محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830240400
خانه سیاه بخت، سرنوشت دخترکان نوعروس
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: خانه سیاه بخت، سرنوشت دخترکان نوعروس
«این رسم ماست که دختر زود شوهر کند وگرنه برایش حرف در می آورند. مادرم هم زود ازدواج کرد. دوست داشتم درس بخوانم اما نمی توانستم روی حرف آن ها حرفی بزنم.»
آفتاب: آسمان شهر همه جا یکرنگ نیست. اگر بعضی آدم ها زیر سقف آسمان پر ستاره و درخشان، آرزوهای قشنگ خود را می جویند، آسمان مردمانی چند کیلومتر آن طرف تر، سیاه و بی ستاره است و به جای آرزو، بیم و ترس در آن می پرورانند.
زمین آن جا هم با چند کیلومتر آن طرف تر فرق دارد. تنها بی جانی قدم های افرادی را حس می کند که یا سرنگ در دست و خمار زندگی شده اند یا مکانی به جز خیابان برای گذران عمر ندارند.
عبور از کنار آن افراد که غریبه را از فاصله ی دور می شناسند و با نگاه غریبانه شان تا انتها تعقیب می کنند سخت تر از صخره نوردی است.
به همراه «عاطفه» مددکار «جمعیت امام علی (ع)» در کوچه های غمزده و هیچستان، به دنبال صحبت با دخترکانی که بنا به رسم و رسومی ناخواسته، تن به ازدواج می دهند و ره صد ساله را یک شبه طی می کنند، می رویم.
***ازدواج راه نجات از والدین بدسرپرست
در نیمه باز خانه یی را که یک پله از سطح کوچه پایین تر است باز می کنیم و راضیه را صدا می زنیم. با مشت و لگد مادر از اتاق بیرون می آید. فریادهای مادر که حکایت از زجر و غم روزگار است پشت سرهم شنیده می شود:«دختره ی تنبل و بی عرضه، الهی ...»
نگاهی غمبار به در اتاق می اندازد و می گوید مادرم خیلی بدرفتاری می کند و دایم دعوا داریم.
روی راه پله می نشینم و از حال و هوای خودش می پرسم. می گوید 18 سال دارد اما علایم بلوغ تازه آمده در صورتش را نمی تواند مخفی کند که نهایت 14 سال را نشان می دهد. عقد کرده است و ماه آینده به خانه ی بخت می رود؛ خانه ی بختی چند کوچه آن ورتر.
از این که دلش می خواست زود ازدواج کند یا نه می پرسم؛ باز با نگاهی نگران می گوید: «این رسم ما است که دختر زود شوهر کند وگرنه برایش حرف در می آورند. مادرم هم زود ازدواج کرد. دوست داشتم درس بخوانم اما نمی توانستم روی حرف آن ها حرفی بزنم. به خاطر بدرفتاری های مادرم، فقط دلم می خواهد این یک ماه بگذرد و به خانه ی خودم بروم. تمام جهیزیه ام هم حاضر است فقط مانده گنجه ی لباس هایم.»
پدرش را «آمپول زن» معرفی می کند و با ذوق عکسش را به ما نشان می دهد و می گوید خیلی دوستش دارم چون مهربان است و ما را نمی زند.
از نامزدش می پرسم که می گوید: «19 سال دارد و در کارگاه تراشکاری کار می کند. راستی خواهرم که 11 سال دارد هم در مراسم عروسی ما نامزد می شود.»
از آرزوهایش می گوید و این که اگر فرزند دختری آورد، دخترش را خوب بزرگ می کند تا طعم سختی هایی را که او کشیده نچشد و وقتی به سن او رسید، شوهرش می دهد!
شوهر دادن و ازدواج زودهنگام گویا موروثی است که نسل به نسل جاهلانه می چرخد و فرقی نمی کند در چه عصر و زمانه یی زندگی کنند.
از او و دنیای کودکانه اش که رنگ بزرگسالی به خود گرفته خداحافظی می کنیم. به گفته ی مددکار «خانه ایرانی»، آمپول زن شغل رایج مردهای این خانواده ها است؛ مردانی که تزریق کننده ی مواد مخدر به دیگران هستند. خدای من، حالا دلیل کتک نزدن های پدر دخترک را می فهمم.
خانه ی ایرانی جمعیت امام علی(ع) 3 سال است که سرزمین عجایب کودکان «لب خط» است؛ کودکانی که پس از مدت ها دوری از حمام و آموزش، در طول هفته با مراجعه به آن جا درس می خوانند، یک وعده غذای گرم می خورند و رنگ حمام و تمیزی به خود می بینند.
*** از فقر فرهنگی تا ازدواج اجباری
چند قدم آن طرف تر به سراغ خانه یی می رویم که مانند افراد درونش، بی پلاک و شناسنامه است. از لای در، گل های پرپرشده ی داخل راهرو از شغل افراد آن خانه خبر می دهد.
با صدا کردن «زینب»، به داخل خانه می رویم. دخترکی از لای در اتاق سرک می کشد و می گوید: «با که کار دارید؟ زینب هنوز نیامده، سر کار است.»
از خود دخترک می خواهیم چند لحظه یی وقتش را به ما بدهد. چند ماهی است عروس این خانه است و گل فروش سر چهارراه.
ما را به اتاق خود دعوت می کند. انتهای راهرو زیر راه پله در کنار چاله ی عمیقی که سستی خانه را دو چندان کرده، اتاقش قرار دارد.
اتاق 12 متری که هرگز رنگ نور خورشید را به خود ندیده و تاریکی و نمداری آن، زیستگاه حشرات ریزی است که شب ها در سر آدمهایش رژه می روند. اتاقی با لامپی سوخته که نور تلویزیون کوچک انتهای اتاق، روشنایی بخش آن جا است.
تاریکی را بهانه می کنیم و راه پله ی آهنی وسط حیاط را ترجیح می دهیم.
از «سپیده» ی تازه عروس، سنش را می پرسم و باز هم با عدد 18 سال روبه رو می شوم.گویا این عدد رویای ذهن کودکانه ی آنان برای بزرگنمایی است.
«چند ماهی است ازدواج کرده ام و در این خانه با اقوام شوهرم زندگی می کنم. دسته گل درست می کنیم و به اتفاق شوهرم که 18 سال دارد، سر چهار راه می فروشیم. درسم خوب بود اما دیگر اجازه ندادند و شوهر کردم.»
حلقه یی به نشان ازدواج در دست ندارد؛ چرا که از رسم و رسوم ازدواج، تنها رفتن به خانه ی شوهر را به ارث برده است و دیگر هیچ.
«صدف» دخترک دیگری است که به جمع ما می پیوندد. کمتر از 12 سال دارد و خواندن و نوشتن را در «خانه ایرانی» یادگرفته است.
پدر و مادرش زود ازدواج کرده بودند و در نهایت به خاطر اعتیاد پدر، از هم جدا شده اند. صدف مانده و برادر سه ساله و پدر بی خبر از دنیا و خمار «شیشه».
نگاه معصومانه اش را که حکایت از دردی دارد که یک تنه به دوش می کشد، به زمین می دوزد و می گوید: «از من می خواهند شوهر کنم اما من مقاومت می کنم چون می خواهم از برادرم نگهداری کنم تا او را نفروشند.»
از آن ها خداحافظی می کنیم و از خانه خارج می شویم. ناخودآگاه اتاق تاریک و نمدار سپیده ی تازه عروس، من را به یاد حرفهای زهرا انداخت که گفت:« جهیزیه ام حاضر است.» اتاق سپیده هم پر از جهیزیه یی بود که زهرا از آن می گفت!
*** سرزمین فراموش شده ی پایتخت
از کوچه ی تنگ و باریک، به خیابان اصلی می رسیم. کوچه هایی پر از زباله و جوی پر از آب کثیف به استقبال ما می آید که کودکانی با قدم زدن در آن، می خواهند درد شلاق گرمای تابستان را کمتر حس کنند. نه از سایه سار درخت خبری است نه از زمینی برای بازی کودکان.
گویا شهرداری هم این منطقه را از نقشه ی خود حذف کرده است و دیگر سراغی از آن نمی گیرد. عاطفه می گوید: «چندین بار نامه نوشتیم و درخواست دادیم اما رسیدگی نشد. این محله تنها یک حمام دارد که ترس از شلوغی و هزینه، باعث شده مردم به آن جا نروند.»
بچه ها به سراغمان می آیند و با ذوق عاطفه را در آغوش می گیرند. سراغ کلاس های خانه ایرانی را می گیرند. یکی از آن ها گوشش پر از خون، جای سوختگی و تاول ترکیده است. به همراه او به در خانه شان می رویم.
عاطفه سراغ پدر را می گیرد. مردی نیمه برهنه از پشت اجاق گاز کوچک وسط اتاق سرش را بالا می آورد و می گوید: «کرم خریده ام برایش اما پدر.... نمی زند.» سربرمی گرداند و بی رمق به سراغ یگانه رفیق خود می رود.
*** رواج «بیوه کودک» ها
از خانه خارج می شویم و به سراغ «آیدا»ی 11 ساله می رویم. دخترک با دست های نحیف و سیاه شده از پوست گردو به سراغ ما می آید.
درس نخوانده و کارهای خانه و نگهداری از پسربچه ی کوچک خواهرش را بر عهده دارد و هنوز به خواستگارش جواب نداده است.
خواهرش 16 سال دارد و بعد از فوت شوهرش با یک بچه به اتاق اجاره یی مادر برگشته است. گردو می فروشد تا روزگار بگذراند.
از آیدا و آروزهایش می پرسم که می گوید: «آرزو دارم که در آینده پلیس بشوم تا بتوانم بچه هایی مثل خودم را در یک محیط خوب نگهداری کنم.»
از او و دنیای آن محله خداحافظی می کنیم. آسمان هم به لج افتاده و با گرمایش ما را از این منطقه و مردمانش دور می کند.
اینجا فقر فرهنگی بیش از فقر اقتصادی بیداد می کند. کودکان در حسرت دست محبتی روزگار می گذرانند تا لحظه یی تسلای کتک خوردن هایشان باشد. کودکانی که به قول عاطفه، از بس کتک خورده اند، از دست محبت هم هراس دارند.
این جا، هرچند درهای اتاق های خالی همیشه باز است اما همای سعادت هرگز از این حوالی عبور نمی کند تا هدیه یی برایشان بیاورد.
همه جا آسمان دلهاشان هاله ای غبار غم دارد
زندگی ها به هر زمان و مکان چیزی از حد خاص کم دارد
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
صفحات پیشنهادی
نخستین کتابخانه عمومی خیرساز گیلان در سیاهکل به بهره برداری می رسد
استانها شمال گیلان بادروح نخستین کتابخانه عمومی خیرساز گیلان در سیاهکل به بهره برداری می رسد رشت – خبرگزاری مهر سرپرست کتابخانه های عمومی گیلان گفت امسال نخستین کتابخانه عمومی خیرساز استان در شهرستان سیاهکل به بهره برداری می رسد به گزارش خبرنگار مهر هادی بادروح ظهر دوشنبپلیس آمریکا شهروند سیاهپوست را در ایوان خانهاش کتک زد + فیلم
پلیس آمریکا شهروند سیاهپوست را در ایوان خانهاش کتک زد فیلم پلیس آمریکا در اقدامی تکراری یک شهروند سیاهپوست را که در ایوان خانهاش ایستاده و در حال فیلمبرداری با گوشیاش بود حسابی کتک زد به گزارش گروه چند رسانهای باشگاه خبرنگاران پلیس سنپترزبورگ آمریکا در اقدامی نژادپرسرپرست ادارهکل کتابخانههای عمومی گیلان خبر داد بهرهبرداری از نخستین کتابخانه عمومی خیرساز در سیاهکل
سرپرست ادارهکل کتابخانههای عمومی گیلان خبر دادبهرهبرداری از نخستین کتابخانه عمومی خیرساز در سیاهکلسرپرست ادارهکل کتابخانههای عمومی گیلان از بهرهبرداری نخستین کتابخانه عمومی خیرساز در سیاهکل خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از رشت به نقل از روابط عمومی ادارهکل کتابخانههای ععضو هیأت مدیره خانه صنعت در گفتوگو با فارس: بسته خروج از رکود به سرنوشت طرح تحول اقتصادی دچار نشود/ الزامات خ
عضو هیأت مدیره خانه صنعت در گفتوگو با فارس بسته خروج از رکود به سرنوشت طرح تحول اقتصادی دچار نشود الزامات خروج تولید از رکودعضو هیأت مدیره خانه صنعت با بیان اینکه دولت با اجرای صحیح بسته خروج از رکود مانع از تکرار سرنوشت طرح تحول اقتصادی برای این بسته شود گفت خروج از رکود نیاپروژه ی نیمه تمام كتابخانه عمومی شهر رودان در سال جاری به بهره برداری خواهد رسید
پروژه ی نیمه تمام كتابخانه عمومی شهر رودان در سال جاری به بهره برداری خواهد رسید خبرگزاری پانا در دیدار مدیر كل كتابخانه های عمومی هرمزگان با فرماندار رودان مسائل و مشكلات كتابخانه های عمومی رودان مطرح و مورد بررسی قرار گرفت ۱۳۹۳ دوشنبه ۳۰ تير ساعت 14 37 به گزارش خبرگزاری پانتپه گاو میش خانه | معرفی جاذبه های گردشگری ایران
این تپه به صورت محوطه كم ارتفاعی است در حدود 490 متری شمال شاخ تپه گاو میش خانه در نزدیكی دامنه شرقی كوه آق داغ قرار دارد و از جنوب و غرب به زمین های كشاورزی و باغ های میوه و از شمال به یك كار خانه شانه سازی و از شرق به زمین های بایر منتهی می شود تپه گاومیش خانه با ارتفاعی درغزه در خون/ فراخوان بیرق سیاه داعش
غزه در خون فراخوان بیرق سیاه داعش خبرهای کشتار یکی پس از دیگری همدیگر را می خورند داعش می آید بوکوحرام تیتر دوم می شود نتانیاهو می آید داعش به حاشیه می رود انتخابات افغانستان بوی خون می گیرد دست و بال نتانیاهو بازتر می شود به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس سیخانه اربابی روستای دیزج خلیل ثبت ملی شد
خانه اربابی روستای دیزج خلیل ثبت ملی شد مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی از ثبت خانه تاریخی اربابی روستای دیزج خلیل شهرستان شبستر در فهرست آثار ملی کشور خبر داد به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی فرزین حقرابطه تغذیه با شیر مادر و خانه سالمندان
رابطه تغذیه با شیر مادر و خانه سالمندان کد خبر ۴۱۸۲۷۳ تاریخ انتشار ۳۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۸ ۳۸ - 21 July 2014 یک رفتارشناس گفت در بین 1250 مادر و پدری که به خانههای سالمندان سپرده شدهاند 90 درصد فرزندان آنها باشیر خشک تغذیه شدهاند بنابراین ارتباط منطقی بین رابطه عاطفی مادر با فرزنالقاعده یمن خروج زنان از خانه را ممنوع کرد!
القاعده یمن خروج زنان از خانه را ممنوع کرد شبکه تروریستی القاعده در استان حضرموت در شرق یمن خروج زنان از خانه بدون محرم انجام برخی ورزش ها از جمله فوتبال و حضور این گروه در کافی شاپ ها را حرام اعلام کرد ایرنا نیروهای القاعده با انتشار بیانیه ای خواستار اجرای موارد ایندبیر روز اردبیل: دبیرخانه «روز اردبیل» در حوزه هنری مستقر شد
دبیر روز اردبیل دبیرخانه روز اردبیل در حوزه هنری مستقر شددبیر روز اردبیل گفت دبیرخانه دائمی روز اردبیل در حوزه هنری مستقر شده تا بتوانیم محل مناسبی را برای فعالیت این دبیرخانه پیدا کنیم به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل در حکم استاندار اردبیل که عصر امروز برای مسئول آفرینشهایموشک های حاوی دارت سلاح جدید صهیونیستها علیه مردم غزه/ وقتی زن باردار در مقابل خانه اش هدف قرار می گیرد
بین الملل آفریقا و خاورمیانه موشک های حاوی دارت سلاح جدید صهیونیستها علیه مردم غزه وقتی زن باردار در مقابل خانه اش هدف قرار می گیرد تانک های ارتش اسرائیل موشک هایی به سمت غزه شلیک می کنند که هر یک حاوی هزاران دارت بوده و پس از انفجار در مناطق پرجمیعت این منطقه دهها نفر از مردمکشف 11 کامیون زباله از خانه مسکونی در بم/ نگهداری ضایعات در شهر غیر قانونی است
استانها شرق کرمان ریاضی کشف 11 کامیون زباله از خانه مسکونی در بم نگهداری ضایعات در شهر غیر قانونی است بم – خبرگزاری مهر شهردار بم با اشاره به مبارزه با تجمع ضایعات در شهر بم گفت با تلاش ماموران شهرداری بم 11 کامیون زباله از یک منزل مسکونی در بم کشف شد به گزارش خبرنگار مهدانه ای سیاه اما شفابخش
دانه ای سیاه اما شفابخش سیاه دانه هرچند جزو گیاهان دارویی است که این روزها زیاد مصرف نمیشود اما این دانههای ریز بسیار پُرخاصیت و شفابخش هستند سیاه دانه با نام علمی Nigella sativa دارای ماده ای موسوم به نیگلون است در بدن آنتی هیستامین که نوعی ماده ضد آلرژی است تولید می کنکاش کریمی در خانه خودش پرسپولیس خداحافظی باشکوهی داشت
ابوالقاسم پور کاش کریمی در خانه خودش پرسپولیس خداحافظی باشکوهی داشت سرپرست تیم فوتبال راه آهن در خصوص خداحافظی علی کریمی گفت علی کریمی بازیکن بزرگی برای فوتبال کشورمان بود و خواهد ماند بهنام ابوالقاسم پور در گفتگو با خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران افزود کریمی برای فوتباسومین دوره دانشگاه تابستانی خانه هنرمندان ایران
خانه ی هنرمندان ایران برگزار میکند سومین دوره دانشگاه تابستانی خانه هنرمندان ایران دانشگاه تابستانی خانه هنرمندان ایران درسومین دوره خود به نقد هنر های تجسمی می پردازد به گزارش حوزه تئاتر باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران دانشگاه تابستانیخانه پدر معنوي خليجپارس هم در حال فرو ريختن است
خانه پدر معنوي خليجپارس هم در حال فرو ريختن است سريال تخريب ميراث فرهنگي در خيابان لالهزار كماكان ادامه دارد بعد از اخبار ناگواري كه در اوايل هفته درباره تخريب بخشي از ديوار خانه اتحاديه شنيده شد باز هم خانهاي تاريخي و يادماني ديگر در دامان خيابان لالهزار رو به نابودي مي-
گوناگون
پربازدیدترینها