واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: تقدیم به آزادگان سرافراز، تندیس هاى صبرو استقامت خبرگزاری پانا:26مردادماه سالروز ورود آزادگان سرافراز اسوه های صبر واستقامت گرامی باد.
۱۳۹۳ يکشنبه ۲۶ مرداد ساعت 09:18
به گزارش خبرگزاری پانا، روز ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹، میهن اسلامى شاهد حضور آزادگان سرافرازى بود که پس از سالها اسارت در زندانها و اسارتگاههاى مخوف رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامى خود گذاشتند. آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهاى جسمى و روحى دشمنان ایستادند و روابط اجتماعى جامعه کوچک اردوگاهى خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجههاى مزدوران بعث هراسى به خود راه ندادند؛آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضىی ترین افراد به قضاى الهى بودند. اینان سینه هایى فراختر از اقیانوس داشتند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته بودند، آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسیات رهایى یافته بودند.
و امروز یادآور بازگشت غرورآفرین مردان و زنان آزادهاى است که پس از تحمل سالها شکنجه و دورى از عزیزان خویش، به وطن بازگشتند و به انتظار میلیونها ایرانى پایان دادند. در این روز، شکیبایى مادران، پدران، همسران و فرزندان این آزادمردان به بار نشست و سالهاى نگرانى و شوق دیدار به پایان رسید و وعده الهى تحقق یافت: «و بشر الصابرین»
نه تنها استقامت آزادگان در اردوگاه هاى دژخیمانه رژیم بعث، بلکه صبر و پایدارى خانواده هاى این عزیزان ستودنى است؛ عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان و زنان با ایمانى بود که با پیروى از تعالیم عالیه اسلام و تحت رهبرى حکیمانه حضرت امام خمینى(ره) توانستند حماسه هاى بهیادماندنى و جاودان از خود به یادگار بگذارند. اینان اگرچه در بازگشت از اسارت، مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وى میعادى همیشگى بستند و بر عهد خویش با خون شهیدان پایبند ماندند، آزادگان دلاور و سرافراز با الهام از مکتب انسانساز اسلام و سیره ائمه اطهار و با درس گرفتن از زندگى انقلابى و حماسه ساز حضرت زینب(س) که اسوه صبر و پایدارى بود، توانستند دوران دشوار اسارت را پشت سر نهند و شکوه مقاومت و سرافرازى را بر صحیفه درخشان ایران اسلامى ثبت کنند. بی شک سالها محرومیت این سروقامتان تاریخ باعث شد که آنان امروز بیش از هر فرد دیگرى در مسیر سبز موفقیت گام بردارند و الگو، اسوه و افتخار میهن خویش باشند.
درباره علاقه شدید آزادگان به امام راحل، مى شنویم که: یک روز افسر عراقى از اسیر مجروحى که یک بسیجى پانزده ساله بود، پرسید: تو چه اندازه پدر و مادرت را دوست دارى؟ گفت: به اندازه چشمانم. پرسید: خوب تو که بسیجى هستى، رهبرت خمینى را چهقدر دوست دارى؟ گفت: امام خمینى قلب من است، او را به اندازه قلبم دوست دارم،انسان بدون چشم مى تواند زندگى کند، اما زندگى بدون قلب، زندگى ممکن نیست.
آرى، آنان نه تنها اسیر نبودند؛ بلکه آنها دور از هرگونه وابستگىها و دلبستگى ها بودند و نداى آزادمردى را به گوش همه جهانیان رساندند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]