واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: استفاده از فرصت سياسي براي انسجام مذهب
امام جعفر صادق(ع) در هفدهم ربيع الاول سال 83 هجري قمري چشم به جهان گشود، پدرش امام محمد باقر(ع) و مادرش «ام فروه» دختر قاسم بن محمد بود. كنيه آن حضرت ابو عبد الله بوده و اين كنيه از ديگر كنيههاى وى معروفتر و مشهورتر است. آن حضرت 10فرزند داشت؛ هفت پسر و سه دختر. برخى فرزندان آن حضرت را 11 تن ذكر كردهاند كه هفت نفر از آنان پسر و باقى دختر بودهاند.
امام جعفر صادق(ع) در هفدهم ربيع الاول سال 83 هجري قمري چشم به جهان گشود، پدرش امام محمد باقر(ع) و مادرش «ام فروه» دختر قاسم بن محمد بود. كنيه آن حضرت ابو عبد الله بوده و اين كنيه از ديگر كنيههاى وى معروفتر و مشهورتر است. آن حضرت 10فرزند داشت؛ هفت پسر و سه دختر. برخى فرزندان آن حضرت را 11 تن ذكر كردهاند كه هفت نفر از آنان پسر و باقى دختر بودهاند.
امام صادق(ع) در سال 114 هجري قمري پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگي به امامت رسيد. دوران امامتش با اواخر حكومت امويان كه در سال 132 به عمر آن پايان داده شد و اوايل حكومت عباسيان مصادف بود.
دوران امام صادق(ع) در ميان ديگر دورانهاي ائمه اطهار، دوراني منحصر به فرد بود و شرايط اجتماعي و فرهنگي عصر آن حضرت در زمان هيچ يك از امامان وجود نداشته است و اين به دليل ضعف بني اميه و قدرت گرفتن بني عباس بود. اين دو سلسله مدتها در حال مبارزه با يكديگر بودند كه اين مبارزه در سال 129 هجري وارد مبارزه مسلحانه و عمليات نظامي گرديد. اين كشمكشها و مشكلات سبب شد كه توجه بني اميه و بني عباس كمتر به امامان و فعاليتشان باشد، از اين رو اين دوران، دوران آرامش نسبي امام صادق (ع)و شيعيان و فرصت بسيار خوبي براي فعاليت علمي و فرهنگي آنان به شمار ميرفت.
فقه شيعه اماميه كه به فقه جعفري مشهور است منسوب به امام جعفر صادق(ع) است، زيرا قسمت عمده احكام فقه اسلامي بر طبق مذهب شيعه اماميه از آن حضرت است و آن اندازه كه از آن حضرت نقل شده از هيچ يك از (ائمه) اهل بيت عليهم السلام نقل نگرديده است. اصحاب حديث، اسامي راويان ثقه را كه از او روايت كردهاند به 4هزارنفر بالغ دانستهاند.
در نيمه اول قرن دوم هجري فقهاي تراز اولي مانند ابوحنيفه و امام مالك بن انس و اوزاعي و محدثان بزرگي ظهور كردند. در اين دوره است كه فقه اسلامي به معني امروزي آن تولد يافته و روبه رشد نهاده است و نيز آن دوره عصر شكوفايي حديث و ظهور مسائل و مباحث كلامي مهم در بصره و كوفه بوده است.
عصر آن حضرت همچنين عصر جنبش فرهنگي و فكري و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا ديگر چنين فرصتي پيش نيامده بود تا معارف اصيل اسلامي ترويج گردد، به خصوص كه قانون منع حديث و فشار حكام اموي باعث تشديد اين وضع شده بود. لذا خلأ بزرگي در جامعه آن روز كه تشنه هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم ميخورد.
امام صادق(ع) با توجه به فرصت مناسب سياسي و نياز شديد جامعه، دنباله نهضت علمي و فرهنگي پدربزرگوارش را گرفت و حوزه وسيع علمي و دانشگاه بزرگي به وجود آورد و در رشتههاي مختلف علمي و نقلي شاگردان بزرگي تربيت كرد. شاگرداني چون: هشام بن حكم، مفضل بن عمر كوفي جعفي، محمد بن مسلم ثقفي، ابان بن تغلب و هشام بن سالم تعداد شاگردان امام را تا 4 هزار نفر نوشتهاند.
ابوحنيفه، رئيس يكي از چهار فرقه اهل سنت مدتي شاگرد ايشان بود و خودش به اين موضوع افتخار كرده است.
امام از فرصتهاي گوناگوني براي دفاع از دين و حقانيت تشيع و نشر معارف صحيح اسلام استفاده ميبرد. مناظرات زيادي نيز در همين موضوعات ميان ايشان و سران فرقههاي گوناگون انجام پذيرفت كه طي آنها با استدلالهاي متين و استوار، پوچي عقايد آنها و برتري اسلام ثابت ميشد.
نبايد تصور كرد كه امام به كلي خود را از جريانات و امور سياسي دور نگه داشت، بلكه همواره از فرصتهاي مناسب براي ترويج حقانيت خود و بطلان هيئت حاكمه بهره ميبرد و بدين منظور نمايندگاني را نيز به مناطق مختلف بلاد اسلامي ميفرستاد.
عباسيان براي كسب قدرت و محبوبيت در دلهاي مردم از وجهه اهل بيت پيامبر استفاده ميكردند و حتي شعارشان الرضا في آل محمد(ص) بود. آنان به دنبال اشخاصي با وجهه مردمي بودند كه هم از بستگان پيامبر باشند و هم درميان مردم محبوبيت داشته باشند، لذا بهترين شخص در نظر عباسيان امام صادق(ع)بود.
امام صادق(ع) پيشنهاد آنان را رد كردند و فرمودند: نه شما از ياران من هستيد نه زمانه، زمانه من است. حتي برخي از بستگان آن حضرت نزديك بود با اين پيشنهادها فريب بخورند، اما امام با روشنگري خاص خود به آنان فهماندند كه به ظاهر توجه نكنند. امام ميدانست كه عباسيان نيز هدفي جز رسيدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداري از اهل بيت را مطرح ميكنند، صرفاً به خاطر جلب حمايت تودههاي شيفته اهل بيت است. امام ميديد كه سران سياسي و نظامي عباسيان در خط مستقيم اسلام و اهل بيت نيستند و لذا حاضر نبود با آنان همكاري كند و به اقداماتشان مشروعيت بخشد.
از حوادث مهم در زمان امامت حضرت، قيام عمويش زيد بن علي است كه شكست خورد و با شهادت زيد به پايان رسيد. رويدادهاى مهم زندگاني اين امام همام عبارت بودند از:
قيام زيد بن على(ع)، عموى امام جعفر صادق(ع) بر ضد امويان و شهادت او در اين واقعه، در سال 121 هجرى؛ گسترش نهضت بنىهاشم (علويان و عباسيان)، در سراسر قلمرو حكمرانى امويان؛ سرنگونى سلسله امويان و پيروزى عباسيان و تسخير خلافت اسلامى توسط ابوالعباس سفاح، در سال 133 هجرى؛ قيام علويان بنىالحسن(ع) بر ضد عباسيان و سركوب شدن آنان به دست منصور دوانيقى؛ فراخوانى امام صادق (ع) از مدينه به بغداد، توسط سفاح عباسى و زير نظر قرارگرفتن آن حضرت؛ فراخوانى مجدد امام صادق(ع) از مدينه به بغداد، توسط منصور دوانيقى و اذيت و آزار آن حضرت؛ وفات اسماعيل، پسر امام صادق(ع)، در سال 142 هجرى و اندوه فراوان آن حضرت در اين مصيبت؛ رفتار نامناسب عاملان منصور دوانيقى، در مدينه، با امام صادق(ع) و بسيارى از علويان؛ مبارزه علمى و فرهنگى امام صادق(ع) و ياران ايشان با مخالفان، ملحدان و مدعيان دروغين.
پس از به قدرت رسيدن عباسيان، همان طور كه آن حضرت پيش بيني كرده بود فشار بر شيعيان افزايش يافت و با روي كار آمدن منصور اين فشار به اوج خود رسيد. امام نيز از اين فشارها مستثنا نبود. اين دوران، يعني چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اوليه امامتشان، دوره سختيها و انزواي دوباره آن حضرت و حركت تشيع بود. منصور شيعيان را به شدت تحت كنترل قرار داده بود.
سرانجام كار به جايي رسيد كه با تمام فشارها، منصور چارهاي نديد كه امام صادق را كه رهبر شيعيان بود از ميان بردارد و بنابراين توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگي در سال 148 هجري به شهادت رسيد و در قبرستان معروف بقيع در كنار مرقد پدر و جد خودش به خاك سپرده شد.
نویسنده : مهدي محمدبيگي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]