واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: در سیاست ایرانی، میتوان اقلیت را له کرد!
انتخابات دیروز هیات رئیسه شورای شهر تهران، نه فقط برای اعضای شورای شهر بلکه برای دولتیها، مجلسیها و مردم این سوال را باید پیش آورده باشد که اکثریت تا چه حد باید یک طرفه تصمیمات خود را اجرایی کند و این که آیا اگر مردم به یک جناح در جایی رای داده باشند، آن جناح حق دارد هر تصمیمی را بگیرد حتی اگر نسبت اکثریت به اقلیت شصت به چهل باشد یا خیر؟
کد خبر: ۴۳۱۷۸۸
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۴ - 03 September 2014
انتخاب هیات رئیسه شورای شهر چهارم تهران و یک دست اصولگرا شدن هیات رئیسه شورا در شرایطی که شهردار نیز گزینه اصولگرایان برای شهرداری بوده، یک بار دیگر نشان داد که در اقلیت بودن در فضای سیاسی ایران چقدر سخت است. به گزارش «تابناک»، در شرایطی که در سال اول کار شورای شهر چهارم احمد مسجدجامعی به عنوان رئیس، مرتضی طلایی به عنوان نایب رئیس، الهه راستگو و هادی ساعی به عنوان منشی و رضا تقیپور به عنوان سخنگو اعضای هیات رئیسه شورای شهر تهران را تشکیل میدادند، انتخابات روز سهشنبه شورای شهر باعث شد که ترکیبی مدیریت شورای شهر را در سال دوم کار ان بر عهده بگیرد که هیچ یک از اعضای آن گزینههای اقلیت اصلاحطلب برای عضویت در شورای شهر نبودند. در حالی که اصلاحطلبان میتوانند مدعی باشند که از 31 عضو شورا، 13 نفر یعنی بیش از 40 درصد از ترکیب شورا را در اختیار دارند، سهمی صفر درصدی در تعداد اعضای هیات رئیسه سال دوم شورا را دارند تا این سوال ساده پیش بیاید که اقلیتهای بزرگی آیا حقی از مدیریت دارند یا خیر؟ برخی از تصمیمهای بزرگ و حیاتی در برخی از مجامع و شوراها به دلیل اهمیت بالایی که دارند نیازمند توافق بیش از نیمی از اعضای دارای حق رای هستند. برای مثال در حالی که انتخاب رئیس جمهور با نصف به علاوه یک رای در انتخابات ریاست جمهوری میتواند برنده انتخابات شود، برکناری و رای عدم کفایت وی به دو سوم آرای مجلس شورای اسلامی نیاز دارد. در مجلس شورای اسلامی نیز در حالی که تصمیمات عادی با رای اکثریت مطلق نمایندگان حاضر شکل قانونی به خود میگیرند، موضوع مهمی مانند تغییر جزئی در خطوط مرکزی به اکثریت چهار پنجم مجموع نمایندگان نیاز دارد و درخواست مراجعه به آراء عمومى یا همان رفراندوم، تصویب عدم کفایت رئیس جمهور و یا تصویب تقاضاى سه فوریت طرحها و لوایح نیازمند موافقت اکثریت دو سوم مجموع نمایندگان مجلس است. به عبارت دیگر رایگیری معمولا تحت شرایطی صورت میگیرد که هر چه تصمیم حیاتیتر باشد، برای به نتیجه رسیدن آن باید تعداد آرای مخالف کمتر باشد. این قاعده نه تنها در شرکتها و بنگاههای اقتصادی نیز مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه مبنای توجیه حق وتو در شورای امنیت نیز بوده است. شورای امنیت نمیتواند تصمیمی بگیرد که یکی از قدرتهای بزرگ بعد از جنگ دوم جهانی با ان مخالف باشند. به عبارت دیگر، منشور ملل متحد به گونهای نوشته شده است که به قدرتهای دائم و دارای حق وتو این امکان داده شود که مانع تصویب تصمیماتی شوند که منافع حیاتی انها را به خطر میاندازد. حتی در برخی سیستمهای سیاسی نیز ترکیب هیات دولت و کابینه به گونهای تنظیم شده است که منافع یک اقلیت بزرگ نادیده گرفته نشود. برای مثال در لبنان، تصمیمات کابینه نیازمند آرایی است که اگر حزبالله لبنان انها را خطرناک بداند مانع تصویب آنها میشود. با وجود این که حزبالله و متحدان ان در هیات دولت در اقلیت هستند ولی بدون توافق حزبالله نمیتوان تصمیمات مهم را نهایی کرد. راه حلی دیگر برای حفظ منافع اقلیت، استفاده از روشهای دیگر رایگیری است. برای مثال رایگیری لیستی باعث میشود که اقلیت به اندازه وزن خود در میان منتخبین سهمی داشته باشند، این در حالی است که مثلا با روش فعلی انتخابات مجلس شورای اسلامی و یا شورای شهر، در کلانشهری مانند تهران اگر اقلیت 49 درصد هم باشند ممکن است هیچ سهمی در فهرست طولانی منتخبین نداشته باشند. فهرست نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی از مجلس ششم به این سو نشاندهنده همین واقعیت است، این در حالی است که کمتر موردی از دموکراسیهای قدیمی و به خصوص سیستمهای پارلمانی اروپا را میتوان مشاهده کرد، که اتفاق مشابهی در آنها روی دهد. حالت خاص رایگیری برای انتخاب نمایندگان مجلس و شورا در تهران همراه با شیوه رایگیری در مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر تنها عوامل ممکن برای منکوب کردن اقلیت نیست. قائل نشدن هیچ حقی برای اقلیت گاهی به بخشی از فرهنگ سیاسی هم تبدیل شده است. بعضی طرفداران دولت اصلاحات با این شعار که محافظهکاران باید پیام دوم خرداد را درک کنند، برخی طرفداران دولت نهم و دهم با شعار پیام سوم تیر و برخی طرفداران دولت یازدهم با تاکید بر پیام 24 خرداد تمایل خود به سرکوب اقلیت را نشان دادهاند. حالت بدتر این ماجرا زمانی است که دو نهاد انتخابی در دست دو جناح متفاوت باشند، این جاست که روشن نیست دولت باید پیام انتخابات گذشته مجلس را درک کند یا این که مجلس باید پیام انتخابات ریاست جمهوری را درک کند؟! انتخابات دیروز هیات رئیسه شورای شهر تهران، نه فقط برای اعضای شورای شهر بلکه برای دولتیها، مجلسیها و مردم این سوال را باید پیش آورده باشد که اکثریت تا چه حد باید یک طرفه تصمیمات خود را اجرایی کند و این که آیا اگر مردم به یک جناح در جایی رای داده باشند، آن جناح حق دارد هر تصمیمی را بگیرد حتی اگر نسبت اکثریت به اقلیت شصت به چهل باشد یا خیر؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]