تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بلند مرتبه ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه در روى زمين بيشتر در نصیحت و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820822132




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پایان غم انگیز زندگی پسرک 4 ساله پشت وانت پدر


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



پایان غم انگیز زندگی پسرک 4 ساله پشت وانت پدر
ماتم و غم به جان در و دیوارهای این خانه نشسته است، هنوز کسی باور ندارد دیگر صدای خنده‌های پسرک شیرین‌ زبان در چهاردیواری خانه برای همیشه خاموش شده است.



به این مطلب امتیاز دهید


به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، انگار همین دیروز بود که «احمد رضا» با شیطنت‌هایش خنده بر لبان پدر و مادر می‌نشاند و حالا باید اشک ریخت و غم را با تمام وجود درآغوش کشید. پدر عذاب وجدان دارد، شاید تنها اگر یک لحظه حواسش پرت نمی‌شد حالا پسرک روی زانوهایش نشسته و مانند همیشه نمک می‌ریخت. باورکردنی نیست، پدر جوان، پسر خردسالش را بدون اینکه بداند در پشت وانت قرار داده در یک حادثه دلخراش به کام مرگ فرستاد.   تیک تاک ساعت تازه از 15 بعدازظهر 30 تیرماه عبور کرده بود که پدر جوان مانند همیشه سوئیچ خودرویش را برداشت و از خانه بیرون رفت. احمدرضا 3 ساله، محمدرضا 6 ساله و علیرضا 4 ساله، سه پسر کوچک جبرائیل به دنبال شیطنت‌های کودکانه پشت نیسان آبی‌رنگ پدر در حال بازی بودند، جبرائیل که کمی عجله داشت از بچه‌ها خواست زودتر پایین بروند.    محمدرضا و علیرضا حرف پدر را گوش کرده و بلافاصله از پشت وانت پایین پریدند، اما احمدرضا که تازه 3 سالگی را داشت تجربه می‌کرد هنوز پشت وانت پدر بود، جبرائیل در همین لحظه که فکر می‌کرد بچه‌ها همه پیاده شده‌اند، خودرویش را روشن کرد و با دنده عقب سعی کرد از پارک بیرون بیاید که ناگهان احمدرضا کوچولو را زیر لاستیک خودرو له کرد و حادثه‌ای تکان دهنده رقم زد. جبرائیل با فریادهای همسرش که می‌گفت: «احمدرضا کشته شد» با رخساری رنگ‌پریده از خودرو پیاده می‌شود و پیکر نیمه‌جان و خون‌آلود پسر خردسالش را در آغوش می‌گیرد.   پدر و مادر، احمدرضا را به بیمارستان ثارالله کرج می‌برند اما دیگر خیلی دیر شده بود و احمدرضا آخرین نفس‌هایش را در آغوش پدر کشید و در دم جان باخت. جبرائیل و اکرم، پدر و مادر احمدرضا که در غم از دست دادن پسرشان بسیار غمگین و ناراحت هستند می‌گویند کاش همه دنیا را امروز می‌دادیم تا احمدرضا زنده می‌شد.   جبرائیل گفت: قانون مرا تبرئه کرد، اما من تا آخر عمرم نمی‌توانم خودم را تبرئه کنم. پسرم درنتیجه غفلت من زیر خودرو جانش را از دست داد. شغل جبرائیل باربری است و در خانه‌ای کوچک به همراه پسرها و همسرش زندگی می‌کنند. این روزها محمدرضا و علیرضا جای خالی احمدرضا کوچولو را بیشتر احساس می‌کنند، گویا حس دلتنگی در چشمان کوچک آنها موج می‌زند. 2005




۲۰/۰۶/۱۳۹۳ - ۰۷:۳۵




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن