تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852425957




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

واکاوى بسترهاى شکل‏ گیرى شخصیت علمى و دینى علّامه طباطبائى


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
واکاوى بسترهاى شکل‏ گیرى شخصیت علمى و دینى علّامه طباطبائى
اندیشه و معرفت دینى علّامه طباطبائى و روشى که وى در این زمینه پیش گرفت، برایند مجموعه اى از عوامل خودآگاه و ناخودآگاهى است که مسیر حیات او را شکل داده اند. این عوامل را مى توان در نوع تربیت خانوادگى، تأثیر نفوس استادان، اسوه ها و اسطوره ها و همراهانى دانست که کنار علّامه بوده اند.

خبرگزاری فارس: واکاوى بسترهاى شکل‏ گیرى شخصیت علمى و دینى علّامه طباطبائى



بخش دوم و پایانی 2. بسترشناسى معرفتى و فرهنگى علّامه طباطبائى در عصرى مى زیست که عوامل متعددى دست به دست هم داده و موقعیت فکرى و فرهنگى نامناسبى را ساخته بودند. برخى از این عوامل که موجبات ضعف و سستى فضاى فکرى و فرهنگى آن زمان را مهیا کردند عبارت بودند از: الف) ترویج گسترده مارکسیسم که با جوسازى هاى سیاسى و اجتماعى همراه بود؛ ب) طرح تدریجى آراء فلسفى غربى؛  ج) ضعف و فتور حوزه هاى علمى داخل کشور، از لحاظ نظام و نیز محتواى آموزشى.      اینها مهم ترین مسائلى بود که در آن زمان گریبانگیر علّامه بود و سبب شد که حرکت ایشان در معرفت دینى جهت خاصى پیدا کند، از این رو، از آنها به عنوان «بسترهاى معرفتى و فرهنگى معرفت دینى علّامه» بحث مى شود و در دو بخش «شرایط ایران و جهان» و «شرایط حوزه و دانشگاه»، به آنها پرداخته خواهد شد.      1ـ2. شرایط ایران و جهان گرچه دوران حیات علّامه مقارن با اوج و گسترش موج پست مدرنیسم در غرب بود، ولى در آن زمان افکار پست مدرنیسم هنوز به کشور ما نرسیده و مرحوم علّامه، بیشتر با تفکر مدرنیته مواجه بود و درصدد پاسخ گویى به انحرافات مکاتب برخاسته از این نوع تفکر بود. هرچند دور از ذهن نیست که اشتیاق علّامه در همنشینى و مصاحبت با شخصیت هایى غربى همچون هانرى کربن و اصرار ایشان در مداومت این نشست ها، على رغم سختى هاى آن، براى آگاهى از تفکرات پست مدرنیسم در غرب باشد، بخصوص وقتى دانسته شود که هانرى کربن از همراهان مارتین هایدگر، نظریه پرداز بزرگ فلسفه غرب معاصر بوده؛ زیرا هدف علّامه از این نشست ها علاوه بر معرفى تفکر شیعى اسلام، آگاهى از آخرین رویدادها، مکاتب و اندیشه هاى موجود در غرب نیز بوده است. ولى مسلم است که در آن زمان، مرحوم علّامه ضمن آشنایى کامل با تفکر مدرنیته، گام هاى بزرگى نیز در برخورد با این شیوه تفکر برداشته بود که نتایج آن را مى توان در آثار این اندیشمند شیعه به وضوح مشاهده نمود. از این رو، مى توان تحرکات موجود در غرب و آثار آن در ایران را نیز بسترى در شکل گیرى حرکت علّامه در معرفت دینى به شمار آورد.      مدرنیته، مجموعه تحولاتى بود که بعد از عصر نوزایى (رنسانس) در عرصه هاى فکرى، فرهنگى و اجتماعى در اروپا رخ داد و دامنه و سیطره آن در جوامع غربى، بر ساحات وسیع و متکثرى همچون فلسفه، معرفت شناسى، جامعه شناسى، دین، اخلاق و... گسترانیده شد و از این رو، باعث پدید آمدن مکاتب مختلفى گشت که به نمونه هایى از آنها اشاره مى شود:37     الف. علم گرایى: علم گرایى یا علم زدگى رویکردى است که از لحاظ معرفت شناختى، یگانه راه وصول به معرفت حقیقى را مشاهده، آزمایش و تجربه حسى مى داند و از دل آن مکتبى به نام پوزیتیویسم متولد مى شود.  ب. عقل گرایى: در این رویکرد، تنها به عقل ابزارى جزئى تکیه مى شود و خاصیت عقل، صرف تنظیم گزاره هاى حاصل از مشاهده، آزمایش و تجربه در قالب استدلال هاى منطقى و ارائه نتایج جدید تصور شده است.      ج. مادى گرایى یا ماتریالیسم: این ویژگى مدرنیته، نتیجه گریزناپذیر دو ویژگى قبلى است؛چون اگرتنها از راه مشاهده، آزمایش و تجربه حسى بتوان به معرفت حقیقى دست یافت و عقل نیز کارى جز سروسامان دادن به مشاهدات و حواس نداشته باشد، طبعا آنچه قابل مشاهده و تجربه است با واقعیت موجود، معادل و یکسان گرفته مى شود؛ لازمه این معادله، غیر موجود پنداشتن امور غیرمادى است.      د. انسان گرایى: مدرنیته، انسان را مرکز و محور جهان هستى مى داند و انسانیت را در جایگاهى مى نشاند که گویى همه چیز و همه کار باید در خدمت آن باشد؛ جایگاهى که در نگاه سنتى مختص خداست. ویژگى هاى تفکر مدرنیته به قدرى متنوع بازگو شده و هرکسى به زعم خود براى آن مختصاتى را برشمرده که نمى توان به توافقى مشخص در آن دست یافت، ولى مکاتب مزبور بارزترین نمودهاى این تفکر در غرب بودند.      یکى از ویژگى هاى مدرنیته، دین ستیزى بود. هنگامى که مدرنیته وارد ایران مى شود، از ابتدا با دین ستیزى آغاز مى کند. روشن فکران در ابتدا تلاش داشتند مسیرى را برگزینند که در غرب طى شده و مى خواستند ـ به اصطلاح ـ راه میان بر را بروند. از این رو، جامعه ایرانى در قرن 19 با یک مدرنیته فعلیت یافته و کامل با ابعاد مختلف مواجه مى شود. در آن مقطع، مدرنیته در قالب استعمار به ایران آمد، ولى آن تفکر نتوانست در مقابل دین مردم ایران دوام بیاورد و با وجود آنکه همزمان با ایران، این تفکر به دیگر کشورهاى عربى و غیرغربى نیز وارد شد، تنها ایران توانست در مقابل آن بایستد؛ امرى که دیگر کشورهاى مورد تهاجم از عهده آن برنیامدند و این به خاطر حضور تفکر معنوى، فلسفى و غناى مسائل اعتقادى بود که نخبگانى همچون علّامه طباطبائى به سوى نوعى سازش ظاهرى بین اسلام و مدرنیته نرفتند.38     علّامه طباطبائى با آگاهى از مکاتب غربى و فلسفه غرب، شبهاتى را که در اروپا و شرق و غرب عالم، بر ضد دین مطرح بود شناسایى نمود و با همتى بلند و اخلاصى بى نظیر، به نقد و بررسى آنها پرداخت. ایشان در مواجهه با تفکر مدرنیته، علم و عقل را ستود، ولى نگاه او متفاوت از نگاه غربى ها بود. وى عقل را به عنوان راه وصول به معرفت پذیرفت و در آثارش، ضمن معرفى مختصات دقیق آن، در باب علم نیز به مقابله با حس و تجربه پرداخت و حس و تجربه را تنها یکى از راه هاى کسب معرفت دانست. وى در تفسیر شریف المیزان به رویارویى با عقل گرایى و تجربه گرایى همت گماشت و علاوه بر آن، در بررسى هاى اسلامى و دیگر آثارش، ماوراى حس تجربه را مطرح نمود. مادى گرایى را در بسیارى از آثارش رد کرد و بیشترین منازعه علّامه با این گروه بود و اوج این برخورد در اثر اصول فلسفه و روش رئالیسم تجلى نمود. در مورد نوع نگاه اسلام به انسان نیز در آثار مختلفى از جمله تفسیر المیزان و تعالیم اسلام قلم فرسایى نمود.      علّامه طباطبائى در آثار خود با اشاره به افکار بى اساس برخى از دانشمندان غربى و یا روشن فکران غرب زده، معارف ناب اسلامى را مطرح نمود و با شناخت صحیح مقتضیات زمان و مکان، در آن دوران، هدایت جامعه را با دفع شبهات به عهده گرفت.39 آثارى چون شیعه در اسلام، فرازهایى از اسلام، اسلام و انسان معاصر، بررسى هاى اسلامى، تعلیقات اسفار و شفا، مجموعه مقالات فارسى و عربى و... همگى در این زمینه بوده و گواهى نیک، بر این مدعایند.      تلاش هاى مرحوم علّامه در این مسیر به سرزمین ایران محدود نمى شود و او کوشید تا با احیاى فلسفه اسلامى و زنده کردن اندیشه هاى حکما و صاحب نظران الهى، تعالیم الهى و معارف دینى، بر اساس عقل بدیهى و محض ارائه شود. از این رو، افکار عمیق فلسفه اسلامى و فرهنگ قوى و غنى اسلام را به دورترین نقاط شرق و غرب جهان منتشر ساخت، به گونه اى که دانشمندانى از هر دو بلوک به ایران آمدند و با ایشان مصاحبه و تبادل نظر مى نمودند و از چشمه زلال و خروشان فکرى او بهره مند مى شدند.40 از این رو، باید در سیره عقلى و فلسفى مرحوم علّامه، این ویژگى مهم مورد توجه قرار گیرد که ایشان سیره عقلانى و جهت گیرى هاى فلسفى و کلامى خود را با آگاهى و بصیرت به اوضاع و نیازهاى زمان خویش همراه کرد، به نحوى که در اوج حملات مکاتب وارداتى که بیم آن مى رفت جوانان مملکت به سمت آن گرایش یابند، ایشان تلاش خود را در مسیر تبیین نظرات این مکاتب و نقد و بررسى آنها به وسیله فلسفه اسلامى قرار داد.41     علّامه طباطبائى در این مسیر تنها به دفع حملات و نقد شبهات موجود عصر خویش بسنده نکرد و گام را فراتر از آن نهاد. ایشان علاوه بر اینکه بر پوچى استدلال معاندان و مخالفان اشاره مى نمود، تلاش خود را در ارائه مکتب اصیل و عریق و جایگزین مکاتب ساختگى به کار بست. وى معتقد بود که اسلام واقعى در اروپا و آمریکا نرفته است. آیت اللّه حسینى طهرانى به نقل از علّامه چنین آورده است: «اسلام راستین در اروپا و آمریکا نرفته است؛ زیرا تمام مستشرقین که از آنجا براى تحقیق در اسلام به سرزمین هاى اسلامى آمده اند و همگى با اهل تسنن و در ممالک عامه تسنن چه در آفریقا و مصر و چه در سوریه و لبنان و حجاز و پاکستان و افغانستان رفت و آمد داشته و بالاخص در کتابخانه هاى معتبر از تواریخ اهل تسنن چون تاریخ طبرى و تاریخ ابن کثیر و سیره ابن هشام و تفاسیر آنان و کتاب هاى حدیث صحیح بخارى و ترمزى و نسائى و ابن ماجه و ابن داود و موطأ مالک و غیره ها استفاده کرده و آنان را مصادر اسلام شناسى خود قرار داده اند و به دنیا، اسلام را از دریچه عامه به طور کلى معرفى کرده اند و بر این اساس شیعه را یک فرقه منشعب از اسلام مى دانند و بنابراین، به مصادر تحقیقى از تفاسیر و تواریخ و کتب شیعه در حدیث و فلسفه و کلام عطف نظرى نکرده اند.»42 از این رو، مرحوم علّامه تمام همت خویش را در معرفى مکتب شیعه به جهان به کار بست و گام هاى بزرگى را در این زمینه برداشت و شیعه را به عنوان تجلّى گاه اسلام راستین که قولاً و فعلاً اسلام را در خود تحقق بخشیده، معرفى نمود.      2ـ2. شرایط حوزه و دانشگاه یکى از عواملى که موقعیت فرهنگى نامساعد و نامناسبى را در دوران علّامه موجب مى شد و فضاى فکرى و فرهنگى آن دوره را به حالت ضعف و بیمارى درآورده بود، ضعف و فتور حوزه هاى علمیه از لحاظ نظام و محتواى آموزشى بود. در آن دوره، حوزه هاى علمى از پرداختن به مسائل جدید نظرى و علمى باز مانده بودند و حرکتى در زمینه جذب آراى جدید و نقد و بررسى آنها و ارائه راه کارهاى نو و جایگزین وجود نداشت و از طرفى، تمام شبهاتى که از جانب مارکسیست ها و... مطرح مى شد بدون پاسخ مى ماند و همین امر سبب گسستگى روزافزون دانش پژوهان و مردم از سنت فکرى و فرهنگى خود مى شد. از این رو، مرحوم علّامه پس از ورود به قم، بر خود لازم دانست که به احیاى سنت دینى و عقلى با زبانى جدید و در قالب محتوایى نو بپردازد.43 ایشان در زیست نامه خودنوشت خویش، چنین آورده است: هنگامى که قم آمدم مطالعه اى در برنامه درسى حوزه کردم و آن را با نیازهاى جامعه اسلامى سنجیدم. کمبودهایى در آن یافتم و وظیفه خود را تلاش براى رفع آنها دانستم. مهم ترین کمبودهایى که در برنامه حوزه وجود داشت در زمینه تفسیر قرآن و بحث هاى عقلى بود و از این رو، درس تفسیر و فلسفه را شروع کردم و با اینکه در جو آن زمان، تفسیر قرآن، علمى که نیازمند تحقیق و توفیق باشد تلقّى نمى شد و پرداختن به آن، شایسته کسانى که قدرت تحقیق در زمینه هاى فقه و اصول را داشته باشند، به حساب نمى آمد، بلکه تدریس تفسیر نشانه کمى معلومات به حساب مى آمد... در عین حال، اینها را براى خودم عذر مقبولى در برابر خداى متعال ندانستم و آن را ادامه دادم تا به نوشتن تفسیر المیزان انجامید.44 ایشان در جایى دیگر مى فرمایند:هنگامى که از تبریز به قم آمدم، مطالعه اى در نیازهاى جامعه اسلامى و مطالعه اى در وضع حوزه قم کردم. پس از سنجیدن آنها به این نتیجه رسیدم که این حوزه نیاز شدیدى به تفسیر قرآن دارد تا مفاهیم والاى اصیل ترین متن اسلامى و عظیم ترین امانت الهى را بهتر بشناسد و بهتر بشناساند. از سوى دیگر، چون شبهات مادى رواج یافته بود، نیاز شدیدى به بحث هاى عقلى و فلسفى وجود داشت تا حوزه بتواند مبانى فکرى و عقیدتى اسلام را با براهین عقلى اثبات و از موضع حق خود دفاع نماید. از این رو، وظیفه شرعى خود دانستم که به یارى خداى متعال در رفع این دو نیاز ضرورى کوشش نمایم.45 علّامه طباطبائى با بصیرتى مثال زدنى، مسئولیتى را بر دوش خود دید و نیاز تسلیح نیروهاى حوزوى و دانشگاهى را به سلاح منطق و برهان دریافت و با مشاهده درد خرافه پردازى و جمود و ساده نگرى به معارف بلند اسلامى، نیاز بازگشت به قرآن و کلام وحى را لمس نمود و تدریس تفسیر قرآن در حوزه هاى علمیه را واجب و تدریس فلسفه و حکمت و اخلاق را ضرورى دانست. از این رو، مى توان شرایط آن زمان حوزه هاى علمیه را بسترى دیگر در سیر حرکت علّامه در معرفت دینى به حساب آورد.      علّامه طباطبائى با همت والاى خویش، فعالیت هاى خود را منحصر به حوزه نکرد و در زمانى که بین حوزه و دانشگاه دیوار آهنینى کشیده شده بود و دستگاه حاکمه هر روز به استحکام این دیوار مى افزود و چنانچه کسى فکر رخنه در دیوار به ذهنش خطور مى نمود، متهم مى شد، ایشان شجاعانه و بدون کم ترین واهمه اى، در حد امکان و توان با استادان دانشگاه تماس برقرار کرد و درس هایى براى آنها راه اندازى نمود.46     3ـ2. اقدامات علّامه در حوزه هاى علمیه بنابر آنچه گذشت، علّامه طباطبائى درد حوزه هاى علمیه را به خوبى تشخیص داد و به دنبال پاسخ و درمانى براى آن درد بود. از این رو، ایشان دست به اقدامات مهمى در حوزه علمیه قم زدند که براى نمونه، به چند مورد از آنها اشاره مى شود: 1ـ3ـ2. پى ریزى نهضت فکرى در حوزه هاى علمیه: علّامه طباطبائى بر پایه این نگرش که دین از فلسفه جدا نیست، بلکه ارزش دین بر ملاک عقل و ادراک سنجیده مى شود، فلسفه را مجموعه مباحث عقلانى در رابطه با مسائل اصولى هستى دانست و به ترویج تفکر فلسفى در حوزه علمیه قم روى آورد که ماحصل آن، ایجاد تحولى بنیادین در آن حوزه مقدسه  و به  تبع  آن، دردیگرحوزه هاى  دینى  شد.      ایشان در آغاز ورود به حوزه قم، تدریس علمى فلسفه را شروع کرد؛ امرى که در ابتدا با مزاحمت ها و مخالفت هاى بسیارى همراه بود و موانع فراوانى بر سر راه ایشان خودنمایى نمود، لکن با عزم راسخ و اعتقاد قلبى به ضرورت نشر مباحث فلسفى، موانع را از سر راه برداشت و با تمام قوا به طى مسیرخویش  پرداخت. حرکتى  که  امروزه  درحوزه هاى علمیه شاهد آن هستیم، آثار حرکتى است که آن مرد الهى در چندین سال قبل بناى آن را نهاد.47 2ـ3ـ2. تربیت شاگردان بزرگ و مؤثر: مرحوم علّامه با پرورش شاگردان بزرگى همچون شهیدان مطهّرى، بهشتى، قدوسى، ربانى و... علاوه بر اینکه در به ثمر رسیدن انقلاب، همگام با امام خمینى قدس سره نقش مهمى داشت، با توسعه و تعمیق دین در جامعه و محافل علمى، در حفظ و تداوم انقلاب نیز گام مؤثرى برداشت؛ زیرا اگر حرکت امام از پشتوانه عمیق دینى و معرفتى برخوردار نبود و از مبانى عمیق فلسفى که علّامه آنها را به صورت برهانى ارائه کرده بود، بى بهره مى ماند، حفظ و استمرار آن با آفاتى مهلک مواجه مى شد.48     علاوه بر شخصیت هاى کلیدى انقلاب، بسیارى از مراجع تقلید فعلى و مدرسان برجسته حوزه علمیه قم و تعداد زیادى از مفسّران، حکما، متکلمان، فقها، ریاضى دانان و هیئت شناسان حوزه و دانشگاه نیز از شاگردان علّامه محسوب مى شوند که بعد از امام راحل و مرحوم علّامه، رهبرى و هدایت دینى و سیاسى و اجتماعى جامعه را عهده دار شده اند. در واقع، مى توان حرکت کنونى حوزه هاى علمیه، بخصوص حوزه علمیه قم را مدیون تلاش علّامه در تربیت شاگردان بزرگ دانست و استادان بزرگ و برجسته حال حاضر این حوزه مقدسه، قریب به اتفاق، میراث داران حرکت فکرى و فلسفى آن مرحوم مى باشند. 3ـ3ـ2. ترویج نویسندگى و تألیف: یکى از خدمات بزرگ علّامه طباطبائى در حوزه علمیه قم، ترویج نویسندگى است. به عبارتى، ایشان براى اولین بار طلاب و فضلاى مستعد حوزه را براى نوشتن مقالات علمى دعوت نمود و با ارائه موضوعات مختلف، آنها را وادار به نوشتن کرد و از این طریق استعدادها را شکوفا ساخت.49 براى مثال، زمانى که حملات و تبلیغات مادى گرى و نویسندگان غیرمتعهد در ایران رو به افزایش بود، در حالى که هیچ مقاله دینى و نشریه علمى که پاسخگوى نیازها باشد در کشور وجود نداشت، مرحوم علّامه با تشکیل انجمنى از فضلاى آن روز حوزه، از آنان دست به قلم شدن و تنظیم مقالات در موضوعات مختلف را درخواست نمود و براى شروع کار، هر دو نفر از اعضاى انجمن به صورت مشترک متکفل یک موضوع شدند.50 این مقطع، نقطه عطفى در حرکت دانش پژوهان حوزه بود و آنان با قلم و مطبوعات آشنا شدند. از آن پس بود که حوزه علمیه همگام با مطبوعات کشور، کتب و نشریاتى تألیف و چاپ نمود که خود گام بلندى در ارتقاى سطح تألیفات حوزه بود، هرچند پیش از این جریان نیز کم و بیش نویسندگانى در حوزه هاى علمیه وجود داشتند، لیکن پافشارى علّامه در این عرصه، در جهت پروراندن حوزه بود که نتایج بسیار ارزشمند و شایانى داشت. نتیجه گیرى از مباحث مطرح شده مى توان چنین نتیجه گرفت:      ـ اندیشه و معرفت دینى علّامه طباطبائى و روشى که وى در این زمینه پیش گرفت، برایند مجموعه اى از عوامل خودآگاه و ناخودآگاهى است که مسیر حیات او را شکل داده اند. این عوامل را مى توان در نوع تربیت خانوادگى، تأثیر نفوس استادان، اسوه ها و اسطوره ها و همراهانى دانست که کنار علّامه بوده اند. البته نباید از عنایت هاى خاص الهى که شامل حال وى شده بود غفلت نمود. هرچند شرایط فرهنگى و معرفتى ایران و جهان و حوزه و دانشگاه نیز در انتخاب این مسیر توسط او مؤثر بودند.      ـ شخصیت هر فردى متأثر از عوامل پیدا و پنهانى است که گاه برشمارى آنها از عهده و توان انسان خارج است و در این مسیر، اخلاص و اتکا به ذات اقدس اله و یارى جستن از اوست که درهاى ناگشوده را به سوى انسان باز نموده، او را در تعیین مسیر زندگى راهنما خواهد بود. پی نوشت ها: 37ـ عبدالرسول بیات با همکارى جمعى از نویسندگان، فرهنگ واژه‏ها، ص 521ـ538. 38ـ ر.ک: حمید پارسانیا، «مدرنیته در ایران»، آموزه، ش 6. 39ـ همان. 40ـ عبداللّه جوادى آملى، همان، ص 163ـ164. 41ـ همان، ص 163. 42ـ سید محمدحسین حسینى طهرانى، مهر تابان، ص 45ـ48؛ مرتضى نظرى، همان، ص 124ـ125. 43ـ جمعى از نویسندگان، مرزبان وحى و خرد، ص 219ـ220. 44ـ همان، ص 141؛ مرتضى نظرى، همان، ص 97. 45ـ حمید نگارش و على باقى نصرآبادى، همان، ص 99. 46ـ همان، ص 69ـ70. 47ـ همان، ص 105. 48ـ جمعى از نویسندگان، مرزبان وحى و خرد، ص 692. 49ـ جعفر سبحانى، همان، ص 545. 50ـ همان. اسحاق طاهرى/ دانشیار گروه فلسفه مجتمع آموزش عالى شهید محلاتى قم. مهدى جلالوند /کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامى دانشگاه قم منبع: ماهنامه معرفت شماره 175 پایان متن/

93/05/21 - 01:03





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن