واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
حقوق بشر اسلامی، مهمترین آلترناتیو برای دفاع از حق انسان ها
کشورهایی که نفع خود را در استفاده ابزاری از حقوق بشر مادهمحور میبینند، نمیخواهند رقیب دینی حقوق بشر، جهانی شود. به همین خاطر تلاش دارند تا حقوق بشر اسلامی را مدلی ناقص و بیتناسب با واقعیات روز جامعه بشری نشان دهند.
انسان در طول تاریخ همواره در جستجوی حق خود برای زیستن در کره خاکی بوده است. حقی که معمولا افراد صاحب قدرت آن را نادیده انگاشته و به آن توجهی نمیکردند. تاریخ بشر سرشار از نظامهای ظالمانه بردهداری و زورگویی بوده که ناشی از بیتوجهی به بدیهیترین حقوق انسان هاست. در واقع ریشه اصلی این جنایتهای تاریخی در هزارههای گذشته را میتوان باور به «تکلیفمداری» بهجای حق پنداری انسانی دانست. در اندیشه دینی بین تکلیف گرایی و حق پنداری برای انسان نوعی تعادل وجود دارد. یعنی تکالیف انسان در اسلام، نافی برخورداری از حقوق نیست بلکه نگاه اسلام به هر دو بعد مادی و روانی، باعث شده است تکالیف، پشتوانه ای برای برخورداری از حق باشند. ادیان الهی یکی از مهمترین دستاوردهایشان، ایستادگی در برابر همین تجاوزات به حقوق عمومی بوده است. به همین خاطر است که این ادیان، با پیروانی بسیار زیاد، توانستهاند در طول تاریخ پویایی و محبوبیت خود را حفظ کنند. ادیان الهی با تعریف حقوقی الهی برای انسان ها که به سبب آفرینش آن ها و نه به سبب اراده پادشاهان و دیکتاتورها بوده، مانع از آن میشدهاند که ظالمان و صاحبان قدرت بتوانند پا بر حق عمومی مردم نهاده و بدیهیترین اصول زیست انسانی را تحت عنوان بردگی نادیده بگیرند. با این حال سوءاستفاده از همین احکام دینی در قرون وسطی و گرفتار شدن کلیسا در دام طمعورزیهای سیاسی و اقتصادی باعث شد تا در عصر رنسانس، نگرشی تازه درباره حقوق انسان ها در غرب شکل بگیرد. در این نگرش جدید، حق انسان ها نه به سبب آنچه هدیه الهی نامیده شده بود، بلکه به خاطر نفس انسانیت به آن ها تعلق گرفته و دولتها موظف به رعایت آن شدند. هرچند ایده فلسفی این نوع حقوق بشر انسانی مربوط به قرون 17 و 18 میلادی است، اما تنها پس از جنگ جهانی دوم و آگاهی بشر از خسارتهای جبران ناپذیر جنگ و آدمکشی بود که این تئوریها در قالب منشوری جهانشمول تدوین گشت و همه کشورها ملزم به تبعیت از این حقوق تحت عنوان «حقوق بشر» شدند. اگرچه با تدوین چنین منشوری، گمان میرفت که باید طومار ناقضان حقوق بشر در هم پیچیده شود، اما تجربه سالیان بعد نشان داد که این حقوق بشر انسانی، نه تنها نتوانسته از حقوق انسان ها دفاع کند، بلکه عملا ابزاری شده است در دست کسانی که از همین منشور، برای نقض حقوق دیگران استفاده میکنند. استفاده ابزاری از حقوق بشر وقتی به اوج خود رسید که کشورهای قدرتمند فاتح جنگهای جهانی، قرائت خود از انسانشناسی ماتریالیستی را فراگیر دانسته و هر کشور منتقد با چنین نگاهی را تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار دادند و با ابزار «جنگ» و «تحریم» به عنوان دو عنصر ضد حقوق بشری، به مقابله با مخالفان پرداختند. چنین بود که حقوق بشری که میرفت تا امید توجه به حقوق انسان ها را بیشتر کند، خود به ابزاری علیه خویش تبدیل شد و تنها بهانهای تازه به دست ناقضان حقوق بشر داد تا جنگهایی تازه راه بیندازند. همین سرنوشت ناراحتکننده حقوق بشر باعث شد تا بار دیگر نگاهها به حقوق الهی انسان ها بازگشته و ادیان آسمانی و به ویژه دین اسلام ایدههای آلترناتیو خود برای رعایت حقوق انسان ها را عرضه کنند. در همین راستاست که طی دهههای اخیر موضوع حقوق بشر اسلامی در کانون توجه اندیشهورزان قرار گرفته است و تلاش شده تا اصول حقوق انسان ها از متن مقدس قرآن استخراج شده و به بشر امروز ارائه شود. یکی از مهمترین تفاوتهای نسخه اسلامی حقوق بشر با آنچه در عصر رنسانس ارائه شد، ترک تکبُعدینگری به انسان و در نظر گرفتن ساحت معنوی و روانی زیست اوست. همان موضوعی که اکنون در اندیشههای پُست مدرن نیز مورد توجه قرار میگیرد. در واقع هنگامی که اسلام تاکید دارد که قتل یک انسان بیگناه، قتل تمام بشریت محسوب میشود، چنان محکم از حق حیات انسان ها دفاع میکند که هیچ بدیل ماتریالیستی برای حمایت از حقوق انسان ها نمیتوان یافت. با این حال کشورهایی که نفع خود را در استفاده ابزاری از حقوق بشر مادهمحور میبینند، نمیخواهند رقیب دینی حقوق بشر، جهانی شود. به همین خاطر آن ها با فشار به کشورهایی که از مدل اسلامی حقوق بشر دفاع میکنند، تلاش دارند تا حقوق بشر اسلامی را مدلی ناقص، دارای مبانی ناکارآمد و بیتناسب با واقعیات روز جامعه بشری نشان دهند. هرچند این انتقاد به کشورهای اسلامی وارد است که نتوانستهاند با پیادهسازی مناسب حقوق بشر اسلامی، گامی عملی برای دفاع از مبانی دینی حقوق انسان ها بردارند، اما نباید از یاد برد که تبلیغات منفی رسانههای بیگانه نیز نقشی مهم در تضعیف اندیشههای دینی در حوزه حقوق بشر داشته است. به این ترتیب به نظر میرسد حالا که رسوایی دولتهای قدرتمند در استفاده ابزاری از حقوق بشر به دلیل سکوت در برابر جنایاتی که در غزه، ایالات متحده، نیجریه، افغانستان، عراق و سوریه و… صورت میگیرد، به اثبات رسیده و افکارعمومی آماده دریافت ایدههای تازه در حوزه حقوق بشر است، وقت آن رسیده است که مبانی حقوق بشر اسلامی متناسب با شرایط روز جامعه بشری تدوین و عرضه شود تا بدین ترتیب هم راه برای سوءاستفاده قدرتهای بزرگ از حقوق بشر بسته شود و هم جان انسان ها در منازعات سیاسی و نظامی، اهمیتی مضاعف پیدا کند. بیتردید زمینهسازی برای پذیرش حقوق بشر اسلامی در سطح جهان نیازمند الگویی برای نمایش کارآمدی این مدل الهی است و همین امر وظیفه دستگاه قضایی کشورمان به عنوان مدعی پیادهسازی حقوق بشر اسلامی را سنگینتر میکند. در همین راستا غفلت در پیادهسازی دقیق حقوق بشر اسلامی در داخل کشور، نه فقط بهانه به دست دولتهای دیگر برای افزایش فشار بر کشورمان میدهد، بلکه رسانههای غربی را در تخریب اصل حقوق بشر اسلامی جسورتر میکند و به همین منظور باید از دستگاه قضایی کشورمان خواست با دقت بیشتری در عمل به این حقوق انسانی که ریشه در آموزههای دینی دارد بکوشد و به دلیل رسالت تاریخی قرار گرفته بر دوش کشورمان، غفلتهای انسانی را نادیده نگیرد. نگاه دینی به انسان، نگاهی اعتدالی هم به مادیت و هم معنویت اوست. به همین خاطر است که حقوق بشر اسلامی هم جسم و نیازهای دنیوی و هم روح و روان انسان ها را مورد حمایت قرار میدهد و این همان نیاز اصیلی است که بشر قرن بیست و یکم آن را احساس میکند. محمود هرندی منبع: رصد انتهای متن/
93/05/15 - 03:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]