واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
آیا این اعتقاد صحیح است که با بالا رفتن سن و پیر شدن انسان، توان کار و فعالیت از او گرفته می شود؟ در جواب باید گفت بله با افزایش سن، انسان دیگر همچون سابق توان کار و فعالیت، به ویژه فعالیت های یدی را ندارد اما آیا فکر و اندیشه و تجربیات او نیز مانند جسم او کم توان خواهد شد و نمی توان از فکر و اندیشه فرد مسن بهره جست؟ اگر پاسخ این سوال نیز بله باشد باید گفت در این صورت فرد مسن هیچگونه جایگاهی در میان دیگر افراد نخواهد داشت چرا که توان برآوردن نیاز خویش و دیگران را نداشته و وجودش جز رنج و زحمت حاصلی ندارد.
منفعت طلبی
لازم به ذکر است، در قسمت بالا دیدگاهی که نسبت به وجود سالخوردگان بیان گردید از یک تفکر مادی گرایانه و منفعت طلبانه ناشی می گردد چرا که در این دیدگاه ها فرد صرفا به دنبال نتایج مادی در زندگی خویش بوده و جز منافع خویش به امر دیگری نمی اندیشد با کنار گذاشتن این دیدگاه و مواجه شدن با واقع، متوجه امری فرای این نظرگاه می شویم و آن این است که حضور سالخوردگان و وجودشان برکات و نعمتهایی با خود به همراه دارد . کتاب شریف نهج البلاغه به نکته ارزشمندی در این باب اشاره داشته است.
نهج البلاغه و تجربه پیران
امام علی علیه السلام، درود خدا بر او، فرمود: اندیشه پیر در نزد من از تلاش جوان خوشایندتر است. (و نقل شده كه تجربه پیران از آمادگى رزمى جوانان برتر است) (نهج البلاغة / ترجمه دشتى / حكمت 86)
آنچه یک پیر و سالخورده را از دیگران متمایز ساخته و در میان همگان برجسته می سازد فکر، اندیشه و تجربه اوست، امری که در موفقیت و کامیابی حرف اول را می زند. امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به فرزندش محمد حنفیه فرمود: هر كه نظرات مردم را مورد دقت قرار دهد نكات خطاء را مىشناسد، و هر كه در كارى عجولانه داخل شود بدون اینكه به عواقب كارها نظر افكند به سختى حوادث دچار گردد. تدبیر قبل از عمل تو را از پشیمانى ایمن مىگرداند. و عاقل كسى است كه تجربهها او را اندرز دهد، و دانش برتر در تجربهها است. و در دگرگونى وقایع گوهر مردان شناخته مىشود. (جهاد النفس وسائل الشیعة / ترجمه صحت / 151 )
همانگونه آن حضرت اشاره داشته اند عاقل کسی است که تجربه ها او را اندرز دهند و در این میان چه کسانی بیشتر از سالخوردگان تجربه دیده و عاقل تر. و سخن در ارزش تجربه همین بس که « بخدا اگر براى یك آدم از شماها دو جان بود تا با یكى نبرد میكرد و تجربه مىآموخت و با دیگرى زنده مىماند (و نتیجهگیرى میكرد) و آنچه را آزمایش كرده بود بكار مىبست (چه خوب بود) ولى هر كس را یک جان بیشتر نیست و چون به در رفت جاى توبه و پشیمانى و جبران خطائى كه مرتكب شده است نمىماند. (الروضة من الكافی یا گلستان آل محمد/ترجمه كمرهاى/ ج/2 116 ) گویا سعدى از اینجا گرفته و گفته است:
مرد خردمند هنرپیشه را عمر دو بایست در این روزگار
تا به یكى تجربه آموختن با دیگرى تجربه بردن بكار
رفتار به شیوه پیران
پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: بهترین جوانان شما كسانى هستند كه به شیوه پیران رفتار نمایند و برترین پیران شما كسانى هستند كه به شیوه جوانان رفتار كنند. (إرشاد القلوب / ترجمه سلگى / ج1 / 120 )
در این روایت از پیامبر اکرم صلوات الله علیه نیز می توان به برکت وجود پیران و نقش به سزای آنان در اجتماع اشاره داشت در شرح و بسط این روایت می توان به این مسائل اشاره داشت که مراد از شیوه پیران، استفاده از تجربه، رأی و اندیشه در عمل است، به گونه ای که در اتخاذ تصمیمات گرفتار غرور و احساسات نشده و منطقی ترین تصمیم را اتخاذ کرد. و اینگونه به نظر می رسد که مراد از شیوه جوانان شور و نشاط، امید و پویایی آنان در زندگی است چرا که یک جوان مرگ را از خود دور می پندارد و بدین وسیله درصدد رسیدن به خواسته های خویش است و چه نیکوست که سالخوردگان ما نیز با دیدن علایم پیری دست از زندگی نشسته همچنان امیدوارانه به دور از هر گونه یأس و ناامیدی و افسردگی به زندگی پویای خویش ادامه دهند.
بزرگان گفتهاند: پیرى، پیك مرگ و آغاز فنا و فرستاده مرگ و قطعكننده آرزوها و نخستین مرحله آخرت و رهنماى انتقال و اندرزگویى خوش زبان است و براى نادان بیم دهنده، و براى خردمند مژده دهنده و علامت وقار و لباسى فاخر براى بزرگان و مركبى راهوار براى مرگ است و دوران جوانى، چون خفته مىماند، (كه در رویا به سر مىبرد و از واقعیتها بىخبر است)
پیرى یا پیك مرگ
پیرى، پیک مرگ و آغاز فنا و فرستاده مرگ و قطعكننده آرزوها و نخستین مرحله آخرت و رهنماى انتقال و اندرزگویى خوش زبان است و براى نادان بیم دهنده، و براى خردمند مژده دهنده و علامت وقار و لباسى فاخر براى بزرگان و مركبى راهوار براى مرگ است و دوران جوانى، چون خفته مىماند، (كه در رویا به سر مىبرد و از واقعیتها بىخبر است). از عابدى پرسیدند: باقیمانده عمر را براى چه چیزى دوست مىدارى؟ گفت: براى گریه كردن بر گناهان گذشتهام. (إرشاد القلوب / ترجمه سلگى / ج1/ 119 ) بله پیری برای نادان پیک مرگ و بیم دهنده است چرا که به واسطه جهل و نادانی اش ایام جوانی را به باد داده و اینک پایان آرزو را نزدیک می بینند و اینگونه است که از مرگ می هراسد و در مقابل فردی که عمری را در جهت رضای پروردگار خویش گام برداشته مرگ پیری سفیر کامیابی و لحظه شمار وصال او به محبوب یگانه اش است. عجلان از حضرت صادق علیه السّلام روایت كرده كه فرمود: سه گروه را خداوند بدون حساب به بهشت برد: امام عادل، تاجر راستگو، پیرى كه عمر خود را در طاعت خدا بسر برده است. (ثواب الأعمال / ترجمه غفارى / 299 )
پیری و سالخوردگی ظهور و جلوه ناتوانی و فرسودگی نیست بلکه تجلیگاه و خواستگاه اندیشه ها و تجربیاتی است که می تواند هدایتگر و نجاتبخش باشد. خدا جوانى و پیرى را با هم رحمت كند، زیرا جوانى كه رفته جالب بود و پیرى هم كه جاى آن آمد خوب است. (دیوان أمیر المومنین علیه السلام / 331 )
افسوس كه أیّام جوانى بگذشت أحوال دلم چنانكه دانى بگذشت
از مشرق مرگ صبح پیرى بدمید اوقات سرور و كامرانى بگذشت
منبع: تبیان
مرتبط با زناشویی كنار آمدن با والدين پير و تندخو
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیتوته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]