تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تیوی وال: ایدهای نوین برای دکوراسیون داخلی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1812769301
علوم انساني را خودم دارم ريشتراش و ضبط صوت كه نيست
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: علوم انساني را خودم دارم ريشتراش و ضبط صوت كه نيست
آنچه در پي ميآيد برشي از گفتوشنود بلند زندهياد جلال آلاحمد با دانشجويان دانشگاه تبريز و به عبارت دقيقتر، بخش دوم اين گفتوگوست كه در آن، غلامحسين ساعدي و مفتون اميني (شاعر تبريزي) او را همراهي ميكردهاند.
نویسنده : علي احمدي فراهاني
آلاحمد در توضيحي در باب چگونگي تدوين اين متن آورده است: «متن گفتوگو روي نوار ضبط شد و بعد به همت صمد بهرنگي (كه داغش بدجوري به دلمان ماند) و بهروز دولتآبادي و بهروز دهقاني و چند تن از دانشجويان، روي كاغذ آمد و اينك با پيرايشي كه من به آن دادهام و اصلاحي.» سالها قبل متن اين گفتوشنود را از زندهياد شمسآلاحمد گرفتم كه بنا داشت آن را در رسالهاي مختصر و مجزا از «كارنامه سه ساله» به چاپ برساند كه ظاهراً در آن توفيقي نيافت. مزيت اين پرسش و پاسخ در آن است كه اولاً: هنوز پارهاي از مضامين آن زنده و بهروز مينمايد و ثانياً: كمتر خوانده شده و بدان استناد گشته است. اميد آنكه مقبول افتد. جلالآلاحمد:... توضيح از اين قرار است كه واقعاً خوشحالم. يعني با آقاي دكتر ساعدي و آقاي مفتون كه صحبت ميكرديم، ديديم كه خوشحاليم از شركت در چنين مجلسي و از اينكه امكان شركت در چنين مجلسي در تبريز هست كه در تهران نيست. ما جوان كه بوديم، اين حرف و سخنها را در احزاب ميزديم. حالا شما در دانشگاه داريد ميزنيد. اين خودش يك قدم به پيش است. يادتان باشد. ميدانيد پيزور لاي پالان هيچكس نميگذارم. ميخواهم واقعيت را بيان كرده باشم. غنيمت بدانيد. همين خودش خيلي خوش است و به همين صورت، شما خيلي كارهاي ديگر هم ميتوانيد بكنيد. اين يكي. ديگر اينكه سؤالي شده است در باب كتاب «قرنطينه» مال آقاي فريدون هويدا كه به فرانسه نوشته است و حالا به فارسي ترجمهاش كردهاند و ديگر قضايا. نظر مرا خواستهاند. به نظر من اين كتاب يكي از آن كتابهايي است كه ما را نسبت به «غربزدگي» مطمئنتر كرد، زيرا اين كتاب تأييدكننده غربزدگي است، اما حرف و سخنهاي ديگري هم در بارهاش هست كه اينجا مطرح نميكنم، چون ميترسم تفاضل شود و نميدانم چند نفر اين كتاب را خواندهاند. بعد هم درباره مسئوليت هنرمند از من سؤال كردهاند كه راجع به آن خيلي حرف زده شده است. خيلي هم حرف دارد. كلمه مسئوليت از «مسئول» است به اضافه «ايت» مصدري. مسئول هم از «سؤال» و معلوم است مسئوليت يعني احساس اينكه ديگران از تو سؤال خواهند كرد كه چرا؟ عين كاري كه الان داريد از من ميكنيد و اينجا باز برميگرديم به همان دوزخ چون و چرا و سؤال و ديگر قضايا. نويسنده مسئول، يعني نويسندهاي كه وقتي مينويسد، نه به قصد تفنن و زينت مينويسد، بلكه به قصد اين مينويسد كه يا خودش را روشن كند يا به اين قصد كه مطلبي را كه براي خودش روشن شده است، به ديگران هم ابلاغ كند. آيا غيرمسئول اصلاً نويسنده است؟ هست، بله. نويسنده غيرمسئول فراوان داريم. ميخواهيد بشمارم؟ ارزش هم دارد؟ حتماً، ارزش دارد. تا چه جور نگاه كنيد. ارزش زينتي دارد. مثلاً قاآني يك نويسنده و شاعر غيرمسئول است. اينجا اين سؤال برايم پيش آمده است كه وقتي بشر زندگي را حل كرد و به زندگي ايدهآل رسيد، آيا هنرمند باز هم مسئوليتي دارد يا نه؟ در صورت اخير ناچار به تفنن پناه نميبرد و آن وقت آيا بايد هنر را از بين برد؟ راست ميگويي. اين آيندهاي است كه سازندگان آي.بي.ام (I. B. M) براي بشر پيشبيني ميكنند، ولي فعلاً به آن آينده نرسيدهايم. فعلاً در سرزميني زندگي ميكنم كه سالي 100ميليون نفتش به اجبار ميرود و ديگر قضايا...من هنوز به آن زندگي ايدهآلي نرسيدهام كه هنر را در خودش فقط به عنوان زينت و تفنن لازم دارد و چون اين طور است، ناچار باز مسئوليت بهجاي خودش باقي ميماند. ولي آن جاهايي كه رسيدهاند؟ هيچ جا نرسيدهاند رئيس! كجا ميخواهي هي مرا ببري؟ هان؟ من مبلّغ هيچ چيزي نيستم جوان، جز حق. بهطور نسبي ميگويم. اگر بخواهيد نسبي بگوييد، بله، فرض بفرماييد كه... مثلاً فرض بفرماييد در كشور سوسياليستي روسيه يك هنرمند يا يك نويسنده و يك شاعر چه دارد تا بگويد؟ چه چيز را تبليغ كند؟ همه چيز از لحاظ مادي فراهم است. شما حتم داريد؟ من ديدهام كه اينطور نيست. خواهش ميكنم تشريف ببريد فيلم دكتر ژيواگو را ببينيد كه روي حسابهاي سياسي ضدشوروي بازيهايش را هم حسابي كم كردهاند، ولي هنوز حكايت ميكند در آن دستگاه چه ميگذرد يا كتابش را بخوانيد. البته مال خود دوران انقلاب است. كتابش چهار پنج سال پيش درآمد. محيطش را عرض ميكنم كه... تا محيط سال 1937 هم هست كه هنوز در اغلب موارد صادق است. گفتيد چندي پيش اين حرفها را در احزاب ميزديم، ولي حالا كه در دانشگاه زده ميشود، يك قدم به پيش است، ولي اين به عقيده من اصلاً ارزشي ندارد، چون متشكل نيست. ها! باركالله! اين آدم باهوشي است. عذر ميخواهم كه اينجوري هي اسم ميگذارم روي شما. به يكي فاشيست و به يكي باهوش ميگويم. خب معلمي است ديگر. ميخواهم زود صميمي بشوم. حالا در جواب حرفت حضرت؛ راست ميگويي. اين نكتهاي است، ولي يك مسئله است و آن اينكه اگر در دانشگاه روشن شويم و بعد متشكل بشويم، بهتر است تا در دانشگاه روشن نشده باشيم و متشكل شويم و بعد بپراكنيم. همانطور كه ما پراكنديم. درست شد؟ مختصر و مفيد. شما غير از اينكه معلم هستيد ـ و اين را هم خودتان ميگوييد ـ ديگر چه هستيد؟ قلم هم ميزنم. صد تا يك غاز. نه، يكي فاشيست است، يكي باهوش. شما خودتان چه؟ نميدانم. تو اسم بگذار. خودتان بگذاريد. نه، ببينيد، اين نشد. اسمگذاري يكي از آن مسائل مربوط به مسئوليت است. مسئوليت در قبال قضايا، يعني اينكه وقتي...اجازه بدهيد. وقتي نيما ميگويد «هست شب»، دارد با يك اسمگذاري واقعيتي را بيان ميكند. يك واقعيت را خلاصه ميكند. من هم در سركار يك واقعيت را خلاصه ميكنم. براي اين فرموله ميكنم تا شما را راحتتر درك كنم. اين لياقت را شايد دارم كه شما را بشناسم. اسم رويتان بگذارم و تكليف خودم را روشن كنم و پرت و پلا نگويم و مشوش نشوم. تو هم اگر لياقت داري، روي من اسم بگذار. بگو يك آدم شلوغ، يك آخوند، يك ديوانه. من كه نميتوانم روي خودم اسم بگذارم. اسم من جلال است، فاميلم هم آلاحمد. اين اسم را هم بابايم رويم گذاشته است. ]خنده حضار[ ميگويند تمام نويسندگان در آثارشان روح خودشان را نقاشي ميكنند، يعني هر چه در روحشان ميگذرد، آنها را روي كاغذ ميآورند، منتها يك مقدار هم از محيطي كه در آن هستند متأثر ميشوند. آيا اين مسئله درباره شما هم صادق است؟ بهخصوص درباره «مدير مدرسه»؟ امروز با آقاي دكتر كه داشتيم در اتوبوس ميآمديم، همين بحث را درباره قضيه هنر ميكرديم كه راجع به آن خيلي قلمبه حرف ميزنند و من معتقد نيستم. هيچكداممان معتقد نيستيم. ميدانيد بشر است و يك بدهبستاني ميكند، يك چوب را روي آب بيندازيد، آب را جذب ميكند ديگر. بله؟ عين يك چوبپنبه كه چون سبك است، روي آب ميايستد. بعد كه آن را درآورديد و فشارش داديد آب پس ميدهد. اگر فرض كنيد چوب عود باشد، يك نوع ديگر از آب اثر ميگيرد يا اگر افرا باشد جور ديگري. به همين سادگي است. يك آدم هم در ارتباطش با اجتماع يك مقدار اثر ميبيند. بعد از هواي محيط - شرايط محيط- و دردهايش پر ميشود. به زبان مكانيسم بگويم «شارژ» ميشود. بعد اگر فرصت دست داد، اينها را پس ميدهد. يكي دو «ولت.» يكي شش ولت. يكي 70 ولت، بله، تمام شد. منظورم آن است كه دنيايي را كه ميخواهد در اثرش بيان كند اول بايد درون خودش بپروراند يا مستقيماً از خارج ميگيرد؟ ميدانيد اينجا بايد و از اين حرفها برنميدارد. درست مثل هر عمل حياتي ديگر. غذايي كه ميخوريد، نميتوانيد به معدهتان حكم كنيد كه سر ساعت دو بعدازظهر حتماً هضم كند. در حقيقت عمل هضم است كه به شما حكم ميكنم و «بايد» ميگويد و شما را اداره ميكند. گرسنه كه شديد شكم قار و قور ميكند، اما كي هضم ميشود؟ ديگر نه شما متوجهش ميشويد، نه چيز ديگر. كار هنر عين همين قضيه است، يعني يك چيزي درون آدم پخته ميشود كه بعد بايد نوشته شود يا روي كاغذ بيايد و اگر ننويسي ديوانه ميشوي. حاضري سرت را به ديوار بزني و بتركاني. اين است كه فرياد بلند كه چرا نميگذارند؟ چرا ممانعت ميكنند و غيره.... از اينكه فريادتان در «غربزدگي» و ديگر جاها بلند بود، معلوم است. خب ببينم كجاها را گرفتهايد؟ دادزدنهايي كه يادمان ميآيد، در حدود 15-10سال است كه همين نوشتهها باعث شده است نسل جوان ما را به ورطه فلاكت ببرد. صحيح! تو كه باز ساز خودت را ميزني! آخر جوان، ما كه نيامده بوديم با اين حرفها جايي را بگيريم يا به جايي برسيم. ميخواهم ببينم آيا ميتوانيم غير از اين نوشتهها كار ديگري بكنيم كه نسل جوان را متشكل كنيم و در راه آمال و آرزوهايي كه داريم پيش ببريم؟ از اين مجلس كه بهرهاي نبرديم. والله هر كسي كاري از او برميآيد. بهرهاي كه من از اين بزنبزنها ميبرم، همين چند تا عكس است كه از ما ميگيريد. اين مال من. تو خودت ميداني. اگر نميتواني از اين حرفها بهرهاي ببري، برو يك دكان ديگر باز كن. يك جور ديگر بزن بزن كن و مرد- مرد ميدان. ميداني؟ كار من اين است كه بنويسم- سؤال ايجاد كنيم ـ هي چرا و اما بگويم و هي بپراكنم و در جستوجوي مجهول و عنقا باشم. در جستوجوي بهشت گمشده. از ناصرخسرو گرفته تا اين سر، همه در جستوجوي بهشت گمشده بودهاند. همه شعرا و نويسندههاي پدر مادردار. اين كار ماست. شما ميفرماييد فقط سؤال مطرح ميكنيد... كسي كه سؤال را مطرح ميكند، ميگويند 50 درصد جواب را هم با خودش آورده است. خب حالا بياييد و 51درصد جواب بدهيد. به چشم. اطاعت ميشود. بگذاريد فرمايش ايشان تمام شود. شما...و امثال شما مينشينيد و قلم ميزنيد صد تا يك غاز و ما جوانها برويم دوندگي كنيم تا اجتماعمان را سر و سامان بدهيم؟ مگر شما چه كارهايد؟ شغلتان چيست؟ تخصصتان؟ داروساز هستم. خب، خدمت اوليه شما به اجتماع مملكتتان اين است كه يك داروساز امين بشويد و يك داروخانه را خوب اداره كنيد. من هم يك آقاي معلمم كه بايد سر كلاس درست درس بدهم. ديگر از من چه ميخواهيد؟ قلم زدن هم سربار اين است. حالا بفرماييد دوندگي شما چيست؟ فكر ميكنم قبل از اينكه داروخانهدار شوم، بايد به فكر اجتماع باشم، چون اجتماع مهمتر از داروخانه من است. درست است، اما چه پيشنهادي ميكني؟ پيشنهاد را شما بايد بكنيد. چرا؟ براي اينكه شما گرداننده هستيد و بودهايد. من گرداننده چه چيزي بودهام و هستم؟ گردانندهاي بوديد كه قبلاً همان تعزيه را ميگردانديد. در احزاب، نهضتها و جمعيتها و الان كنار كشيدهايد يا كنار كشيدندتان. اگر كنار كشيده بوديم كه الان پيش شما ننشسته بوديم. الان كاري كه ميكنيد يك مقدار چيز نوشتن است، ولي ميخواهيم شما كه يك وقتي در تشكيلات بوده و فعاليت ميكردهايد و كندوكاو روزنامهها ميكرديد، حالا هم همانجور فعاليت كنيد. يعني چه جور؟ يعني فعاليت كنيد. نترسيد. فقط ننشينيد خانههايتان و گپ بزنيد و به خاطر اينكه پول دستتان بيايد، فرض كنيد شما را به هاروارد دعوت كنند يا به مكه تشريف ببريد. شما بايد فعاليت كنيد... مگر اين كارها فعاليت نيست؟ ...اين جوانها را جمع كنيد و به خاطر يك سازمان بهتر، تشكيلات بهتر و يك اجتماع بهتر... شما داريد پيشنهاد تأسيس يك حزب ميكنيد بهوسيله من. ]خنده حضار[ چرا ميخنديد؟ دارم حرف ايشان را خلاصه ميكنم. محتواي بيانات ايشان اين است كه از من ميخواهد بيايم وسط گود. يك حزب سياسي درست كنم و بزن بزن. ميخواهد اين كار را بكنم، اما اگر كردم، تو ميآيي عضوش بشوي؟ ]خنده حضار[ ميخواهم بگويم بهجاي اينكه اين حرفها را بزنيد، بنشينيد مطالب بهتر و افرادي را كه زير نظر شما هستند و آنهايي را كه الان با شما مشغولند، به فعاليت وادار كنيد. همانهايي كه با شما دوست و آشنا هستند. حرفهاي شما را قبول ميكنند. نه اينكه در خانههايتان بنشينيد و فقط مقاله بنويسيد. شور زندگي بيشتر از مقاله نوشتن است. دوست عزيز من! تو فكر ميكني فعاليت فقط وسط خيابان مرده باد زنده باد گفتن است؟ فعاليت اين است كه الان ما داريم ميكنيم. اين بزرگترين فعاليت فكري است كه داريم ميكنيم. من و شما اهل بيل زدن كه نيستيم، مثلاً روشنفكريم ديگر. كار سركار و كار من يكي، كار ساده روزمره زندگيمان است. بعد هم اين كارهاي اجتماعي و اين خودش يك فعاليت اجتماعي است. چه اسمي روي اين كار ميگذاريد؟ البته بعد از چندين مدت يك جريان فعاليت به وجود آمده است. شما هر هفته برايتان از اين كارها بكنند. اين همه مهمان ميآيد به اين شهر و ميرود و همه متخصص در امور مختلف. از تكنولوژي بگيريد تا تاريخ و ادبيات. وادار كنيد. انجمن كه داريد. فعاليت كنيد. همچنان كه آقاي دكتر هاشمي امروز از ما دعوت كردند و آمديم...ديگران هم ميآيند، مينشينند، حرف ميزنند و شما در راه بهتر انديشيدن ميكوشيد. اين كاري است كه فعلاً از من برميآيد. حرفي ندارم كه بروم يك حزب بسازم، اما آن وقت ميترسم خودم تنها بمانم، چون در اين صورت الان آن حزب را دارم. ]خنده حضار[ يك موضوع «غربزدگي» هنوز برايم روشن نشده است. وقتي نگاه ميكنم ميبينم خودتان هنوز غربزده هستيد. البته جسارتش را ندارم اين كلمه را دربارهتان به كار ببرم، ولي چون خودتان گفتيد عكس خودم را كه نگاه ميكنم ميبينم عكس يك آدم قرتي است، اما البته جسارتش را ندارم كه درباره شما... راحت حرف بزن! ]خنده حضار[ البته از نظر يك ايراني 100 سال پيش، لباسهاي شما فرنگي است و حالا يك سؤال از جنابعالي ميكنم، جوابش را بدهيد تا موضوع برايم روشن شود. البته ميخواهم از آن نتيجه بگيرم غربزدگي يعني چه؟ نظرتان درباره اصلاح خط چيست؟ فكر ميكنيد عوض كردن خط دردي را دوا ميكند؟ نه، فكر ميكنيد غربزدگي هست يا نه؟ به نظر من غربزدگي هست. اين هم يك نوعش است. ببينيد ظاهر مرا كه غربي كردهاند. نيست؟ البته چون در يك محيط دانشگاهي آمدهام امروز كراوات زدهام، وگرنه در كوچه جور ديگري راه ميروم و بعد هم اگر قرار باشد ناهماهنگي با جماعت را بر سر و روي خودت بگذاري و به آن تظاهر كني...و همين برايت وسيله تفاخر و امتياز بر ديگران شود...آن وقت از انديشيدن به ناهماهنگيها باز ميماني. به اين دليل است كه آدم خوشش نميآيد از نخود در آش نمودن و به ريخت كج و كوله درآمدن. اين است كه سر و صورت ظاهر ما هم مثل جماعت است كه خواهي نشوي رسوا و اليآخر. اما مسئله اصلي اين است كه ذهنها و انديشههايمان زير بار غربي و استعمارش خرد نشود. ظاهرمان را عوض كردهاند، البته ما شهريها را. دستكم باطنمان را به صورت اصلي حفظ كنيم. بحث اينجاست. يعني فارسي حرف بزنيم؟ داريم اين كار را ميكنيم. بعد هم فارسي ميانديشيم و ايراني، نه چيني، هندي يا آلماني. الان ايراني نميانديشيم. گفتههايي را از بزرگان خارجي نقل ميكنيد. پس از آنها تقليد ميكنيد. اما ضمناً «وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء»* را هم بلدم و ميگويم و از قضيه آدم و بهشت و دوزخ هم حرف ميزنم. اصلاً يك مسئله عزيز دلم! آخر علم و هنر كه در حصار مليتها نميگنجد. علم و هنر دو پروانه خيال هستند. بال ميكشند. من ميخواهم بگويم اگر ما از غرب تقليد ميكنيم، براي اين است كه آن چيزها را بهتر ميدانيم. خيلي خوب شد. رسيديم به آنجايي كه بايد حالا حرفش را زد. از غرب يك مقدار چيزها لازم داريم كه بگيريم، اما نه همه چيز را. از غرب يا در غرب ما در جستوجوي تكنولوژي هستيم. اين را وارد ميكنيم. علمش را هم از آن ميآموزيم. گرچه غربي نيست و دنيايي است، اما ديگر علوم انساني را نه. علوم انساني، يعني از ادبيات بگير تا تاريخ، اقتصاد و حقوق. اينها را خودم دارم و بلدم. روش علمي را ميشود از كسي كه بلد است آموخت، اما موضوع علوم انساني را خودم دارم. جابهجا نوشتهام كه ناصرخسرو از هزار سال پيش بيخ گوش ما حرفش را زده است. قلم زدن را او به من ياد داده است. نه نيوتن يا آقاي سارتر. نيوتن در زمينه مكانيسم، يعني در اساس علوم دقيق حرف زده است، ناچار محتاجش هستم. ريشتراش برقي و اين ضبط صوت مورد احتياج ماست. درست! اما انديشههايمان كه از راه علوم انساني ساخته ميشوند چه؟ فعلاً غير از همينها چيز ديگري هم داريم بهازاي ايراني بودن؟ مذهبتان چيست؟ يادت باشد رئيس انكر يا نكير و منكر شب اول قبر سراغ آدم ميآيند. ]خنده شديد حضار[ ميخواهم بگويم خود شما با آن حرارتي كه از ما ميخواهيد سنن قديمي را حفظ نكردهايد. زبان يكي از اين سنن است. مذهب هم هست. ببينم تو كه ميخواهي به زبان فارسي حرف نزني، به چه زباني ميخواهي حرف بزني؟ هان؟ به انگليسي؟ نه، به تركي حرف ميزنم، اما اصراري هم ندارم حتماً به تركي باشد. پس به فارسي هم حرف ميزني، چون دوزبانهاي. مگر نيست؟ يكي زبان محلي آذربايجان و يكي هم زبان عمومي تمام ايران. هر دو را هم ميداني، اما آيا هيچ دلت ميخواست فقط به انگليسي حرف بزني؟ چرا؟! اين است كه حد اعلاي بيان احساس حقارت است. ملاك ارزشهاي محلي كه بياعتبار شده است، يعني همين... آل احمد...و به اينجا كه رسيد متن تمام شده است. گرچه يادم هست هنوز مدتي پرگويي ميكرديم، ولي متني كه در دست است، همين جا ختم ميشود و يادم هست مجلس را با شعر «هست شب» نيما تمام كرديم. فارسياش را من خواندم و ترجمه تركياش را صمد بهرنگي كههزار افسوس... پينوشت: * قرآن كريم، سوره بقره، آيه 31.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
صفحات پیشنهادی
انتشار فرهنگ، فلسفه و علوم انسانی حاصل گفتگوهای دکتر داوری با اهالی فرهنگ و رسانه
دین و اندیشه قرآن و متون دینی انتشار فرهنگ فلسفه و علوم انسانی حاصل گفتگوهای دکتر داوری با اهالی فرهنگ و رسانه فرهنگ فلسفه و علوم انسانی سومین کتاب از دکتر رضا داوری اردکانی حاصل گفتگوهای وی با اهالی فرهنگ و رسانه توسط انتشارات سخن منتشر شد به گزارش خبرگزاری مهر کتاب &lانتشار شماره نخست مجله «عصر اندیشه»/ بررسی علوم انسانی
دین و اندیشه همایش ها و میزگردها انتشار شماره نخست مجله عصر اندیشه بررسی علوم انسانی شماره نخست مجله عصر اندیشه در حوزه فرهنگ و علوم انسانی زیر نظر شورای سردبیری شهریار زرشناس پیام فضلی نژاد و سعید مستغاثی منتشر شد به گزارش خبرگزاری مهر شماره نخست «عصر اندیشه&raqبحثهای علم دینی و علوم انسانی اسلامی باید در عمل پاسخگو باشند/ زمان مطرح کردن این بحثها به طور انتزاعی صرف گذش
دین و اندیشه رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد بحثهای علم دینی و علوم انسانی اسلامی باید در عمل پاسخگو باشند زمان مطرح کردن این بحثها به طور انتزاعی صرف گذشته است رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد در مورد علم دینی و علوم انسانی اسلامی گفت ما نه توانسته ایم مبانی این بحث را نهایی کنیم نه استرئیس سازمان سنجش آموزش کشور خبر داد رتبه نخست کشوری دانشگاه علوم اسلامی رضوی در رشتههای علوم انسانی
رئیس سازمان سنجش آموزش کشور خبر دادرتبه نخست کشوری دانشگاه علوم اسلامی رضوی در رشتههای علوم انسانیرئیس سازمان سنجش آموزش کشور از رتبه نخست دانشگاه علوم اسلامی رضوی در رشتههای علوم انسانی در کشور خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از ستاد خبری جشنهای میلاد رضوی ابدر هر شرایطی خودم را به ضبط نمایش رادیویی میرسانم
گفتوگو با مرجانه گلچین درباره رادیو در هر شرایطی خودم را به ضبط نمایش رادیویی میرسانم تاریخ انتشار پنج شنبه 13 شهریور 1393 ساعت 06 00 | شماره خبر 1630966007591659267 تعداد بازید 0 مرجانه گلچین در نوجوانی به هنرستان موسیقی رفت و در رشته تخصصی نوازندگی تئاتر فارغالتحصیل شدمدیر گروه معارف دانشکده علوم انسانی دانشگاه یزد خبر داد اخذ مجوز ایجاد رشته شیعهشناسی در دانشگاه یزد
مدیر گروه معارف دانشکده علوم انسانی دانشگاه یزد خبر داداخذ مجوز ایجاد رشته شیعهشناسی در دانشگاه یزدمدیرگروه معارف دانشکده علوم انسانی دانشگاه یزد گفت شورای گسترش آموزش عالی با ایجاد دوره کارشناسی ارشد شیعهشناسی گرایش جامعهشناسی در دانشگاه یزد موافقت کرد به گزارش خبرگزاری فارعلوم انسانی کنونی با مسائل جامعه ما بیگانه است/ ناگزیر به تولید علوم انسانی بومی هستیم
دین و اندیشه اندیشمندان استاد دانشگاه تهران در گفتگو با مهر علوم انسانی کنونی با مسائل جامعه ما بیگانه است ناگزیر به تولید علوم انسانی بومی هستیم دکتر صادق کوشکی با اشاره به اینکه بخش اعظم علوم انسانی در کشور ما کاملا وارداتی است گفت علوم انسانی ای که در کشور ما رایج است جزانسیه شاهحسینی: وقتی الگویی مثل رزمندگانی دارم که خم به ابرو نمیآورند از خودم خجالت میکشم
انسیه شاهحسینی وقتی الگویی مثل رزمندگانی دارم که خم به ابرو نمیآورند از خودم خجالت میکشماین کارگردان گفت وقتی با چشمانم دیدم که رزمندههای ما در بدترین شرایط از جانشان میگذشتند این کمبودها را حس نمیکنم آنها خم به ابرو نمیآوردند چون هدف داشتند من وقتی الگویی یک چنینی دارمسعود معینیپور در گفتوگو با فارس: نخستین هماندیشی کنگره علوم انسانی اسلامی در بیروت برگزار میشود
مسعود معینیپور در گفتوگو با فارس نخستین هماندیشی کنگره علوم انسانی اسلامی در بیروت برگزار میشوددبیر علمی هماندیشی کنگره علوم انسانی اسلامی در بیروت از برپایی نخستین هماندیشی این کنگره در 22 تا 26 شهریور ماه خبر داد و گفت این هماندیشی با حضور اندیشمندان و نظریهپردازان بزتاکید نبوی بر ضرورت تحول در علوم انسانی
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۶ ۱۳ یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت با اجرای سند تحول آموزش و پرورش علوم انسانی دچار تحول خواهد شد و در فرهنگ نیز از حملات دشمنان مصون خواهیم بود به گزارش خبرنگار ایسنا منطقه قزوین سیدمرتضی نبوی در یادبود شهیدان رجایی و قدرتالله چگینی که در سالن ترتبه نخست دانشگاه رضوی در رشته علوم انسانی در آزمون دکتری
رییس سازمان سنجش خبر داد رتبه نخست دانشگاه رضوی در رشته علوم انسانی در آزمون دکتری خبرگزاری رسا ـ رییس سازمان سنجش آموزش کشور با اعلام رتبه نخست دانشگاه علوم اسلامی رضوی در آزمون دکتری گذشته در رشته علوم انسانی بر لزوم مستندسازی دلایل موفقیت این دانشگاه تأکید کرد به گزاررئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی کرمانشاه: اکثر ضربالمثلهای عربی برگرفته از سخنان حکیمان ایران
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی کرمانشاه اکثر ضربالمثلهای عربی برگرفته از سخنان حکیمان ایرانی استرئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی کرمانشاه گفت قسمت اعظمی از ضربالمثلهای عربی هویت عربی ندارند و از زبان فارسی به این زبان منتقل شدهاند به گزارش خبرتاکید مرتضی بر ضرورت تحول در علوم انسانی
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۶ ۱۳ یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت با اجرای سند تحول آموزش و پرورش علوم انسانی دچار تحول خواهد شد و در فرهنگ نیز از حملات دشمنان مصون خواهیم بود به گزارش خبرنگار ایسنا منطقه قزوین سیدمرتضی نبوی در یادبود شهیدان رجایی و قدرتالله چگینی که در سالن تمهجوریت علوم انسانی اسلامی بزرگترین چالش عرصه علمی در نظام اسلامی است
استاد حوزه علمیه مهجوریت علوم انسانی اسلامی بزرگترین چالش عرصه علمی در نظام اسلامی است خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که در حال حاضر مهجوریت علوم انسانی اسلامی به شدت تولید علم را دچار چالش کرده است گفت تا زمانی که تولید علوم انسانی اسلامی در کشور در مضیقه باشنجفی: انشاالله خودم گزینه پیشنهادی وزارت علوم خواهم بود
نجفی انشاالله خودم گزینه پیشنهادی وزارت علوم خواهم بود سرپرست وزارت علوم تحقیقات و فناوری در پاسخ به خبرنگار ایسنا درباره زمان اعلام گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت علوم گفت انشاءالله خودم گزینه پیشنهادی خواهم بود آفتاب دکتر محمدعلی نجفی در حاشیه نشست معاونین دانشجویی دانشگافرهنگ سیاسی ضعیف مانع رشد علوم سیاسی می شود/ دلایل توسعه نیافتگی علوم انسانی جوامع در حال توسعه
دین و اندیشه اندیشمندان استاد دانشگاه لندن در گفتگو با مهر فرهنگ سیاسی ضعیف مانع رشد علوم سیاسی می شود دلایل توسعه نیافتگی علوم انسانی جوامع در حال توسعه پروفسور آرشین ادیب مقدم استاد دانشگاه لندن با اشاره به اینکه از زمان ارسطو و افلاطون علوم سیاسی حساس ترین رشته تحقیقاتی ومسعود معینیپور در نشست خبری: فرهیختگان علوم انسانی کشور در بیروت حضور مییابند/ گفتمان تولید علوم انسانی بومی
مسعود معینیپور در نشست خبری فرهیختگان علوم انسانی کشور در بیروت حضور مییابند گفتمان تولید علوم انسانی بومی انحصاری نیستدبیر علمی هماندیشی کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی در بیروت گفت این هماندیشی به منظور تولید مؤثر بومی علوم انسانی و انتقال گفتمان تحول علوم انسانی در ا-
گوناگون
پربازدیدترینها