تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820449908




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

انتظار برای تخت های خالی، امید را از بیمارستان امید پر می دهد


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: فرصت های درمان در پس دیوارهای انتظار می سوزند انتظار برای تخت های خالی، امید را از بیمارستان امید پر می دهد اصفهان - ایرنا - اینجا بیمارستان امید، تنها امید بیماران سرطانی ، در بخش مرکزی کشور است، ضعف ساختار فیزیکی، شرایط نامناسب نگهداری از این بیماران و همچنین کمبود فضا بسیاری از بیماران را با مشکل مواجه کرده است.


به گزارش ایرنا، به بیمارستان امید یا بیمارستان سید الشهدا (ع) تنها مرکز دولتی برای درمان بیماران سرطانی استان اصفهان قدم می گذارم.
از کنار نیمکت های کهنه روبروی بیمارستان عبور می کنم و به سمت در می روم، همین که وارد فضای بیمارستان می شوم، انگار عصر جمعه می شود، دلم می گیرد، اینجا به عنوان آخرین نقطه امید بیماران سرطانی وضعیت نامطلوبی دارد.
در اسفند ماه سال ۱۳۴۷ بود که اولین کلنگ مرکز مبارزه با سرطان اصفهان بنام امید در قطعه زمینی به مساحت ۶۰۰ متر مربع در اصفهان به همت و مساعدت نیکوکاران شهر بر زمین زده و در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ به تدریج مورد بهره برداری قرار گرفت.
بعدها نام بیمارستان به نام مبارک حضرت سیدالشهداء (ع) تغییر یافت.
این بیمارستان حالا دارای یک ساختمان فرسوده با فضایی تنگ و تاریک است که تمام تلاش های صورت گرفته برای پوشاندن زشتی های این مجموعه نه تنها آن را زیباتر نکرده بلکه آن را به مراتب دلگیر تر کرده است.
علایم ترک و نم زدگی در سقف ساختمان و دیوارها به وضوح مشهود است.
اتاق های هفت نفره ، تخت های چسبیده به هم با فضایی بسیار دلگیر و پنجره هایی که به سوی یک ساختمان نیمه تمام باز می شود.
با خود می گویم در این اتاق های تنگ و تاریک چگونه می توان برای زندگی جنگید.
بخش ویژه این بیمارستان 11 نفر ،بخش بانوان23 نفر،بخش آقایان 23 نفر، بخش کودکان 24 نفر، بخش جراحی 11 نفر و در بخش اورژانس 6 نفر ظرفیت دارد.
با افزایش آمار بیماری سرطان در کشور و به ویژه در استان اصفهان، تعداد مراجعان نیز به این مکان درمانی افزایش یافته است و ظرفیت های فیزیکی این مجموعه پاسخگوی نیاز متقاضیان نیست.
بسیاری از بیماران به خاطر نبود فضا برای پذیرش بیماران مجبورند روزهای طلایی درمان خود را در پشت درهای این بیمارستان به هدر دهند.
در بیمارستان دلگیر امید ، چشمان بیماران به دولتی دوخته شده است که نامش با تدبیر و امید عجین شده است.
**بخش کودکان
اولین بخش برای بازدید، بخش کودکان است، برای آنکه پاهایم توان رفتن یابد و دلم از امید پر شود، زیر لب می گویم یا امام رئوف...
در راهرو پسر بچه ای پیچیده در پتوی خاکستری رنگی روی ویلچر چمباته زده است، شاید به زحمت سنش به 11 سال برسد، از او تنها سر تراشیده و بدون مویش پیداست، به شدت می لرزد.
دستم را روی سرش می گذارم، او در تب می سوزد، قلبم تیر می کشد.
دور و برم را نگاه می کنم، مادرش با پزشک از راه می رسد، خودم را کنار می کشم،می شنوم که خانم دکتر با دلسوزی می گوید، تبش خیلی بالاست باید بستری شود.
پسر بچه همچنان که می لرزد سرش را از پتو بیرون می آورد و با صدایی که از عمق وجودش می آید اما بسیار آهسته است، می گوید: بستری نه ، بستری نه لطفا بستری نه و اشک هایش همچون رودی خروشان سرازیر میشود...مادر با چشمانی غمگین سر بی موی فرزندش را در آغوش می گیرد، راه پیش و پس ندارد.
مادرش می گوید: تحمل درد دراین بیمارستان دلگیر، از هرکجای دنیا برایش سخت تر است.
به راهم ادامه می دهم، تنها تفاوت بخش کودکان با دیگر بخش ها در و دیوار آذین شده با تابلوهای شخصیت های کارتونی است.
در را باز می کنم ، هفت تخت نزدیک بهم چیده شده اند و کنار هر تخت یک صندلی پلاستیکی برای همراه وجود دارد.
چشم می چرخانم، تمام کودکان موهای سرشان تراشیده است،یکی از آنان میوه هایی که مادر با دقت پوست می کند را در دهان می گذارد.
چشمم به نوزاد کوچکی می افتد که در آغوش مادرش شیر می خورد ، نزدیک می روم از مادر سووال می کنم چند سالش است؟ مادر با چشمانی پر از اشک می گوید امروز روز تولد یک سالگی حسام است.
با خودم فکر می کنم ،دنیا چقدر بی رحم است، یکسالگی سن خوبی برای جدال با مرگ نبود،یکسالگی فصل خوبی برای کشف درد نبود ، یکسالگی فصل کشف زیبایی ها ، چهار دست و پا راه رفتن و درآوردن دندان و چشیدن مزه ها بود.
یکسالگی فصل پر شدن خانه از صدای خنده های کودکانه، فصل هجی کردن اولین کلمات...ماما، بابا... بود.
پرستاری از راه می رسد، حسام با دیدن لباس سپید پرستار خودش را در آغوش مادرش پنهان می کند وبا صدای بلند می گرید، مادرش می گوید: از تمام کسانی که لباس سپید می پوشد به خاطر تزریقاتی و سایر مراحل درمان می ترسد.
درد از تحمل روح فراتر می رود...با چشمانی پر اشک می گویم یا امام رئوف...
**اورژانس
اورژانس تنها مرکز درمان بیماران سرطانی استان اصفهان با تمام افتخاراتش تنها شش تخت دارد.
دربیشتر اوقات مجبورند تخت های اضافه یا به قول خوشان اکسترا بزنند تا بتوانند مریض های بیشتری را بپذیرند.
روزانه حدود 100 بیمار سرطانی به پذیرش اورژانس مراجعه می کنند که با وجود محدودیت های فیزیکی این بیمارستان و کمبود تخت تنها 30 نفر از آن ها امکان پذیرش فراهم می شود.
مراجعینی که اکثر آنها مریضان بدحالی دارند باید روزها ، هفته ها و گاهی یک ماه در انتظار بمانند.
از دست رفتن زمان برای بیماران سرطانی هر لحظه آنان را به مرگ نزدیک تر می کند.
برخی از بیماران که از مسیرهای دور به این مرکز می آیند، برای رسیدن به موقع، شب قبل خود را به بیمارستان می رسانند و به دلیل نبود مکانی برای انتظار و خواب مجبور به خوابیدن در حیاط بیمارستان می شوند.
در بخش اورژانس و پذیرش بیماران،دو بیمار بسیار بدحال وجود دارند، دو دختر بر بالین مادر بدحالی که به گفته یکی از پزشکان دیگر امیدی به بهبودی اش نیست، نشسته اند، مادر از شدت درد فریاد می کشد و دختران در سکوت اشک می ریزند.
در طرف دیگر دختری در کنار تخت پدر نشسته است، بی صدا ، بدون اینکه کلمه ای از دهانش خارج شود، به سینه پدر که حالا به سختی بالا و پایین می رود می نگرد، اینجا محدودیت های فیزیکی اجازه نمی دهد، دردهایت را با دیگر اعضای خانواده تقسیم کنی یا حتی کمی بلندتر گریه کنی، اشک های زن تخت پدر را خیس کرده است.
در تخت های دیگر بیمارانی هستند که وخامت حالشان به شدت این دو نفر نیست، اما با نگرانی به این دو بیمار می نگرند و شاید کورسوی امیدشان برای بازگشت به زندگی و مقاومت در برابر بیماری سرطان به نا امیدی می گراید.
شاید اگر محدودیت فیزیکی اجازه می داد این دو بیمار بدحال به اتاق های خاصی انتقال پیدا می کردند و ساعات آخر عمرشان را جور دیگر و در کنار دیگر اعضای خانوادشان به سر می رساندند.
این شاید حداقل حقوق خانواده بیمار باشد که بتواند در لحظات آخر بیماری در کنار بیمارش باشد.
در این بیمارستان تنها یک اتاق ایزوله بسیار کوچک با ظرفیت دو نفر وجود دارد، آنقدر این اتاق کوچک است که بسیاری از تجهیزات مروبوط به این اتاق در در خارج از این اتاق نگهداری می شود.
این اتاق همواره پر است و بیماران بدحال در این مکان استقرار پیدا می کنند،با توجه به آنچه دیده ام و با یک حساب سرانگشتی می بینم در همین لحظه پنج مریض بدحال دیگر در این بیمارستان وجود دارند که جایی برای انتقال آنان وجود ندارد و سایر هم اتاقی های بیمار بدحال مجبورند تا در لحظات آخرزندگی آنان را مشایعت کنند.
محدویت های فیزیکی در این بیمارستان، بیماران سرطانی را مجبور به دیدن صحنه هایی می کند که علاوه بر ایجاد عوارض مخرب بر روحیه بیماران روند درمان این بیماران را مختل می کند.
یکی از همراهان بیمار که دوست ندارد نامی از وی برده شود، می گوید: اینجا تقریبا بیماران و همراهان با یکدیگر دوست می شوند، وقتی کسی می میرد همه از اتاق هایشان خارج می شوند و نا امیدانه جنازه را بدرقه می کنند.
**بخش بستری زنان و مردان
هر اتاق دربخش زنان و مردان دارای هفت تخت و یک یخچال است، تخت هایی نزدیک به یکدیگر با یک صندلی پلاستیکی چسبیده به تخت برای همراه بیمار.
با توجه به شرایطی که برای بیماران حاصل می شود این بیماران در برخی از مواقع مجبورند هفته ها در این بخش بستری باشند و به ناچار به همراه نیاز دارند.
فضایی برای همراهان بیمار در این بیمارستان وجود ندارد، راستش در بیمارستانی که فضایی برای بیمار وجود ندارد وجود فضا برای همراه بیمار خواسته نامعقولی به نظر می رسد.
یکی از همراهان بیمار بخش زنان می گوید: همراهان بیمار شب ها مجبورند روی زمین بخوابند، یا حتی برخی ها مجبورند بروند در حیاط، زیر لوله ها یا در نمازخانه بخوابند.
بعد هم دستم را می گیرد تا یک چیز دیگر را نشانم دهد، از بیمارش می خواهد که کمی تنش را از روی تخت بلند کند تا فرو رفتگی تخت را ببینیم.
او نمی خواهد از او نامی برده شود اما می گوید:همه تخت ها دچار فرورفتگی یا شکستگی شده اند که کمر و پاهای بیماران را به شدت آزار می دهد.
از طرف دیگر تعداد کم سرویس های بهداشتی این بیمارستان و همچنین وضعیت بهداشتی آن بسیار نا مناسب است.
اینجا حتی تهویه مناسبی ندارد، سیستم تهویه آشپزخانه با اتاق بیماران مشترک است، بوی غذا از اول صبح در این اتاق می پیچد.
همراه این بیمار می گوید: افت عملکرد سیستم ایمنی بدن بیماران سرطانی رعایت اصول بهداشتی را توسط خود بیمار و همراهش ضروری می نمایاند اما امکان رعایت اصول بهداشتی با شرایط موجود برای بیمار و همراه وجود ندارد.
به گفته او، وجود پرسنل مجرب و تجهیزات پزشکی به روز بسیاری از بیماران انتخاب دیگری به جز این بیمارستان ندارند.
در بخش مردان نیز همانند بخش زنان هفت تخت وجود دارد که با فاصله ای نزدیک به هم چیده شده اند.
تشخیص بیماری ها دراین اتاق بسیار به هم نزدیک و تفاوت های سنی خیلی زیاد است.
در بخش بزرگسالان، نوجوانان در کنار سالمندان و بیماران بدحال بستری می شوند.
نوجوانان سرطانی بعد از گذران 16 سال دیگر نمی توانند در بخش کودکان بمانند و به ناچار به بخش بزرگسالان منتقل می شوند.
نبود اتاق مخصوص بیماران بدحال همه کسانی که در اتاق حضور دارند را مجبور به مشاهده وخامت حال بیمار بدحال و حتی مرگ وی می کند.
نمی توان اثر وحشتناک این حادثه را در روحیه بیماران انکار کرد.
**تشکر بیماران از پرسنل بیمارستان
با تمام کسری ها و کمبودها ، آنچه همه بیماران از آن راضی بودند، پرسنل و پرستاران بودند.
بد نیست از پرستاران و پرسنلی که در تمام مدت کارشان علاوه بر رسیدگی دلسوزانه مجبور به شنیدن نفرین ها و گاها فحاشی بیماران عصبی که به دلیل محدودیت فیزیکی قادر به پذیرش آنها نیستند نیز گریزی زده شود.
پرستارانی که حتی کارشان در زمره مشاغل سخت قرار نمی گیرد.
در این مرکز به ازای هر 11 مریض یک پرستار وجود دارد، پرستارانی که صبح با صدای درد بیماران و یا فریاد همراهان از خواب برمی خیزند و با درحالی که ذهنشان هنوز درگیر اشک های کودکان بی گناه درگیر این بیماری است به خواب می روند.
اینجا تنها اتفاق خوب وجود پرسنل متعهد است، همه دادشان از شرایط و وضعیت بهداشتی این مجموعه بلند است اما تنها کورسوی امید در این مرکز تخصص و دلسوزی کادر این بیمارستان است.

** ** دانشگاه علوم پزشکی: راه انداختن بیمارستان امام رضا(ع) اولویت اصلی دانشگاه علوم پزشکی است
روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان اصفهان ضمن تایید وضعیت نامناسب فیزیکی این بیمارستان گفت: بیمارستان امام رضا(ع) به عنوان بیمارستان جایگزین بیمارستان امید یا سید الشهدا ساخته شده و به زودی زودی افتتاح خواهدشد.
به گفته حسن خانی ساخت این بیمارستان به دلیل مشکلات مالی حدود 20 سال به طول انجامیده است.
وی از برگزاری جلسات متعدد در ماه های اخیر برای راه اندازی هرچه سریعتر این مرکز خبر داد.
**پیغام بیماران سرطانی برای وزارت بهداشت
تمام بیماران، خسته از صبوری زیاد برای افتتاح بیمارستان جدید همجوار این بیمارستان(بیمارستان امام رضا(ع))، از وزیر بهداشت خواستند تا هرچه زودتر به وضعیت آنان رسیدگی کنند.
یکی از همراهان بیماران سرطانی در گوشم می گوید: لطفا با تیتر درشت بنویس آقای وزیر به داد ما برسید...
گ/7135/ م 546


17/06/1393





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


پزشکی و سلامت

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن