واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: حکمت اشراقی حاصل ریاضت های سخت و رنج آلود شیخ اشراق تهران - ایرنا - دکتر سید صادق سجادی ، استاد تاریخ ، تمدن و فرهنگ ملل اسلامی آراء و آثار شیخ اشراق را از منظر تاریخی مورد بررسی قرار داد. آنچه در زیر می آید قسمتی از مقاله ی ارائه شده ی ایشان در کانون فرهنگی زبان فارسی و در صد و شصتمین شب از شبهای مجله بخارا بود.
![حکمت اشراقی حاصل ریاضت های سخت و رنج آلود شیخ اشراق](http://img7.irna.ir/1393/13930515/81261667/81261667-5864650.jpg)
* وجه تسمیه ی نام کتاب حکمه الاشراق سهروردی: در باره تسمیه کتاب و نظامِ فلسفیِ موصوف در آن به حکمت اشراق، سهروردی و شارحان نامدار او با اشارات و تعابیر مختلف سخن رانده اند، همچون: حکمت به مثابه شراره های نور- شروق- به شکل شهاب های قدسی از انوار روحانیِ سماوی بر نفس، بر حسب استعداد او، وارد می شود ؛ یا چون مبتنی بر حکمت کشفی و ذوقی مشرقیان- مردمِ مشرق،سرچشمة نور- یعنی ایرانیان است، به حکمت اشراقی، یعنی ظهور و تابش انوار عقلیه بر نفس به وقتِ تجرد آن، نامبردار شده است. سفر از شرق به غرب، استعاره ای برای انتقال از عالم عُلوی به عالم سُفلی و جهان هیولانی در قصة الغربة الغربیة هم رابطة میان حکمت مشرقی و حکمة الاشراق را نشان می دهد.
آن شراره های نور-شروق- نیز همان است که حکمای کهن ایران از آن به «خُرّه» یا «فَرّه»- فیض و نور ایزدی- تعبیر کرده اند و سرچشمه های آن انوار مینوی است که بر دل حکیمْ - خسروان ایران، همچون کیخسرو وارد می شده است. جز آن، بعضی از تمثیلات و رموز حکمت اشراقی ملهم از اساطیر ایران است و این نیز پیوند لفظی و معنوی میان حکمت مشرقیان و حکمة الاشراق را تأیید می کند. اینکه سهروردی و دیگران حکمت اشراقی را حکمت خسروانی، حکمت مشارقه یا مشرقیه، فلسفة نوریه، وعلم الانوار خوانده اند، هم از اینجا بر می خیزد.
* شیوه بحث در کتاب حکمه الاشراق :
اشاره سهروردی به حکمه الاشراق در کتاب های دیگرش چون المقاومات، المشارع، و اللمحات به معنی تقدم تصنیف حکمة الاشراق بر آن کتاب ها نیست. اما آنچه در حکمة الاشراق آورده به شیوه ای دیگر یعنی ذوق و کشف و مشاهدة انوار است که خود آنرا نزدیکترین راه برای وصول به حقیقت و آن کتاب را مهذب تر و منظم تر از آثار دیگر دانسته است. او همچنین آورده است که حکمت اشراقی، حاصل ریاضت های سخت و مجاهدت های پایدار و رنج آلود اوست و سپس حجت و برهان و فکر و نظر بر آن بار کرده است. قطب الدین هم از مهارت و چیره دستی شهاب الدین درحکمت بحثی و حکمت ذوقی سخن رانده است و حکمة الاشراق را جامع هر دو وجه به بهترین شیوه دانسته است؛ و البته اشاره کرده که حکمت بحثی هم در این کتاب رنگ اشراقی دارد و این همان شیوه ای است که حکیمان بزرگ متقدم، که خود در زمرة اصفیا و اولیاء و انبیاء بوده اند، آنرا بنیاد کرده اند. بدین سبب حکمةالاشراق ، گویی گنجی نهان و درّی ناسفته و نگینی بی رکاب است که از غایت ایجاز به اعجاز پهلو می زند .
* توصیه سهروردی درباره کتاب حکمه الاشراق
از بعضی اشارات شهاب الدین سهروردی پیداست که حکمة الاشراق را مهمترین اثر خود، و حاصل القاءات و الهامات روح القدس، و مشتمل بر «حکمتی شگفت و عاری از تکلف» که فطرت آدمی به درستی آن گواهی دهد می دانسته است. به همین سبب «اخوان» را به صراحت توصیه کرده که آنرا از دسترس کسانی که ارزش آنرا نمی شناسند و عمق معانی آنرا در نمی یابند، دور نگاه دارند، و جز به کسانی که محب نور الهی اند و در فلسفة مشایی و علوم ارسطویی هم کامل شده اند، ندهند.
* دسته بندی حکماء از دیدگاه حکیم سهروردی
سهروردی یادآور شده است که حکیمان چند دسته اند: حکیمِ بحاثِ متألّه، حکیم متوغل در تألّه و دور از حکمت بحثی؛ حکیم بحّاث که اهل تأله نیست؛ حکیم الهی متوغل در تأله و متوسط یا ضعیف در بحث؛ حکیم بحّاث و متوسط یا ضعیف در تأله. از این میان اگر حکیمی متوغل در حکمت الهی و هم متبحر در حکمت بحثی شناخته آید ، ریاست جهان باید از آنِ او باشد که خلیفة الله است؛ و اگر یافت می نشود، حکیم متألّهِ متوسط در بحث؛ و اگر او نیز پیدا نگردد، حکیمی که فقط متوغل در تألّه است. باید دانست که عرصة خاک هیچگاه از حکیمِ متألّه تهی نیست و از اینرو حکیم متوغل در بحث و دور از تألّه سزاوار ریاست جهان نیست. مراد از ریاست جهان، نه استیلای به قهر و زور، بلکه چیرگی آشکار {مانند کیومرث و فریدون و کیخسرو} یا نهان { دیگر حکیمان متأله مشهور یا گمنام} بر نفس و روح جهان است؛ و او همان است که جملة خلق او را «قطب» می خوانند. بهترین طالبان حکمت هم کسانی اند که هر دو وجه حکمت الهی و بحثی را می جویند.
* ترجمه های موجود از حکمه الاشراق
تا آنجا که می دانیم ظاهراً نخستین ترجمة فارسی حکمة الاشراق به قلم فرزانه بهرام پسر فرشاد، معروف به کوچک بهرام (متوفای 1048ق) و شاگرد آذر کیوان صورت پذیرفته بوده است. صاحب دبستان المذاهب در این باره آورده که بهرام « تصانیف شیخ اشراق شهاب الدین مقتول که در حکمت اشراق واقع شده، به پارسیِ معروفِ تازی آمیز ترجمه کرده» بوده است.
محققان به ترجمه ای از حکمة الاشراق به زبان سنسکریت هم اشاره کرده اند و گفته اند که مورد استقبال زردشتیان هند قرار گرفته بوده است.
ترجمه ای هم به زبان اردو از حکمة الاشراق همراه با خلاصه ای از شرح قطب الدین، به قلم مولوی میرزا محمد هادی (متوفای1350ق) به سال 1344ق/1925م در حیدر آباد دکن به چاپ رسیده است.
حکمة الاشراق به قلم هانری کربن به زبان فرانسه نیز ترجمه و منتشر شده است. حسین ضیایی و جان والبریج هم آنرا به انگلیسی ترجمه و چاپ کرده اند.
اما ترجمه فارسی این اثر به زبان فارسی به قلم شادروان دکتر سید جعفر سجادی نخستین بار در تهران به سال 1355ش منتشر شد و تا کنون بیش از ده بار به چاپ رسیده است.
ترجمه آثار شیخ اشراق، مخصوصاً حکمة الاشراق به زبان فارسی دشواری های مخصوص داشته است که قسمتی مهم از آن دشواریها در فهم متن و اختلاف در شرح آنها را مرحوم پدرم دکتر سجادی کوشیده است در حواشی ترجمة خود بازنماید. از آنجا که جملة ترجمه ها از زبانی به زبان دیگر، مخصوصاً آثار متَرجَم فلسفی به لحاظ لفظ و معنی و زبان و بیان، محل نقد و ایراد تواند بود، این اثر هم از آن معنی مستثنی نیست و من خود اگر فرصتی دست دهد، بعضی از آثار ایشان و از جمله همین ترجمه را تهذیب خواهم کرد.
گروه اندیشه
فراهنگ
15/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]