واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مک کین، البغدادی و منافع ایالات متحده در اربیل
آمریکا؛ از حمایت تا بمباران مواضع داعش
علت اصلی دخالت آمریکا در عراق و حمله محدود به داعش، در خطر قرار گرفتن منافع اقتصادی شرکتهای آمریکایی و اروپائی در اربیل است که رخت ماندن در عراق افکنده و این منطقه نفتخیز را مرکز اصلی فعالیتهای خود قرار دادهاند.
پس از افشا شدن عکسهای ملاقات جان مک کین، سناتور تندروی جمهوریخواه آمریکا و ابوبکر البغدادی، رهبر و خلیفه خودخوانده داعش، مدتی است که صحبت درباره دخالت مستقیم آمریکا در شکلگیری داعش، نقل محافل شده و رهبران تندروی آمریکا بهخصوص سناتور مک کین سوژه طنز رسانههای مستقل، شبکههای اجتماعی و مخاطبان شدهاند. لقبی که برخی از مخاطبان به وی دادهاند «البغدادی» است: «سناتور مک کین البغدادی». این عکسها در ارتباط با جلسه مک کین با شورشیان و دشمنان بشار اسد است که در اوج جنگ داخلی سوریه در ماه مه 2013 و در مرز سوریه و ترکیه گرفته شده است. موضوع این جلسه درخواست مک کین از شورشیان برای عمق بخشیدن به جنگ خود با بشار اسد است. گویا پس از این جلسه توافقنامهای هم میان جهادیها و شورشیان سوری برای امضا آماده شده بود. این اتفاق در حالی رخ میدهد که اخیراً شاهد حملات هوایی آمریکا به مواضع داعش و عقبنشینی این گروه از اربیل هستیم. آمریکا چرا وارد جنگ هوایی با داعش شد؟ در حقیقت، صحبت از رابطه آشکار و پنهان داعش یا دولت اسلامی با آمریکا، عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، بهخصوص در زمان جنگ سوریه و حتی پس از آن، یعنی در زمان گسترش تجاوزات و حملات این گروه تروریستی در عراق، بر همگان آشکار بود. اما سئوال اینجاست که اگر آمریکاییها خود این گروهها را مانند طالبان و القاعده تقویت کردند (اگر نگوئیم که به وجود آوردند)، آنگاه چرا اکنون به جنگ با آن ها اقدام می کنند؟ چه اهداف یا استراتژی مشخصی در سیاست آمریکا در قبال شکلگیری داعش در منطقه وجود داشت و اکنون رویکرد این کشور نسبت به این گروه تروریستی چیست؟ به اعتراف مقامات اروپایی، اغلب سربازان این گروه یا به نوعی با القاعده در ارتباط بودند یا از کشورهای اروپائی به عراق و سوریه سفر کرده و نحوه ارتباطات آن ها در شبکههای مجازی و استفاده آن ها از تکنولوژیهای مدرن نیز مهاجر بودن آن ها را ثابت میکرد. اما چرا آمریکا با این گروه درگیر شد و چند روز است که حملات هوایی آمریکا موجبات گریز و عقبنشینی آن ها را فراهم آورده است؟ از جمله آن میتوان به باز پس گرفتن سد موصل و تصویب قطعنامهای برای قطع کردن کمکهای مالی- نظامی کشورهای عرب به داعش، اشاره کرد. اربیل پایگاه اصلی منافع آمریکا در عراق علت اصلی دخالت آمریکا، در خطر قرار گرفتن منافع اقتصادی شرکتهای آمریکایی و اروپائی در اربیل است که رخت ماندن در عراق افکنده و این منطقه نفتخیز را مرکز اصلی فعالیتهای خود قرار دادهاند. آمریکا آشکارا دلیل حملات هوایی خویش علیه دولت اسلامی را برای حفاظت از جان شهروندان خویش در اربیل عنوان کرده است. در 10 سال اخیر که منازعات خونبار در عراق در جریان است، اربیل پایگاهی برای خارجیان، شرکتهای و غولهای نفتی و حتی پایگاهی نظامی برای آمریکا بوده است. تابستان امسال، آمریکا حضور خود در اربیل را بیشتر کرد و به تعداد دیپلماتها و نیز مشاوران نیروهای ویژهاش در این شهر افزود. در واقع، آمریکا از اربیل به عنوان یک پایگاه استفاده میکند. در زمان اشغال عراق در سال 2003 که نیروهای آمریکایی به نیروهای کرد عراقی برای شکست دادن باقیمانده ارتش صدام حسین ملحق شدند، آمریکا از همین پایگاه استفاده میکرد. همه این موارد اهمیت اربیل را برای آمریکا گوشزد میکند. دفاع در برابر تجاوز دولت اسلامی که دیرزمانی به فراموشی سپرده شده بود، اکنون به شعار رسانههای غربی تبدیل شده است. در حالی که وزارت خارجه آمریکا علناً به عدم درگیری جدی آمریکا یا اعزام نیرو به عراق برای جنگ با داعش پافشاری دارد و به همین اندازه که از منافع نفتی خود در اربیل حمایت کند، بسنده کرده است. زمانی که دولت اسلامی یا داعش فقط در یک اقدام 700 نفر از ساکنان یک دهکده را کشت، هیچ اقدامی صورت نپذیرفت، اما همان که داعش به اربیل نزدیک شد، آمریکاییها به مقابله برخاستند. حقوق بشر و داعش به یک اندازه ابزار سیاسی غرب هستند کشورهای غربی که همواره دم از حقوق بشر میزنند، این گروه مخوف را تقویت کرده و برای ساقط کردن حکومت بشار اسد به کار گرفتند. آن ها از این حقیقت آگاه بودند که گروهی با این سلوک وحشیانه رفتاری و این خشونت حیوانی، جنایات بزرگی را رقم خواهد زد، با این وجود به تقویت و آموزش آن ها پرداختند؛ زیرا برای فشار آوردن بر دولت شیعی عراق و دولت بشار اسد به چنین ابزاری نیازمند بودند. اما شاید این درک را نداشتند که مانند القاعده ممکن است علیه خودشان نیز اقداماتی از طرف این گروه انجام شود. بر این اساس، گویا دولت اسلامی پا از توافق یاد شده بالاتر گذاشته و سودای امپراتوری بزرگتری داشت که با تعجیل به مقابله با آن پرداختند. ریاکاری سیاستمدارانه، راهبرد برخورد با بحران عراق کمک به مردم مظلوم و جنگدیده عراق، اقدامی واجب و انسانی است، اما زمانی که این مسئله در تناقض با منافع اقتصادی کشورهای کاپیتالیستی یا سرمایهداری (کشورهایی که تنها به سرمایه و پول بها میدهند) قرار میگیرد، به سهولت به کشتار و فجایع انسانی رضایت داده و با تبلیغات رفتار خویش را در افکار عمومی توجیه میکنند. این ریاکاری سیاستمدارانه، مبنی بر حفظ منافع ملی به هر شیوه و ابزار، بنمایه تفکر سیاسی کنونی مقامات غرب است. مسئلهای که همواره با انتقاد نخبگان مستقل غربی نیز مواجه بوده است. سیاست کنونی آمریکا در قبال این گروه تروریستی نیز مسئله دیگری است که با ابهام مواجه است. اما آنچه شواهد نشان میدهد و بنا بر تجربه القاعده و طالبان، نابودی کامل این گروهها یا تضعیف یا باقی نگه داشتن آن ها در قالب سازمانی کوچک نیز مبتنی بر منافع این کشورها صورت عمل به خود میگیرد. آمریکا که روزی به افغانستان حمله کرد تا گروه تروریستی القاعده و حکومت طالبان را نابود کند، اخیراً اقدام به مصالحه و مذاکره با این گروه کرده است. این مسئله در حالی اتفاق میافتد که طالبان هر روزه به مناطقی از افغانستان حمله کرده و یا اقدام به ترور مردم یا ماموران دولت افغانستان میکند. مسعود فتحیپور منبع: رصد انتهای متن/
93/06/01 - 02:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]