rice, "Persia And Byzantium" In Legaoy of Persia, 85.
2. Zeller, Outlines of the History of Greek philosophy, 1955/23.
منبع: روزنامه اطلاعات 24/06/93
24/06/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
صفحات پیشنهادی
فردا برگزار میشود بزرگداشت «عبدالحسین زرینکوب» در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
فردا برگزار میشودبزرگداشت عبدالحسین زرینکوب در انجمن آثار و مفاخر فرهنگیانجمن آثار و مفاخر فرهنگی مراسم بزرگداشت عبدالحسین زرینکوب را برگزار میکند به گزارش خبرگزاری فارس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به مناسبت سالروز درگذشت مرحوم عبدالحسین زرینکوب ادیب و تاریخنگار روز دوشنبمهمترین اخبار رسانههای مجازی کشور تندیس طلایی برای فیلم بدون مجوز ایرانی/ دست کمیته اخلاق روی خالکوبی فوتبال
مهمترین اخبار رسانههای مجازی کشورتندیس طلایی برای فیلم بدون مجوز ایرانی دست کمیته اخلاق روی خالکوبی فوتبالیستها پشت صحنه تبلیغات غرب درباره داعش تصاویر منتشر نشده از فرار شبانه رجویتندیس طلایی برای فیلم بدون مجوز ایرانی دست کمیته اخلاق روی خالکوبی فوتبالیستها پشت صحنهخالکوبی چقدر خرج دارد؟ نقش های میلیونی بر پوست ایرانیان
خالکوبی چقدر خرج دارد نقش های میلیونی بر پوست ایرانیان جامعه > سلامت - آرمان نوشت قیمت خالکوبی و تاتو که اغلب هم در آرایشگاههای زنانه و مردانه انجام میشود به نسبت نوع طرح و محل طراحی متفاوت است قیمت تاتو در ناحیههای حساسکتاب «از گذشته ادبی ایران» نوشته عبدالحسین زرینکوب سه زبانه شد
فرهنگ و ادب ادیبات ایران کتاب از گذشته ادبی ایران نوشته عبدالحسین زرینکوب سه زبانه شد انتشارات الهدی مرحله آمادهسازی ترجمه انگلیسی و عربی کتاب از گذشته ادبی ایران نوشته مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب ادیب و منتقد نامدار ایرانی را در پانزدهمین سالگرد درگذشت این استاد ادبیروایت پزشک ایرانی از تجربه ابولا در آفریقا : چگونه ابولا نگیریم؟
روایت پزشک ایرانی از تجربه ابولا در آفریقا چگونه ابولا نگیریم تهران - ایرنا - اولین و مهمترین علامت ابولا تب بالای 38 6 درجه میباشد که متعاقب آن فرد مبتلا به سردرد شدید دردهای عضلانی ضعف شدید اسهال تهوع درد شکم بخصوص در ناحیه معده بی اشتهایی میشود و در موارد شدید و پیشرایرانی ها چگونه می میرند؟
ایرانی ها چگونه می میرند در زمینه آسیب های اجتماعی طلاق فقر خشونت خانگی جرائم و ترک تحصیل نیز اعداد و ارقامی وجود دارد که نیازمند مداخلات هماهنگ و علمی است با وجود تمام اقدامات انجام شده و دستاوردهای نظام سلامت طی بیش از سه دهه گذشته اما هنوز هم سالانه حدود 200 هزار ایرانی بهکتاب عبدالحسین زرینکوب سهزبانه شد
یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۲۱ مرحله آمادهسازی ترجمه انگلیسی و عربی کتاب از گذشته ادبی ایران نوشته مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب ادیب و منتقد نامدار ایرانی در پانزدهمین سالگرد درگذشت این استاد ادبیات فارسی به پایان رسید به گزارش ایسنا حمید دهدشتی معاون انتشارات و تولید فنکتاب از گذشته ادبی ایران نوشته عبدالحسین زرینکوب سه زبانه شد
در پانزدهمین سالمرگ منتقد برجسته ادبی ایران کتاب از گذشته ادبی ایران نوشته عبدالحسین زرینکوب سه زبانه شد انتشارات الهدی مرحله آمادهسازی ترجمه انگلیسی و عربی کتاب از گذشته ادبی ایران نوشته مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب را در پانزدهمین سالگرد درگذشت این استاد ادبیات فارسیبزرگداشت استاد عبدالحسین زرین کوب، عصر امروز برگزار می شود
بزرگداشت استاد عبدالحسین زرین کوب عصر امروز برگزار می شود فرهنگ > دین و اندیشه - انجمن آثار و مفاخر فرهنگی عصر امروز جلسه برزگداشت استاد عبدالحسین زرین کوب را به مناسبت سالروز درگذشتش برگزار می کند به گزارش خبرآنلاین جلسه بزرگداشت استاد عبدالحسین زرین کوب عصر امراز گذشته ادبی ایران زرین کوب سه زبانه شد
در پانزدهمین سالمرگ منتقد برجسته ادبی ایران از گذشته ادبی ایران زرین کوب سه زبانه شد تهران - ایرنا - انتشارات الهدی مرحله آماده سازی ترجمه انگلیسی و عربی کتاب از گذشته ادبی ایران نوشته مرحوم دکتر عبدالحسین زرین کوب ادیب و منتقد نامدار ایرانی را در پانزدهمین سالگرد درگذشت این ابزرگداشت عبدالحسین زرینکوب برگزار میشود
فرهنگ و ادب ادیبات ایران بزرگداشت عبدالحسین زرینکوب برگزار میشود انجمن آثار و مفاخر فرهنگی مراسم بزرگداشت عبدالحسین زرینکوب را برگزار میکند به گزارش خبرگزاری مهر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به مناسبت سالروز درگذشت مرحوم عبدالحسین زرینكوب ادیب و تاریخنگار روز دچگونه كودكان را با هويت اسلامي-ايراني آشنا كنيم؟ / ترغيب خانوادهها به خريد لوازم التحرير داخلي
چگونه كودكان را با هويت اسلامي-ايراني آشنا كنيم ترغيب خانوادهها به خريد لوازم التحرير داخلي يك جامعه شناس و استاد دانشگاه بر اين باور است كه برخي خانوادهها به دليل ندانم كاري و نيز بخاطر وجهه خواهي براي فرزندانشان دفترچه هاي خاص و تزئيني مدادرنگي هاي غربي و در كل لوازم التحتکیه بر نوشت افزار ایرانی، چرا و چگونه؟
تکیه بر نوشت افزار ایرانی چرا و چگونه به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز رهبر معظم انقلاب به عنوان یک چهره فرهنگی سال جدید را «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامیدند تا تاکید دوباره ای باشد بر اهمیت مقوله فرهنگ و دغدغه24 شهریور، درگذشت دکتر عبدالحسین زرینکوب
امروز دوشنبه 24 شهریور 1393 هجری شمسی 19 ذیقعده 1435 هجری قمری 15 سپتامبر 2014 میلادی است رویدادهای مهمی که در چنین روزی در تاریخ رخ داده بدین شرح است هجری شمسی 24 شهریور 1361 صادق قطبزاده به جرم توطئه بر ضد جمهوری اسلامی و شرکت در تلاش برای براندازی نظام اعدام شد 24چگونه میتوان از دردسری بنام پیامک تبلیغاتی خلاص شد؟
چگونه میتوان از دردسری بنام پیامک تبلیغاتی خلاص شد فناوری اطلاعات > ارتباطات - ایسنا نوشت معاون سازمان تنظیم مقررات ارتباطات رادیویی از تاکید وزیر ارتباطات برای ساماندهی پیامکهای تبلیغاتی خبر داد و تاکید کرد برای رهایی از پیامکها تبلیغاتی میتوانرژیم صهیونیستی منتظر پاسخهای کوبندهتر باشد
رژیم صهیونیستی منتظر پاسخهای کوبندهتر باشد وزیردفاع با اشاره به شکار پهپاد رژیم صهیونیستی گفت این رژیم جواب دندانشکنی از ایران گرفت و منتظر پاسخهای کوبندهتر بعدی باشد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر سردار سرتیپ پاسدار حسین دهقان در مراسم سالروز شهادت سرلشگر شهید محمپرواز اولین کاروان حجاج ایرانی از فرودگاه امام خمینی(ره)
پرواز اولین کاروان حجاج ایرانی از فرودگاه امام خمینی ره اولین کاروان حجاج ایرانی حج تمتع امسال ساعت هشت و30 دقیقه صبح روز جمعه از فرودگاه بین المللی امام خمینی ره به مدینه منوره اعزام شدند به گزارش ایرنا این گروه که متشکل از 460 زایران خانه خدا بودند پس از آیین معنوی بدرقه-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها