تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815442900




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طناب دار از گردن 2 محكوم به قصاص برداشته شد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: طناب دار از گردن 2 محكوم به قصاص برداشته شد
تلاش‌هاي سرپرست دادسراي امور جنايي ويژه قتل به همراه تيم صلح و سازش دو محكوم به قصاص را كه پاي چوبه دار قرار گرفته بودند زندگي دوباره بخشيد و اولياي‌دم در اقدامي خداپسندانه دو متهم را كه طناب دار به گردنشان آويخته شده بود، بخشيدند.


به گزارش خبرنگار ما، نخستين متهم پسر 19 ساله‌اي است كه چهار سال قبل هنگام دعوا در يكي از ميادين محله نارمك پسر ديگري را به قتل رسانده بود. 17 تيرماه سال 89 مأموران كلانتري 147 گلبرگ در جريان درگيري خونيني در ميدان 45 نارمك قرار گرفتند. وقتي مأموران پليس به محل حادثه رسيدند، دريافتند لحظاتي قبل دو پسرجوان درگيري خونيني را رقم زده‌اند كه در جريان آن يكي از آنها به نام محمدعلي با اصابت چاقويي به شدت مصدوم و به بيمارستان امام حسين(ع) منتقل شده است. بنابراين مأموران تحقيقات خود را در بيمارستان ادامه دادند كه متوجه شدند
محمدعلي بر اثر شدت خونريزي فوت شده است.
 
  حرف‌هاي دوست مقتول
يكي از دوستان مقتول گفت: ساعت 9 شب من و محمدعلي در ميدان 45 نشسته بوديم كه پسر جواني به نام شهروز كه از دوران دبيرستان مي‌شناختمش با تعدادي از دوستانش وارد ميدان شدند. آنها همگي خيلي عصباني بودند و قصد درگيري با افراد داخل ميدان را داشتند كه بعضي از افراد با ديدن آنها فرار كردند اما من و محمدعلي روي صندلي نشسته بوديم كه شهروز ناگهان با چوبدستي كه همراه داشت، ضربه‌اي به سر مقتول زد. بعد از اين محمدعلي براي دفاع از خودش از روي صندلي برخاست و دست‌هايش را بالا برد تا چوبدستي را بگيرد كه شهروز با چاقو ضربه‌اي به پهلويش وارد كرد. وقتي محمدعلي خونين روي زمين افتاد، او و همدستانش از محل گريختند. تحقيقات بعدي هم نشان داد قاتل شهروز است كه بعد از حادثه به مكان نامعلومي فرار كرده است.
 
 دستگيري متهم و اعتراف به قتل
سرانجام مأموران شهروز را سه ماه بعد از حادثه دستگير كردند. متهم در نخستين بازجويي‌ها با اظهار پشيماني به قتل محمدعلي اعتراف كرد. وي گفت: شب حادثه در ميدان 17 نارمك بودم كه برادرم در حالي كه سرش خونين بود به سراغم آمد. او گفت تعدادي از بچه‌هاي محل با هم درگير شده بودند و من قصد ميانجيگري داشتم كه مرا به شدت كتك زدند و سرم شكست. با شنيدن حرف‌هاي برادرم خيلي عصباني شدم و قصد داشتم او را به بيمارستان برسانم كه تلفن همراهم زنگ خورد. آن سوي خط پسر جواني كه نمي‌شناختمش به من گفت كه برادرت را من زده‌ام و از من خواست براي دعوا به ميدان 45 بروم. سپس من و تعدادي از دوستانم با موتورسيكلت به ميدان 45 رفتيم. وقتي از موتورها پياده شديم، همه افراد داخل پارك از ترس فرار كردند اما مقتول را كه نمي‌شناختمش روي صندلي نشسته بود.
 
  اظهار پشيماني
وي ادامه داد: وقتي به او رسيدم قصد داشتم با دسته چاقويي كه همراه داشتم ضربه‌اي به سرش بزنم اما مقتول از جايش برخاست و چاقو ناخودآگاه به پهلويش اصابت كرد و او را كشت اما من قصد كشتن او را نداشتم و از اين كار پشيمان هستم.

  درخواست بخشش
 وي در پايان گفت: من پدر ندارم كه برايم دلسوزي كند و تا كنون طعم خوشبختي را در زندگي نچشيدم و الان هم با اين اشتباه بايد تاوان سختي بدهم به همين خاطر از خانواده مقتول درخواست دارم تا مرا ببخشند.

   حكم قصاص
متهم پس از تحقيقات تكميلي در شعبه 71 دادگاه كيفري پاي ميز محاكمه رفت و با درخواست اوليا از سوي هيئت قضايي به قصاص با چوبه دار محكوم شد. حكم دادگاه در شعبه 20 ديوان عالي كشور تأييد و پرونده براي اجراي حكم به دادسراي جنايي فرستاده شد. سرانجام استيذان حكم متهم گرفته شد و شهروز صبح روز چهارشنبه 19 شهريورماه در زندان رجايي‌شهر پاي چوبه دار رفت.
   طناب دار برداشته شد
در حالي كه سكوت فضاي زندان را فراگرفته بود، مأموران بدرقه زندان متهم را پاي چوبه دار بردند و طناب دار را به گردنش آويختند. متهم با پاي لرزان و صورتي رنگ پريده و چشماني گريان آخرين لحظات زندگي‌اش را تجربه مي‌كرد. كمي آن‌طرف‌تر قاضي شهرياري و تيم صلح و سازش در تلاش بودند تا رضايت اولياي‌دم را جلب كنند كه ناگهان برق اميد در چشمان سرپرست دادسراي جنايي درخشيد. در اين لحظه پدر و مادر مقتول به كنار چوبه دار رفتند و در اقدامي خداپسندانه طناب دار را از گردن متهم برداشتند.
 
  حرف‌هاي پدر و مادر مقتول بعد از بخشش
مادر مقتول گفت: من و همسرم بعد از حادثه تصميم داشتيم تا متهم را مجازات كنيم اما امروز وقتي با گريه‌هاي متهم روبه‌رو شديم، فهميديم كه او پشيمان است. به همين خاطر بدون هيچ چشمداشتي او را بخشيديم تا بعد از اين گذشته خودش را جبران كند. پدر مقتول هم گفت: بخشش ما فقط به خاطر رضايت خداوند است.

   دومين مردي كه از طناب دار رهايي يافت
دومين متهم دايي خطاكاري است كه 9 سال قبل در ملارد كرج پسر خواهرش و زن او را كشته بود. شامگاه چهارم آذر ماه سال 84 مأموران پليس ملارد در جريان مرگ مشكوك زن جواني در خانه‌اش حوالي خيابان گلستان قرار گرفتند. نخستين بررسي‌ها نشان داد مقتول كه شيرين نام داشته بر اثر فشار بر عناصر حياتي گردنش به كام مرگ رفته است.

   كشف جسد شوهر مقتول در كانال آب
در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت، مأموران پليس دريافتند ساعتي قبل از حادثه شوهر مقتول به نام فرهاد به طرز مشكوكي ناپديد شده است، تا اينكه يك روز بعد از حادثه مأموران پليس جسد فرهاد را نيز در حوالي شهرك انديشه در كانال آبي كشف كردند. پزشكي قانوني علت مرگ فرهاد را فشار بر عناصر حياتي گردن اعلام كرد.

   بازداشت دايي خطاكار به اتهام قتل زن و شوهر جوان
كارآگاهان تحقيقات خود را براي كشف معماي قتل زن و شوهر جوان در حالي آغاز كردند كه قاتل يا قاتلان هيچ سرنخي از خود بر جاي نگذاشته بودند اما بررسي‌هاي ميداني نشان داد فرهاد از مدتي قبل با دايي خود به نام سيروس اختلاف مالي داشته است، بنابراين مأموران به سيروس مظنون شدند و وي را بازداشت كردند.

   اعتراف به قتل پسر خواهر
متهم در بازجويي‌ها به قتل اين زن و شوهر اعتراف كرد. وي گفت: من از پسر خواهرم مقداري پول طلب داشتم و به خاطر همين مدتي قبل با هم درگير شديم و نقشه قتل او را طراحي كردم. وي ادامه داد: شب حادثه من و يكي از دوستانم به نام ستار به خانه مقتول رفتيم. بعد از اينكه شيرين از ما پذيرايي كرد، من از فرهاد خواستم براي انجام معامله‌اي به انباري در شهر قدس برويم و به اين بهانه او را به انبار كشاندم. وقتي وارد انباري شديم، فرهاد متوجه نقشه ما شد و خواست فرار كند كه ستار مقتول را از پشت محكم گرفت و من با دستانم او را خفه كردم. وقتي از مرگش مطمئن شديم جسدش را به داخل صندوق عقب ماشينم منتقل كرديم .

   تصميم به قتل زن بي‌گناه
در حالي كه قصد داشتيم جسد را در حوالي شهر قدس رها كنيم، احتمال داديم كه همسرش از ماجرا با خبر شود و به خاطر همين تصميم به قتل او گرفتيم، بنابراين با ماشين به در خانه مقتول رفتيم. من كارتني در دست گرفتم و در خانه را زدم. وقتي شيرين در را باز كرد، به او گفتم كه فرهاد اين كارتن را داده تا به خانه بياورم و به اين بهانه من و ستار وارد خانه شديم. وي ادامه داد: در خانه ستار شيرين را نگه داشت و من او را خفه كردم و به سرعت از خانه فرار كرديم.

   محاكمه
متهم بعد از تحقيقات تكميلي در شعبه 71 دادگاه كيفري محاكمه شد. هيئت قضايي متهم را با در‌خواست اولياي‌دم به قصاص با چوبه دار محكوم كردند. حكم قصاص متهم بعد از تأييد در شعبه 11 ديوان عالي كشور براي سير مقدمات اجراي حكم به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي فرستاده شد.

   بخشش دايي خطاكار
سرانجام متهم بعد از گرفتن استيذان حكمش سحرگاه چهارشنبه 19 شهريور ماه در زندان رجايي‌شهر پاي چوبه دار رفت. در حالي كه طناب دار به گردن متهم آويخته شده بود، اولياي‌دم مرد خطاكار را بخشيدند.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن