تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837061587




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره بوش از دقایق اولیه واقعه 11 سپتامبر


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
خاطره بوش از دقایق اولیه واقعه 11 سپتامبر




امروز 11 سپتامبر یا 20 شهریور سالروز واقعه حمله به برج های دو قلوی نیویورک است. اتفاقی که در 11 سپتامبر 2001 رخ داد و یک نقطه عطف در تاریخ معاصر و سیاست جهانی به حساب می آید. به گونه ای که می توان عرصه روابط بین الملل را به قبل و بعد از 11 سپتامبر تقسیم کرد.





عصر ایران: امروز 11 سپتامبر یا 20 شهریور سالروز واقعه حمله به برج های دو قلوی نیویورک است. اتفاقی که در 11 سپتامبر 2001 رخ داد و یک نقطه عطف در تاریخ معاصر و سیاست جهانی به حساب می آید. به گونه ای که می توان عرصه روابط بین الملل را به قبل و بعد از 11 سپتامبر تقسیم کرد.

درباره 11 سپتامبر البته باورها و قضاوت های متعدد و متناقضی وجود دارد. از کسانی که آن را ساخته و پرداخته خود آمریکایی ها می دانند و جالب این که هواداران این نظریه در ایران غالبا همان کسانی هستند که در فردای 20 شهریور 1380 در رسانه های خود تیتر زدند: « آمریکا فرو ریخت!» تا دیگرانی که این اتفاق را واقعی ارزیابی می کنند هر چند که به باور آنان آمریکا از یک تهدید، فرصت ساخت و به جای دو ساختمان دو کشور را گرفتند (افغانستان و عراق).

می توان بر نقاط مشکوک دست گذاشت و از جمله گفت چرا تنها دو روز قبل از 11 سپتامبر، احمد شاه مسعود فرمانده افغان ترور شد. آیا برای این که درافغانستانِ پس از طالبان نقشی نداشته باشد؟ یا می توان مانند یک مستند ساز ایرانی مواردی را مطرح کرد که به ذهن مایکل مور – مستند ساز ضد جنگ آمریکایی – هم نرسیده باشد.

با این همه اصل  وقوع 11 سپتامبر و مرگ نزدیک به سه هزار نفر در این واقعه را نمی توان دروغ دانست.

جرج واکر بوش – رییس جمهوری آمریکا در زمان واقعه 11 سپتامبر 2001- در کتاب خاطرات خود با عنوان «لحظات تصمیم» طبعا  فصلی را به این روز تاریخی اختصاص داده و از 11 سپتامبر با عنوان  «روز آتش» یاد کرده است. این کتاب با کمترین سانسور و توسط محمد حسین اسماعیل زاده به فارسی ترجمه شده و با ویرایش حسین یاغچی سه سال پیش به همت نشر هژبر روانه بازار شد.


خاطره بوش از دقایق اولیه واقعه 11 سپتامبر



بخشی از خاطرات جرج بوش درباره 11 سپتامبر به نقل از این کتاب (صفحات 155 تا 157) از این قرار است:

روز سه شنبه یازدهم سپتامبر 2001 قبل از سپیده دم در سوییتم در ساحل لوکونی و مجموعه تنیس نزدیک ساراسوتا در ایالت فلوریدا بیدار شدم. صبح را با خواندن انجیل آغاز کردم و بعد به طبقه پایین رفتم تا بدوم. وقتی شروع کردم خودم را در زمین گلف گرم کنم هوا هنوز گرگ و میش بود. عامل سرویس مخفی به ورزش روزانه من عادت کرده بود ولی برای محلی ها دویدن من در تاریکی کمی عجیب و غریب به نظر می رسید.

در راه بازگشت به هتل سریعا دوش گرفتم. صبحانه سبکی خوردم و به روزنامه های صبح نگاهی اجمالی انداختم. مهم ترین خبر، بازگشت مایکل جردن از بازنشستگی و پیوستن مجدد او به NBA بود.

تیترهای خبری دیگر روی انتخابات شهرداری نیویورک و یک مورد بیماری مشکوک جنون گاوی در ژاپن متمرکز بودند. حدود ساعت 8 صبح اطلاعات روزانه ریاست جمهوری به دستم رسید.

همیشه به این اطلاعات توجه زیادی داشتم و مشتاق شان بوم. ترکیبی ازاطلاعات فوق محرمانه آمیخته با تحلیل های عمیق ژئو پلتیکی بود. اطلاعاتی که یازدهم سپتامبر به دستم رسید توسط یک تحلیلگر مشهور  CIA به نام مایک مورل ارایه شده بود و درباره روسیه، چین و قیام فلسطنیان در کرانه باختری و نوار غزه بود.

کمی بعد از مطالعه این اخبار و اطلاعات، به سمت مدرسه ابتدایی امایی بوکر رفتیم تا بر مساله اصلاحات آموزشی تاکید کنم.  

در مسیر کوتاهی که باید از ماشین تا کلاس درس طی می کردیم، کارل روو گفت که هواپیمایی به مرکز تجارت جهانی برخورد کرده. عجیب به نظر می رسید. تصور کردم یک هواپیمای کوچک به طور وحشتناکی گم شده و به ساختمان خورده است.

بعد از آن کاندی (کاندولیزا رایس) زنگ زد. از یک تلفن محرمانه در کلاس درس با او صحبت کردم. کلاسی که تبدیل به مرکز ارتباطات کارکنان مسافر کاخ سفید شده بود. به من گفت که هواپیمایی که به مرکز تجارت برخورد کرده یک هواپیمای سبک نبوده یک جت تجاری بوده است.

شوکه شدم. آن هواپیما بی شک بدترین خلبان کل دنیا را داشته است. چه طور می توانسته به یک آسمان خراش، آن هم در یک روز روشن و صاف برخورد کند؟

شاید خلبان سکته قلبی کرده. به کاندی گفتم که هدایت کارها را بر عهده بگیرد و از مدیر ارتباطاتم – دن بارتلت- خواستم تا روی بیانیه ای کار کند که در آن روی خدمات همه جانبه مدیریت بحران فدرال تاکید شود.

با مدیر مدرسه بوکر، خانمی دوست داشتنی به نام گوئن ریگل ملاقات کردم. او مرا به معلم کلاس، سارا کی دنیلز و همه بچه های کلاس دوم که در اتاق بودند معرفی کرد. خانم دنیلز به بچه های کلاس گفت که شروع به روخوانی کنند. بعد از چند دقیقه به دانش آموزان گفت کتاب درسی شان را بردارند.


خاطره بوش از دقایق اولیه واقعه 11 سپتامبر



حضور فردی را پشت سرم احساس کردم. اندی کارد آهسته سرش را پشت گوشم آورد و زمزمه کرد:« دومین هواپیما با دومین برج برخورد کرد.» هر کلمه را شمرده و با لهجه ماساچوستی اش گفت: «به آمریکا حمله شده است.»

اولین واکنشم این بود که به شدت عصبانی شدم. چه کسی جرات کرده به آمریکا حمله کند؟ سزایش را خواهد دید. بعد به صورت کود کانی که روبه روی من نشسته بودند نگاه کردم. مقایسه بی رحمی حمله کنندگان و معصومیت آن کودکان از نظرم گذشت. به زودی میلیون ها کودک روی حمایت من حساب خواهند کرد. هرگز آنها را ناامید نخواهم کرد.

گزارشگرانی را پشت کلاس دیدم که اخبار را از تلفن های همراه و پیجرهایشان دریافت می کردند.
غریزه ام به کار افتاده بود. می دانستم که واکنش من ثبت و در سراسر جهان پخش خواهد شد. مردم در شوک خواهند بود؛ ریس جمهوری نمی تواند شوکه شود. اگر عجولانه از کوره در بروم ممکن است بچه ها بترسند و موجی از وحشت سراسر کشور را دربر گیرد.

خواندن درس همچنان ادامه یافت. ولی ذهنم به سرعت از کلاس درس فاصله گرفت و خیلی دور شد. چه کسی مسوول این کار بوده؟ خسارت ها تا چه حد است؟ دولت باید چه کند؟

آری فلچر، وزیر رسانه ها خودش را در میان گزارشگران و من قرار داد. تابلویی گرفته بود که رویش نوشته شده بود: «فعلا چیزی نگویید.» نمی خواستم هم حرفی بزنم. مشغول بودم تصمیم بگیرم که چه کار کنم. وقتی کلاس تمام شد آرام از کلاس خارج می شوم، واقعیات را بررسی می کنم و برای مردم سخنرانی خواهم کرد.

بعد از هفت دقیقه که اندی وارد کلاس شد به اتاق انتظار برگشتم. جایی که فردی تلویزیون را چرخاند. با ترس به تماشای بازپخش صحنه آهسته فیلمی نشستم که در آن هواپیمای دوم به برج جنوبی برخورد می کرد. گوی عظیم آتش و دود ناشی از انفجار مهلک تر از تصور اولیه من بود.

کشور تکان خورده بود و من هر لحظه احساس می کردم که سریع باید جلوی تلویزیون ظاهر شوم. پیش نویسی از بیانیه ام آماده کردم. می خواستم به مردم امریکا اطمینان بدهم که دولت واکنش نشان خواهد داد و مجرمان را به دست عدالت خواهد سپرد. بعد باید با سرعت هر چه تمام تر سمت واشنگتن حرکت کنم.

این گونه آغاز کردم:« خانم ها و آقایان، این لحظه دشواری برای مردم آمریکاست... دو هواپیما در یک حمله تروریستی  به کشورمان به مراکز تجارت جهانی برخورد کردند.» آهی بلند از والدین و اعضای انجمن شنیده شد افرادی که آمده بودند تا سخنرانی من را درباره آموزش بشنوند. گفتم: «حرکت تروریستی علیه ملت ما قابل تحمل نیست.» در آخر برای قربانیان حادثه تقاضای تقاضای یک دقیقه سکوت کردم.

بعد متوجه شدم که سخنان من پژواک تعهد پدرم بعد از تهاجم صدام حسین به کویت بود که گفت: « این تجاوز تحمل نخواهد شد.» تکرار آن عمدی نبود. در متن سخنرانی ام نوشته بودم: «تروریسم علیه آمریکا پیروز نمی شود.» سخنان پدر باید در ضمیر ناخودآگاه من نهفته بوده باشد و منتظر تا در بحران دیگری دوباره بر زبان بیاید.







تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن