تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى، صبر، ملايمت، سكوت، خوش‏اخلاقى و مدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843780734




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی امکان پایایی تحریم نفتی ایران بر اساس کارکرد بازار بین المللی نفت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی امکان پایایی تحریم نفتی ایران بر اساس کارکرد بازار بین المللی نفت
باتوجه به حساسیت ناشی از تغییر فاصله میان عرضه و تقاضای نفت، به نظر نمی رسد که همزمان با رشد تقاضا برای نفت، تلاش برای محدود نمودن توان تولید نفت ایران، از طریق تحریم نفتی، بتواند مورد حمایت بازار بین المللی نفت قرار گیرد.

خبرگزاری فارس: بررسی امکان پایایی تحریم نفتی ایران بر اساس کارکرد بازار بین المللی نفت



بخش اول چکیده موفقیت ایران در غنی سازی اورانیوم و رسیدن به فناوری چرخه سوخت هسته ای واکنش های متفاوتی را در جوامع بین المللی به همراه داشت که غرب به رهبری آمریکا با فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت و صدور قطعنامه های تحریم سعی دارد ایران را به تعطیلی فعالیت های هسته ای صلح آمیز خود وادار کنند. از اینرو در این پژوهش امکان پایایی تحریم نفتی ایران بر اساس کارکرد بازار بین المللی نفت مورد بررسی قرار گرفته است. در این زمینه فرضیه ذیل مطرح گردید: « بر اساس کارکرد بازار بین المللی نفت و افزایش تقاضای جهانی نفت در سال های آتی، تحریم نفتی علیه ایران در کوتاه مدت و نه به صورت اجماعی امکان پذیر است، اما در بلند مدت و به صورت اجماعی امکان پذیر نیست.» واژه های کلیدی: تحریم، تحریم نفتی، بازار بین المللی نفت، هژمونی مقدمه قرن بیستم را باید سرآغاز حرکتی جدید در استفاده از ابزار اقتصادی در سیاست خارجه شمرد. از گذشته دور، کشورهای قدرتمند اقتصاد جهان از ابزار تحریم به خصوص تحریم اقتصادی به عنوان یکی از اهرم های فشار استفاده می کردند. در این راستا با گسترش روابط بین الملل تحریم ها در اشکال مختلف مانند اقتصادی، نظامی، نفتی، تجاری، مالی، تکنولوژیک، روادیدی و غیره و یا ترکیبی از آنها نمود یافته و در مناسبات میان دولت ها با اهداف متعدد و شیوه های اعمال متفاوت شکل گرفته اند. درعین حال تحریم که بعضاً به عنوان مجموعه اقدامات عامدانه حکومت کشور تحریم کننده برای وارد کردن محرومیت اقتصادی بر دولت یا جامعه مورد هدف تحریم است و از طریق محدودیت و یا توقف روابط اقتصادی معمول تعریف می شود اغلب به عنوان جانشینی نسبت به زور نظامی محسوب می گردد. از اینرو تحریم ها راه میانه ای بین اقدام دیپلماتیک نسبتاً آرام، از یک طرف و مداخله شبه نظامی قهری یا مداخله پنهانی نظامی از طرف دیگر می باشد. در این راستا تحریم اقتصادی و فنی مخصوصاً تحریم صنایع نفت و گاز، واقعیتی است که نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل مخالفت با نظام تحت هژمونی و سیطره امریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون با آن گریبانگیر بوده است (حلیم زمهریر و میرزایی فرد 1389: 604). تحریم نفت ایران توسط امریکا و غرب با هدف محروم کردن این کشور از درآمدهای نفتی و وادار کردن آن به همکاری با جامعه جهانی برای بر طرف کردن ابهامات درباره برنامه احتمالی هسته‌ای نظامیش شکل گرفت. این تحریم‌ها با ابزارهایی مستقیمی، همچون تحریم خرید و یا خریداران، و ابزار غیر مستقیمی، همچون تحریم بیمه‌ای کشتی‌های نفتکش و یا تحریم بانکی، اعمال و با هدف انصراف خریداران نفت این کشور و رو کردن آن‌ها به دیگر عرضه کنندگان این کالا انجام می‌شوند. با توجه به مطالب مزبور در این مقاله سعی می شود که امکان پایایی تحریم نفتی ایران بر اساس کارکرد بازار بین المللی نفت مورد بررسی واقع شود. این مقاله مبتنی بر روش توصیفی، تبیینی، تحلیلی و آمار و اسناد و تحلیل کیفی داده ها درصدد تبیین و پاسخ با این سوال است که: « آیا امکان استمرار تحریم نفتی ایران بر اساس کارکرد بازار بین المللی وجود دارد؟» البته با توجه به بررسی  شاخصه های موثر در استمرار تحریم نفتی علیه جمهوری اسلامی ایران، می توان فرضیه زیر را مطرح نمود که: « بر اساس کارکرد بازار بین المللی نفت و افزایش تقاضای جهانی نفت در سال های آتی، تحریم نفتی علیه ایران در کوتاه مدت و نه به صورت اجماعی امکان پذیر است، اما در بلند مدت و به صورت اجماعی امکان پذیر نیست».  جهت تبیین سوال و بررسی فرضیه مقاله، در ابتدا می بایست مراد از مفاهیم اصلی به کار گرفته شده در این مرقومه ذکر شده تا هم زبانی و فضای بین الاذهانی مطلوب با مخاطب محقق گردد. مفهوم «تحریم» در مورد معادل انگلیسی تحریم دو واژه وجود  دارد، که یکی به معنای تنبیه  است که می تواند هم فشارهای سیاسی و هم فشارهای اقتصادی را دربر داشته باشد و دیگری  واژه ای است که ویژه حقوق دانان امریکایی و جزو ادبیات رایج در وزارت خزانه داری امریکا می باشد (عسگر خانی 1383: 168). در پژوهش حاضر واژه نخست مورد نظر است، در این چارچوب تحریم به مجموعه اقداماتی اطلاق می شود که به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یک دولت توسط دولت دیگر به مورد اجرا گذاشته می شوند. به عبارت دیگر، تحریم عبارت است از عمل هماهنگ بوسیله گروهی که متضمن امتناع از داشتن روابط تجاری یا هرگونه رابطه ای با شخص یا گروه دیگر با هدف مجازات و یا جبران زیان ها باشد، تحریم اقتصادی نیز عبارت است از موضع گیری هایی که تعدادی از کشورها با هدف ایجاد محدودیت در تجارت و رابطه رسمی با کشوری که از نظر آنها قوانین بین المللی را نادیده می گیرد، اتخاذ می شود. اغلب این تحریم ها علیه یک کشور برای مقابله با سیاست ها و برنامه های آن تفسیر می شود (زهرانی 1376). در عین حال در پژوهش حاضر منظور از تحریم، اقدام اتحادیه اروپا در خصوص ممانعت از سرمایه گذاری در صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران و ممنوعیت کامل خرید نفت ایران است. مفهوم «تحریم نفتی» در این مقاله منظور از تحریم نفتی، تحریم نفت ایران توسط امریکا و غرب با هدف محروم کردن ایران از درآمدهای نفتی و وادار کردن آن به همکاری با جامعه جهانی برای بر طرف کردن ابهامات درباره برنامه احتمالی هسته‌ای نظامیش می باشد. این تحریم‌ها با ابزارهایی مستقیمی، همچون تحریم خرید و یا خریداران، و ابزار غیر مستقیمی، همچون تحریم بیمه‌ای کشتی‌های نفتکش و یا تحریم بانکی، اعمال و با هدف انصراف خریداران نفت این کشور و رو کردن آن‌ها به دیگر عرضه کنندگان این کالا انجام می‌شوند. چارچوب تئوریک: دیدگاه وابستگی متقابل پیچیده طی یک دهه گذشته استفاده از تحریم به عنوان ابزاری جهت مهار و جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی به سرعت گسترش یافته و کاربرد آن دستخوش تحولات ژرفی شده است. در این میان، بیش از هشت سال است که فرآیند پرونده هسته ای ایران به صورت یک بحران پیچیده بین المللی در آمده و هرچه می گذرد ابعاد آن نیز رو به فزونی می رود و تحریم های بیشتری بر ایران اعمال می شود. اما حضور بازیگرانی با سرشت ترکیبی همگرا و واگرا نسبت به یکدیگر در این بحران، آمیزه ای از کنش ها و واکنش ها محتمل و غیر محتمل را برانگیخته به گونه ای که پیش بینی پذیری در مورد آینده و یا سرانجام این بحران را دشوار و مبهم ساخته است. تبیین ماهیت متناقض این موضوع از آنجا اهمیت می یابد که تعریف فرمول هزینه – فایده برای طرف های درگیر این بحران به سادگی میسر نیست. فضایی که از آن می توان به «دیالکتیک نسبی منافع متغیر » تعبیر نمود. از این نگاه، فهم تحلیلگر به سوی نوعی «تکثر فزاینده هزینه » نیز معطوف می گردد،  لذا در این پدیده، شبکه درهم تنیده ای از منافع و زیان در وابستگی متقابل با یکدیگر قرار دارند. بی شک انتخاب دستگاه نظری برای تبیین تئوریک اوصاف این بحران و استمرار آن باید منبعث از ابعاد پیچیده هستی شناختی آن باشد تا بتوان علاوه بر استحصال شناخت، به اتخاذ استراتژی مناسب برای نیل به نقطه تعادل و سامان مندی اوضاع مبادرت ورزید. از این روی در این تحقیق  تلاش می گردد تا ابعادتحریم نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا و بررسی امکان پایایی آن در بلند مدت در چارچوب نظریه وابستگی متقابل پیچیده یا نامتقارن   تئوریزه شود. از اواخر قرن بیستم روابط بین الملل به صورت یک مجموعه مشبک و تارعنکبوتی (برگرفته از ارنست هاس) درآمده و خواسته و ناخواسته سرنوشت کشورها و گروه های ذی نفوذ و حتی افراد به یکدیگر پیوند خورده است (سیف زاده 1384: 383-382). رابرت کوهن  و جوزف نای  را مهم‌ترین و اصلی‌ترین پدید آورندگان نظریه وابستگی متقابل می‌دانند. کوهن و نای در دهه 1970 کوشیدند با طرح نگرش‌هایی نو نشان دهند که قالب فکری واقع‌گرایی تنها قالبی نیست که بتوان روابط بین‌الملل را بر اساس آن توضیح داد. وابستگی متقابل درسیاست جهانی به وضعیتی اشاره دارد که در آن بین کشورها یا میان بازیگران مختلف تأثیرگذاری متقابل وجود دارد. اگر مبادلات متضمن آثار پرهزینه متقابل و نه لزوماً متقارن باشند، وابستگی متقابل وجود دارد. ولی اگر تعاملات کشورها آثار پر هزینه چندانی در بر نداشته باشند صرفاً با پیوند متقابل مواجه هستیم. بنابراین روابط مبتنی بر وابستگی متقابل همواره متضمن هزینه اند  چرا که استقلال عمل را محدود می سازند. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که روابط مبتنی بر وابستگی متقابل به نفع دو طرفه بیانجامد. نکته دیگر در این نظریه عدم تقارن میان طرفین است که سبب نفوذ یکی بر دیگری می شود بازیگرانی که وابستگی کمتر دارند غالباً می توانند از این رابطه به عنوان یک عامل قدرت برای چانه زنی استفاده کنند (Keohane & Nye 2001:  7-10). بر همین اساس کوهن و نای وابستگی متقابل نامتقارن را منبع قدرت برای کنترل منابع و یا ظرفیت تاثیرگذاری بر نتایج می دانند. از نظر کوهن و نای وابستگی متقابل پیچیده سه ویژگی اساسی دارد: 1. مجاری چندگانه  میان جوامع ارتباط برقرار می‌کند، این مجاری عبارت‌اند از: روابط غیر رسمی میان نخبگان دولتی و ترتیبات رسمی وزارتخانه‌های امور خارجه، روابط غیر رسمی میان نخبگان غیر دولتی و سازمانهای فراملی. این مجاری را می‌توان در روابط بین‌الملل دولتی، فرادولتی و فراملی خلاصه کرد. 2.  مفاهیم روابط بین دولتی از مسائل گوناگونی تشکیل می‌شود که بر آنها نوعی سلسله مراتب روشن یا ثابت حاکم نیست. بدین معنی که اهمیت نظامی همواره در راس مسائل قرار ندارد، تمایز میان مسائل داخلی و خارجی دچار ابهام می شود و سیاست مرزی نمی شناسند. 3.  در چهارچوب منطقه یا مسائلی که وابستگی متقابل پیچیده بر آنها حاکم است، دولتها به کاربرد نیروی نظامی بر علیه یکدیگر متوسل نمی‌شوند. ولی در روابط بین این دولتها در زمینه مسائل دیگر یا در روابط آنها با دولتهای خارج از منطقه مذکور، نیروی نظامی ممکن است اهمیت داشته باشد. این سه ویژگی اصلی، فرایندهای سیاسی و جهانی متمایزی را به وجود می‌آورد که منابع قدرت را به قدرت به عنوان نیروی کنترل نتایج تبدیل می‌کند (سلیمی 1384: 66-65). اما دو متغیر مهم نیز در تئوری وابستگی متقابل پیچیده واجد نقش اساسی در تعریف ضریب وابستگی بازیگران به یکدیگر هستند که عبارتند از حساسیت و آسیب پذیری. بر این اساس آنچه ژئوپلیتیک انرژی ایران را نیز پیچیده ساخته دقیقا مبتنی بر وجود همین دو متغیر میان ایران و جامعه جهانی است که توانسته اند پیچیده ترین وضعیت وابستگی متقابل را برای دو طرف رقم زنند. بی تردید جغرافیای ایران در خاورمیانه و در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس اهمیت ویژه ای دارد. خاورمیانه نیز درون خود بازیگرانی نامتجانس و ناهمگون دارد. بر اساس دیدگاه کوهن، ایران، ترکیه، مصر و اسرائیل قدرتهای درجه دوم جهانی در خاورمیانه اند. به جز ایران، حوزه علایق سه کشور دیگر در حوزه مدیترانه باید جستجو نمود. ژئوپلیتیک ترکیه متوجه قبرس و یونان و پیوستن به بازار مشترک اروپاست؛ ژئوپلیتیک مصر متوجه نفوذ در شمال آفریقا و کشورهای سودان و اتیوپی و ذخایر نفتی لیبی است؛ اسرائیل نیز متوجه کشورهای عربی به ویژه سوریه، لبنان و اردن می باشد. اما برای ایران، تنها منطقه خلیج فارس به لحاظ ژئوپلیتیکی اهمیتی دیرینه و تاریخی دارد. منطقه خلیج فارس با داشتن 9/748 میلیارد بشکه نفت، مهمترین ذخیره و مخزن نفتی جهان را به خود اختصاص داده است. این مقدار که 5/59 درصد ذخایر شناخته شده جهان را تشکیل می دهد، در تامین انرژی آینده جهان نقش اصلی را بر عهده دارد. خلیج فارس، شاهراه ارتباطی و انبار انرژی از دهه 1950 به یکی از مهمترین مناطق جغرافیایی تبدیل شده است. آنچه که ایالات متحده، اروپای غربی و ژاپن را به منابع نفت و گاز خلیج فارس وابسته ساخته، مشکلات جایگزینی نفت و گاز وارداتی با سایر منابع انرژی است (مجتهد زاده 1385: 56-39). اما وجه اختصاصی دیگر ژئوپلیتیکی ایران در منطقه حساس و استراتژیک تنگه هرمز جلوه می نماید. گذرگاه حساس انرژی جهان که خلیج فارس رابه اقیانوس هند وصل می کند. مالکیت بر شش جزیره در تنگه هرمز ، قوس دفاعی را برای ایران به وجود آورده است (همان  1385: 87). علاوه بر این بر اساس تخمین مرکز مطالعات جهانی انرژی در لندن، 14 درصد نفت خام جهان از تنگه هرمز می گذرد. از این آبراه بین المللی روزانه بین 5/16 تا17 میلیون بشکه نفت عبور می کند. تانکرهای غول پیکری که به مقاصد ژاپن، سایر کشورهای آسیایی، امریکا و اروپای غربی می رود. بدین ترتیب، ژئوپلیتیک خلیج فارس، ایران و همه کشورهای منطقه را با یکدیگر و با جهان در وابستگی متقابل قرار داده است. موقعیت ایران نیز از حیث تسلط بر آبراه بین المللی هرمز، متمایز از سایرین توانسته است حساسیت و آسیب پذیری را در فضای روابط با بازیگران مهم بین المللی رقم بزند. لذا به طور طبیعی و با توجه به جغرافیای منطقه از قبل، این وابستگی متقابل وجود داشته است. نتیجه منطقی حاصل از این مبحث دلالت بر وابستگی متقابل پیچیده از حیث ژئوپلیتیک منطقه ای میان ایران و کشورهای منطقه و بازیگران غربی وجود داشته و دارد ولی با ورود متغیر تحریم نفتی ایران و هزینه های مترتب بر این وابستگی، در نتیجه افزایش ضریب حساسیت و آسیب پذیری برای همه بازیگران بالا می رود. بنابراین بر اساس دیدگاه وابستگی متقابل پیچیده، از آنجا که ایران و بازیگران بین المللی دارای  وابستگی متقابل پیچیده  هستند، تحریم های چند جانبه ماهیت بازدارندگی خود را متوجه بازیگرانی غیر از بازیگر تحریم شونده نیز  می نماید و درجات متفاوتی از محدودیت و هزینه را برای همه به جای می نهد و چنانچه میان بازیگران تحریم گر، عدم توافق وجود داشته باشد، اقدامات علیه دولت تحریم شونده ناکارآمد جلوه می نماید. بر اساس تئوری وابستگی متقابل پیچیده، هرچند که بازیگر تحریم شونده مجبور به پرداخت هزینه بیشتری می گردد اما توانایی آلترناتیوسازی برای بازیگر تحریم شونده وجود دارد. در واقع از یک سو، تحریم نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا، دشواری های فراوانی را برای ایران ایجاد می کند و نمی تواند نفت خود را به این منطقه صادر کند اما از سوی دیگر، ایران می تواند نفت خود را به بازارهای آسیا سرازیر کند. هزینه دیگری که ایران به دلیل تحریم نفتی، متحمل شده است، کاهش سرمایه گذاری های خارجی در بخش اکتشاف انرژی می باشد. اما به دلیل وابستگی متقابل با گسترش سایه تحریم بر ایران، هزینه انتقال انرژی جهان، نیز بالا می رود. وجه دیگر متناقض اثرات تحریم مبتنی بر اتساع زمان است که علاوه بر بدیل سازی پرهزینه برای بازیگر هدف، فضای چانه زنی را نیز تقویت می نماید. همانگونه که اشاره شد باز تعدیل و یا باز تنظیم بازار در نتیجه تحریم، به طور طبیعی اتفاق خواهد افتاد. حال، این باز تعدیل نیاز به زمان دارد؛ هرچند همراه با افزایش هزینه های تجاری و مالی برای بازیگر هدف خواهد بود که این وضعیت در اشکال هزینه های نقل وانتقال، گرا نتر شدن توسعه بازارهای جدید صادرات مثلا ارائه پیشنهاد تخفیف قیمت از سوی بازیگر هدف برای صادرات خود و نهایتاً هزینه افزایش سرمایه مثلا به صورت افزایش نرخ بهره پرداختی ها جلوه گر می شود. بنابراین، نتایج نظری و عملی حاصل از تحریم نفتی ایران از بعد ژئوپلیتیکی، نشان از قرار گرفتن ایران در شبکه وابستگی متقابل پیچیده دارد. از سوی دیگر اطمینان یافتن از سطح مناسبی از امنیت انرژی، در چنین جهان پیوسته ای نیازمند برخورداری از منابع سوختی و نیز عرضه کنندگان متنوع است. در نتیجه اینگونه به نظر می رسد که باتوجه به حساسیت ناشی از تغییر فاصله میان عرضه و تقاضای نفت، به نظر نمی رسد که همزمان با رشد تقاضا برای نفت تلاش برای محدود نمودن توان تولید نفت ایران، از طریق تحریم نفتی، بتواند مورد حمایت بازار بین المللی نفت قرار گیرد. از اینرو در چارچوب دیدگاه وابستگی متقابل پیچیده، فرضیه مقاله مبنی بر عدم امکان استمرار تحریم نفتی ایران در بلند مدت، تایید می شود. شاخص های نحوه کارکرد بازار بین المللی نفت 1. شرایط بازار بین المللی نفت از زمان استخراج نخستین چاه نفت تا زمان جنگ جهانی اول تولید نفت به صورت پراکنده در نقاط مختلف جهان ادامه داشت و اگرچه نقش آن در افزایش تولید مشخص گردیده بود، ولی صنعت نفت و بازار آن در مرحله آغازین رشد قرار داشت. اما در جریان جنگ جهانی، جایگاه نفت نه تنها در تولید بلکه در رقابت جهانی برجسته تر گردید و بازار بین المللی نفت شکل گرفت. با افزایش رقابت شرکت های بزرگ نفتی تلاش جهت تنظیم بازار نفت و نحوه تعامل در خصوص آن افزایش یافت. در شرایط یاد شده قرارداد اکناکری  که نخستین قرارداد مربوط به توافق در خصوص قیمت گذاری، تولید و تقسیم نفت در جهان محسوب می شود، از طرف روسای شرکت های شل، نفت انگلیسی و ایران، و استاندارد نیوجرسی در سپتامبر سال 1928 در کاخ ییلاقی اکناکری (اسکاتلند) به امضاء رسید. این قرار دارد  شرکت های نفتی را ملزم می ساخت که به بازارهای یکدیگر در خارج از ایالات متحده امریکا تجاوز نکنند و در مورد سهمی که هر یک در بازار فروش نفت جهان دارند، وضع موجود را حفظ کنند و تسهیلات فروش خود را در اختیار یکدیگر بگذارند و وسایل جدید تولیدی را فقط هنگامی به کار ببندند که تقاضای اضافی جدیدی در کار باشد و به طور خلاصه مقرراتی به منظور تنظیم و محدود ساختن تولید برقرار کنند که همیشه نسبت میزان تولید را با ذخایر موجود متناسب نگه دارد و به منظور نگه داری قیمت در سطحی بالا،  اقدامات لازم را در زمینه کنترل تولید به عمل آورند (فروزان 1340: 36-37). با گذشت زمان و گسترش بازار، بویژه در نیمه دوم قرن بیستم، بازار جهانی نفت از لحاظ میزان تولید و تنوع آن از یکسو و از نظر کثرت مراکز مصرف و پیچیدگی های مربوطه از سوی دیگر به نحوی تحول یافت که در شرایط کنونی اگرچه مراکز تولید و مصرف نفت ممکن است از لحاظ جغرافیایی از یکدیگر جدا و فاصله داشته باشند، ولی با این وجود بازار بین المللی نفت بازاری به هم پیوسته است. بازار بین المللی نفت بازاری است که هرچند از عوامل دخیل در بازار  نظیر مازاد ظرفیت تولید، ظرفیت پالایش موجود در جهان، ظرفیت انتقال، تحولات سیاسی و عوامل روانی مربوطه متاثر است، اما در هر صورت عوامل یاد شده بخشی از نمود عینی عوامل بنیادین یعنی عرضه و تقاضای جهانی نفت می باشند. شایان توجه است اگرچه امروزه، موضوع به کارگیری انرژی های غیر فسیلی در چارچوب سیاست های انرژی مورد توجه قرار گرفته، اما افزایش رشد اقتصادی موجود بین الملل در جهان تا حدود زیادی با افزایش میزان تقاضا برای نفت هم جهت بوده است. در عین حال میزان تجارت بین الملل  در خصوص نفت بیشتر از هر کالای دیگری می باشد، و این نکته در مقام مقایسه از لحاظ حجم کالای مورد مبادله، ارزش کالا و نیز ظرفیت لازم برای حمل، در مورد تجارت بین الملل نفت صادق است. در این خصوص نه تنها بین صادر کنندگان و واردکنندگان بلکه بین تولیدکنندگان، پالایشگران، بازرگانان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان، (در گستره ای جهانی) پیوندها، ونیز منافع و هزینه های مشترک بسیار اساسی وجود دارد که الگوی تجارت جهانی را شکل می دهند. کارکرد این بازار بر مبنای اصول اقتصادی بوده،شرایط آن بر اساس نحوه عملکرد و عوامل کوتاه مدت و عوامل بنیادین مربوطه متغیر بوده و عرضه و تقاضا عمده ترین عوامل تاثیر گذار بر آن بوده اند. بر اساس پیش بینی های صورت گرفته، یکی از تحولات عمده در دهه های آینده  ، شتاب گرفتن مصرف جهانی نفت بویژه در کشورهای در حال توسعه آسیایی است . برآورد ها حاکی از آن است که تقاضا برای نفت جهان در حال توسعه سه برابر سریع تر از جهان توسعه یافته است و انتظار می رود که تقاضای نفت از 6/85 میلیون بشکه در سال 2008 ، به 6/105 میلیون بشکه در روز در سال 2030 ، افزایش پیدا نماید. بر اساس مصرف انرژی جهان در سه حوزه نفت، گاز و زغال سنگ در طی سال های 2030-1990، می توان گفت طی سال های 2030-1990 مصرف نفت نسبت به مصرف گاز و زغال سنگ در جهان روند فزونی خواهد داشت. از سال 2002 تا 2030 همچنان هیدروکربن ها بیشترین سهم و نرخ رشد در میان دیگر عناصر انرژی را خواهد داشت ؛ به عبارت دیگر 81 درصد تقاضای انرژی جهان، مربوط به سوخت‌های فسیلی است . این امر، نشانگر آن است که انرژی‌های نوین تا 22 سال آینده نمی‌توانند سهم قابل توجهی از مصرف انرژی جهان را به خود اختصاص دهند . گاز طبیعی، نسبت به نفت و زغال سنگ از جمله حامل‌های انرژی است که در دهه اخیر از بالاترین رشد تقاضا در میان سایر حامل‌های انرژی برخوردار بوده است . بررسی روند سهم انرژی ، طبق مطالعه آژانس بین المللی انرژی ، حاکی از کاهش سهم تمامی حامل‌های انرژی به نفع گاز است . تقاضای اولیه گاز طبیعی، رشد 3/2 درصد در سال‌های 2002 تا 2030 را نشان می دهد که بالاترین رشد در میان سایر انرژی‌هاست . به دیگر سخن ، مصرف گاز طبیعی تا سال 2030 در حدود 96 درصد بیشتر از سال 2002 می باشد و سهم گاز در انرژی اولیه جهان از 21 درصد در سال 2002 به 25 درصد در سال 2030 خواهد رسید (ویسی 1387). به هر تقدیر بازار اصطلاحی است که بنا به سرشت و ذات خود مستلزم رقابت است و جریان کلی موجود در روابط بین الملل متکی بر آن است. بازار بین المللی نفت و تعاملات مربوط به آن دارای اهمیت بسیار است. در این بازار هدف اصلی تولید کنندگان رفع نیازهای داخلی و دستیابی مداوم به درآمد صادراتی است که از طریق سرمایه گذاری و برخورداری از سهم بازار تحقق می یابد و هدف عمده مصرف کنندگان نیز برطرف نمودن نیازهای مربوطه از طریق دستیابی دائمی و قابل اطمینان به نفت ارزان می باشد، که تحقق آن عمدتاً از طریق افزایش تولید نفت و ازدیاد رقابت میان تولیدکنندگان برای فروش امکان پذیر می گردد. تأمین امنیت در تمامی ابعاد آن، از مهم‌ترین دغدغه‌های حکومت‌ها و یکی از اصلی ترین مولفه های چشم انداز بازار آینده جهانی است. نکته‌ اساسی این است که امنیت به سان پازلی است که تأمین آن در یک بعد، نیازمند تکمیل سایر اجزا است. از سوی دیگر انرژی به عنوان موتور محرکه‌ی دولت‌ها، به عنوان مؤلفه‌ای اثرگذار در این راستا محسوب می‌شود. امنیت انرژی، عموماً دسترسی مقدار کافی و قابل اطمینان از عرضه انرژی برای راضی نمودن متقاضی تعریف می گردد. امنیت انرژی مفهوم بسیار پیچیده‌ای به شمار می‌آید، چرا که از یک سو تحت تأثیر روندهای اقتصادی و تجاری یکپارچه کننده‌ جهانی شدن قرار دارد که مایل است انرژی و امنیت آن را مانند سایر کالاها و خدمات اقتصادی در چارچوب بازار جهانی قرار دهد تا از حساسیت ژئوپلتیک آن بکاهد. از سوی دیگر، انرژی در بازی جهانی قدرت، معادلات امنیتی؛ ژئوپلتیک و رقابت قدرت‌های بزرگ نقشی اساسی دارد که بر خلاف روندهای همگرا کننده‌ جهانی شدن، با تأکید بر نگرش‌های ملی امنیتی، انرژی را به عنصری ورای یک کالای اقتصادی صِرف مبدل می‌سازد. پیچیدگی مفهوم امنیت انرژی ناشی از آن است که انرژی در جایی میان ژئوپلتیک و اقتصاد قرار گرفته  و بر این اساس، سیاست‌گذاران پاسخ‌های متنوعی به مسائل آن می‌دهند. بدین جهت واردکنندگان نفت از افزایش سرمایه گذاری برای تولید نفت و همچنین ایجاد تحول در ساختار اقتصادی خود جهت متنوع نمودن منابع تامین انرژی حمایت می کنند تا بدینوسیله با ایجاد گزینه های متعدد در خصوص تامین منابع انرژی از یکسو و افزایش تعداد تولیدکنندگان از سوی دیگر، میزان وابستگی خود به نفت وارداتی را کاهش دهند. به عبارت دیگر یکی از مولفه های غیر قابل انکار بازار آینده انرژی جهانی ، روند سرمایه گذاری خارجی در این بخش است.امروزه کشورهای صاحب منابع انرژی به درک روشنی از روابط پیوسته توسعه صنعت نفت و گاز و سرمایه گذاری خارجی دست یافته اند و این موضوع را به عنوان اصلی مهم در دستور کار دیپلماسی انرژی خود قرار داده اند. از سوی دیگر در سطح منطقه ای ،جهان با توجه به کاهش فضای تک قطبی و ظهور قدرت های نوظهور منطقه ای، ناگزیر از سوگیری های همگرایی و اتحادهای منطقه ای است که برآیند آن منجر به ایجاد وابستگی متقابل است. در این چارچوب عدم تامین نفت کافی در دهه های آتی خطر ایجاد بحران در اقتصاد جهانی را دربر دارد و لذا تا زمان یافت منابع جایگزین، تامین تکنولوژی، سرمایه و دانش فنی لازم جهت افزایش تولید نفت، نه تنها برای کشورهای تولیدکننده، بلکه به طور همزمان برای کشورهای مصرف کننده نیز ضروری خواهد بود. لذا با توجه به اینکه ایران دارای دومین ذخایر گاز طبیعی جهان و یکی از کشورهای بزرگ تولید کننده نفت جهان است. کارشناسان معتقدند چشم پوشی  از منابع فسیلی ایران موجب افزایش هزینه بر بازار انرژی جهان خواهد شد.موقعیت ژئوپلیتیکی ایران موجب شده است تا بتواند به راحتی سیاست های صادراتی انرژی خود را طراحی کند و اعمال محدودیت ها برای آن بسیار سخت است. میزان وابستگی کشورهای منطقه و کشورهای شرق و جنوب آسیا به انرژی ایران بسیار زیاد است. به طوری که به رغم تلاش آمریکا برای کاهش درآمدهای نفتی ایران، هنوز شاهد فروش انرژی ایران به کشورهایی مانند چین، هند، روسیه، ترکیه، پاکستان و هستیم. درعین حال، کارشناسان معتقدند دستیابی به منابع انرژی های نو بسیار پر هزینه است و هنوز به نظر می رسد استفاده از انرژی های فسیلی حتی برای کشورهای دارای فناوری های پیشرفته به صرفه باشد. در نتیجه می توان به این امر اذعان کرد که باتوجه به حساسیت ناشی از تغییر فاصله میان عرضه و تقاضای نفت، به نظر نمی رسد که همزمان با رشد تقاضا برای نفت تلاش برای محدود نمودن توان تولید نفت ایران، از طریق تحریم نفتی، بتواند مورد حمایت بازار بین المللی نفت قرار گیرد. فهرست منابع - فارسی • حلیم زمهریر، ابوالفضل، و سعید میرزایی فرد.(1389)، «اهمیت ژئواکونومیک ایران برای اتحادیه اروپا و مسئله تحریم ها»، مجموعه مقالات همایش ملی: نفت و سیاست خارجی. • زهرانی، مصطفی.(1376)، نظریه های تحریم اقتصادی. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. • سلیمی،حسین.(1384)، نظریه های گوناگون درباره جهانی شدن، تهران: سمت. • سیف زاده، حسین.(1384)، نظریه ها و تئوریهای مختلف در روابط بین الملل فردی- جهانی شده، تهران: انتشارات وزارت امورخارجه. • ثقفی عامری، ناصر. (1389)، ایران و تحولات ژئوپلیتیک نفت و گاز. • عسگر خانی، ابومحمد.(1383)، رژیم های بین المللی، تهران: انتشارات ابرار معاصر. • فروزان، منصور.(1342)، اقتصاد نفت، تهران: نشر اندیشه. • کی پور، جواد.(1389)، "دیپلماسی انرژی و لزوم استفاده از آن برای تامین منافع ملی ایران در جهان"، مجموعه مقالات همایش ملی: نفت و سیاست خارجی. • مجتهد زاده، پیروز. (1385)،کشورها و مرزها در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس، تهران: انتشارات وزارت امورخارجه. • واعظی، محمود.(1389)،"دیپلماسی انرژی ایران و قدرت های بزرگ در خلیج فارس"، مجموعه مقالات همایش ملی: نفت و سیاست خارجی. • ویسی، هادی.(1387)،"جایگاه خلیج فارس در تحولات ژئواکونومی جهان"، نشریه علوم سیاسی. - لاتین • "Energy Outlook 2030.(2013)," http://www.bp.com/energyoutlook2030. Bp. • "Oil and Gas Journal, U.S. Energy information Administration."   http://www.eia.doe.gov/duav/pet/hist/ oil/htm/. 2012. • "OPEC Annual Statistical Bulletin." 2012. • "Source: Oil and Gas Journal." http://www.eia.doe.gov/duav/pet/hist/ oil/htm. 2013. • "Source: U.S. Energy information Administration." http://www.eia.doe.gov/duav/pet/hist/ oil/htm/. 2012. • Bloomberg financial, LP, and IMF Staff Calculations. IMf Statistical Report, International Energy Agency, 2005. • Keohane, Robert, and Joseph Nye. Power and Interdependence. United States,: Harrisonburg, 2001. • World Oil Outlook. OPEC, 2009. منبع : مقاله ارائه شده در همایش ملی نفت و توسعه اقتصادی برگزار کننده : سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری   ادامه دارد ...

93/05/12 - 00:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن