واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: وقتی با او معامله می کنی! ایلام- ایرنا- وقتی جمله ˈیادش بخیرˈ را به زبان آورد ناخودآگاه چهره ام در چهره اش گره خورد و من هاج و واج تنها او را نظاره می کردم.
به گزارش ایرنا، دانه های سیاه موهایش در لابلای انبوه سپیدی مویش را به سختی می توان پیدا کرد، کمتر از 60 سال دارد اما چین و چروک صورت، زخم های قدیمی روی بدنش و دردهایی که هنوز از آن دوران اسارت به قول خودش ˈیادگاریˈ با خود دارد او را 20 سالی پیرتر نشان می دهد.
می گوید: زمانیکه قرار بود دوران اسارت هفت ساله ام به اتمام برسد برای دیدار با خانواده ام لحظه شماری می کردم ولی بیشتر برای دخترم که او را هیچگاه ندیده بودم.
او با مکثی کوتاه ادامه داد: در تمام طول دوران اسارت به خانواده ام فکر می کردم، به پدرم که به سختی او را راضی کردم که به جبهه بروم، به اشک های مادرم که مرا زمان رفتن به جبهه بدرقه می کرد، به چشمان نگران همسرم و به هزار امید و آرزوی خودم که بعد از شنیدن خبر پدر شدن با خود در سرم می پروراندم.
او گفت: اگرچه قرار بود در آخرین زمان مرخصی از جبهه که به زایمان همسرم نزدیک بود دو هفته ای را در کنار او باشم ولی در همان زمان بود که دنیا آمدن دخترم با اسارتم گره خورد و من هیچگاه او را ندیده بودم.
حلقه های اشک در کمترین زمان ممکن چشمان میشی اش را پر می کند و می گوید: چهره دخترم را که دوست داشتم نام ˈمعصومهˈ را بر روی او بگذرام تنها در ذهن خود به تصویر می کشیدم ، دستان کوچکش و صدای گریه اش در خیالم تسکین دهنده دوران اسارتم بود.
وی ادامه داد: اگرچه دخترم را ندیده بودم ولی لذت پدر بودن را در تمام طول دوران اسارت در وجودم حس می کردم و این حس مرا امیدوار به زندگی کرده بود.
او از لحظه ای سخن می گوید که برای نخستین بار قدم به خاک میهنش پس از هفت سال دوری گذاشت و صدای ˈبابایˈ دخترش ˈمعصومهˈ او را دوباره به هفت سال پیش برمی گرداند.
اگرچه دخترش زندگی دوباره ای را به او بخشید ولی ˈعلیˈ مرگ پدرش را که در دوران اسارتش رخ داده هنوز باور نکرده است.
برای لحظاتی به دوران اسارتش برمی گردد که با وجود شکنجه های فراوان اما بخاطر دفاع از میهنش برای او لذت بخش بوده است.
او خاطراتی را مرور می کند که با اسرای دیگر در سلول های عمومی و انفرادی با هم گذرانده و لحظه لحظه آنها را با وجود گذشت بیش از 20 سال بخوبی بیاد دارد.
ˈعلیˈ اسیر شدن در خاک عراق و آزادی و بازگشت به میهن را دو رخداد مهم زندگی می داند که او را به کوهی از صبر و حوصله تبدیل کرده و تنها یک جمله به زبان می آوردˈ ما با خدا معامله کرده ایم.ˈ
آری در 26مردادماه سال 69 بود که موج ورود آزادگان به میهن اسلامی ایران رنگی از شادی و نشاط را در کشور رقم زد و این کشور را سرشار از شور وشادی کرد.
24 سال از آن روز می گذرد و امروز آزادگان سرافرازتر از همیشه در این کشور نمادهای استادگی و صبر نه تنها در ایران بلکه برای تمام ملت های آزاده جهان محسوب می شوند و عطر مهربانی و گام های آنان به مشام می رسد.
زندگی در سخت ترین شرایط همراه با نگرانی و آشوب و دغدغه، کار هر کسی نیست، مگر آنان که اراده ای آهنین داشتند و با لبیک به فرمان رهبر کبیر انقلاب مردانه با حضور در جبهه های حق علیه باطل در راه دفاع از کیان اسلامی جانفشانی کردند.
استان ایلام با داشتن 430کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق به عنوان جبهه میانی نبرد، از آوردگاه های مهم دوران دفاع مقدس به شمار می رود که سه هزار شهید گلگون کفن، 11هزار جانباز دلاور و 331آزاده سرافراز تقدیم اسلام و نظام کرده است. ک/4
7171/540
26/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]