محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844772161
مصاحبه با زن و شوهر نجاتیافته از ايران۱۴۰
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
مصاحبه با زن و شوهر نجاتیافته از ايران۱۴۰ پرواز شماره 5915 شرکت هواپیمایی سپاهان ایر که تازه دو دقیقه قبل باند شرقی فرودگاه مهرآباد را به مقصد طبس ترک کرده بود به دلیل نقص فنی سقوط کرد و 39 نفر جان باختند. پای صحبتهای زن و شوهر جوانی نشستیم که از سقوط هواپیما جان سالم به در بردهاند.
آن طور که دستگاههای مسیریاب و پیچیده برج مراقبت فرودگاه مهر آباد اعلام کردهاند به دلیل از کار افتادن یکی از موتورها پرنده از نفس افتاده سپاهان ایر از مسیر خارج شد. همه چیز در یک چشم بر هم زدن اتفاق افتاد. همه اتفاقات ریز و درشت امداد رسانی و خاموش کردن شعلههای آتش را دوربینهای ناجا و عکاسان خبرگزاریها ثبت کردند.سکانس اول _روز _خارجی _محوطه بهداری ارتش:
سفر بدون برنامه
دستهایش سوخته و بانداژ شده است اما چون دوستانش دور و برش هستند، همچنان میخندد، آن هم به پهنای صورت. نشسته بیرون روی یکی از تختهایی که توی راهرو بهداری ارتش به امان خدا رها شده. یکی از دوستانش میزند روی شانهاش و میگوید: یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک... صدای شلیک خندههایشان ادامه ضرب المثل را ناتمام میگذارد...محمد عابدزاده که نگران حال و روز همسرش است، میگوید: همه اتفاقها 30 ثانیه بیشتر طول نکشید. حالا احساس میکنم خدا من را دوست دارد. اصلا قرار نبود با این پرواز برویم. مریم دوست داشت برود و به خانوادهاش سر بزند. تا 12 شب بلیت نداشتیم. اسمهایمان را داخل لیست انتظار نوشته بودیم. تا اگر جا خالی شد با ما تماس بگیرند. آخر میدانید پروازهای تهران طبس به قول خودمان پروازهای کارگری است کارگرهایی که برای کار معدن از تهران و شهرهای دیگر به مهر آباد میآیند مسافرهای همیشگی این پروازها هستند. خیلی پیش میآید که یکی دو تا انصرافی و کنسلی وجود داشته باشد. ساعت 6 اطلاع دادند که جای خالی هست ما هم ساعت 7و نیم فرودگاه بودیم.. بالاخره 8 و ربع سوار هواپیما شدیم و مقدمات خسته کننده و کسالت بار پرواز آغاز شد.
سکانس دوم _روز _داخلی _داخل کابین هواپیما:
همه چیز آرام بود
محمد میگوید: فکرش را هم نمیتوانم بکنم که من زندهام که خدا خودش من را بامعجرهاش نجات داد. بعد رو به همسرش که بهت زده ما را نگاه میکند کرد و ادامه داد: باید موبایلها را خاموش میکردیم. داخل هواپیما یک عالمه بچه بود بعد این هواپیماها چون کوچک هستند اصلا فضای استانداردی ندارند صندلیها و مسافرها چفت هم نشستهاند انگار هیچ استانداردی برای جا نمایی درست صندلیها انجام نشده است. کاپیتان اکراینی که آخرش هم نفهمیدم اسمش چی بود و تنها یک «اف» معروف ته اسم و فامیلش داشت یک خوش آمد گویی دست و پا شکسته تحویلمان داد مودبانه از تاخیر به وجود آمده معذرت خواهی کرد و موتورها روشن شد.محمد میگوید مریم داشت با گوشی موبایلش بازی میکرد. سر زدن به «پو» معروف و حمام کردنش؛ بعد هم خرید و بازی کردن برای جمع آوری سکههای بیشتر. به من نشان داد که برای پو چاق و چله داخل گوشی کلاه جدید خریده است. صدای گریه یک نوزاد هم میآمد. صدای مکالمات کاپیتان با برج مراقبت را میشنیدم بعد صدای وحشتناک ملخهای موتور هواپیما که واقعا گوش خراش و وحشتناک هستند. هواپیما یک نیم دور چرخید روی باند تا در مسیر تیک آف قرار بگیرد.حالا محمد انگار که بخواهد فیلم سینمایی تعریف کند روی تخت جا به جا میشود و ادامه میدهد: همه چیز در یک چشم بر هم زدن اتفاق افتاد. مریم همسر محمد که دختر رییس دانشگاه آزاد شهرستان طبس است در ادامه حرفهای همسرش میگوید: خطر مرگ از بیخ گوشمان گذشت.مریم رهنما با بغض میگوید: اصلا هیچ کسی فکرش را نمیکرد هواپیما سقوط کند. درست است که همه ما اعتقاد قلبی داریم مرگ حق است اما به خدا هیچ کسی فکرش را نمیکرد همه پودر بشوند.زن جوان نمیتواند حرف هایش را ادامه بدهد صورتش را لای انگشتهایش مخفی میکند تا راحتتر گریه کند. بعد انگار که یک چیز جدید یادش آمده باشد میگوید: چهره مسافرها یادم نمیرود. آن خانمی که بچه بغلش بود عروسک آبی پوش دختر کوچولویی که دو سه ردیف جلوتر از ما نزدیک کابین خلبان نشسته بودند هیچ وقت یادم نمیرود. خدا ما را دوست داشت باید میماندیم وگرنه برای خدا که کاری نداشت ما را هم مثل بقیه مسافرها به آسمان میبرد.محمد دستهای بانداژ شدهاش را روی هم قلاب میکند و میگوید: من بار دومم است که از مرگ فرار میکنم. اولین بار سال 84 بود آن وقتها دانشجوی کارشناسی ارشد بودم از طبس به تهران میآمدم که در محور طبس یکهو اسکانیا به دلیل سرعت زیاد و جریان همان باکهای اضافه و اتصالی در سیستم برق آتش گرفت.
با باک اتوبوس دو وجب بیشتر فاصله نداشتم. آن بار از طبس به تهران میآمدم و از مرگ جستم و این بار از تهران به طبس میرفتم که خدا رو شکر زنده ماندم. خوب یادم هست اتوبوس چپ شد و همه مسافرها روی هم ریختند. شیشهها شکسته شده بود. و اصلا هیچ صدایی را نمیشنیدم. همین که به خودم آمدم و توانستم حرکت کنم از پنجره شکسته و از لابه لای شیشه خوردهها خودم را به بیرون پرتاب کردم. هنوز پایم به زمین جفت و جور نشده بود که یکهو اتوبوس آتش گرفت آن هم درست از همان قسمتی که من نشسته بودم. شانس آوردم که زود خودم را به بیرون پرتاب کردم. در آن حادثه تعدادی از مسافرهای اتوبوس جزغاله شدند.مرد جوان ادامه میدهد: الان دقیقا به شما میگویم که همه اتفاقهای صعود تا سقوط هواپیما 2 دقیقه هم طول نکشید اما میتوانم ساعتها در باره آن لحظهها برایتان حرف بزنم. هواپیما یک نیم دور چرخید به سمت غرب من که مهندس پرواز نیستم اما بعد از این همه هواپیما سواری در مسیر طبس تهران دیگر دستم آمده است که مسیر پرواز از طرف ورامین میگذرد. دماغه به سمت کرج بود. با خودم گفت حتما این طرف باند خالی است خلبان اوج میگیرد و بعد در آسمان دور میزند.سکانس سوم_روز _داخلی_کابین هواپیما:
لحظات مرگ آور
محمد میگوید: هواپیما از روی باند بلند شد. خلبان یک چیزهایی به برج مراقبت گفت یک دقیقه بیشتر طول نکشید من منتظر بودم که پرنده آهنی دور بزند اما همچنان به سمت کرج پرواز میکرد.
یکی از موتورها از کار افتاده بود. برای حرفم دلیل دارم. صدای ملخ ایران 140 خیلی زیاد و گوش خراش است. از پنجره میدیدم که یکی از ملخها یعنی درست ملخ سمت راست کار نمیکرد. هواپیما زیاد اوج نگرفت حس میکردم داریم به سمت زمین میآییم زمان از سقوط جلو زده بود.
به تنها چیزی که فکر نمیکردم زمان بود. همهاش منتظر بودم که پرواز در آسمان ثابت شود و خلبان درباره ارتفاع پرواز و مدت زمان آن برایمان حرف بزند. اما یکهو صداهای نامفهوم و برخورد به گوشم رسید. باور کنید قشنگ احساس میکردم که بدنه هواپیما به چیزهایی برخورد میکند. درست مثل افکتهای فیلمهای جنگی بود. هنوز نمیدانستم چه بلایی به سرمان آمده است. که یکهو یک صدای مهیب ناشی از برخورد گوشم را کر کرد.سکانس چهارم _روز _داخلی _کابین هواپیمای سقوط کرده:
سرزمین ناشناخته
محمد ادامه میدهد: پرنده آهنی با دیوار بتونی برخورد کرده بود بال سمت راست جدا شده بود. یک بوی تند مواد سوختی فضا را پر کرده بود. هواپیما سقوط کرد. و نمیدانم بر اثر جرقه یا بر اثر اصطکاک بدنه با دیوار بتونی یکهو آتش شعله کشید. مسافرها زنده بودند. هیچ صدای رادیویی به گوش نمیرسید. صداها را کمی به سختی میشنیدم. همه به جنب و جوش افتاده بودند من هم منتظر بودم مهماندار درهای خروج اضطراری را به ما نشان بدهد. از همان قسمتی که بال هواپیما جدا شده بود. بیرون را میشد دید. هنوز ملخ سمت چپ میچرخید و صدا میکرد.به مریم گفتم بلند شو و خودم کمربندهای ایمنی را باز کردم. یکی از مسافرها از همان شکاف ایجاد شده بیرون پرید. اول همسرم را به بیرون فرستادم. بعد هم خودم بیرون آمدم. انگار که پرنده آهنی از وسط نصف شده باشد. دو تکه از هواپیما روی زمین افتاده بود. من خودم زیاد فیلم میبینم. از آن عشق فیلمهای هالیودی هستم چیزی که میدیدم طوری بود که انگار وسط یکی از همان سکانسهای فیلمهای هالیودی پیاده شده باشم. زمان و مکان را گم کرده بودم. اصلا نمیدانستم که کجا هستیم انگار در یک سر زمین ناشناخته فرود آمده بودیم. شکاف روی بنده خیلی ناموزون و تنگ بود. مریم که بیرون پرید خودم هم پریدم.یکهو یادم افتاد که کیف دستیام را میتوانستم با خودم بردارم کسی از داخل شکاف بیرون نمیآمد. دوباره برگشتم داخل کابین کیف لپ تاپم را برداشتم. داخل کابین داغ بود صدای گریه بچه را میشنیدم اما کاری از دستم بر نمیآمد از بالای شکاف به پایین پریدم تازه داخل کابین آتش گرفته بود. بوی دود و سوختنی میآمد تا خودم را به پایین پرتاب کنم دستم و بخشی از صورتم سوخت.داخل کابین هواپیما به شدت داغ شده بود. فکر میکنم بیشتر مسافرهایی که ماندند اول خفه شدند بعد هم سوختند. واقعا زمان برای ما نمیگذشت. آنهایی که از ما جلوتر بیرون پریده بودند روی زمین افتاده بودند و انگار نای راه رفتن نداشتند. انگار یکی در گوشم گفت که هر آن امکان دارد پرنده آهنی از نفس افتاده آتش بگیرد من و مریم با هم شروع به دویدن به سمت فنسها کردیم که یکهو هواپیما با صدای وحشتناکی منفجر شد.محمد با چشمهای اشکبار ادامه میدهد: همه جا را دود گرفته بود. چشم چشم را نمیدید. هیچ صدایی را نمیشنیدم. فقط خیالم راحت بود که همسرم کنارم هست به فنسهای بهداری که رسیدیم یکهو متوجه شدم راه بسته است آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم در کدام قسمت کره خاکی هستم. به خودم که آمدم دو نفر دکتر در حال پانسمان زخمهایم بودند.
بوی دود میآمد روی تخت دراز کشیذه بودم و صدای آژیر خودروهای امدادی را میشنیدم. باورم نمیشد خدا یک بار دیگر به من شانس زندگی کردن داده باشد. خودم 8 درصد بیشتر دچار سوختگی نشدم فقط همین امشب را باید تحت نظر باشم. خدا را شکر که همسرم هم هیچ مشکلی ندارد فقط حالا به خاطر شوک و اتفاقی که شاهدش بوده دچار کوفتگی و کمر درد شده که تا فردا خوب میشود.
جمعه 24 مرداد 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]
صفحات پیشنهادی
مصاحبه با زن و شوهرنجاتیافته از«ایران 140»
مصاحبه با زن و شوهرنجاتیافته از ایران 140 بلوار شیشه مینای شهرک فرهنگیان ساعت ۹ ۲۰ صبح روز یک شنبه بلوار آتش و خون بود پرواز شماره ۵۹۱۵ شرکت هواپیمایی سپاهان ایر که تازه دو دقیقه قبل باند شرقی فرودگاه مهرآباد را به مقصد طبس ترک کرده بود به دلیل نقص فنی سقوط کرد و ۳۹ نفر جان بامصاحبه با زن و شوهر نجاتیافته از «ایران 140» +عکس
مصاحبه با زن و شوهر نجاتیافته از ایران 140 عکسبخش داخلی الف 23 مرداد 93تاریخ انتشار پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۹ ۴۴ بلوار شیشه مینای شهرک فرهنگیان ساعت ۹ ۲۰ صبح روز یک شنبه بلوار آتش و خون بود پرواز شماره ۵۹۱۵ شرکت هواپیمایی سپاهان ایر که تازه دو دقیقه قبل باند شرقی فرو۳۰ ثانیه تا مرگ: مصاحبه با زن و شوهر نجاتیافته از «ایران ۱۴۰» +عکس
لحظههای سقوط هواپیما به روایت ۲ مسافر خوش شانس ۳۰ ثانیه تا مرگ مصاحبه با زن و شوهر نجاتیافته از ایران ۱۴۰ عکس بلوار شیشه مینای شهرک فرهنگیان ساعت ۹ ۲۰ صبح روز یک شنبه بلوار آتش و خون بود پرواز شماره ۵۹۱۵ شرکت هواپیمایی سپاهان ایر که تازه دو دقیقه قبل باند شرقی فرودگاه مهرآبا«در آن ۳ روز چه گذشت؟» / مصاحبه با دختر حسین پناهی +عکس
در آن ۳ روز چه گذشت مصاحبه با دختر حسین پناهی عکس آنا میداند من خبرنگار نیستم و فقط آمدهام او را ببینم آمدهام دور از هیاهوها درددل کنیم و دنبال حسین پناهی واقعی در سطرهای خاطرات بگردیم از دور میآید با کتابهایی در دستش بعد از احوالپرسی آنها را به من میدهد ومی گویدعلی دایی به مصاحبه مطبوعاتی قبل ازبازی نرسید
علی دایی به مصاحبه مطبوعاتی قبل ازبازی نرسید اهواز- ایرنا - علی دایی سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تهران به مصاحبه مطبوعاتی قبل از بازی با فولاد خوزستان در جریان هفته دوم لیگ برتر نرسید به گزارش ایرنا مدیر رسانه ای تیم فوتبال فولاد خوزستان گفت با توجه به اینکه پرواز هواپیمای حاملبه این روش شوهرتان نه نمیگوید
به این روش شوهرتان نه نمیگوید اگر می خواهید درخواستی را مطرح کنید قبل از اینکه با عجله وارد میدان شوید این مقاله را بخوانید صد در صد تضمینی اولین نکته ای که باید توجه کنید زمان درخواست است وقتی که همسرتان روی موضوعی دقیق شده انتظار نداشته باشید که به تقاضای شما فوراً پاسخ دهمصاحبه تحلیلگر آمریکایی با اسرائیل، نماد امپریالیسم در خاورمیانه/ هیلاری کلینتون شبیه به جورج بوش/ نظارت شدید
مصاحبه تحلیلگر آمریکایی با خبرگزاری فارساسرائیل نماد امپریالیسم در خاورمیانه هیلاری کلینتون شبیه به جورج بوش نظارت شدید بر اصحاب رسانه آمریکایییک روزنامهنگار و تحلیلگر مستقل آمریکایی در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری فارس در زمینه موضوع هستهای ایران گفت دلیل مخالفتزن وشوهرمتهم به قتل پس از11سال زندگی در زندان،منکرقتل شدند
زن وشوهرمتهم به قتل پس از11سال زندگی در زندان منکرقتل شدند جامعه > حوادث - روزنامه اعتماد نوشت زوج جواني كه متهم هستند 11 سال قبل پسر جواني را به قتل رساندهاند صبح ديروز در حالي پاي ميز محاكمه قرار گرفتند كه جسد مقتول هيچگاه كشف نشد در اين پرونده زوج جواني بهمیترا حجار: من مصاحبه نمیکنم
میترا حجار من مصاحبه نمیکنم تاریخ انتشار سه شنبه 14 مرداد 1393 ساعت 14 58 | شماره خبر 1595114929145981477 میترا حجار که برای بازی در سریال رهایی عصر دوشنبه در بیمارستان ولیعصر ناجا حاضر شده بود در پاسخ به درخواست خبرنگاران برای انجام مصاحبه به صرف رد این درخواست با اشارزنی که در روستا افسار به گردن شوهر خود انداخته است
زنی که در روستا افسار به گردن شوهر خود انداخته است   خبر خانم روستایی در حالی که افسار به شوهر خود بسته است در کوچه روستا در حال گذر است هنگامی که اهالی روستا رفتار زننده خانم را مشاهده نمودند که افسار به گردن شوهر برهنه خود انداخته است به پلیس زنگ زده و موضوع را گزارش دادندمصاحبه با دختر اکبر عبدی: بابای من «یه دونهس»
مصاحبه با دختر اکبر عبدی بابای من یه دونهس اکبر عبدی از دیرباز با نقش آفرینیهای بینظیرش نظر خیلیها را به خود جلب کرده و در دل مردم جایگاه خاصی دارد این بازیگر نامدار دختری دارد به نام المیرا پای صحبت دختر یکی یکدانه اکبر عبدی که خود نیز هنرمند است نشستیم حاصل گفتوگو باهافبک ناراضی در مصاحبهها نقشی ندارد؟!
استقلالیها تماس نکونام برای افشاگری را رد کردند هافبک ناراضی در مصاحبهها نقشی ندارد چندین بازیکن استقلال پس از اظهارات جواد نکونام علیه قلعهنویی سرمربی آبیها راه وی را ادامه دادند و علیه مربی استقلال موضعگیری کردند اما اعلام شده نکونام در این افشاگریها نقشی نداشته است بهمصاحبه خواندنی با المیرا عبدی دختر اکبر عبدی +تصاویر
مصاحبه خواندنی با المیرا عبدی دختر اکبر عبدی تصاویر به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس کشکول جام نیوز اکبر عبدی از دیرباز با نقش آفرینیهای بینظیرش نظر خیلیها را به خود جلب کرده و در دل مردم جایگاه خاصی دارد این بازیگر نامدار دختری دارد به نام المیرا پاتوضیح وزارت دادگستری درباره خبر مصاحبه دبیر مرجع کنوانسیون حقوق کودک
توضیح وزارت دادگستری درباره خبر مصاحبه دبیر مرجع کنوانسیون حقوق کودک تهران - ایرنا - وزارت دادگستری درمورد خبری که اخیرا برخی رسانه ها در رابطه با مصاحبه دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک این وزارتخانه منعکس کرده اند توضیحاتی ارائه کرد به گزارش ایرنا مرکز روابط عمومی و اطلاع رحرکت عجیب زن با شوهر! افسار انداختن به گردن شوهر! + عکس
حرکت عجیب زن با شوهر افسار انداختن به گردن شوهر عکسخبر خانم روستایی در حالی که افسار به شوهر خود بسته است در کوچه روستا در حال گذر است هنگامی که اهالی روستا رفتار زننده خانم را مشاهده نمودند که افسار به گردن شوهر برهنه خود انداخته است خبر خانم روستایی در حالی که افسار به شدر مصاحبه با بی بی سی کری: آتشبس غزه باید به مذاکرات راه حل ۲ دولتی منجر شود
در مصاحبه با بی بی سیکری آتشبس غزه باید به مذاکرات راه حل ۲ دولتی منجر شودوزیر خارجه آمریکا امروز چهارشنبه در مصاحبه با شبکه بی بی سی اعلام کرد که آتشبسی که هماکنون در غزه برقرار شده است باید به مذاکرات گستردهتری با تمرکز بر راهحل دو دولتی منتهی شود به گزارش خبرگزاری فکیفیت بخشی به مصاحبههای گزینشی باید قابل قبول باشد
استانها غرب همدان گلمحمدی کیفیت بخشی به مصاحبههای گزینشی باید قابل قبول باشد همدان- خبرگزاری مهر مدیر هسته گزینش آموزش و پرورش استان همدان با بیان اینکه استانداردسازی فرایند مصاحبه براساس ضوابط و معیارهای حاکم در گزینش باید لحاظ شود گفت کیفیت بخشی به مصاحبههای هستههای-
گوناگون
پربازدیدترینها