واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
شکاف دولت- ملت؛ ریشه بحران خاورمیانه وبلاگ > خوش چهره، جلال - پیشروی، استقرار و گسترش گروه داعش، تنها بخشی از بحران بیانتها در خاورمیانه است. خوب یا بد، منطقه درحال پوستاندازی است. بهنظر میرسد از میان بینظمی کنونی که پایانش معلوم نیست، ساختاری متفاوت از گذشته در حال شکلگیری است که مفهوم تازهای از دولت _ ملتها را تبیین میکند.
پیشروی، استقرار و گسترش گروه داعش، تنها بخشی از بحران بیانتها در خاورمیانه است. خوب یا بد، منطقه درحال پوستاندازی است. بهنظر میرسد از میان بینظمی کنونی که پایانش معلوم نیست، ساختاری متفاوت از گذشته در حال شکلگیری است که مفهوم تازهای از دولت _ ملتها را تبیین میکند.
در واقع بحران داعش سرباز کردن دمل چرکینی است که محصول قوام نیافتن "دولت _ ملت" در بیشتر کشورهای خاورمیانه است. اگر بخواهیم بخشی از مختصات این منطقه همیشه ناآرام از کره خاکی را برشمریم، چند ویژگی برجسته است؛ از جمله اینکه: خاورمیانه مجتمعی از دولتهای ضعیف را در خود جا داده است. این وضع ناشی از میراث و پیامدهای جنگهای اول و دومجهانی است که سبب شد، دولتهایی بدونملت یا بدتر از آن دولتی با چند ملیت و قوم شکل گیردکه اگر ناتوانیو فسادهای نخبگان حاکم را در پاسخگویی به مطالبات ملتهایشان به آن اضافهکنیم، وضع ملموستری را پیش چشم قرار میدهد.
اگرچه تهدیدهای نظامی درون کشوری و خارجی در خاورمیانه، همیشه آنقدر واقعی بوده تا دولتها بخواهند دربارهاش اغراق کرده و آن را وسیلهای برای سرکوب یا نقض حقوق شهروندان خود قرار دهند، ولی همین امر سبب رقابتهای امنیتی میان دولتها نیز شده است. به عبارت دیگر از یکسو نخبگان حاکم برای امنیت داخلی و خارجی خود اقدام کردهاند و از سوی دیگر واکنش همسایگان را نیز برانگیختهاند.
خصلت حائز توجه دیگر در خاورمیانه، سیال بودن تصور دولتها از امنیت میان دو مفهوم واقعگرایی متکی بر قدرت و صلحگرایی بدون توجه به ساختهای لازم برای این منظور است. علاوه براین دولتهایی که روزگاری با جعل "ناسیونالیسم" و برخی ایدئولوژیها در صدد ایدهسازی برای قوام دولت _ ملت بودند، اکنون دچار بحران امنیت درونی هستند و مشروعیت آنان هر روز بیش از گذشته رنگ میبازد. این درحالی است که حتی دولتهای جوان منطقه مثل عراق، یمن، لیبی نیز به دلیل فقدان ایدهای مقبول نزد ملتهای خود، همچنان بحران مشروعیت و اعتبار را تجربه میکنند.
فقدان اعتبار و مشروعیت منجر به بحران حاکمیت، در دولتهایی است که اکنون خطر داعش و دیگر جریانهای افراطی بخشی از مشکلات آنان است. چنین دولتهایی که خود در معرض بیثباتی قرار دارند، نه تنها قادر به دفع تهدیدهایی چون داعش نخواهند بود، بلکه گاه عامل ایجاد چنین جریانهایی نیز خواهند بود. این وضع باردیگر عرصه را برای حضور قدرتهای بیگانه در منطقه فراهم کرده و ابتکار هرنوع تغییر در شکل و ماهیت دولت _ ملتها را در اختیار آنان میگذارد.
زمزمههای تغییر مرزهای حاکمیتی و کوچک شدن کشورها، تهدیدی واقعی است که داعش و جریانهایی از این دست بستر ساز آن است. اینگونه به نظر میآید که بعد از تجربه قرارداد ساکس _ پیکو، دوباره خاورمیانه آبستن تغییرات تازه در مرزهای جغرافیایی خود باشد.
داعش میتواند فرصت باشد ، یا تهدید. تهدید از آن رو که دولتهای ضعیف ناتوان از حل مشکلات بنیادی خود در ساخت دولت _ ملت شوند و به تغییرات تحمیلی در درون مرزهای خود تن دهند ، یا فرصت از این بابت که هویتی تازه میان ملتها و دولتها برای انسجام ملی پدید آید. بر این اساس بحران بیانتهای خاورمیانه آبستن حوادث متعارض است.
سه شنبه 18 شهریور 1393 - 12:43:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]