پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848631441
کشور با 6 میلیارد دلار اداره می شد
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: وزیر بازرگانی دولت دفاع مقدس: کشور با 6 میلیارد دلار اداره می شد تهران- ایرنا- موسسه مطالعات دین و اقتصاد به مناسبت نزدیک شدن به هفته دفاع مقدس در پی آن است که اقتصاد روزهای جنگ را با آمار به تصویر بکشد. به همین دلیل این موسسه این روزها برای چندین جلسه میهمان آنانی است که اقتصاد آن دوره را با تمامی مشکلاتش پیش بردند. اولین سخنران ˈحسن عابدی جعفریˈ، دومین وزیر بازرگانی دولت جنگ است.
او می گوید: «کشور با شش میلیارد دلار اداره می شد. از این شش میلیارد بیش از نیمی از آن مستقیما صرف هزینه های نظامی می شد و اصلا جدا از هزینه کالاهای عمومی بود. این میزان ارز باید برای تامین مایحتاج عمومی و همچنین ترمیم خسارت ها و دیگر کارها استفاده می شد.» نکات جالبی از این دست در سرتاسر سخنان جعفری به چشم می آید. روایت سال های جنگ در بخش بازرگانی را از زبان وی می خوانیم.
وقایع مهم تاریخی هرگز محدود به زمان خود نخواهند ماند. رویدادهایی چون مشروطه، انقلاب اسلامی و جنگ تاثیراتی دارند که همواره باقی خواهد ماند. این وقایع چنان عظیمند که تمام اجزای نظام را دستخوش تغییر قرار می دهند و از این جهت، این وقایع در تغییر جهت گیری جامعه و سرنوشت یک کشور تعیین کننده هستند. از این جهت نه اقتصاد و نه جامعه شناسی و نه دیگر شاخه های علوم نمی توانند از آنها عبور کنند.
اقتصاد قبل از جنگ و در حقیقت قبل از انقلاب، با یک واژه قابل تحلیل است و آن وابستگی است. آنچه انقلاب و مردم به دنبال آن بودند نفی این وابستگی و دنباله روی از ارزشی بود به نام استقلال. در آن دوران کار دولت این بود که نفت بفروشد و کالا وارد کند. اگرچه چندین برنامه اقتصادی در آن رژیم تنظیم شده بود اما به صورت کلی در آن دوران این وضعیت تغییری نکرد. برای مثال در آن دوران چندین مدرسه بازرگانی تاسیس شد تا متخصصانی را تربیت کنند که بتوانند محصولات خارجی را در ایران بفروشند. این مساله را همچنین می توان در تاسیس بندرها یا تبلیغات تلویزیونی به خوبی دید. در آن زمان افراد عادی تلاش می کردند با وصل شدن به شاهراه واردات زندگی خود را زیرورو کنند؛ اتفاقی که به غیراز این راهی نداشت. این مساله فرهنگ کار را هم در کشور تحت تاثیر قرار داده بود. در فضایی که تکیه بر مصرف از پول نفت ترویج می شد دیگر چندان رغبتی به تولید نبود. انقلاب اسلامی در مقابل این فرهنگ موضع گرفت و تلاش کرد این وضعیت را از مصرف گرایی و واردکننده بودن به استقلال و صادرکننده بودن تغییر دهد؛ اما چندی از این تلاش ها نگذشته بود که جنگ آغاز شد.
اقتصاد کشور برای مواجهه با جنگ ناچار به تنظیم استراتژی های مشخص بود. در این فضا کشور سه استراتژی مهم داشت. استراتژی اول استراتژی بقا بود؛ یعنی حالا که جنگ بر ما تحمیل شده و سرمایه ها در حال ازبین رفتن است، ما باید باقی بمانیم تا بتوانیم ارزش هایمان را حفظ کنیم. خود همین باقیماندن یک ارزش است. برای مثال وقتی کارخانه ای بمباران می شد ما نمی توانستیم از آن صرف نظر کنیم. استراتژی بقا در اینجا به ما این رهنمود را می داد که اگر این کارخانه برای بقای کشور لازم است باید بلافاصله بازسازی شود. برای مثال کارخانه آلومینیوم اراک که در شرایط عادی وسایلی می ساخت که در ساختمان مورد نیاز است، در زمان جنگ پره هایی می ساخت که در موشک ها و دیگر پرتاب شونده ها استفاده می شد. وقتی دشمن این کارخانه را بمباران می کرد، علاوه بر تلفات جانی، خود کارخانه هم آسیب جدی می دید. در این شرایط سازوکاری وجود داشت که در آن عده ای وارد عمل می شدند تا بلافاصله این کارخانه را سرپا کنند. این جزو وظایف همه وزارتخانه ها بود که در مورد حیطه مسوولیت شان چنانچه آسیب حیاتی به تاسیسات می رسید بلافاصله آن را ترمیم کنند.
استراتژی دیگر استراتژی حفظ بود. تمام وزارتخانه ها موظف بودند به صورت پدافند عامل یا غیرعامل از زیرساخت ها و تاسیسات حفاظت کنند؛ برای مثال در کنار مخازن تا ارتفاع خیلی زیاد کیسه های شن می گذاشتیم تا به راحتی قابل انهدام نباشند.
استراتژی سوم که شاید عجیب به نظر آید استراتژی توسعه بود. دو استراتژی قبل را جنگ بر ما تحمیل کرده بود اما ما استراتژی توسعه را نیز مدنظر داشتیم. برای مثال اولین برنامه توسعه کشور در دولت جنگ اتفاق افتاد. این برنامه در دولت تنظیم شد، در هیات دولت رای آورد و به مجلس رفت تا در جاهایی که امکانش وجود داشت کشور را توسعه دهیم. برای مثال در حوزه معادن باید کشف و استخراج توسعه پیدا می کرد. مجلس در پاسخ به این لایحه پیام داد که ما در زمان جنگ نمی توانیم با برنامه کار کنیم! این طرح را نخست وزیر به دولت آورد و دولت خودش را موظف کرد که این برنامه را اجرا کند. برخلاف این نظر که چون در مملکت جنگ است نمی توانیم برنامه داشته باشیم، اما برنامه ریزی و به خصوص سازمان برنامه و بودجه رکن دولت جنگ بود. شاید باورش سخت باشد که در همان شرایط بحث آمایش سرزمین به قوت در سازمان برنامه و بودجه پیگیری می شد. جالب است بدانید ما اینها را در درس هایمان نخوانده بودیم! ما را تربیت کرده بودند برای فروش کالاهای مازاد وارداتی و مارکتینگ. وقتی آمدیم، دیدیم چیزی که وجود ندارد کالاست. ما باید نبود کالا را توزیع می کردیم.
در آن زمان آقای روحانی پور، رییس سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرف کننده بود. حرف این سازمان که یک سازمان بسیار تخصصی بود در حیات دولت، فارغ از نظر من و هم رده های من، برای دولت یک حرف قابل قبول و مطرح تلقی می شد. در دولت چنین تاکیدی بر نظرات تخصصی در شرایط و تنگناهای آن دوران وجود داشت. من خودم در آن زمان با مفهوم آمایش سرزمین آشنا نبودم، اما با نظرات کارشناسی و پیگیری، همه برای برنامه ریزی بلندمدت با این مفاهیم آشنا شدیم.
شاید الان کسی باور نکند اما زمانی که ما وارد وزارت بازرگانی شدیم هیچ گونه عدد ورقمی
در مورد وضعیت کالاهای اساسی، وضعیت موجودی، وضعیت سفارش و... وجود نداشت؛ یعنی ما نمی دانستیم چقدر گندم سفارش دادیم، چقدر در سیلو موجودی داریم یا چقدر مصرف داریم. هیچ آمار و ارقامی وجود نداشت. در حوزه شبکه های توزیع اینکه ما چه تعداد فروشنده داریم؟ وضعیت پراکندگی آنها چطور است؟ نسبتشان به اقتصاد کلان کشور چقدر است و چقدر باید باشد؟ هیچ کدام از این محاسبات وجود نداشت. وقتی جوان بودم در یک بقالی کار می کردم. ما در بقالی خودمان حساب همه چیز را داشتیم اما در وزارت بازرگانی هیچ حساب وکتابی وجود نداشت چون از قبل قرار بود وضعیت آزاد و شناوری باشد که هرکس در آن هرکار بخواهد بکند. بنابراین کار از اینجا شروع شد که ما مدیریتی را تحت عنوان طرح و برنامه قرار دادیم که ماموریت آنها، این بود که ولو به صورت دستی اطلاعات و ارقامی را تهیه و تبدیل به نمودار می کردند و ما از روی نمودار وضعیت سیلوها را می فهمیدیم.
بعد از اینکه اطلاعات و ارقام به دست می آمد ما باید ساختار وزارت بازرگانی را طوری تنظیم می کردیم که جوابگوی نیازهای جنگ باشد. با نظرات دوستان و کارشناسان وزارت را به چند بخش تقسیم کردیم. یک بخش پشتیبانی هایی است که هر وزارتخانه ای باید داشته باشد. مثل معاونت اداری مالی، معاونت حقوقی و مجلس و غیره. بخش دوم مربوط به فعالیت های جاری وزارتخانه بود مثل واردات و صادرات که معاونت هایشان تقویت شد. تاسیس مراکز تهیه و توزیع کالا یکی از کارهایی بود که برای مواجهه با تنگنای مشکلات واردات در آن زمان انجام شد. اقدام دیگر تاسیس معاونت صادرات بود که برای بسیاری در شرایط جنگی معنی نداشت اما تشکیل هسته های اصلی صادرات برای توسعه لازم بود.
برحسب تامین نیازهای داخلی، معاونتی تحت عنوان تامین مایحتاج عمومی ایجاد شد. این در آن زمان چالش اصلی وزارت بازرگانی بود. این معاونت باید نیازهای عمومی را برآورد و تهیه می کرد. برآورد نیازها اینگونه بود؛ از آنجا که امکانات ارزی برای پوشش تمام مایحتاج مردم وجود نداشت، با کمک متخصصان وزارت بهداشت و درمان فهرستی تهیه شد که حداقل کالری موردنیاز یک فرد باید چقدر باشد و این حداقل کالری باید با چه کالاهایی تامین شود. من به نقل از دوستان و بزرگانی که هستند می گویم که در انگلستان در زمان جنگ، چندین وزارتخانه برای تامین کالاهای مردم ایجاد شد اما ما در حد یک معاونت، این کار را انجام دادیم. این فهرست به خاطر محدودیت های ارزی چندان بلند نبود. برای مثال ما مخیر بودیم از بین کره و پنیر یکی را انتخاب کنیم و از آنجا که پنیر، بیشتر نیاز مردم را برآورده می کرد، آن را انتخاب کردیم و مورد سرزنش بودیم که با کنارگذاشتن کره، ویتامین A را از رژیم غذایی مردم حذف می کنیم اما یکی از آنها برای ما میسر بود. ما از قبل از انقلاب در بسیاری از کالاها بزرگ ترین واردکننده کشور بودیم مانند شیر خشک! باید در اینجا الگوی مصرف تغییر می کرد و وزارت بهداشت هم این تلاش را می کرد که شیر مادر را تبلیغ کند اما ما مجبور بودیم در کوتاه مدت نیاز نوزادان را برآورده کنیم و بخشی از ارز کشور، صرف شیر خشک شود.
شاید تصور اداره یک کشور با افزایش جمعیت چشمگیر آن سال ها، با شش میلیارددلار الان به خصوص با این درآمدهای ارزی کلان مشکل باشد. من خودم با مقایسه درآمدهای این سال های دولت با درآمد آن سال های جنگ، انتظار تحولات جدی را در کشور داشتم اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. از این شش میلیارد بیش از نیمی از آن مستقیما صرف هزینه های نظامی می شد و اصلا جدا از هزینه کالاهای عمومی بود. این میزان ارز باید برای تامین مایحتاج عمومی و همچنین ترمیم خسارت ها و دیگر کارها استفاده می شد.
برای اینکه حق مطلب در دشواری تامین کالا ادا شود باید از جابه جایی های جمعیتی یاد کنیم. اول اینکه شش استان ما مستقیما درگیر جنگ بود. به خاطر شرایط توزیع و شرایط روانی، ناگزیر بودیم به خاطر اینکه شهرهای این استان ها در شرایط جنگی قرار دارد، سهمیه آنها را بیش از سهمیه بقیه شهرها قرار دهیم. از طرف دیگر اگر یک شهر بمباران می شد سیل جمعیت به سمت روستاهای اطراف روانه می شد و تامین مایحتاج این جمعیت، خود چالش بزرگی بود؛ بنابراین اردوگاه هایی اطراف تهران و دیگر شهرهای بزرگ توسط دولت ایجاد شده بود تا بتوان این مهاجرت ها را کنترل و اقلام را توزیع کرد.
تامین کالا در آن شرایط، مشکلات فراوان داشت. بندرها و کشتی های ایرانی مرتبا تحت حمله دشمن قرار می گرفت. به همین خاطر بیمه های جهانی، کشتی های ما را بیمه نمی کردند و ما باید خلأ بیمه های جهانی را هم پر می کردیم. ما برخلاف میل باطنی، مجبور بودیم بسیاری از مایحتاج کشور را از بندرهای شمالی وارد کنیم؛ یعنی کالاها را از روسیه یا ترکیه وارد کنیم، درحالی که آن کالا مثلا باید به بندرعباس می رفت. من در خاطر دارم که یک نفر در مجلس مصاحبه کرد که چرا آهن را از شمال به جنوب و از جنوب به شمال می برید! آن بزرگوار در جریان نبود که تولیدات تیرآهن ما در جنوب، شماره های مشخصی از آهن را تولید می کرد و ما مجبور بودیم بقیه شماره ها را از شمال وارد کنیم و در کشور توزیع کنیم. این تردد کامیون های آهن در کشور مشهود بود. اینگونه بود که هزینه های اضافی بسیاری به کشور تحمیل می شد.
اجازه دهید یادی کنم از کسانی که تاثیر زیادی در این زمینه داشتند. خود حضرت امام(ره) با حفظ فرهنگ قناعت و صرفه جویی در کشور، سهم مهمی داشتند که بدون آن فرهنگ، امکان ادامه کار وجود نداشت. عزیز دیگری که نقش مهمی داشت شهید بهشتی بود که با سنگ بناهایی که در قانون اساسی گذاشتند امکان حیات اقتصادی در شرایط جنگ را بنا نهادند؛ برای نمونه اگر مفهوم عدالت در قانون اساسی نبود ما نمی توانستیم کوپن توزیع کنیم. یکی دیگر از تاثیرگذاران مرحوم مهندس«عالی نسب» بود که من گرچه توفیق تحصیل نظری نزد ایشان را نداشتم اما در عمل از مکتب ایشان بسیار استفاده کردم. ایشان تجربه هایی که در جنگ های دیگر در دنیا اتفاق افتاده بود را به ما گوشزد و از بسیاری از اتفاقات ناگوار جلوگیری می کرد. برای مثال زمانی که ما شرایط تامین کالای موردنیاز بازار را نداشتیم و می خواستیم کمی کمتر از نیاز بازار کالا توزیع کنیم ایشان برای ما مثال زدند که بین کفش سایز 40 و 42 فقط دو شماره تفاوت هست اما اگر شما به جای کفش 42 که اندازه پای شماست سایز 40 خریدید فقط پولتان را هدر داده اید! کفش قابل استفاده نیست. همین که شما کمی کمتر از نیاز کشور کالا توزیع کنید چنان تنشی در بازار به وجود می آید که گویی خیلی کمتر از نیاز مردم در بازار جنس پیدا می شود و بعد باید دوبرابر نیاز بازار جنس داخل بازار بریزید تا بتوانید به بازار آرامش بدهید. من بدون اغراق ایشان را معمار اقتصاد و بازرگانی جنگ می دانم. شخص دیگری که خیلی تاثیرگذار بودند، شخص نخست وزیر بود. روزی او ساعت دو نیمه شب با من تماس گرفت و گفت که عدس در بازار کم شده است. نخست وزیر و حرف شنوی ایشان از آقای عالی نسب بسیار نکته مثبتی بود. غیر از نخست وزیر، باید از آقای بهزاد نبوی یاد کنیم که معاون نخست وزیر در امور دفاع و پشتیبانی از جنگ بود. قبل از ایشان آقای فیروزآبادی این مسوولیت را داشت و شاید آن تجربه، ایشان را کمک کرد که امروز در مقامی که دارد خدمتگزار باشد. علاوه بر اینها معاونت های پشتیبانی که در همه وزارتخانه ها بودند و سازمان هایی، مانند جهاد نقش بسزایی در سامان دادن امور جنگ داشتند.
ما بعد از جنگ گزارشی از بانک جهانی داشتیم که در آخر آن جمله ای نوشته بود: این شبیه معجزه است که این اقتصاد در دوران جنگ سقوط نکرد! در واقع این شبیه افسانه است که ما توانستیم با بدهی ارزی صفر از شرایط جنگ عبور کنیم.
دلم می خواهد در آخر از این نکته هم یاد بکنم که در همان شرایط سناریویی تنظیم شد که اگر درآمد ارزی کشور به صفر رسید، چگونه کشور را اداره کنیم. چندین سناریو تهیه کردیم که یکی از آنها درآمد ارزی صفر بود. برای هریک از وزارتخانه ها و دیگر نهادهای مسوول شرح وظایفی تهیه شده بود که چنانچه همه مرزهای ما را بستند و اجازه هیچ تبادلی به ما ندادند چگونه کشور را اداره کنیم.
در زمان جنگ در وزارت بازرگانی، برحسب تاکید مرحوم مهندس عالی نسب که باید اساس کار بر تولید باشد، معاونتی تشکیل شد با عنوان معاونت پشتیبانی تولید که نقش تعیین کننده ای ایفا کرد؛ برای مثال تا آن روز مسوولان شبکه های صنفی ما معمولا از تجار و بازرگانان و بخش توزیع بودند. برای اولین بار در این دوره بخش تولید وارد این مجموعه شد؛ یعنی از آن به بعد در ترکیب مسوولان خانه اصناف و انجمن های صنفی حتما از بخش تولید استفاده می شود. این بخش تولید در زمان جنگ بسیار در خدمت به مردم کمک کردند. بسیاری از این کارگاه ها که در شرایط عادی محصولات روزمره تولید می کردند در آن زمان محصولات دفاعی را نیز تولید می کردند. وقتی که محله ای در شهر بمباران می شد صنف شیشه و در و پنجره خیلی سریع وارد جریان می شدند و ساختمان را خیلی سریع ترمیم می کردند و تحویل می دادند.
در آن شرایط اما عده ای بودند که شرایط جنگ را برنمی تافتند و از درک این شرایط که کشور در تنگناست عاجز بودند. من هنوز هم از لفظ بحران استفاده نمی کنم، چون آقای نخست وزیر در تمام آن سال ها به کسی اجازه نمی دادند که از این لفظ استفاده کند و معتقد به بحران نبودند. برای تبادر به ذهن، خدمت شما عرض می کنم، شاید برایتان قابل باور نباشد که یکی از نمایندگان من را مواخذه کرد که شما چرا اجازه نمی دهید سپر بنز وارد شود! مشکل آنها این بود که در شرایط جنگی دنبال زندگی عادی بودند. من خاطرم هست که ما در آن زمان شیر خشک وارد کردیم اما ارزی نداشتیم که شیشه و سرشیشه شیر را وارد کنیم. آقای قرائتی که من را در جلسه ای دیدند به من گلایه کرد که بچه ها بدون سرشیشه درست غذا نمی خورند و پدرومادرها را هم اذیت می کنند؛ اما واقعیت آن است که ارزی برای واردات سرشیشه نداشتیم. روغن وارد می کردیم اما ظرفی نداشتیم که روغن را در آن بریزیم. در برخی مقاطع روغن را با کیسه پلاستیکی تحویل مردم می دادیم.
منبع: شرق
اول**1368**
22/06/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
وابستگی به نفت و دولتی بودن اقتصاد دو مشکل عمده کشور / اداره کشور با بودجهای کمتر از 25 تا 26 میلیارد دلار
جهانگیری مطرح کرد وابستگی به نفت و دولتی بودن اقتصاد دو مشکل عمده کشور اداره کشور با بودجهای کمتر از 25 تا 26 میلیارد دلار معاون اول رئیس جمهور گفت بررسیها نشان میدهد که امسال کشور با بودجهای کمتر از 25 تا 26 میلیارد دلار اداره شده است به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرندر دوران جنگ کشور با ۶ میلیارد دلار اداره میشد |اخبار ایران و جهان
در دوران جنگ کشور با ۶ میلیارد دلار اداره میشد اقتصاد کشور برای مواجهه با جنگ ناچار به تنظیم استراتژیهای مشخص بود در این فضا کشور سه استراتژی مهم داشت استراتژی اول استراتژی بقا بود یعنی حالا که جنگ بر ما تحمیل شده و سرمایهها در حال ازبینرفتن است ما باید باقی بمانیم تا بتمعاون سازمان زمینشناسی کشور: ارزش اقتصادی ذخایر معادن ایران 770 میلیارد دلار برآورد شد
معاون سازمان زمینشناسی کشور ارزش اقتصادی ذخایر معادن ایران 770 میلیارد دلار برآورد شدمعاون سازمان زمینشناسی کشور با بیان اینکه سه درصد ذخایر معدنی جهان در ایران قرار دارد گفت ارزش اقتصادی ذخایر معادن کشورمان 770 میلیارد دلار برآورد شده است به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام بهاختصاص 10 میلیارد دلار برای تامین آب شرب روستایی کشور
اختصاص 10 میلیارد دلار برای تامین آب شرب روستایی کشور اردبیل - ایرنا - نماینده مردم اردبیل نیر نمین و سرعین در مجلس شورای اسلامی از اختصاص 10 میلیارد دلار برای تامین آب شرب روستایی کشور خبر داد کمال الدین پیرموذن روز جمعه در جمع مسوولان شهرستان نیرافزود از این اعتبار مناطقبیش از 22 میلیارد دلار واردات قاچاق در کشور
چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲ ۱۶ رییس اتاق اصناف کشور با بیان اینکه در چند سال گذشته شیرینی در واسطهگری کاذب در تولید کشور رخ داد گفت وقتی بیش از 22 میلیارد دلار واردات قاچاق آن هم بیشتر در بخش پوشاک و کفش وجود دارد از حوزه صنفی چه انتظاری دارید به گزارش خبرنگار ایسنا علی فاضصادرات گاز به کشورهای آسیای میانه و عراق/ صرفه جویی 30 میلیارد دلاری با استفاده از مصرف CNG
ریاحی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران صادرات گاز به کشورهای آسیای میانه و عراق صرفه جویی 30 میلیارد دلاری با استفاده از مصرف CNG مدير طرح احداث و توسعه جايگاه هاي CNG شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي ايران از احداث 5 جایگاه CNG در کشور عراق خبر داد و گفت توسعه صادرات و انتقال تکنولوفرمول بسیج راه حل خروج از بن بست اقتصادی/ 30 میلیارد دلار از واردات کشور غیرضروری است
استانها غرب لرستان سردار نقدی در شورای برنامه ریزی لرستان فرمول بسیج راه حل خروج از بن بست اقتصادی 30 میلیارد دلار از واردات کشور غیرضروری است خرم آباد - خبرگزاری مهر رئیس سازمان بسیج مستضعفین کشور فرمول بسیج را راه حل خروج از بن بست اقتصادی دانست و گفت بایستی از ظرفیت مرسالانه میلیاردها دلار سرمایه کشور میسوزد /لزوم یکپارچگی مدیریت کلان انرژی کشور
معاون وزیر نفت سالانه میلیاردها دلار سرمایه کشور میسوزد لزوم یکپارچگی مدیریت کلان انرژی کشور معاون وزیر نفت در برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری گفت گازهای فلر سالهاست که میسوزد و کسی هم گریه نمی کند و سالانه میلیاردها دلار سرمایه کشور میسوزد که ما در راستای مهار ایسهميه کردستان از سرمايه گذاري خارجي کشور بيش از يک ميليارد دلار است
۱۵ شهريور ۱۳۹۳ ۱۳ ۱۲ب ظ مدير کل دفتر آموزش و پژوهش استانداري کردستان سهميه کردستان از سرمايه گذاري خارجي کشور بيش از يک ميليارد دلار است مدير کل دفتر آموزش و پژوهش استانداري کردستان گفت سهم استان کردستان از کل سهميه فينانس و سرمايه گذاري خارجي کشور بيش از يک ميليارد و 300 ميلقائممقام صندوق توسعه ملی کشور مطرح کرد دارایی صندوق توسعه ملی 150 میلیارد دلار است/نگاه ویژه به استانهای
قائممقام صندوق توسعه ملی کشور مطرح کرددارایی صندوق توسعه ملی 150 میلیارد دلار است نگاه ویژه به استانهای محروم قائممقام صندوق توسعه ملی کشور گفت صندوق توسعه ملی در تأمین اعتبار نگاه ویژهای به استانهای محروم دارد به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج سیدمحمدقاسم حسینی عصرسالانه 80 ميليارد دلار براي ساخت و ساز در کشور هزينه مي شود
استانها غرب زنجان عبداللهی سالانه 80 ميليارد دلار براي ساخت و ساز در کشور هزينه مي شود زنجان - خبرگزاری مهر عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با بيان اينكه سالانه 80 ميليارد دلار براي ساخت و ساز هزينه مي شود گفت اين مبلغ ميزان كمي نيست و بايد به درستي مديريت شوداختصاص 10 میلیارد دلار برای برای تامین آب شرب روستایی کشور
اختصاص 10 میلیارد دلار برای برای تامین آب شرب روستایی کشور اردبیل - ایرنا - نماینده مردم اردبیل نیر نمین و سرعین در مجلس شورای اسلامی از اختصاص 10 میلیارد دلار برای تامین آب شرب روستایی کشور خبر داد کمال الدین پیرموذن روز جمعه در جمع مسوولان شهرستان نیرافزود از این اعتبار مسردار سرلشکر رحیمصفوی: دولتها کشور را به پیشرفت یا پسرفت میرسانند / اختصاص 6 میلیارد دلار برای مهار آبهای
سردار سرلشکر رحیمصفوی دولتها کشور را به پیشرفت یا پسرفت میرسانند اختصاص 6 میلیارد دلار برای مهار آبهای مرزیدستیار ارشد و مشاور عالی فرمانده کل قوا گفت ۸۰ درصد کارها منابع و برنامههای توسعه در دست دولت است و دولتها کشور را به پیشرفت یا پسرفت میرسانند به گزارش خبرگزاریدر نمایشگاه برترینهای تلفن همراه، تبلت و لوازم جانبی عنوان شد قاچاق ۲ میلیارد دلاری تلفن همراه نتیجه تعرفه با
در نمایشگاه برترینهای تلفن همراه تبلت و لوازم جانبی عنوان شدقاچاق ۲ میلیارد دلاری تلفن همراه نتیجه تعرفه بالای وارداترئیس اتحادیه صوت و تصویر و تلفن همراه گفت سال گذشته ۲ میلیارد دلار قاچاق تلفن همراه در کشور برآورد شده که دلیل اصلی آن تعرفه ۶ درصدی تلفن همراه از مبادی رسمی اسبازار 16 هزار میلیاردی پوشش زنان در کشور
بازار 16 هزار میلیاردی پوشش زنان در کشور اقتصاد > بازرگانی - ایسنا نوشت جمعیت زنان طبق آخرین سرشماری در سال 1390 مرکز آمار بیش از 37 میلیون نفر اعلام شده که این زنان برای رعایت حجاب خود بر اساس قوانین اسلامی پوششهایی نظیر چادر مانتو روسری یا شال یا مقنعه و شمعاون توسعه عمران امور عشایر کشور عنوان کرد اختصاص 20 میلیارد تومان به طرح پرواربندی عشایری در کرمان
معاون توسعه عمران امور عشایر کشور عنوان کرداختصاص 20 میلیارد تومان به طرح پرواربندی عشایری در کرمانمعاون توسعه عمران سازمان امور عشایر کشور گفت 20 میلیارد تومان برای اجرای طرح پرواربندی عشایری در استان کرمان اختصاص یافته است به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان میرولی صفرزاده پیشهمکاری 10 میلیارد دلاری ایران و روسیه در بخش نیروگاه های حرارتی
همکاری 10 میلیارد دلاری ایران و روسیه در بخش نیروگاه های حرارتی تهران - ایرنا - وزیر نیرو گفت بستر همکاری بین ایران و روسیه برای احداث نیروگاه های حرارتی به ارزش افزون بر 10 میلیارد دلار مهیا است به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو حمید چیت چیان روز سه شنبه در دیدا-