تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830071225




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امروز دل را هم به روحانی داده ام


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تعامل اصلاح طلبان با اعتدال گرایان در گفت وگو با علی شکوری راد امروز دل را هم به روحانی داده ام تهران - ایرنا - رابطه اصلاح طلبان و دولت اعتدال یکی از موضوعاتی است که از زمان پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم مورد بحث کارشناسان و فعالان سیاسی قرار گرفته است.


ایران نوشت: حمایت سران، احزاب و جریانهای اصلاح طلب از حسن روحانی و معرفی او به عنوان نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان، روحانی را به این جریان نزدیک تر نشان میداد. البته اصولگرایان معتقدند روحانی به اصلاح طلبان نزدیک نیست بلکه این، جریان عمومی اصلاحات بود که در ایام انتخابات خود را به او نزدیک کرد. علاوه بر این، نسبت گفتمانی میان اصلاح طلبی و اعتدال از موضوعات مورد بحث است. برخی به واسطه همسانی و تشابه شعارها و وعده های روحانی در ایام انتخابات معتقدند «اعتدال، همان اصلاحات است»، برخی با اشاره به تفاوت در شیوه سیاست ورزی دولت خاتمی و روحانی بر این باورند که «اعتدال و اصلاحات دو مقوله جداست» و برخی معتقدند «اعتدال و اصلاحات دو روی یک سکه هستند». نسبت گفتمانی اعتدال و اصلاحات و رابطه اصلاحطلبان و دولت یازدهم را با علی شکوریراد از فعالان اصلاح طلب به گفت وگو نشستیم که مشروح آن را در زیر می خوانید:

در چند ماه اخیر بحث هایی درباره حدود و ثغور اعتدال و اصلاح طلبی مطرح شده است. نظر شما به عنوان یک چهره اصلاح طلب در این باره چیست؟
اعتدال، درون اصلاح طلبی است؛ لذا نمیتوان گفت اصلاح طلبی یک مقوله و اعتدالگرایی مقوله ای دیگر است. وجه مشخصه اصلاح طلبی، انتقاد از وضع موجود و درخواست اصلاح آن است.
البته دامنه طیف اصلاح طلبی وسیع است. اصلاح طلبی را می توان به رادیکال و میانه رو تقسیم بندی کرد. اصلاحات ممکن است شامل اصلاح روش ها و رویکردها یا اصلاح قانون باشد.
مهمترین ویژگی اصلاحات، به کار گرفتن روش های نرم و قانونی برای رسیدن به اهداف است. حتی اگر کسی معتقد باشد قانون اساسی نیازمند اصلاح است، اصلاحات مد نظر باید بر اساس سازوکار خود قانون اساسی صورت بگیرد. این اصلاح طلبی، رادیکال و عمیق تر است ولی از روش قانونی استفاده کرده و مبتنی بر قوانین موجود عمل می کند.
برخی از اصلاح طلبان صرفاً به اصلاح رویکردها توجه دارند. این افراد نسبت به کسانی که خواستار اصلاحات عمیقتر هستند، معتدل تلقی می شوند. لذا آقای هاشمی در دولت سازندگی درجه ای از اصلاح طلبی داشت. اولویت آقای هاشمی، اصلاح ساختار اقتصاد بود. در دوره آقای خاتمی ضمن توجه به اصلاح ساختار اقتصاد، اصلاحات سیاسی هم مد نظر قرار گرفت.
دولت کنونی هم خواستار اصلاحات است. آقای روحانی، هم در ایام انتخابات منتقد وضع موجود بود و هم امروز، می گوید نمی گذاریم 8 سال دولت قبل تکرار شود. این که ما وضعیت حاکم بر 8 سال گذشته را نپذیرفته و می خواهیم وضعیت جدیدی درست کنیم که مطابق با خواسته مردم باشد عین اصلاح طلبی است.
اگر آقای حجاریان گفته «اعتدال همان اصلاحات است» پر بیراه نگفته است؛ اگر کسی بگوید «این دولت ادامه دولت اصلاحات است» هم بیراه نگفته. البته دولت کنونی راه را برای طیف هایی از اصولگرایان که منتقد وضع گذشته بودند باز گذاشته. یعنی درجه اصلاح طلبی را بر مداری قرار داده که بخشی از اصولگرایان هم پوشش داده می شوند. سطح مطالبات با دایره شمول نسبت عکس دارد لذا وقتی دایره شمول گسترش پیدا میکند، سطح مطالبات پایین میآید. به عبارت دیگر هر قدر مطالبات مشخصتر و رادیکالتر باشند، دایره شمول تنگ تر میشود. هر قدر هم سطح مطالبات پایینتر و کمتر رادیکال باشد، دایره شمول افزایش پیدا میکند.
به عنوان مثال در انتخابات سال گذشته گفتم دایره شمول آقای خاتمی 55 درصد، دایره شمول مهندس موسوی 65 درصد و دایره شمول آقای هاشمی 75 درصد بود. آقای روحانی این میزان را باز افزایش داد و علاوه بر اصلاح طلبان، بخش هایی از اصولگرایان در این دایره قرار گرفتند. لذا در کابینه وزیرانی هستند که پیشینه شان یکسره اصولگرایی است. اما در عین حال در این دولتند و در چارچوب برنامه های دولت اعتدال حرکت می کنند. به عبارتی دولت بخشی از اصولگرایان را جزو خود کرد و این مزیت دولت کنونی است. حال اگر کسی بگوید سطح مطالبات پایین آمده و درجه اصلاح طلبی دولت یازدهم نسبت به دولت اصلاحات کمتر است، می پذیریم ولی این لزوماً عیب تلقی نمیشود. چرا که پایین آوردن سطح مطالبات برای افزایش امکان تحقق آن، مطلوب است. این همان ویژگی اصلاح طلبی دولت اعتدال است.
گفتید دکتر روحانی دایره شمول دولت را گسترده تر کرد و علاوه بر اصلاح طلبان، اصولگرایان را هم دربرگرفت. این در حالی بود که پیش از دولت آقای روحانی، به کرات بحث هایی تحت «دولت وحدت ملی» مطرح شده بود که می خواست اصلاح طلبان و اصولگرایان را به هم نزدیک کرده و خارج از رقابت های انتخاباتی زیر یک سقف جمع کند. چه شد که دولت یازدهم به تحقق این خواسته نزدیک شد؟
آقای هاشمی در گذشته این کار را کرده و دولتی تشکیل داد که هر دو جناح در آن سهیم باشند اما در عمل وقتی دولت با چالش مواجه شد تمایز بین عناصر تشکیل دهنده دولت هاشمی بارز شد. از این رو برخی از آنها در کارگزاران سازندگی به یک مجموعه تبدیل شدند و برخی خارج از آن مجموعه ماندند.
خاستگاه تاریخی آقای خاتمی جناح چپ بود؛ علقه ها و پیوندهای ایشان نیز با عناصر جناح چپ مذهبی بود. بعد از پیروزی اصلاحات، دولت خاتمی سعی کرد به دولت آقای هاشمی ابعاد جدیدی بیفزاید اما این گستردگی بیشتر به سمت جناح چپ رفت.
پیشینه آقای روحانی «راست» است که الان اصولگرایی نامیده میشود. بنابراین عمده ارتباطاتش با آن مجموعه است. ضمن این که به واسطه حضور طولانی در شورای عالی امنیت ملی با نهادهای نظامی و امنیتی هم در ارتباط بوده است. خاستگاه نهادهای امنیتی و نظامی راست نبود ولی به دلیل رویکردهای حاکم به آن سمت رفت. لذا روحانی می توانست دایره شمول را گسترده کند.
پس چرا شورای مشورتی اصلاح طلبان بین دو گزینه عارف و روحانی به سمت آقای روحانی سوق پیدا کرد؟
چون روحانی می توانست علاوه بر اصلاح طلبان مجموعه دیگری را به دایره شمولش اضافه کند.
یعنی خواست اصلاح طلبان افزایش دایره شمول بود؟
اصلاح طلبان دیدند رویکرد جامعه به سمت آقای هاشمی است و بعد از رد صلاحیت هاشمی، ادامه رویکرد به وی را در آقای روحانی ممکن دیدند و به سمت آقای روحانی آمدند.
ترس از رأی نیاوردن آقای عارف نبود؟
بالاخره ترس از رأی نیاوردن همیشه در انتخابات وجود دارد. اصلاح طلبان استدلال می کردند اگر به سمت روحانی بروند- در صورت انصراف آقای عارف- رأی اصلاح طلبان به سمت آقای روحانی می رود؛ بخشی از رأی اصولگرایان هم میآید لذا پیروزی محتمل تر است.
نسبت گفتمان اعتدال و اصلاح طلبی را به اختصار تعریف کردید اما نسبت اصلاح طلبان با دولت اعتدال چیست؟ برخی معتقدند اصلاح طلبان و دولت فعلاً در ماه عسل هستند اما این گونه تداوم نخواهد یافت.
ارتباط اصلاح طلبان با دولت «اتحاد و انتقاد» است. ما دولت حاضر را دولت خودمان دانسته و خودمان را در اتحاد دولت می بینیم. اگر هم انتقادی کنیم از درون است نه از بیرون. نمی خواهیم انتقاد ما منجر به تضعیف دولت شود، بلکه می خواهیم انتقاد به گون های مطرح شود که دولت را تقویت کند. حتی ممکن است از برخی انتقادها صرف نظر کنیم. چون فکر می کنیم بهتر است در مرحله کنونی دولت را آزادتر گذاشت تا بر اساس توانمندی های خود و ابزار و امکاناتی که دارد برای رسیدن به اهدافش تلاش کند. به همین دلیل هم در طرح انتقادات خویشتنداری می کنیم و هم انتقادات مان را به گونه ای طرح میکنیم که به آزردگی دولت منجر نشود. برای ما خیلی مهم است دولت همیشه احساس کند انتقادهای ما، سازنده و در جهت تقویت است. اگر احتمال دهیم انتقادهای ما موجب سوءتفاهم میشود، در شرایط کنونی آن را مطرح نخواهیم کرد.
اصلاح طلبان کارنامه یک ساله دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می کنند؟ اخیراً برخی محافل سیاسی و رسانهای مدعی شدهاند که هر چند اصلاح طلبان به روحانی رأی دادند اما ارزیابی خوبی از عملکرد وی ندارند.
همیشه قبل از انتخابات می گفتیم: «وای به حال دولت بعد. »به دلیل این که سطح و حجم خرابی ها در زیر ساختهای اقتصادی، اداری و مناسبات اجتماعی بسیار گسترده و سرمایه اجتماعی ما در رابطه بین دولت و ملت بشدت آسیب دیده بود. اثرات این خرابی قابل پیشبینی بود به همین دلیل گفتیم: «وای به حال دولتی که بخواهد این خرابیها را درست کند. » و می گفتیم: «شاید سالها طول بکشد تا دولت تازه برگردد به نقطه صفر» به این معنا که آواربرداری تمام شده و نوبت برسد به پی افکنی و استقرار بنای جدید. بنابراین سطح انتظارمان از دولت را بالا نبرده و نمیبریم. فکر هم نمی کنیم دولت بتواند شق القمر کند.
برخی مناسبات غلط گذشته همچنان پابرجاست و دولت نمیتواند به تنهایی مناسبات را اصلاح کند. مثلاً مجلس نهم در شرایطی شکل گرفت که اصلاحطلبان در آن شرکت نکردند. این مجلس بیش از یک سال دیگر هم فعالیت خواهد کرد. یا صدا و سیما بشدت جهتگیری دارد. دستگاههای امنیتی تجربه بدی را پشت سر گذاشتند. همچنین ما شاهد دخالت دستگاه های نظامی در اقتصاد و سیاست بودیم که حضورشان در این عرصه ها همچنان ملموس است. دولت نمی تواند با یک بخشنامه و دستورالعمل اینها را حل کند و باید بتدریج عرصه خود را به دست بیاورد.
دولت هنوز بر تمام عرصه خود به طور کامل حاکم نیست؛هنوز در حال به دست آوردن عرصه خود است و حتی به مرزهایی که دولت اصلاحات در گذشته داشت هم نرسیده است. ما این مسائل را درک می کنیم. دولت در شرایط بسیار بدی سکان اداره امور کشور را به دست گرفت. پس سطح انتظارمان از دولتی با این شرایط را پایین آورده و صبر می کنیم. علاوه بر این کمک می کنیم تا دولت عرصه خود را به دست آورد.
من فکر میکنم باوجود شرایط بد آغاز به کار، دولت موفق و بیش از حد انتظار تأثیرگذار بوده است. نه تنها من به عنوان یک نفر از جبهه اصلاح طلبان، بلکه ارزیابی بخش اعظم و قریب به اتفاق اصلاح طلبان از عملکرد دولت مثبت است. فکر می کنیم که حرکت دولت رو به جلو بوده و به همین دلیل امیدی که در ابتدای دولت به دست آوردیم، کماکان حفظ شده است. البته بخش هایی از اصلاح طلبان معتقدند دولت میتوانست در برخی زمینه ها بهتر عمل کند. برای نمونه صاحب نظران اقتصادی معتقدند دولت عمده همتش را برای مهار تورم گذاشت و در این کار هم کاملاً موفق بود. ولی در اقتصاد فقط تورم نداریم. بحث رکود اقتصادی، بیکاری و رونق تولید هم وجود دارد. ما نتوانستیم برای خروج از رکود قدم بزرگی برداریم؛ لذا صاحب نظران اقتصادی معتقدند همه همت معطوف مهار تورم نشود. برخی بر این باورند که می شود مقداری تورم را تحمل کرد ولی از رکود خارج شد. البته صاحب نظران اقتصادی مشکلات دولت را درک میکنند اما بهتر است دولت همان گونه که با گروه های سیاسی از جمله اصلاح طلبان دیدار داشت با صاحب نظران اقتصادی هم جلسه داشته باشد. هرچند که دولت از نظرات آنها بی بهره نیست اما بخشی از صاحب نظران اقتصادی احساس می کنند به نظراتشان کم توجهی شده. این افراد فکر می کنند می توانند در شرایط بحران زده کنونی به دولت کمک کنند اما راه برای کمک آنها گشوده نشده است.
نگرانی درباره از دست دادن سرمایه های انسانی و اجتماعی هم در سخنان رئیس جمهوری و هم پیش از انتخابات از سوی کنشگران سیاسی و جامعه شناسی مطرح شده بود. انتخابات سال گذشته تا چه میزان در برگرداندن سرمایه های اجتماعی موفق بود؟ اصلاً موفق بود یا نه؟ عده ای اخیراً بر این طبل می کوبند که پایگاه رأی آقای روحانی ضعیف تر شده یا ریزش پیدا کرده. همین جناح ثبت نام مجدد مردم برای دریافت یارانه را به «رفراندوم یارانه ای» و «آزمون محبوبیت» روحانی تعبیر کردند. سؤال اینجاست که اگر امسال انتخابات مجددی برگزار می شد آیا ما شاهد کاهش رأی آقای روحانی بودیم؟
به جرأت می گویم اگر روحانی الان کاندیدا شود حتماً رأیش از پارسال بیشتر خواهد بود. اظهار نارضایتی در صحبت های روزمره، همیشه در سطح جامعه وجود دارد. اما مردم ما نشان دادند رأیشان مطابق با این نوع اظهار نظرها نیست. مردم هنگام رأی به جهت گیری کلی توجه می کنند. به کسی رأی می دهند که با آنها صادق و روراست باشد.
رویکرد مردم نسبت به آقای خاتمی را ببینید. به رغم همه فراز و فرودها، همچنان سطح اعتماد مردم به آقای خاتمی بسیار بالا است. این در حالیست که تبلیغات تریبونهای رسمی علیه ایشان بسیار تند است. مردم عیار آدمها را در طول زمان میسنجند و بر اساس عیار آدمها داوری میکنند نه بر اساس ادعاهایشان.
آقای روحانی ظرف یک سال گذشته عیار خوبی از خود نشان داد. من اعتراف میکنم که آقای روحانی بسیار بیشتر از آنچه انتظار داشتیم از خود کفایت و لیاقت نشان داد. سال گذشته من بر اساس تحلیل عقلی به آقای روحانی رسیدم اما امروز فراتر از این است و دل هم به او داده ام. وقتی من به عنوان نیروی متوسط سیاسی در جامعه این حس را دارم احتمالاً بخش های دیگری از جامعه هم این گونه هستند. کسانی بودند که در ابتدا آقای روحانی را قبول نداشتند اما در انتخابات به آقای روحانی رسیدند. اما نگاه همین افراد مثبتتر شده. قابلیت های آقای روحانی را دیده اند و همین موجب علاقه شده است. مردم به آقای روحانی اعتماد کردند و این سرمایه اجتماعی است که احیا شده است.
اخیراً مجلس طرحی را در صحن مطرح کرده که در یکی از بندهایش، عضویت اعضای مؤثر احزاب منحله در حزب جدید را ممنوع کرده که احتمالاً شما هم مشمولش می شوید. با این تحدید، برنامه اصلاح طلبان که دو حزب اصلی شان منحل شد، در رفتار تشکیلاتی چیست؟
آسیاب به نوبت است. اینها چه می دانند فردا حزب خودشان منحل نشود. این که بدون طی تشریفات قانونی حکم به انحلال حزبی داده شود، محروم کردن مجموع اعضای مؤثر یک حزب از حق مهم سازمان یابی، تیشه زدن به ریشه جامعه و سرمایه اجتماعی است.
با این مصوبه چند نفر از اعضای مشارکت از این حق محروم می شوند؟
شاید 150 تا دویست نفر. جالب اینجاست که بر اساس این مصوبه، تعدادی از وزیران و اعضای کابینه و نمایندگان مجلس از این حق محروم میشوند. چون از مؤسسان و اعضای مؤثر شورای مرکزی یا دفتر سیاسی این حزب بودهاند. مثلاً آقای محمدرضا تابش که الان نماینده مجلس هم هست یا آقای دکتر عارف از سازمانیابی و تأسیس حزب محروم خواهند شد.
با این مصوبه، بخش بزرگی از نیروهایی که پیشینه حضور در انقلاب دارند، یار امام بودند، در دولت و مجالس گذشته سمت داشتند، از حق خود محروم می شوند. در حقیقت آنها نیستند که محروم می شوند بلکه این نظام است که از خدمات اینها محروم می شود. اینها که محروم شوند، عرصه برای نمایندگان مجلس نهم باز می ماند. اینها می شوند میدان دار عرصه سیاست ورزی. سؤال اینجاست که این نمایندگان چه گلی به سر این کشور زدند؟
در یک سال گذشته تغییری در فضای سیاسی به وجود آمد؟
مدتی گشایش حاصل شد و فضای بسته امنیتی اندکی جایش را به فضای باز سیاسی داد ولی بعد بشدت دایره تنگ شد. می توان گفت الان شدیدترین فشار امنیتی را بر خود احساس میکنیم. به طور مثال در یکی دو ماه گذشته چندین بار از من برای سخنرانی در شهرها و دانشگاه های مختلف کشور دعوت شد که البته با دخالت برخی نهادها لغو شد.
در سالگرد پیروزی انتخابات در شهرهای قیدار و ابرکوه دعوت داشتم که مانع ایجاد شد. اما باوجود همه تضییقاتی که بر اصلاح طلبان اعمال شده و مداخله هایی که برای ایجاد تفرقه و شکاف انجام می شود، حرکت عمومی اصلاح طلبان را رو به جلو می بینم. من ممنوع البیان و ممنوع التصویر شدن آقای خاتمی را نشانه قدرت آقای خاتمی می بینم نه ضعف. آقای خاتمی آن قدر قدرت اجتماعی دارد که اینها می خواهند با این ممنوع کردن ها، این قدرت را از او بگیرند. ولی سیر حوادث گذشته نشان داده این ممنوعیت ها و محدودیت ها نه تنها از قدرت اجتماعی اصلاح طلبان و آقای خاتمی کم نمی کند، بلکه آن را افزایش می دهد.
اول ** 1610



12/05/1393





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن