تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804353043
آبروبري از صنعت خودروسازي در 5 ثانيه |اخبار ایران و جهان
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: آبروبري از صنعت خودروسازي در 5 ثانيه
کد خبر: ۴۳۲۹۱۷
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۹ - 08 September 2014
رضا ساکي در روزنامه ابتکار نوشت:
امروز همسايه‌مان وحشت‌زده و سراسيمه بود. مي‌گفت: مهندس از ديشب که اين فيلم باز کردن در پژو را در وايبر ديده‌ام خواب به چشمانم نيامده است. واقعا حيرت‌انگيز است. ديدي چطور با يک پيچ‌گوشتي در ماشين را باز مي‌کند. اين همه ما پول مي‌دهيم و دزدگير روي ماشين مي‌گذاريم بعد طرف با يک پيچ‌گوشتي هم 30 ميليون پول ماشين را به مسخره مي‌گيرد هم يک ميليون پول دزدگير را. گفتم: تازه اگر ناخن‌هايت بلند باشد، نياز به پيچ‌گوشتي هم نيست. گفت: واقعا در حلبي از اين ماشين سخت‌تر باز مي‌شود. همين ديشب امتحان کردم باور کنيد در رُب تازه از آن آسان‌بازشوها مقاومت بيشتري دارد. قديم چند دقيقه طول مي‌کشيد ما در تُن ماهي را باز کنيم بعد اين دزد محترم در 5 ثانيه آبروي صنعت خودروسازي را مي‌برد. گفتم: چاره چيست؟ پول ما به همين ماشين‌ها مي‌رسد. گفت: به هر حال من ديگر ماشينم را همين طوري بيرون نمي‌گذارم. گفتم: چطوري بيرون مي‌گذاري؟ گفت: يادتان هست مستربين وقتي ماشينش را پارک مي‌کرد، فرمان ماشين را با خود مي‌برد؟ ديشب رفتم فرمان را کندم آوردم خانه. وقتي با پيچ‌گوشتي در ماشين باز مي‌شود لابد با آچار آلني چيزي استارت هم مي‌زند. گفتم: اگر طرف با خودش فرمان داشت يا توانست با آچار فرانسه چرخ‌هاي ماشين را بچرخاند چه؟ گفت: به اين هم فکر کرده‌ام. باتري را هم درآورده‌ام. گفتم: اگر... گفت: شمع‌ها را هم باز کرده‌ام. گفت: پس کل ماشين را باز کرده‌ايد؟ گفت: کلش که نه ولي چند تا قطعه مهم را آورده‌ام خانه تا دزد را دست به سر کنم. گفتم: چرخ دارد؟ گفت: سه تا. گفتم: اگر سارق با جرثقيل بيايد ماشين را بگذارد روي خاور ببرد، آن وقت چه؟ گفت: مگر مي‌شود؟ گفتم: اگر يک زماني به شما مي‌گفتم در ماشين با يک پيچ‌گوشتي باز مي‌شود چه مي‌گفتي؟ گفت: مي‌گفتم مگر مي‌شود. گفتم: ديدي حالا؟ گفتم: پس چه کنم؟ گفتم: راحت باش و زندگي کن. آن زماني که دزدها تصميم بگيرند ماشينت را ببرند مي‌برند، حتي شده با بُکسل. دزد بسته به نيازش از ماشين سرقت مي‌کند. گاهي فقط دورفرماني را مي‌برد گاهي جعبه‌ابزار را و گاهي خود ماشين را. خود را ناراحت نکن. گفت: باز معرفت دزدها. گفتم: باز معرفت کساني که اگر ازشان بپرسي شغل‌تان چيست با صداقت مي‌گويند سارق.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها