واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
پیمان «اسلو»؛۲ سمی که ۲۱ سال است همچنان مردم فلسطین را میکشد
پس از گذشت 21 سال از پیمان اسلو، تقریبا همه از جمله خود اعضای تشکیلات خودگردان به این نتیجه رسیدهاند که این پیمان مرده است و علاوه بر آن در طول این سالها نه تنها مفاد آن اجرایی نشده بلکه تلآویو دقیقا برخلاف آن گام برداشته است.
به گزارش خبرگزاری فارس پیمان اسلو، اولین توافق مستقیم ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) با رژیم صهیونیستی است. این پیمان پس از انتفاضه اول فلسطین امضا شد و مسئله مذاکره را به جای مبارزه مطرح کرد و تشکیلات خودگردان فلسطین رسما تشکیل و کار خود را آغاز کرد. به گزارش پایگاه خبری «العربی الجدید» در مراسم امضای پیمان اوسلو «یاسر عرفات» رئیس وقت ساف، «اسحاق رابین» نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی و «بیل کلینتون» رئیس جمهور وقت آمریکا حضور داشتند. به موجب این پیمان عقبنشینی نیروهای واکنش سریع رژیم صهیونیستی از بخشهایی از غزه و قسمتهایی از کرانه باختری مانند مانند رام الله و نابلس باید صورت میگرفت که البته اجرایی نشد؛ همچنین این پیمان قرار بود طی پنج سال نهایی شود موضوعاتی که قرار بود در پیمان نهایی درباره آن تصمیمگیری شده باشد قدس ، پناهندگان فلسطینی ، مهاجران اسرائیلی، امنیت، مرزها و… بود. پس از گذشت 21 سال از توافق سازش «اوسلو» هیچ یک از رهبران فلسطینی و راس همه مهندس این توافق «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان شک ندارند که توافق اوسلو فرپاشیده و تنها کسانی که هنوز به آن پایبند هستند فلسطینیها هستند، به همین دلیل رهبران تشکیلات امروز سعی دارند با تلاش سیاسی دیگری اوسلو را زنده کنند و سخن از پایان اشغالگری و تشکیل دولت فلسطینی مستقل است اما هیچکس تا کنون رسما مرگ توافق اوسلو را امضا نکرده است. البته تلاش برای مخفی نگه داشتن مرگ اسلو عجیب نیست ؛ همگی از آن برائت خواهند جست حتی کسانیکه کانالهای گفتگوهای سری را باز کردند و روابط دوگانه اسرائیلیها و آمریکاییها را قبل ازامضای اسلو رهبری کردند، تشکیلات خودگردان توانایی خود در باز کردن کانالهای سری گفتگو در خلال مذاکرات رسمی را ثابت کرده است و این امر با اقدام «حیدر عبدالشافی» رئیس هیئت فلسطینی در مذاکرات 1991 در مادرید آغاز شد و همچنان یکی از صفات بارز تشکیلات خودگردان است. بر اساس توافق اسلو امضا شده در تاریخ 13 سپتامبر 1993 در واشنگتن که جلسات و مخفی آن در پایتخت نروژ یعنی اوسلو برگزار شده بود این توافق عبارت از مرحلهای موقت بود که در می 1999 پایان مییافت و زمینه را برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی آماده میکرد اما «اسرائیل» ثابت کرد که در تبدیل یک قرارداد موقت به سلسلهای از ناکامیها و زیانها استاد است و در مقابل فلسطینیها روز به روز در سطح رسمی نشان دادند که آنها شریک صبور یک توافق مرده هستند. اوسلویی که باعث شکاف در صفوف فلسطینی شد یک توافق واحد نبود بلکه عملیاتی متکامل بود که توافقهای مختلف دیگری را در پی داشت، از عقبنشینی از فلسطین اشغالی در سال 1948 آغاز شد و با حکومت خودمختار در غزه و اریحا، مشروعیت شهرکسازی در الخلیل ادامه یافت و منجر به توافقهای امنیتی و اقتصادی دیگر شد. کارشناسان آگاه معتقدند که زیانهای استراتژیکی که این قرارداد به فلسطین زد قابل جبران نخواهد بود و به نطر میرسد در حال حاضر برخی از اعضای رهبران تشکیلات به این نتیجه رسیدهاند که مرحله فعلی از توافق اسلو فراتر رفته است و دیگر نمیتواناز توافقی که چیزی از آن به جز هماهنگی امنیتی و اقتصادی و روادید مخصوص اعضای تشکیلات برای سفر باقی نمانده، دفاع کرد. آنچه که بیشتر باعث تمسخر است انتقادهای برخی دستگاههای امنیتی تشکیلات که وظیفه هماهنگی امنیتی با رژیم صهیونیستی به آنها سپرده شده، علیه رهبران مقاومت است و بالاتر از ان به بازداشت رهبران مقاومت اقدام میکنند و وظیفه تعقیب و نابودی این رهبران به آنها واگذار شده است به نحوی که روزنامههای اسرائیلی در مطلبی اعتراف کردند که آنچه «محمد دهلان» رهبر اخراجی فتح در سالهای مابین 1994 تا 1996 در مورد هدف قرار دادن زیرساختهای حماس در نوار غزه انجام داد برای اسرائیل به تنهایی غیرممکن بود. این سناریو امروز در کرانه باختری نیز وجود دارد و این منطقه شاهد بازداشت، ترور و آزار رهبران مقاومت به ویژه حماس، جبهه اسلامی و جبهه مردمی فلسطین و نیز اعضایی از جنبش فتح که بر مقاومت مسلحانه اصرار دارند، است ؛ رژیم صهیونیستی به جز در سایه هماهنگی امنیتی با تشکیلات خودگردان هرگز نمیتوانست به اهداف خود در این زمینه دست یابد و تا این حد عمل کند. از زشتترین پیامدهای هماهنگی امنیتی، فلسطینیهایی هستند که علیه هموطنان خود به نفع تشکیلات خودگردان و درواقع درنهایت به نفع رژیم صهیونیستی جاسوسی میکنند و دارای حقوق و مزایایی ویژه هستند جاسوسانی که تا به حال باعث ضربه زدن به بسیاری از فعالان مقاومت شدهاند. اما امروز تشکیلات خودگردان دریافته که ادامه همزیستی با پیمان اوسلو ، خودکشی سیاسی است و تحرکات اخیر مردمی در خلال جنگ غزه ثابت کرد که ارکان این تشکیلات سست است و هر تکانی ممکن است منجر به فروپاشی آن شود و چه بسا سخنان «محمد اشتیه» عضو کمیته مرکزی فتح که گفت باید تشکیلات خودگردان از یک تشکیلات خدماتی به تشکلات مقاومتی تبدیل شود در پی همین احساس خطر بود. اما گذشت 21 سال از پیمان اوسلو نشان میدهد که رژیم صهیونیستی نه تنها به آن پایبند نبوده بلکه بالعکس خلاف آن گام برداشته است، «جاد اسحاق» مدیر پژوهشگاه «اریج» و اگاه به مسائل فلسطین در این زمینه گفت: در سال 1993 فلسطینیها گفتند که مساحت کلی شهرکهای اسرائیلی فقط 1.3 مساحت کرانه باختری باشد اما اسرائیل طرحهای بزرگ شهرکسازی معادل 9 درصد خاک کرانه باختری ارائه داد و آن را بر طرف فلسطینی تحمیل کرد. فلسطینیها 21 سال پیش گفتند که شهرکسازیها باید موضوع ثانوی باشد و میتوان راه حلی برای آن یافت اما رژیم صهیونیستی آن را تبدیل به یکی از مهمترین موضوعات با راه حل نهائی تبدیل کرد و کارشناسان اذعان دارند که نسبت شهرکسازی از سال 1993 تا کنون 190 درصد افزایش یافته است و این امر در طول مرزهای غربی کرانه باختری یعنی در طول دیوار حائل بسیار تشدید شده و به معنای آن است که تشکیل دولت فلسطینی با مرزهای 1967 به نوعی دیگر محال است. یکی دیگر از بندهای اوسلو دوری از گامهای یکجانبه بود اما در طول این سالها رژیم صهیونیستی تنها طرفی بوده که وقایع را رقم زده است، این رژیم حتی در سال 2000 برای اینکه نشان دهد تشکیلات خودگردان حکمی واقعی ندارد تمام مقرهای آن را تخریب کرد و موضوع به تخریب منازل منطقه «آ» که بر اساس اوسلو باید تحت نظر تشکیلات بود ختم نشد بلکه بسیاری از رهبران تشکیلات و اعضای شورای قانونگذاری تحت بازداشت خانگی قرار گرفتند. آخرین تلاش تشکیلات برای سرپوش گذاشتن بر شکست اوسلو این است که عباس این روزها ادعا میکند قصد دارد طرح تشکیل دولت مستقل فلسطین را باحمایت اتحادیه عرب و شورای امنیت اجرایی کند ، طرحی که آمریکا فعلا آن را رد کرده است و تحلیل گران به آن به دیده تردید مینگرند. انتهای پیام/
93/06/22 - 16:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]